معرفی جوکر – دلقکی که میخندد اما نمیخنداند
صورت سفید، موی سبز، لب قرمز و لبخند ترسناک... ترسناکتر از هر اخمی که میتوان تصور کرد. ترکیبی آشنا که با هم یکی از برترین ویلنهای دنیای کمیکهای DC را خلق میکنند. خالقان اصلی شوالیهی ...
صورت سفید، موی سبز، لب قرمز و لبخند ترسناک... ترسناکتر از هر اخمی که میتوان تصور کرد. ترکیبی آشنا که با هم یکی از برترین ویلنهای دنیای کمیکهای DC را خلق میکنند.
خالقان اصلی شوالیهی شنل پوش (با کمک جری رابینسون) فقط حدود 11 ماه به بتمن اجازه دادند تا بدون وجود رقیب همیشگیاش نفس راحتی بکشد. شاهزادهی جرم و جنایت شهر گاتهام خیلی زود به عنوان یکی از ویلنهای شوالیهی تاریکی پا به عرصهی داستانهای کمیکی گذاشت و وقتی توانست بین مخاطبان محبوب شود، تبدیل به اصلیترین ویلن بتمن شد. هنوز هم بعد از گذشت بیش از نیم قرن از خلق این دلقک ترسناک، نه تنها از طرفداران او کم نشده است، بلکه روز به روز محبوبتر هم میشود.
- اولین حضور: شمارهی 1 کمیکهای بتمن (آوریل 1940)
- ناشر: DC
- خالقان: بیل فینگر، باب کین و جری رابینسون
با وجود این که بین خالقان جوکر در مصاحبههایشان همیشه این اختلاف وجود داشت که چه کسی ایدهی اولیهی خلق این شخصیت را ارائه کرده است اما به نظر منبع الهام آنها شخصیت جوئینپلین (Gwynplaine) در فیلم «مردی که میخندد» (ساختهی سال 1928 بر اساس کتابی با همین نام نوشتهی ویکتور هوگو) بود.
ظاهر جوکر در اکثر نسخههایی که از او وجود داشته چیزی شبیه به یک دلقک سیرک با رنگهای خاصیست که پوست، مو و لب او دارند. در بیشتر مواقع هم یک بارانی بنفش رنگ بر تن دارد که با ترکیب لباسهای سبز رنگ دیگر همراه است. صورت و فک کشیدهتری دارد و نسبت به انسانهای عادی لاغرتر است.
این دلقک ترسناک برخلاف اکثر ویلنهای داستانهای ابرقهرمانی، نه قدرت ماورایی دارد، نه ارتشی شکست ناپذیر پشتش است و نه ابزار نابودگری در اختیار دارد که بخواهد با کمک آنها جهان را تهدید به نابودی کند. اما با مهارتی که در مبارزات تن به تن دارد، هوش فوق العاده بالایی که از آن بهره میبرد و با مهارت بالایی که در استفاده از ابزارها و مواد شیمیایی مختلف دارد، میتواند نقشههایی بکشد که با وجود همین آدمهای نسبتاً عادی که زیر دستش هستند و ابزارهای سادهای که دراختیار دارد، خواب را از چشم قهرمانان، قانون گذاران، مردم عادی و حتی دیگر ویلنها بگیرد.
با این همه، جوکر به دلیل وضعیت ذهنی غیرعادیاش، تقریباً هیچوقت به خاطر جرائمی که مرتکب میشود به طور جدی با قانون رو به رو نمیشود و با وجود جنایات متعددی که انجام میدهد صرفاً به آسایشگاه بیماران روانی فرستاده میشود.
رابطهای که بین جوکر و بتمن وجود دارد یکی از خاصترین روابطِ ویلن و قهرمانیست که در دنیای داستانهای فانتزی دیده شده است. بتمن و جوکر دقیقاً از نظر ظاهر و شخصیت در نقطهی مقابل هم قرار دارند. در اینجا کسی که غرق در شادی، خوشی و روشنایی است نقش ویلن را بازی میکند اما کسی که با غم، ناراحتی و تاریکی محصور شده قهرمان داستان است.
هر چقدر دلقک گریم کردهی گاتهام عاشق هرج و مرج، آشوب و جنایت است، شوالیهی شنل پوش گاتهام به دنبال امنیت و عدالت میگردد. با وجود تضادهای زیادی که بین بتمن و جوکر وجود دارد اما هنوز هم این دو شخصیت بهترین مکمل همدیگر هستند و از نبود دیگری در داستان به سختی میتوان چشم پوشی کرد.
