ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

ضعف شخصیت‌های کمیک بوکی - Banner
کمیک بوک

۱۴ نقطه ضعف عجیب و غریب شخصیت‌های کمیک بوکی

با این که شخصیت‌های کمیک بوکی توانایی‌ها و قدرت‌های خارق العاده‌ای دارند اما به این معنی نیست که آن‌ها شکست ناپذیر هستند. شکست ناپذیر نبودن این شخصیت‌ها به کمک روایت داستان‌هایشان می‌آید و به ابرقهرمانان ...

محمدرضا صفری
نوشته شده توسط محمدرضا صفری | ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | ۱۹:۰۰

با این که شخصیت‌های کمیک بوکی توانایی‌ها و قدرت‌های خارق العاده‌ای دارند اما به این معنی نیست که آن‌ها شکست ناپذیر هستند. شکست ناپذیر نبودن این شخصیت‌ها به کمک روایت داستان‌هایشان می‌آید و به ابرقهرمانان یا سوپرویلن‌ها یک پاشنه آشیلی می‌دهد تا بتوان آن‌ها را در مبارزات به دردسر انداخت.

اگر قرار بود هیچ آسیبی به سوپرمن وارد نشود، داستان‌های او اکثراً حوصله‌سربر می‌شدند. از نظر عده‌ای تماشای این که بروس بنر سعی می‌کند تا آرامش خودش را حفظ کند جذاب‌تر از این است که ببینیم هویت سبز رنگِ او سراغ له کردن موجودات فضایی می‌رود. علاوه بر تمام این موارد، نقطه ضعف‌ها می‌توانند کمک کنند تا یک شخصیت جنبه انسانی پیدا کند، مخصوصاً اگر این شخصیت‌ها به موردی روانی مثل اعتیاد یا ترس آسیب پذیر باشند.

اما برخی شخصیت‌ها هستند که نقطه ضعف‌هایشان عجیب و غریب و حتی احمقانه به نظر می‌رسند. یک عضو ایکس هست که نسبت به مرغ‌ها نقطه ضعف دارد، یکی از اعضای پایه‌گذار جاستیس لیگ نسبت به شکلات حساس بوده و حتی یک شخصیت کمیک بوکی را می‌توان پیدا کرد که بزرگ‌ترین نقطه ضعف او خود کره زمین است!

بعضی از افرادی با سنگ‌های کریپتونایت (Kryptonite) به عنوان نقطه ضعف سوپرمن جوک می‌سازند اما تعدادی از قهرمان‌ها یا ویلن‌های این لیست نقاط ضعفی دارند که باعث می‌شود صدای ناله‌شان را بشنوید که برای یک نقطه ضعف مثل کریپتونایت التماس می‌کنند!


۱۴. انتخاب کردن - توفیس (Two-Face)

نقطه ضعف هر کس همیشه قابل لمس یا فیزیکی نیست، برخی اوقات این نقطه ضعف روانی است. هاروی دنت (Harvey Dent) دادستانی محترم و درستکار بود تا این که یک زخم وحشتناک روی صورتش پدیدار شد (در روایت‌های مختلف دلایل به وجود آمدن این زخم متفاوت هستند). این حادثه به قدری ذهن او را بی‌ثبات کرد که یک هویت مجزای دیگر برای خودش ساخت و تبدیل به یک ویلن شد. از آن جایی که دو هویت مجزای دنت به یک اندازه در ذهنش رخنه دارند، او نمی‌تواند انتخاب‌هایش را انجام دهد و بنابراین برای انجام تصمیم‌هایش سکه می‌اندازد.

