چرا اسم اولیه انتشارات مارول تغییر پیدا کرد؟
این روزها، مارول تبدیل به یک برند مولتی میلیارد دلاری شده که دستی در خلق فیلمها، سریالها، بازیهای ویدیویی، اسباب بازیها و صد البته کمیک بوکها دارد. اما شاید باعث تعجب طرفداران این کمپانی شود ...
این روزها، مارول تبدیل به یک برند مولتی میلیارد دلاری شده که دستی در خلق فیلمها، سریالها، بازیهای ویدیویی، اسباب بازیها و صد البته کمیک بوکها دارد. اما شاید باعث تعجب طرفداران این کمپانی شود که بدانند وقتی اولین ابرقهرمان مارول معرفی شد، این غول مولتی میلیارد دلاری وجود نداشت و به جایش یک مجله زرد با نام تایملی کامیکز (Timely Comics) فعالیت میکرد.
این کمپانی سالها تقلا کرد تا تبدیل به مارولی شود که در سراسر جهان طرفدار دارد، شخصیتهای محبوبی مثل کاپیتان آمریکا، آیرون من و اسپایدرمن را خلق کند و علاوه بر کمیکها در فیلمها، سریالها و مدیومهای دیگر نیز فعالیت داشته باشد.
در این مطلب میخواهیم نگاهی به تایملی کامیکز و سرگذشت این شرکت در تبدیل شدن به مارول نگاهی بیندازیم.
تاریخچه تایملی کامیکز
در سال ۱۹۳۹، مارتین گودمن که ناشر مجلات زرد بود متوجه افزایش علاقه مخاطبان به کمیک بوکهای ابرقهرمانی شد. شخصیت سوپرمن یک سال قبل در شماره ۱ کمیک Action Comics معرفی شده بود و بتمن نیز به همین ترتیب در شماره ۲۷ کمیک Detective Comics پا به دنیای داستانهای ابرقهرمانی گذاشته بود.
گودمن که مشتاق این بود تا به عنوان بخشی از این دوران طلایی کمیک بوکها شناخته شود، با Funnies Inc یک همکاری را آغاز کرد تا این کمپانی الزامات اولین کمیک بوک تایملی کامیکز را فراهم و آن را منتشر کند. این کمیک بوک (که با عنوان Marvel Comics منتشر شده بود) در سال ۱۹۳۹ به بازار عرضه شد.
این کمیک شامل چند داستان کوتاه بود که شخصیتهایی مثل هیومن تورچ (Human Torch - نسخهای اولیه از هیومن تورچ معروفی که استن لی در دهههای بعد به عنوان یکی از اعضای فنتستیک فور خلق کرد)، نیمور ساب-مارینر (Namor the Sub-Mariner) و حتی ارباب جنگل کا-زار (Ka-Zar - که به شخصیت معرفی شده در کمیک The Uncanny X-Men ربطی ندارد) را در خود جای داده بود.
شماره ۱ کمیک Marvel Comics بیش از ۸۰ هزار نسخه فروش داشت و گودمن را متقاعد کرد تا جو سایمنِ نویسنده/مصور و جک کربیِ مصور را به عنوان کارمندان خودش از Funnies Inc استخدام کند. این دو خالق با همکاری یکدیگر یک سرباز وطنپرست با نام کاپیتان آمریکا را معرفی و یک ماه قبل از این که ایالات متحده وارد جنگ جهانی دوم شود، شماره ۱ کمیک Captain America Comics را با کاوری که در آن کاپیتان آمریکا یک مشت روانه فک آدولف هیتلر کرده را خلق کردند.
در همین حین نیز کارل بورگس و بیل اورت (خالقان هیومن تورچ و نیمور) به این ایده رسیدند تا در شمارههای ۸ تا ۱۰ کمیک Marvel Mystery، این دو ابرقهرمان را در برابر هم قرار دهند. همین عاملی شد تا رو در رو شدن دو قهرمان مورد توجه قرار بگیرد و بعدها باز هم از چنین روشی استفاده شود. همچنین باعث شد تا مخاطبان (و احتمالاً خود خالقان) به این نتیجه برسند تا این شخصیتها در یک دنیا حضور دارند.
در نهایت، محبوبترین قهرمانان تایملی کامیکز یعنی کاپیتان آمریکا، هیومن تورچ و نیمور ساب-مارینر با یکدیگر متحد شدند تا گروه اینویدرز (Invaders) را تشکیل دادند. این گروه به نوعی برای رقابت با گروه سه نفره کمپانی رقیب، نشنال و آل امریکن کامیکز (National and All-American Comics)، با حضور شخصیتهای سوپرمن، بتمن و واندروومن با همدیگر همراه شده بودند.
برای این که این قیاس کمی واضحتر شود، باید گفت که هم کاپیتان آمریکا و هم هیومن تورچ یک شریک و سایدکیک مثل رابینِ بتمن داشتند. این همراه برای کاپیتان آمریکا یک نوجوان سرخوش به نام باکی بارنز بود که بعدها ریتکان (Retcon) شده و تبدیل به ضد قهرمان عبوسی با نام وینتر سولجر میشود.