در مقابل هم قرار گرفتن این شخصیتها شاید در عین تکراری بودن هنوز هم یکی از جذابترین تقابلهایی باشد که میتوان در دنیای کمیکها شاهدش باشیم. جوکر ممکن است اینطور تظاهر کند که چیزی برایش مهم نیست اما سالهای سال داستانی که از جوکر و بتمن وجود دارد این واقعیت را تایید میکند که جوکر تشنهی جلب توجه بتمن است.
جوکر از همان ابتدا بدون داشتن پیش زمینهای داستانی به عنوان دلقکی روانی که نقشههای زیرکانهی پلیدی در سر دارد وارد دنیای بتمن شد و شروع به ایجاد آشوب کرد.
احتمالاً اولین جنایت او در دنیای کمیک همان چهرهی آشنایی از جوکر را نشان میدهد که در حال حاضر هم از او سراغ داریم. جوکر در شمارهی 1 کمیکهای بتمن (آوریل 1940) پخش زندهی رادیویی را مختل میکند تا اعلام کند در نیمه شب روز بعد یکی از میلیونرهای شهر را خواهد کشت و ارزشمندترین دارایی او را به سرقت میبرد. مخاطبان این برنامه رادیویی این پیام را فقط به عنوان یک شوخی در نظر گرفتند اما پلیس روز بعد این میلیونر را تحت نظر میگیرد و از او محافظت میکند.
با تمام این اقدامات اما دقیقاً در نیمه شب حادثهای که جوکر از قبل اعلام کرده بود اتفاق میافتد. معلوم میشود که این میلیونر از قبل توسط سم جوکر مسموم شده است و در این ساعت بود که سم نهایتاً عمل کرده و صورت قربانی خود را با نیشخندی نهایی تزئین میکند. ارزشمندترین دارایی او هم از قبل دزدیده و بدلی از آن به همراه کارت جوکر به جایش قرار داده شده است. همان جوکر همیشگی که طبق نقشهی غیرقابل پیشبینی خودش پیش میرود!
در اواخر دوران طلایی کمیکها، نویسندگان کمیکهای DC تصمیم گرفتند پیش زمینهای داستانی را به شخصیت جوکر بدهند. پیش زمینهای که احتمالاً بین مخاطبان مقبولترین داستانی است که برای تبدیل شدن یک آدم به این دلقک روانی قابل تصور است.
برای این روایت این پیش زمینه در شمارهی 168 کمیکهای Detective Comics، جوکر برای اولین بار با هویت رد هود (Red Hood) معرفی شد. فردی که هنگام دزدی از یک کارخانهی مواد شیمیایی با دخالت بتمن به درون یکی از خمرههای مواد شیمایی میافتد اما به طرز معجزه آسایی زنده میماند. البته زنده ماندن او به معنی سالم ماندنش نیست. رنگ مو، پوست و لب جوکر به رنگهای آشنای همیشگی تغییر میکند و این حادثه تبدیل به نقطهی شروعی برای جنایات این نماد شرارت گاتهام میشود.
البته این دلقک روانی خیلی در دوران نقرهای کمیکها دوام نیاورد. در اواسط قرن بیستم، شورایی تشکیل شد که وظیفهی آنها نظارت بر محتوای کمیک بوکها بود تا خشونتی که در داستانها به نمایش در میآید کمتر شده و بر مخاطبان تاثیر منفی نگذارد. هم زمانی تشکیل این شورا و تغییر سردبیر کمیکهای DC (که علاقهی چندانی نسبت به جوکر نداشت) منجر به کم شدن حضور جوکر در داستانها شد.
جوکر در همان حضورهای اندکی هم که داشت از ویلن روانی محبوب همیشگی تبدیل به دلقکی حقهباز و صرفاً غیرعادی شد که به جای جنایات وحشیانه و پلید، سرش را با دزدی و شوخیهای عادی گرم میکند. همین نسخه از جوکر هم به خاطر محبوبیتی که از قبل داشت و همینطور سریالی تلویزیونی که از دنیای بتمن اقتباس شده بود توانست در دنیای کمیکها دوام بیاورد و حضور داشته باشد.