دنت عاشق سکه‌اش نیست ولی بدون آن نمی‌تواند فعالیت داشته باشد. در کمیک Arkham Asylum: A Serious House on Serious Earth (انتشار در ماه اکتبر سال ۱۹۸۹)، دیدیم که روان‌شناسان سعی کردند با جایگزین کردن سکه‌اش با یک تاس او را درمان کنند. این کار باعث می‌شد تا او به جای دو انتخاب، شش انتخاب داشته باشد. این تاس هم در نهایت با دسته کارت‌های تاروت جایگزین شد تا دنت انتخاب‌های بیش‌تری در زندگی داشته باشد. پزشکان اعتقاد داشتند این درمان باعث می‌شود تا وسواس توفیس نسبت به سکه‌ها و علاقه‌اش به خشونت درمان شود. با تمام این تفاسیر اما این روش منجر به این شد که هاروی حتی از ساده‌ترین انتخاب‌های زندگی مثل دستشویی رفتن نیز باز بماند.

مطلب پیشنهادی
ده سال جنگ با تایتان‌ها
بزرگ‌ترین نبرد در اساطیر یونان

۱۳. از دست دادن انرژی - آیرون من

در طول مرگبارترین نبردها یا در طی خطرناک‌ترین مأموریت‌ها، تونی استارک باید تمام مدت حواسش به میزان انرژی زره خود باشد تا مطمئن شود رو به اتمام نیست. اما در اوایل دوران فعالیتش، چنین چیزی مشکل خیلی بزرگ‌تری بود. تمام شدن انرژی‌اش نه تنها زره او را از فعالیت متوقف می‌کرد بلکه حتی می‌توانست او را بکشد. آرک ری‌اکتور (Arc Reactor) تونی فقط وقتی به درستی کار می‌کرد که هر چند روز یک بار از نظر انرژی تقویت شود. از آن جایی که ری‌اکتور مسئول زنده نگه داشتن آیرون من است، در صورت خاموش شدنش ممکن بود تونی استارک بمیرد.

به همین خاطر، تونی در برخی از ماجراجویی‌های اولیه‌اش قبل از این که شارژ ری‌اکتور و زره‌اش به ۰ درصد برسد باید یک منبع انرژی پیدا می‌کرد. شاید احمقانه به نظر برسد اما خیلی بدتر از چیزی است که فکر می‌کنید. شارژ کردن آن عمل سریعی نبود و در واقع تا ۱۲ ساعت نیز طول می‌کشید. برای همین تونی وقتی به برق وصل بود باید یک گوشه می‌نشست تا بالاخره زره‌اش به نهایت سطح انرژی برسد.

نویسنده‌ها و مسئولان مارول در نهایت این ایده را کنار گذاشتند چرا که همان طور که می‌بینید باعث می‌شد یکی از اعضای پایه گذار اونجرز خیلی مسخره به نظر برسد. خوشبختانه این روزها تکنولوژی به قدری پیشرفت کرده که شارژ ری‌اکتور تونی استارک دردسرساز نباشد.

۱۲. شکلات - مارشن منهانتر (Martian Manhunter)

کاور شماره ۲۴ کمیک Martian Manhunter (برای دیدن سایز کامل روی تصویر کلیک/تپ کنید)
کاور شماره ۲۴ کمیک Martian Manhunter (برای دیدن سایز کامل روی تصویر کلیک/تپ کنید)

خیلی از طرفداران دنیای کمیک بوک‌ها می‌دانند که مارشن منهانتر نسبت به آتش آسیب‌پذیر است اما خیلی‌ها نمی‌دانند شکلات نیز یکی دیگر از نقاط ضعف او به حساب می‌آید. با این حال بارها دیده‌ایم که ژان ژونز (J'onn J'onnzz) اعلام کرده که چقدر عاشق شکلات است. او بیسکویت‌های شکلاتی را به طور روزانه می‌خورد. پس چرا شکلات نقطه ضعف او به حساب می‌آید؟

خب، او فقط شکلات را دوست ندارد، او عملاً معتاد شکلات است. در شماره ۲۴ کمیک Martian Manhunter (انتشار در ماه نوامبر سال ۲۰۰۰)، بوستر گلد (Booster Gold) و بلو بیتل (Blue Beetle) با مخفی کردن شکلات‌های مارشن منهانتر قصد داشتند سر به سر او بگذارند. برای این که مطمئن شوند او دیگر شکلات‌های دیگری پیدا نمی‌کند، تمام شکلات‌های شهر را نیز می‌خرند. بوستر و بیتل فکر می‌کردند چنین کاری خنده‌دار است و تماشای ژونزِ بد اخلاق وقتی خبری از شکلات‌های محبوبش نیست بامزه خواهد بود.