در سال ۱۹۳۹، یکی از اعضای فامیل گودمن با نام استنلی مارتین لیبر (همان استن لی معروف خودمان) به عنوان دستیار در تایملی کامیکز استخدام شد. لی مسئول این شده بود تا به جو سایمن و جک کربی در انجام وظایف هنریشان در Captain America Comics کمک کند و همچنین به او این فرصت داده شد تا اسکریپتهای کاپیتان آمریکای خودش را نیز بنویسد.
وقتی سایمن و کربی در سال ۱۹۴۱ این انتشارات را به مقصد دیسی ترک کردند، گودمن، لیبرِ جوان را به عنوان ادیتور موقت منصوب و به او وظیفه نوشتن برای چند کمیک بوک را محول کرد. از آن جایی که لیبر میخواست از نام واقعی خود برای رمان بزرگی که روزی خواهد نوشت استفاده کند، تصمیم گرفت تا برای این کمیکها از نامی مستعار استفاده کند. بدین ترتیب کمیک بوکهای نوشته شده توسط او تحت عنوان استن لی عرضه شدند.
تبدیل شدن به مارول کامیکز
در حالی که بخش کمیک بوک شرکت گودمن، تایملی کامیکز نام داشت اما اسم Marvel Comics در طول دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی به طور مکرر روی جلد کمیکها تایملی استفاده میشد، یکی از شرکتهای کاغذی مربوط به تایملی هم مارول کامیکز نام داشت و همچنین بعضی از کمیکها نیز با عنوان A Marvel Magazine بر روی جلدشان منتشر میشدند. با تمام این موارد اما اسم رسمی این کمپانی هنوز هم تایملی کامیکز باقی مانده بود.
ولی در اواخر دهه ۴۰ میلادی، ابرقهرمانها از مد افتاده بودند و تایملی کامیکز نیز تمرکزش را روی انتشار داستانهای دیگر مثل ماجراجوییهای وسترن، داستانهای ترسناک، کمیکهای خندهدار با حضور شخصیتهای حیوانی و همچنین داستانهای عاشقانه گذاشته بود.
چنین داستانهایی بخش عمده اسکریپتهای نوشته شده توسط استن لی در دوران پس از جنگ جهانی دوم را تشکیل میدادند، با این حال هر از چند گاهی قهرمانهایی مثل بلوند فانتوم (Blonde Phantom) نیز سر و کلهشان پیدا میشد. حتی بعضی از این قهرمانها بعدها جایگاهی در دنیای کمیکهای مارول نیز پیدا میکردند.
با این حال در سال ۱۹۴۸، تایملی کامیکز تقریباً تمام فعالیتهای خود را متوقف کرد و فقط چند کمیک را منتشر میکرد. Captain America Comics (که دیگر حتی کاپیتان آمریکا را نیز آن طور که باید و شاید در خود نداشت و با نام Captain America’s Weird Tales پر شده بود از داستانهایی با تم تعلیق و ترسناک) در سال ۱۹۵۰ و در شماره ۷۵ کنسل شد. هر چند مدتی بعد دوباره روند چاپ این کمیک این بار با نام Captain America…Commie Smasher ادامه پیدا کرد اما فقط بعد از ۳ شماره دوباره کنسل شد.
در سال ۱۹۵۱ گودمن برای حفظ ثروت، همکاری خود را با توزیع کننده تایملی کامیکز، Kable News، به اتمام رساند و از شرکت توزیع کننده Atlas News Company که خود صاحبش بود استفاده کرد. همین باعث شد تا بخش کمیک بوک به اتلس کامیکز (Atlas Comics) تغییر نام بدهد.
لی هنوز هم برای گودمن در حال کار و نوشتن بود اما در بیوگرافیاش با نام Amazing, Fantastic, Incredible: A MARVELOUS Memoir، اعتراف میکند که احساس خوبی نسبت به خاطر کار در عرصهای که به عنوان هنر نوع پایین محسوب میشد نداشت.
انقلاب مارول کامیکز
در سال ۱۹۶۱ دو اتفاق اساسی روی داد. گودمن بالاخره بخش کمیک خودش را رسماً به مارول تغییر داد، برندی که اولین بار در شماره ۶۹ کمیک Journey Into Mystery و شماره ۹۵ کمیک Patsy Walker استفاده شد. همچنین او متوجه شد که علاقه به ابرقهرمانها دوباره بیشتر شده است، چرا که کمیکهایی مثل Justice League دیسی در آن دوره محبوب بودند.
دوران نقرهای کمیکها در حال آغاز بود و به همین دلیل گودمن از لی (که بعد از دههها نوشتن کمیک دیگر به فکر استعفا افتاده بود) خواست تا یک تیم ابرقهرمانی برای مارول خلق کند.
لی با جک کربی (که به مارول بازگشته بود) همکاری کرد و شماره ۱ کمیک Fantastic Four را در سال ۱۹۶۱ به وجود آورد. این کمیک شخصیتهایی با عمق بیشتر از ابرقهرمانان گذشته را شامل میشد که با مشکلات شخصی خود نیز دست و پنجه نرم میکردند و فقط به فکر جنگیدن با یک سوپر ویلن نبودند. این رویکرد بین مخاطبان و خوانندگان شدیداً محبوب شد و آنها توانستند با این ابرقهرمانهای تازه خلق شده ارتباط بیشتری برقرار کنند.
