۱۴ شخصیت عجیب و غریب دنیای کمیکها
میتوان مفاهیمی مثل فضاییهای خداگونه که میتوانند پرواز کنند و از چشمشان لیزر شلیک کنند، یک نابغه میلیاردر با زور و سرعت قهرمانان المپیک و الههای که از خاک به وجود آمده را آن قدر ...
میتوان مفاهیمی مثل فضاییهای خداگونه که میتوانند پرواز کنند و از چشمشان لیزر شلیک کنند، یک نابغه میلیاردر با زور و سرعت قهرمانان المپیک و الههای که از خاک به وجود آمده را آن قدر بازگو کرد تا طبیعی جلوه کنند. اما گاهی اوقات اتفاقات و شخصیت هایی عجیب و غریب در دنیای کمیکها میبینیم که اصلاً هیچ جوره با عقل جور در نمیآیند.
به نظر برخی از شخصیت های کمیک بوکی واقعاً با هدف عجیب و غریب بودن خلق شدهاند. برخی دیگر نیز صرفاً در زمان خود چندان غیرعادی محسوب نمیشدند ولی گذر زمان اوضاع برایشان فرق کرده است. اما همه این دست شخصیت های کمیکی یک چیز مشترک دارند: عجیب و غریباند!
در این مطلب به سراغ ۱۴ مورد از این شخصیت های عجیب و غریب کمیک بوکی میرویم؛ از شخصیتهایی که به مرور زمان فراموش شدند تا شخصیتهایی که هنوز هم که هنوز است هر از چند گاهی سر و کلهشان پیدا میشود.
- 1 ۱۴. آرم فال آف بوی (Arm-Fall-Off Boy)
- 2 ۱۳. داگولدر (Dogwelder)
- 3 ۱۲. موگو (Mogo)
- 4 ۱۱. اسبستس لیدی (Asbestos Lady)
- 5 ۱۰. اگ فو (Egg Fu)
- 6 ۹. چیرفیس چیپندیل (Chairface Chippendale)
- 7 ۸. دوپ (Doop)
- 8 ۷. کامت د سوپر هورس (Comet the Super-Horse)
- 9 ۶. کاپیتان کروت (Captain Carrot) و گروه زو (Zoo Crew)
- 10 ۵. پاککن زنده (The Living Eraser)
- 11 ۴. هلکاو (Hellcow)
- 12 ۳. کاندیمنت کینگ (Condiment King)
- 13 ۲. دنیِ خیابان (Danny the Street)
- 14 ۱. فلیمینگ کروت (The Flaming Carrot)
- 14.1 به مطالعه ادامه دهید
۱۴. آرم فال آف بوی (Arm-Fall-Off Boy)
لیجن آو سوپر هیروز (Legion of Super-Heroes) قرن سیمام هیچگاه اعتقادی به طبیعی بودن اسامی اعضایش نداشت. برای همین است شخصیتهایی مثل متر ایتر لد (Matter-Eater Lad - پسر ماده خوار)، کلروفیل کید (Chlorophyll Kid - کسی که میتواند باعث رشد سریعتر گیاهان شود) و پروکیوپاین پیت (Porcupine Pete - پیت جوجهتیغی) در این گروه حضور داشتهاند.
آرم فال آف بوی با یک اسم عجیب و غریب و تک توانایی به درد نخورش، برنده رقابت عجیب و غریبترین عضو لیجن آو سوپر هیروز میشود. شخصیتی را تصور کنید که فایدهاش این است که میتواند دستانش را از بدنش جدا کند و از آنها به عنوان سلاح بهره ببرد.
این شخصیت اولین بار در سال ۱۹۸۹ و شماره ۴۶ کمیک Secret Origins دیده شد. البته نباید او را با تیدیکی (TDK) یا د دیتچبل کید (The Detachable Kid) اشتباه گرفت که در فیلم The Suicide Squad سال ۲۰۲۱ توسط ناتان فیلیون ایفای نقش شده بود. هر چند که هر دوی آنها توانایی (!) شبیه به هم دارند.