در عوض اما مارشن‌منهانتر تبدیل به یک هیولای بی‌عقل شد که در تمام شهر به آشوب پرداخت. بتمن با انجام آزمایشاتی روی بدن او متوجه شد نژاد ژان ژونز نسبت به شکلات همان طور واکنش می‌دهد که انسان‌ها نسبت به مواد مخدر شدیداً اعتیادآور. در نهایت مارشن منهانتر توانست تا این تمایل شدید را در حد سلولی درمان کند. با این که او هنوز هم عاشق شکلات است اما دیگر به آن اعتیاد ندارد.

مطلب پیشنهادی
شوالیه‌ی تاریکی آزمند
۷ ویلن که بتمن از دیگر قهرمانان دزدید

۱۱. اکسیژن - هیومن تورچ (The Human Torch)

قبل از این که به سراغ این نقطه ضعف برویم باید گفت این جا صحبت در مورد جانی استورم (Johnny Storm) عضو معروف گروه فنتستیک فور (Fantastic Four) نیست. هیومن تورچ اولیه توسط کارل بورگس خلق شده و در شماره ۱ کمیک Marvel Comics (انتشار در ماه آگوست سال ۱۹۳۹) حضور پیدا کرد؛ فقط یک سال بعد از پدید آمدن سوپرمن.

اولین هیومن تورچ یک ربات بود که می‌توانست پرواز کرده و آتش شلیک کند. شلیک آتش از بدن می‌تواند توانایی جالبی باشد اما مشکل این جا است که این ربات نمی‌توانست چنین چیزی را کنترل کند. موادی که او از آن‌ها ساخته شده قابل احتراق بوده و هیومن تورچ به محض این که در معرض اکسیژن قرار بگیرد، شروع به سوختن می‌کند.

ظاهراً این نقطه ضعف می‌توانست ایده خوبی باشد چرا که مردم عاشق داستان هیولاهایی مثل فرانکشتاین و کازیمودو هستند که درک نمی‌شوند. با این حال، تصمیم عجیبی به نظر می‌رسد که هیومن تورچ به خاطر این قابلیتش نتواند به هیچکس حتی نزدیک شود. چنین چیزی یک نقطه ضعف خلاقانه است اما فعالیت او به عنوان یک ابرقهرمان را خیلی خیلی محدود می‌کند. در نهایت این ایده کنار گذاشته شد تا هیومن تورچ بتواند با خواست خودش آتشش را کنترل کند.

۱۰. مرغ - دومینو (Domino)

دومینو، یکی از اعضای ایکس فورس (X-Force) و ایکس من، این توانایی را دارد تا احتمالات را به نفع خودش دستکاری کند. این توانایی باعث شده تا دومینو تبدیل به یک مزدور غیرقابل توقف شود چرا که او می‌تواند هر چیزی را تبدیل به یک سلاح کند و خود او نیز مهارت‌های هدف‌گیری بی‌نظیری دارد. با وجود تمام این ویژگی‌های خفن اما دومینو یک مشکل خجالت‌آور دارد. در شماره ۱۷ کمیک Deadpool (انتشار در ماه نوامبر سال ۲۰۰۹)، مشخص شد که دومینو اَلکتروفوبیا (Alektorophobia) دارد؛ ترس از مرغ‌ها!

معمولاً چنین چیزی نباید برای شخصیتی که با دیکتاتورهای روانی و ربات‌های سفر کننده در زمان می‌جنگد مشکل خاصی ایجاد کند اما وقتی ولورین و دومینو در حال حرکت در یک محفظه تهویه هوا بودند، در برابرشان یک خروس دیدند. دومینو کاملاً خشکش زده بود و اصلاً تکان نمی‌خورد تا ولورین مجبور شود راه جدیدی با چنگال‌هایش در مسیر ایجاد کند. وقتی سایکلاپس (Cyclops) پرسید جریان چی بود و چرا دیر کردند، ولورین از جواب دادن سر باز زد و گفت: «این یکی رو با خودم به گور می‌برم».