دوران نقرهای کمیکها دوران خوبی برای شاهزادهی جرم و جنایت گاتهام نبود. اما در دوران برنزی بار دیگر نویسندگان کمیکها تصمیم گرفتند او را به همان جوکر وحشتناک همیشگی تبدیل کنند. شمارهی 251 کمیکهای بتمن (با نام !The Joker's Five-Way Revenge – سپتامبر 1973) دوباره جوکر روانی را وارد داستانها کرد. علاوه بر این، در این دوره جوکر تبدیل به ویلنی شد که کمیکهای اختصاصی خود را دارد.
با وجود تمام تلاش نویسندگان اما هیچ کدام از این موارد باز هم نتوانست جوکر را به محبوبیت قبلی خود برساند. همینطور هم شورای ناظر بر خشونت داستانهای کمیک بوکی هنوز هم خشونت بالا را منع میکرد و با وجود چند قانون نظارتی دیگر، احتمالاً باعث شکست خوردن تلاش نویسندگان برای به نمایش کشیدن جوکر با پتانسیل کامل میشد.
دوران مدرن دنیای کمیک جایی بود که بالاخره جوکر به چیزی که همیشه در انتظارش بود، رسید. داستانهای مشهور و فوق العادهای از جوکر که احتمالاً اسم چندتا از آنها به گوش شما هم خورده در این دوران خلق شدند. کمیکهایی که در این دوره نوشته شدهاند، مخصوصاً کمیکهایی که مربوط به بتمن و جوکر بودند، به سمت تاریکی و محتوای بزرگسالانهتری رفتند و همین روند باعث جذابیت داستانها برای افراد با سن و سال بیشتر هم شد.
شروع این داستانهای جذاب با کمیکهای «بازگشت شوالیهی تاریکی» (شروع انتشار از فوریه 1986) به نویسندگی فرانک میلر بود. این کمیکها داستان شوالیهی شنل پوش گاتهام را به چندین سال بعد منتقل میکند. جایی که بروس وین سالخورده، بازنشسته شده است و دیگر زیر نقاب خفاش به مقابله با جنایتکارها نمیپردازد. شاید قسمت عجیب داستان آن جایی باشد که حالا بدون بتمن، جوکر به عنوان دشمن همیشگی او هم از جنایت دست کشیده و خود را بازنشسته کرده است. هر چند مگر میشود صحبت از داستانی شود که در آن بتمن و جوکر حضور دارند و نهایتاً این دو با همدیگر درگیر نشوند؟
در این داستان جوکر و بتمن یک بار دیگر و این بار برای آخرین بار مقابل هم قرار میگیرند. تقابلی که در آن جوکر است که به نوعی به هدف نهایی خودش میرسد و در هنگام درگیری با بتمن، عامل مرگ خودش میشود تا بتمن را متهم به قتل خودش جلوه بدهد.
با وجود این که داستان کمیکهای بازگشت شوالیهی تاریکی خارج از دنیای داستان اصلی کمیکهای بتمن روی میدهد اما داستان کمیکهای «بتمن: مرگی در خاندان» (شروع انتشار از دسامبر 1988) نه تنها در خط اصلی داستانهای بتمن است، بلکه شاید یکی از تاثیرگذارترین تقابلهای بتمن و جوکر در تمام سالهایی باشد که این دو دشمن همیشگی رو در روی هم قرار میگیرند.
در این کمیکها، جوکر به جای کشتن افراد متفرقه و مختلف، این بار به سراغ یار همیشگی بتمن میرود. رابین (که در این دوره جیسن تاد به عنوان رابین فعالیت میکند) اولین قربانی اصلی جوکر در تمام سالهایی است که بتمن و جوکر با هم درگیر شدهاند. شکنجهی جیسن تاد به وسیلهی ضربات پی در پی دیلم و سپس انفجار محل شکنجه که نهایتاً باعث مرگ رابین میشود، احتمالاً پنجرهای جدید از دشمنی را بر روی جوکر و خانوادهای که بتمن در رأس آن قرار دارد باز میکند.
بعد از دو داستان جذاب بین بتمن و جوکر، این بار نوبت به یکی از مشهورترین و به عقیدهی خیلی از مخاطبان بهترین کمیکی که تا به امروز از جوکر نوشته شده میرسد. «شوخی مرگبار» (مارس 1988) معروف که توسط آلن مور نوشته شده، داستانی است که ریشههای شخصیت جوکر را کند و کاو میکند. داستانی که قبلاً به عنوان پیش زمینهی شخصیت جوکر تعریف شده بود این بار به صورت کاملتری به نمایش در میآید.