۱۳. داگولدر (Dogwelder)
شخصیت داگولدر که توسط استیو دیلون (Steve Dillon) خلق شده بود در شماره ۱۸ کمیک Hitman به مخاطبان معرفی شد.
او یکی از اعضای گروه سکشن ۸ (Section 8) محسوب میشود؛ گروهی که نام خودش را از عبارتی نظامی برای مرخص کردن افراد به دلیل بیماریهای روانی گرفته است. داگولدر به خودی خود قدرت خاصی ندارد اما تمایل دارد که سگهای مرده را به خلافکاران جوش دهد!
داگولدر اولیه بیشتر یک شوخی بود. یک فرصت تا عجیب و غریبترین شخصیت کمیک بوکی تمام دوران خلق شود. چیزی شبیه به دیگر اعضای سکشن ۸ مثل دفنستیتر (The Defenestrator)، فرندلی فایر (Friendly Fire) و فلمجم (FlemGem) که همهشان در یک نبرد از بین رفتند.
با این حال، رهبر سکشن ۸ با نام سیکسپک (SixPack) از این مهلکه جان سالم به در برد و یک گروه جدید را تشکیل داد. از همه مهمتر نیز یک داگولدر جدید استخدام کرد! مشخص شد که این اسم میراثی داشته که حالا پس از افراد زیادی به جدیدترین داگولدر رسیده بود. با وجود این که در داستان اولیه شخصیتی مثل جان کنستانتین نیز درگیر بود اما داگولدر اصلاً شخصیتی جدی نیست.
آخرین اثری که استیو دیلون پیش از مرگش در سال ۲۰۱۶ روی آن کار کرده بود، Six Pack and Dogwelder: Hard Travelin Heroz نام داشت. جیمز گان در نظر گرفته بود که در The Suicide Squad سال ۲۰۲۱ از این شخصیت استفاده کند اما از آن جایی که خودش نیز حامی حقوق حیوانات است، به این نتیجه رسید چنین شخصیتی برای پرده سینما مناسب نیست.
۱۲. موگو (Mogo)
موگو که توسط آلن مور (Alan Moore) و دیو گیبسون (Dave Gibbons) به وجود آمده اولین بار در شماره ۱۸۸ کمیک Green Lantern در سال ۱۹۸۵ به مخاطبان معرفی شد.
در این کمیک، بولفونگا د آنرلنتینگ (Bolphunga the Unrelenting)، روی سطح سیاره موگو فرود میآید. او به دنبال موگوی مشهور بود اما نمیدانست سیارهای که سالها روی آن به جست و جو پرداخته در واقع هدفش است. وقتی بولفونگا متوجه این حقیقت شد، پا به فرار گذاشت.
از قدرتهای موگو میتوان به این اشاره کرد که با میدان جاذبهاش میتواند دیگر سیارهها را از هم متلاشی کند. در نهایت میتوان گفت که موگو تنها عضو گرین لنترنها محسوب میشود که در واقع یک سیاره زنده است.
۱۱. اسبستس لیدی (Asbestos Lady)
ویکتوریا مورداک (Victoria Murdock) با نام مستعار اسبستس لیدی یکی از ویلنهای مارول بود که در سال ۱۹۴۷ و شماره ۲۷ کمیک Human Torch معرفی شد. با استفاده از خواص ضد شعله لباس از جنس پنبه نسوز خود، اسبستس لیدی تبدیل به دردسری برای قهرمان شعلهور شده بود. البته این ویلن فقط تا این جای کار را بلد بود و از سرطانزا بودن پنبه نسوز اطلاع نداشت.
با این که داشتن لباسی که باعث میشود ابرقهرمانها به خاطر دچار سرطان نشدن طرف او نیایند در نگاه اول جالب به نظر میرسد اما این انتخاب برای یک دوره طولانی فعالیت مجرمانه عقلانی نیست. شاید اگر ویکتوریا با انتخابهایی مثل یک لباس ساخته شده از سم یا تیغ پیش میرفت، سرنوشت بهتری داشت. اسبستس لیدی در ۴۵ سالگی به خاطر سرطان درگذشت. سرنوشتی که احتمالاً به جنس لباسش برمیگردد.