مطلب پیشنهادی
پارودی شخصیت‌های سرشناس
۹ همتای شخصیت‌های Invincible در دی‌سی و مارول

۹. گاو و دلقک - ددپول

نحوه برخورد ددپول با دلقک‌ها در شماره ۱۵ کمیک Cable & Deadpool (برای دیدن سایز کامل روی تصویر کلیک/تپ کنید)
نحوه برخورد ددپول با دلقک‌ها در شماره ۱۵ کمیک Cable & Deadpool (برای دیدن سایز کامل روی تصویر کلیک/تپ کنید)

عامل التیام ددپول به قدری پیشرفته است که او تقریباً می‌تواند از هر چیزی جان سالم به در ببرد. قطع اعضای بدن و حتی سر نیز فقط یک ناراحتی جزئی برای او به حساب می‌آید. با وجود تقریباً آسیب ناپذیر بودن اما ددپول از چند نوع فوبیا رنج می‌برد.

اولاً، او از دلقک‌ها می‌ترسد. خیلی هم عجیب نیست چرا که کلروفوبیا (Coulrophobia) رایج است. اما دلیل این که این مزدور حراف از دلقک‌ها می‌ترسد حتی با استانداردهای خود او نیز غیرمنطقی است. ددپول باور دارد دلقک‌ها بعد از گالاکتوس (Galactus) بزرگ‌ترین خطر برای نسل بشر محسوب می‌شوند چرا که «رساننده امید و هر چیز پاک در دنیا هستند» و توانایی «ایجاد لذت و خنده بر صورت‌های لبخنده‌زده بچه‌ها در هر جایی» را دارند.

حالا او هر چه قدر هم که از دلقک‌ها بترسد اما آن‌ها تنها عامل ترس وید ویلسون (Wade Wilson) نیستند. این مزدور از بووینوفوبیا (Bovinophobia) نیز رنج می‌برد که ترس شدید از گاوها است. ددپول ادعا می‌کند که گاوها «در سر حد مرگ او را می‌ترسانند چرا که چشم‌های سردِ بی‌روحشان کاری می‌کنند که به نظر برسند همیشه منتظر هستند».

۸. جادو - سوپرمن

همه می‌دانیم که سوپرمن در صورت قرار گرفتن در معرض کریپتونایت می‌تواند زمین‌گیر شود اما استفاده همیشگی از آن به عنوان ابزار داستان‌گویی جذاب نخواهد بود. سوپرمن یا یک شخصیت خداگونه است یا به اندازه یک بچه گربه ضعیف. برای مدتی طولانی هیچ نقطه وسطی برای او تعریف نشده بود. به همین دلیل، انتشارات دی‌سی تصمیم می‌گیرد که نقطه ضعف جدیدی برای مرد پولادین طراحی کند: جادو.

به خاطر این که جادو المان ناشناخته داستانی است، هیچ وقت مشخص نشده که چه طور روی سوپرمن اثر می‌گذارد. میزان تأثیر گذاری جادو روی سوپرمن چقدر است؟ آیا توانایی‌های او را تضعیف می‌کند یا آن‌ها را خنثی می‌کند؟ آیا فرقی می‌کند که چه جادویی، به چه شکلی و توسط چه کسی روی او اعمال شود؟ در جواب همه این‌ها فقط می‌توان گفت که بستگی دارد. معرفی کردن این نقطه ضعف جدید برای مرد پولادین باعث می‌شود تا شخصیت‌هایی که معمولاً شکست دادنشان برای او کاری ندارد، تبدیل به رقیب قدری در برابرش شوند.