جوکر استندآپ کمدین ناموفقی معرفی میشود که برای تهیه مخارج زندگی و همسر باردارش مجبور میشود در دزدی از محل کار قدیمی خود که کارخانهی مواد شیمیایی است با مجرمانی همدست شود. با وجود این که قبل از شروع کار به او خبر میرسد که همسر باردارش بر اثر حادثهای درگذشته است اما دو همدستش که قصد دارند بعد از رسیدن به اهدافشان او را مقصر اصلی کار جلوه دهند، نمیگذارند که از این دزدی کنار برود. جوکر مجبور میشود که در لباس رد هود به کارخانه وارد شود. نقشهی آنها به خوبی پیش نمیرود و با لو رفتنشان درگیری شروع میشود. بتمن هم به این درگیری ورود میکند و باعث میشود جوکر به داخل یکی از خمرهها پرت بشود.
دوباره مواد شیمیایی عامل تغییر ظاهر و همینطور تراژدیهایی که در زندگیاش اتفاق افتادند هم عامل تغییر ذهن او معرفی میشوند تا بالاخره یک آدم معمولی تبدیل به جوکر شود. در کمیک شوخی مرگبار داستانی دیگر به موازات پیش زمینهی داستان خلق جوکر نیز تعریف میشود.
در این داستان باز هم جوکر به خانوادهی شوالیهی تاریکی ضربه وارد میکند. با شلیک گلولهای باربارا گوردون، دختر کمیسر گوردون و یکی از متحدان بتمن، فلج میشود و همینطور هم خود کمیسر گوردون دزدیده و برای شکنجه به شهربازی ترسناک این دلقک منتقل میشود. جایی که بتمن بالاخره جلوی دیوانگیهای جوکر را گرفته و جیمز گوردون را هم نجات میدهد.
سال بعد نوبت به کمیک «تیمارستان آرکهام: خانهای خطرناک بر روی زمینی خطرناک» (اکتبر 1989) میرسد. کمیکی که نه تنها از نظر داستانی، بلکه از نظر بصری و طراحی هم یکی از جذابترین کمیکهایی است که بتمن و جوکر در آن مقابل هم قرار گرفتهاند. جوکر در این کمیک بتمن را به ضیافتی در تیمارستان آرکهام دعوت میکند که اکثر ویلنهایی که شوالیهی تاریکی باعث و بانی گرفتاریشان در تیمارستان است در آن جا انتظارش را میکشند. در این تقابل نه تنها از نظر فیزیکی و اخلاقی بتمن مورد چالش قرار میگیرد، بلکه طی اتفاقاتی که در این داستان به وقوع میپیوندد جنبههای روانی او هم با آزمایشهای زیادی رو به رو میشوند.
پس از محبوبیت زیادی که جوکر در این سالها به دست آورد، نوبت به این رسیده بود تا کمی هم دنیای او گسترش پیدا کند. بعد از معرفی شخصیت هارلی کویین به عنوان معشوقهی جوکر در سری انیمیشنهای Batman: The Animated Series (شروع پخش از سپتامبر 1992)، نویسندگان، هارلی کویین را ابتدا به کمیکهایی که مستقیماً در دنیای همین سریال انیمیشنی جریان دارند وارد کردند.
با موفقیت حضور هارلی کویین در کنار جوکر به عنوان شریک جرم، در کمیک «بتمن: هارلی کویین» (اکتبر 1999)، هارلی کویین وارد دنیای اصلی داستانهای DC شد تا به گفتهی خودش، جوکر را دوباره «به بالاترین حد ممکن» برساند.
رابطهی خاص بتمن و جوکر همیشه مد نظر نویسندگانی بوده است که سراغ نوشتن داستانی برای این دو رقیب آمدهاند. در هر حال، چند قهرمان را میشناسید که اقدام به رفع محکومیت از ویلنی کنند که سالهای سال باعث دردسرشان شده و علت مرگ بسیاری آدم بیگناه بوده است؟ خب، بتمن در کمیک «جوکر: وکیل مدافع شیطان» (فوریه 1996) این کار را کرد.