لی که به نظر دوباره انگیزه خود را پیدا کرده بود با هنرمندان دیگر برای خلق ابرقهرمانان جدید همکاری کرد و کمیکهایی مثل The Incredible Hulk با همکاری جک کربی و The Amazing Spider-Man را در کنار استیو دیتکو خلق کرد. او حتی قهرمانان قدیمی تایملی کامکیز مثل ساب-مارینر (به عنوان آنتاگونیست فنتستیک فور) و کاپیتان آمریکایی که از زمان جنگ جهانی دوم در یخها منجمد و مدفون شده بود را دوباره به دنیای داستانها برگرداند.
در طی سالهای پیشرو، دیگر شخصیتهای تایملی کامیکز مثل هیومن تورچ اولیه، بلوند فانتوم و نابودگر (The Destroyer - یکی از اولین شخصیتهای خلق شده توسط استن لی) تحت عنوان مارول و در کمیکهای جدید استفاده شدند. لی و نویسندگان دیگر این طور مقرر کرده بودند که ماجراجوییهای این شخصیتها در دهه ۴۰ میلادی واقعاً اتفاق افتادهاند و همین باعث شد تا وجود یک تاریخچه برای گسترش دنیای مارول به وجود آید.
برای هماهنگ شدن با رویکرد لی در اضافه کردن عمق شخصیتی به این ابرقهرمانها، اکثر این شخصیتهای قدیمی نیز دچار مشکلات شخصی و مواردی از این دست شدند. به عنوان نمونه کاپیتان آمریکا وقتی قرار نبود سراغ یک خبیث و سوپر ویلن برود، سعی میکرد تا خودش را با دنیا و جامعه مدرن زمان خودش هماهنگ کند.
استن لی حتی با استفاده از فرصت پیش آمده با اسم جدید کمپانی، فن کلابهایی برای خوانندگان کمیکهای مارول با نامهایی مثل The Merry Marvel Marching Society و Friends of Old Marvel (یا به طور خلاصه FOOM) ایجاد کرد. این کار به همراه ستون Stan’s Soapbox که در کمیکها وجود داشت، یک حس دوستانه و رفاقت با مخاطبان ایجاد و کمک کرد تا لی مارول را تبدیل به برندی قابل اطمینان کند که طرفداران میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
او درباره مارول کامیکز در بسیاری از کالجها حرف زد و حس احترام بیشتری نسبت به هنر کمیک بوکها را القا کرد. در سال ۱۹۷۲، لی تبدیل به یکی از ناشران مارول کامیکز شد و به دنبال راههای جدیدتری برای تبلیغ برند مارول و نقل داستانهای آن از طریق مدیومهای دیگر گشت.
با این حال برند مارول چندان خارج از صنعت کمیک مورد توجه قرار نمیگرفت. با وجود تلاشهای زیاد لی، اکثر تلاشهای مارول برای حضور در صنعت سینما و تلویزیون به سریالهای انیمیشنی، فیلمهای تلویزیونی و آثار پخش خانگی محدود میشود.
از مهمترین این آثار میتوان به سریال لایو اکشن محبوب The Incredible Hulk، چندین سریال انیمیشنی از اسپایدرمن و فیلم Captain America در سال ۱۹۹۰ اشاره کرد. با این که این شخصیتها هنوز هم در دنیای کمیکها محبوب بودند ولی صنعت فیلمسازی هنوز اعتماد کافی نسبت به آنها برای سرمایهگذاری کلان نداشت.
این وضعیت در اواخر دهه ۹۰ میلادی با موفقیت فیلمهایی بر اساس شخصیتهای مارول مثل بلید (Blade) و ایکس من تغییر کرد. همین باعث شد تا فیلمهایی با بودجه کلان از شخصیتهایی مثل اسپایدرمن و هالک ساخته و در سال ۲۰۰۸ نیز فیلم Iron Man به عنوان اولین فیلم دنیای سینمایی مارول اکران شود.
مثل کمیکهای مارول، هر کدام از فیلمهای دنیای سینمایی مارول نیز با وقایع دیگر فیلمها ارتباط برقرار میکردند و در نهایت به یکدیگر مرتبط شدند.
با ۲۳ فیلمی که از دنیای سینمایی مارول تا به امروز اکران شدهاند، مارول کامیکز توانسته با داراییهایی فرای کمیک بوکها، برندش را به عنوان یک پیشرو در صنعت سرگرمی مستحکمتر کند. شاید نویسندگان و هنرمندانی که در تایملی کامیکز کار میکردند نمیدانستند شرکتشان چه قدر قرار است پیشرفت کند اما داستانها و شخصیتهای خلق شده به دست آنها بود که باعث شدند امروز مارول تبدیل به یکی از بزرگترین غولهای صنعت سرگرمی شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چرا Spidey.ir رو نگفتید