مطلب پیشنهادی
به مناسبت روز سنت پاتریک
۸ کاراکتر ایرلندی دنیای مارول

۷. زمین - آدام استرنج (Adam Strange)

روزی آدام استرنجِ باستان‌شناس در معرض یک موج انرژی با نام زتا بیم (Zeta-Beam) قرار می‌گیرد که او را به سیاره‌ای جنگ زده با نام ران (Rann) منتقل می کند. زتا بیم دید آدام را تغییر می‌دهد و باعث می‌شود تا او بتواند تمام طیف الکترومغناطیسی را درک کند. آدام با استفاده از توانایی جدیدش این دنیای تازه کشف شده را آزاد کرده و سپس خانواده تشکیل می‌دهد.

ولی یک مشکل کوچک وجود دارد. زتا بیمی که آدام را به ران فرستاده بود در یک مقطع به صورت برعکس عمل کرده و او را به زمین بازمی‌گرداند. اوضاع وقتی بدتر می‌شود که او با بازگشت به سیاره‌اش، توانایی خود را از دست می‌دهد. آدام هیچ کنترلی روی این اتفاق ندارد و تا وقتی که زتا بیم با سیاره همگام نشود، او نمی‌تواند برگردد. چنین اتفاقی وقتی واقعاً ناجور می‌شود که او در وسط یک مهلکه است و می‌خواهد دیکتاتوری در ران را شکست دهد که ناگهان به آن سوی دنیا تلپورت می‌شود.

۶. آسیب‌های حلقوی - زاتانا (Zatanna) / بلک کناری (Black Canary)

زاتانا زاتارا (Zatanna Zatarra) یک جادوگر و شعبه‌باز است که با برعکس صحبت کردن می‌تواند ورد بخواند. با این مهارت، او فقط با صحبت کردن می‌تواند بلاهای متنوعی سر دیگران بیاورد. بلک کناری نیز یکی دیگر از قهرمانانی است که توانایی‌های او با کمک حنجره‌اش فعال می‌شود. او می‌تواند با فرکانس متفاوت و با شدت بالا فریاد بزند و حتی دیوار صوتی را نیز بشکند. فریاد قناری (Canary Cry) بلک کناری به قدری ویرانگر است که می‌تواند وسایل را بشکند یا انسان‌ها را به طرفی پرت کند. این توانایی حتی قابلیت این را دارد که سوپرمن را نیز زمین‌گیر کند.

زاتانا و بلک کناری جزو قدرتمندترین اعضای جاستیس لیگ محسب می‌شود و ویلن‌های زیادی را فقط با یک بار باز کردن دهانشان شکست داده‌اند. اما اگر آن‌ها نتواند حرف بزنند یا صدایی با حنجره‌شان ایجاد کنند، نمی‌توانند از توانایی‌های خاصشان بهره ببرند. برای شکست دادن آن‌ها کافی است تا دهانشان را به نوعی ببندید.

در طول خط داستانی Identity Crisis، دثتروک (Deathstroke) با زدن یک ضربه به شکم زاتانا و متوقف کردن او از حرف زدن، جلویش را می‌گیرد. بلک کناری نیز به عنوان یک خواننده حرفه‌ای فعالیت دارد که یعنی احتمال عفونت حلقوی و آسیب به حنجره‌اش وجود دارد. اگر اتفاقی بیفتد که صدایش را تحت تأثیر قرار دهد، اوضاع برای او به هم می‌ریزد.

مطلب پیشنهادی
برای تماشا به بالا نگاه کنید!
۴ ویژگی خاص بدن تایتان غول‌پیکر

۵. مبارزه - رد هالک (Red Hulk)

هالک شگفت انگیز یک هیولای آشوب به پا کن است که هر کسی که سر راهش قرار بگیرد را له کرده و شهرها را زیر و رو می‌کند. با این اوصاف اما هویت بروس بنر هیچ چیزی جز زندگی در آرامش به همراه معشوقه‌اش، بتی راس (Betty Ross)، نمی‌خواهد. منتهی پدر معشوقه او، ژنرال تادئوس «تاندربولت» راس (General Thaddeus "Thunderbolt" Ross)، آن قدر از دست این هیولای سبز رنگ که زندگی دخترش را به خطر می‌اندازد خسته شد که اجازه داد خودش تبدیل به یک نسخه دیگر از هالک شده و آن غول سبز را یک بار و برای همیشه شکست دهد.