وقتی جوکر به علت اتفاق افتادن یک سری مرگهای غیرطبیعی به عنوان مجرم شناخته میشود، این بتمن بود که با تحقیقات خود ثابت کرد بزرگترین دشمنش در این مورد بیگناه بوده و نباید برای جرمی که نکرده است، مجازات شود. این موضوع با تعجب خود جوکر هم مواجه میشود اما بتمن به او میگوید که تا آخر عمرش باید این را به خاطر بسپارد که بزرگترین رقیبش او را از مرگ نجات داده است.
جوکر، بتمن را به عنوان دشمن اصلی خود میبیند اما ضربه زدن به خانوادهی بتمن هم همیشه جزو سرگرمیهای او بوده است. در سری کمیکهای «جوکر: آخرین خنده» (شروع انتشار دسامبر 2001) پزشکانی که بر روی جوکر تحقیق میکنند تصمیم میگیرند به عنوان روندی درمانی به او بگویند که در حال مرگ است. این خبر نه تنها به بهتر شدن وضعیت جوکر کمیک نمیکند، بلکه باعث میشود که جوکر تصمیم بگیرد یک نقشهی دیگر را به عنوان آخرین نقشهاش طراحی کند. همانطور که همیشه عاشق هرج و مرج بوده است با استفاده از سمِ خود مجرمان دیگر را تحت کنترل درمیآورد و شروع به ایجاد آشوب میکند.
خانوادهی بتمن مثل همیشه قصد برقراری امنیت را دارند. نایتوینگ با تصور این که رابین (در این دوره تیم دریک است که لباس رابین را بر تن میکند) طی آشوبی که در شهر ایجاد شده، جان خود را از دست داده است به سراغ جوکر میرود. نایتوینگ بدون در نظر گرفتن خط قرمز خانوادهی بتمن، یعنی نکشتن تبهکاران، تا سر حد مرگ به جوکر حمله میکند و تقریباً او را میکشد. هر چند بتمن در لحظات آخر میتواند جوکر را احیا کند اما این جوکر است که موفق میشود به خانوادهی بتمن ضربهای بزند و کاری کند که یکی از اعضای این خانواده از خط قرمزی مهم رد شود.
با محبوبیت روز افزون جوکر درس سال 2005 و 65 سال بعد از اولین نمایش دلقک گاتهام، کمیک «بتمن: مردی که میخندد» داستان اولین رو در رویی بتمن با جوکر را دوباره بازگو میکند. ماجراهایی که در شمارهی 1 کمیکهای بتمن اتفاق افتاده بودند این بار به صورت مدرنتر تعریف میشوند تا خوانندگان بتوانند با نحوهی معرفی جوکر در اولین حضورش آشنا شوند. اسم این کمیک هم مستقیماً از داستان «مردی که میخندد» برداشته شده است و اشاره به همان داستان معروفی دارد که نویسندگان شخصیت جوکر از آن برای خلق این شخصیت استفاده کردهاند.
دنیای کمیکها همیشه جای کار برای تعریف داستانهای متفاوتتر از داستانهای اصلی را باز میگذارند. با تمام درگیریهایی که بتمن و جوکر با هم داشتهاند، چرا یک نسخه از بتمن و جوکر که با هم رابطهی عاطفی دارند وجود نداشته باشد؟ در دنیای «فلشپوینت» این امکان فراهم شد تا بتمن و جوکری کاملاً متفاوت به مخاطبان ارائه شود.
در تغییراتی که در این دنیا اتفاق افتاده است، تراژدی زندگی بروس وین با تفاوتهایی رقم میخورد. به جای مرگ توماس و مارتا وین در «کوچهی جنایت»، این بروس وین است که به قتل میرسد. نتیجهی مرگ فرزند توماس و مارتا، خلق بتمن و جوکر در این دنیاست. مارتا از شدت فشار روانی این حادثه، دیوانه و تبدیل به جوکر میشود. همینطور هم این حادثه باعث میشود توماس وین کسی باشد که لباس خفاش گاتهام را بر تن کند.
با ریبوت کمیکهای DC در سال 2011 به علت وقایع دنیای فلشپوینت و شروع به انتشار سری کمیکهای The New 52، نویسندگی و طراحی داستانهای بتمن عمدتاً به اسکات اسنایدر و گِرِگ کاپولو رسید. جوکر در کمیکهای «بتمن: مرگ خاندان» (شروع انتشار اکتبر 2012) به خط داستانی اصلی کمیکهای بتمن بازگشت. البته بازگشتی که در آن نه تنها خود بتمن، بلکه کل خانوادهی بتمن را به عنوان دشمن خود میدید.