هالکِ راس، که رد هالک نام دارد، کمی متفاوت از هالک سبز رنگ عمل می‌کند. هر چه قدر رد هالک انرژی به کار گیرد، دمای بدنش بالاتر رفته و می‌تواند هر کسی را در اطراف خودش بسوزاند. شاید این طور به نظر برسد که چنین چیزی یک توانایی عالی است اما یک سری مشکلات نیز با آن ایجاد می‌شود. اگر این موجود سرخ رنگ برای مدتی طولانی بجنگند، به قدری دمای بدنش بالا می‌رود که به خاطر خستگی و فرسودگی بی‌هوش می‌شود. راحت‌ترین راه برای شکست او این است که بگذارید آن قدر بجنگد که خودش، خودش را زمین‌گیر کند.

۴. ناتوانی در دروغ‌گویی - ریدلر (Riddler)

طبق شماره ۲ کمیک Justice (انتشار در ماه اکتبر سال ۲۰۰۵)، تمایل ریدلر نسبت به معماها صرفاً یک حقه نیست و در واقع نوعی اجبار است. ادوارد نیگما (Edward Nygma) از همان دوران کودکی خیلی باهوش بود و تمام امتحان‌های دوران تحصیلش را با نمره کامل پشت سر می‌گذاشت. پدرش نسبت به هوش پسر خود حسادت می‌کرد، او را متهم به تقلب کرد و همیشه به خاطر «دروغ‌هایش» او را به عنوان مجازات مورد شکنجه قرار می‌داد. این تجربه در زندگی نیگما به قدری روی او اثر گذاشت که دیگر نتوانست دروغ بگوید. همچنین چنین سوء استفاده‌ای یکی از مهم‌ترین دلایل پیش گرفتن مسیر شرارت و تبدیل شدن به یک ویلن بود.

حالا اگر حتی نتوانید یک دروغ ساده بگویید، فعالیت‌های مجرمانه احتمالاً بدترین مسیر شغلی برایتان خواهد بود. قبول دارید که برای تبدیل شدن به یک نابغه جنایت، به دروغ‌گویی نیز نیاز است؟ اما نیگما یک راه‌حل برای این مشکلش پیدا کرد. در هنگام ارتکاب جرم، او چیزی را مخفی نمی‌کند. ریدلر به طرف مقابلش دقیقاً همان کاری را که می‌خواهد انجام بدهد را می‌گوید؛ منتهی با زبان معما.

مشکل این جاست که چون بتمن به عنوان یکی از بهترین کاراگاه‌های دنیای دی‌سی شناخته می‌شود، او می‌تواند معماهای ریدلر را گاهی بی‌دردسر و گاهی به سختی حل کند. با این که ریدلر یکی از باهوش‌ترین دشمنان بتمن به حساب می‌آید اما به خاطر این که عملاً نقشه‌های خود را به دشمنانش می‌گوید، خیلی اوقات جلویش گرفته می‌شود.

مطلب پیشنهادی
همسان... ولی نه یکسان!
سری به برجسته‌ترین دنیاهای موازی مارول بزنید

۳. کم شدن آب بدن - آکوامن (Aquaman)

تا وقتی که آکوامن در یک محیط آبی (و ترجیحاً با موجودات آب‌زیِ خطرناک) قرار بگیرد، می‌توان به او به چشم یکی از قدرتمندترین موجودات روی کره زمین نگاه کرد. به همین دلیل نیز است که او اکثراً در اطراف دریاها و اقیانوس‌ها زندگی می‌کند و هر چند وقت یک بار تنی به آب می‌زند تا خودش را شارژ کند. اگر او برای مدتی طولانی از آب دور باشد، ممکن است او به خاطر کم شدن آب بدن از هوش برود و یا حتی بمیرد.

در داستان‌های اولیه آکوامن، این نقطه ضعف خیلی شدیدتر بود. در اوایل دوران حضورش، او فقط می‌توانست برای یک ساعت خارج از آب زنده بماند و به این ترتیب در ماجراجویی‌ها یا نبردهای طولانی که از محیط‌های آبی فاصله دارند، عملاً بی‌استفاده می‌شد.

با این که حالا پادشاه هفت دریا مثل قبل نسبت به بیرون از آب بودن ضعف ندارد اما هنوز هم دشمنانش راهی پیدا می‌کنند که از این طریق به او آسیب بزنند. در طول خط داستانی Tower of Babel، آکوامن در معرض گاز ترس اسکرکرو (Scarecrow) قرار می‌گیرد و نسبت به آب، ترس شدیدی پیدا می‌کند. آب بدن آکوامن به مقدار زیادی از دست می‌رود اما او سر باز می‌زند که به آب دست زده یا حتی جرعه‌ای بنوشد، با وجود این که می‌داند ممکن است این کار منجر به مرگ او شود.

۲. مواد مخدر - آبزوربینگ من (Absorbing Man)

کارل کریل (Carl Creel) بیش‌تر با هویت آبزوربینگ من شناخته می‌شود چون که می‌تواند با لمس کردن هر چیزی، آن را جذب کند و از همان جنس شود. این توانایی باعث شده او بتواند در برابر قدرتمندترین ابرقهرمانان زمین مثل ثور و هالک مقاومت کند. همین قابلیت خاص باعث شده کارل موجود خطرناکی حساب شود.

آبزوربینگ من به این دلیل خیلی خطرناک است چون که آسیب زدن به او تقریباً غیرممکن به حساب می‌آید. اگر به او شلیک شود، کارل تبدیل به فلزی از جنس همان گلوله می‌شود. اگر به درون آتشفشان رها شود، تبدیل به مواد مذاب خواهد شد. نمی‌توان او را غرق کرد، سوزاند، ترکاند، ذوب کرد، به او چاقو زد یا با جریان الکتریسیتی او را کشت. پس چه طور می‌توان آبزوربینگ من را شکست داد؟

در شماره ۲۱ کمیک Immortal Hulk (انتشار در ماه جولای سال ۲۰۱۹)، مشخص شد که آبزوربینگ من یک نقطه ضعف خیلی بزرگ دارد: مواد مخدر. در این شماره، مخدر فنتانیل به او برخورد می‌کند و کارل نیز به طور خودکار تبدیل به آن مخدر می‌شود. بعد از تبدیل به یک مخدر زنده، آبزوربینگ من عملاً مثل یک معتاد در یک گوشه می‌نشیند.

مطلب پیشنهادی
دل‌باختگی در پنل‌ها
۱۵ پیوند عاشقانه‌ی برتر در دنیای کمیک‌ها

۱. نیاز به تقابل با بتمن - جوکر

در طول حدود ۸۰ سال گذشته، جوکر با جنایت‌ها و فعالیت‌های خود گاتهام را درنوردیده است. او بتگرل (Batgirl) را فلج کرد، رابین را تا سر حد مرگ شکنجه داد، کل جاستیس لیگ را با سم خودش مسموم کرد و همسر جیم گوردون را نیز به قتل رساند. با این که او بیش از هر ویلن دیگری نقشه‌های شرورانه سر هم کرده است اما هیچ وقت واضح‌ترین نقشه‌اش عملی نشده: کشتن بتمن.

جوکر چندین بار دشمن اصلی‌اش را دزدیده و به یک صندلی بسته ولی با این وجود هیچ وقت یک گلوله در مغز او خالی نکرده است. شاهزاده دلقکی جرم و جنایت گاتهام هویت واقعی بتمن را می‌داند ولی تا به حال هیچ وقت به صورت عمومی آن را لو نداده است. دلیل تمام این پَس کشی‌ها واضح است: او به بتمن نیاز دارد. اگر جوکر او را بکشد، دیگر چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ دلقک دیوانه نیاز به یک قهرمان دارد تا به او انگیزه دهد. اگر شکارچی گاتهام از روزگار محو شود، شاهزاده دلقکی دیگر نمی‌تواند یک رقیب شایسته‌تر پیدا کند.