جوکر که قبلا در شمارهی 1 کمیکهای Detective Comic (نوامبر 2011) صورت خود را به کمک شخصیت عروسکساز (Dollmaker) به نشانهی تولدی مجدد جدا کرده بود، در اولین شمارهی داستان مرگ خاندان صورت جدا شدهاش را بازپس میگیرد و با انجام جنایتی که شباهنهایی به اولین جنایتش در دنیای کمیکها دارد، حضور دوبارهاش را اعلام میکند. حالا او فقط یک نقشه در ذهن دارد، نابود کردن بتمن به همراه کل خانوادهی او که نهایتاً منجر به درگیری 1 سالهی جوکر با این خانواده میشود. با وجود اتفاقات خیلی مهم و بزرگی که در این کمیکها میافتد، در نهایت این جوکر است که دوباره ناپدید میشود.
اما اسکات اسنایدر و گرگ کاپولو دست از سر جوکر برنداشتند و دو سال بعد او را تبدیل به ویلن اصلی کمیکهای «بتمن: بازی نهایی» (شروع انتشار اکتبر 2014) میکنند. این بار جوکر ابتدا کل جاستیس لیگ را در مقابل بتمن قرار میدهد و سپس کل شهر گاتهام را با سم خود مسموم میکند.
تمام هدف جوکر از این کارها به این دلیل است که احساس میکند بتمن در رابطهی چندین سالهای که با او داشته به او خیانت کرده است و با متحدان زیادی که تحت خانوادهی بتمن به او کمک میکنند، دیگر رابطهی ویلن و قهرمانی که تمام این سالها فقط بین خودشان برقرار بوده است وجود ندارد.
حالا شاهزادهی جنایت گاتهام به این نتیجه رسیده که بتمن «حوصلهی او را سر میبرد» و به همین دلیل تصمیم گرفته است که رابطهی چندین سالهاش را با او به انتها برساند و از شر شوالیهی تاریکی گاتهام برای همیشه خلاص شود. جنگی نهایی که بین این دو شخصیت محبوب روی میدهد، در انتها هر دوی آنها را با سرنوشتی نامعلوم تنها میگذارد. بتمنی که فراموشی گرفته و ناپدید میشود و جوکری که بدون بتمن، فقط ناپدید میشود.
بعد از جنگ نهایی تنها حضور بزرگ جوکر در داستان کمیکهای «بتمن: اروپا» (شروع انتشار نوامبر 2015) بوده است که در خط اصلی کمیکهای بتمن جریان ندارد. این سری کمیکها داستانی کوتاه و متفاوت از شوالیه و شاهزادهی گاتهام را روایت میکنند. در این داستان، جوکر و بتمن به علت سم مشترکی که وارد بدنشان میشود مجبور به همراهی همدیگر به عنوان شریک و هم سفر در سفر اروپا گردی میشوند تا این دو دشمن همیشگی، برای بیماری خود پادزهری پیدا کنند.
بعد از خط داستانی بازی نهایی دیگر حضور بزرگی از جوکر در خط اصلی دنیای کمیکهای DC و بتمن وجود نداشته است. فقط در طول داستان «جنگ دارکساید» که بتمن طی ماجرایی به دانشی بیانتها دست پیدا میکند/ف مشخص میشود که جوکر فقط یک نفر نیست، بلکه سه فرد مختلف نقش جوکر را بازی میکنند. با وجود پردهبرداری از این واقعیت جذاب اما هنوز هم خبر از داستانی که مربوط به این سه جوکر باشد در دنیای کمیکهای DC نیست.
طرفداران مدت طولانیست که منتشر پیشروی خط داستانی با سه جوکر هستند. با وجود این رونمایی بزرگ و همینطور غیبت طولانی جوکر از خط اصلی دنیای کمیکها DC، مطمئناً نویسندگان DC داستان بزرگی در سر دارند که به زودی این دلقک دوستداشتنی اما روانی را دوباره به دنیای کمیکها بازمیگرداند و با معرفی زوایای جدید از جوکر (یا بهتر است بگوییم جوکرها) دوباره خوانندگان را با داستانهای جذاب این منبع دیوانگی گاتهام درگیر میکند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.