او در خط داستانی Emperor Joker اعتراف کرده که نمی‌تواند بدون دشمنش زندگی کند. در این داستان، جوکر قدرت‌های خداگونه پیدا کرده و دنیا را آن طور که خودش می‌خواهد طراحی می‌کند. اما وقتی که سعی می‌کند بتمن را به طور کامل از واقعیت پاک کند، متوجه می‌شود که نمی‌تواند. جوکر هیچ وقت نمی‌تواند بتمن را بکشد چرا که می‌داند بدون او ناقص است.


به مطالعه ادامه دهید

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (14 مورد)
  • nader kuchike
    nader kuchike | ۱۲ آذر ۱۴۰۱

    کامنتا مال دوسال پیشه?

  • SHAYAN
    SHAYAN | ۲۹ آبان ۱۳۹۹

    مورد اول مربوط به جوکر منو یاد انیمه کله کدو انداخت:)

    • amiralialah
      amiralialah | ۸ آذر ۱۳۹۹

      اون داستان یه تقابل جوکر و بتمن شبیه هست ولی باهاش یکسان نیست
      بتمن و جوکر دشمنن به خاطر اینکه کاملا متفاوت هستند
      ولی مگامایند و اون یکی رقیبن
      و از همون بچگی فقط بخطر رقابت باهم درگیر بودن
      و در کل
      جوکر هیچ وقت نخواسته بتمن بشه
      ولی مگامایند اول میخواست همون یارو بشه(میگم همون یارو چون اسمش یادم نمیاد)
      بعد که دید نمی تونه تصمیم گرفت شرور بشه
      داستان اونا بیشتر به فلش و فلش معکوس می خوره

      • کاپیتان قیمت
        کاپیتان قیمت | ۱۲ آذر ۱۴۰۱

        به شگفت انگیزانم شبیه

        پیامه مال دو سال پیشه که :/

  • SOLMEY
    SOLMEY | ۲۹ آبان ۱۳۹۹

    یکی از بزرگترین دلایلی که من عاشق بتمنم

  • MOBIN-GAMER
    MOBIN-GAMER | ۲۸ آبان ۱۳۹۹

    ددپول چرا از چیزهای چرت میترسه?

    • AMIR83
      AMIR83 | ۱۲ آذر ۱۴۰۱

      این بشر چیش مثل آدم بوده که این دومیش باشه؟?

  • SepehrMkl
    SepehrMkl | ۲۸ آبان ۱۳۹۹

    خیلی جال بود ممنون به نظرم جذاب ترینشون قضیه شکلات و دروغ نگفتن بود

  • Sorena
    Sorena | ۲۸ آبان ۱۳۹۹

    اینا واقعا جالبه مخصوصا شماره ی ۱۲،10و9

  • Niya.j
    Niya.j | ۲۸ آبان ۱۳۹۹

    اره واقعا جوکر بدون بتمن نمیشه

  • DARK6969
    DARK6969 | ۲۸ آبان ۱۳۹۹

    عالی بود، ممنون از نویسنده محترم

  • امیر
    امیر | ۲۸ آبان ۱۳۹۹

    خیلی جالب باحال بود مخصوصا ریدلر چون من ویژگی های اونو می شناختم اما تاحالا به‌ توجه نکرده بودم و در ضمن یکی از دلایلی که ددپول از گاو می‌ترسه اینه کهفکر می کنه هر گاوی یه نقشه ی شوم تو سرش داره و منتظره تا عملیش کنه
    ممنون به خاطر مقاله ی خوبتون ?

  • mr-pizza
    mr-pizza | ۲۸ آبان ۱۳۹۹

    خیلی ممنون فقط یه نکته اینا زیاد عجیب نیستن برای هر کدوم از ایناچندین جلد کمیک اومده تا اینا رو توجیه کنه

    دوستان من از همتون عذر میخوام بخاطر رفتار ترول وار ام

    • homayoun2011
      homayoun2011 | ۱۳ آذر ۱۴۰۱

      ترول دوسال پیش پیتزا بوده!؟
      شگفتی های آفرینش

مطالب پیشنهادی