۱۰. اگ فو (Egg Fu)
این ویلن که در سال ۱۹۶۵ و شماره ۱۵۷ کمیک Wonder Woman خلق شد احتمالاً نام خود را از یک غذای چینی محبوب به نام اگ فو یانگ (Egg Foo Yung) گرفته است. اگ فو یک تخم مرغِ غولپیکرِ زرد رنگِ کمونیست است که با هوش خودش به مبارزه با دایانا پرینس و استیو ترور میپردازد. اگ فو نمونهای از نژادپرستی نسبت به شرق آسیاییها است که در اوایل قرن نوزدهم جامعه غرب را در بر گرفته بود.
خوشبختانه دیسی متوجه این قضیه شد و در جریان رویداد Crisis on Infinite Earths، نسخه نژادپرستانه اگ فو را از دنیای خود پاک کرد. بازنویسی و طراحی مجدد اگ فو شاید به اندازه نسخه قبلی عجیب و غریب باشد اما حداقل دیگر آن قدر نژادپرستانه نیست.
۹. چیرفیس چیپندیل (Chairface Chippendale)
شخصیت های عحیب و غریب زیادی در سری کمیک The Tick وجود دارند که بتوانند یک لیست کامل از «عجیب و غریبترین شخصیت های کمیک بوکی» را اشغال کنند. اما هیچ کدام از آنها به عجیب و غریبی چیرفیس چیپندیل نیستند.
چیرفیس چیپندیل یک صندلی آنتیک روکوکو به عنوان سر دارد و پدر استولفیس چیپندیل (Stoolface Chippendale) است؛ شخصیتی که احتمالاً از روی اسمش بتواند شکلش را تصور کنید. چیرفیس یک مجرم خودپسند و زیرک است که میخواهد همه ساکنان سیاره او را بشناسند.
از اوریجین این شخصیت که در شماره ۷ کمیک The Tick معرفی شد چیز خاصی جز خشمش نسبت به ظاهرش مشخص نیست. اما از همان ابتدا که معلوم شد میخواهد نامش را روی ماه حک کند میتوان به بدجنسی او پی برد.
۸. دوپ (Doop)
فیلمبردار رسمی ایکس فورس در شماره ۱۱۶ کمیک X-Force پا به دنیای داستانها گذاشت. دوپ توسط پیتر میلیگان (Peter Milligan) و مایکل آلفرد (Michael Allred) خلق شده و یک شخصیت مرموز در عین عجیب و غریب بودن محسوب میشود. اوریجین این شخصیت در پس رازها قرار گرفته و قدرتهای عجیب و غریبی دارد.
فرقی نمیکند که از مارجینالیا (Marginalia) سر برآورده (یک واقعیتِ دیوار چهارم شکن که فرای مرزهای کمیکهای مارول قرار دارد) یا طبق گفته کاپیتان آمریکا نتیجه آزمایشات جنگ سرد باشد. در هر صورت دوپ کاملاً خاص و عجیب و غریب است. او زبان مخصوص به خودش را دارد (که به طرز عجیبی همه متوجهش میشوند)، همهچیزدان است و میتواند در زمان سفر کند، احیا شود و پتک ثور را ببلعد.
به نظر وقتی دنیای مارول نابود شود و چیزی جز یک خلأ تاریک نماند، دوپ نیز مثل یک سیبزمینی سبز رنگ در همان گوشه و کنار حضور دارد و در حال انجام کاری عجیب و غریب است.
۷. کامت د سوپر هورس (Comet the Super-Horse)
یه پرندهست؟ یه هواپیماست؟ نه! یه اسبه!
کامتِ ابر اسب که ظاهراً جایی در فیلم انیمیشنی DC League of Super-Pets ندارد اولین بار در شماره ۲۸۳ کمیک Action Comics و در سال ۱۹۶۲ به تصویر کشیده شد. این ابر اسب به حیوان مورد علاقه سوپرگرل در آن دوران تبدیل شد تا در کنار اسبهای معروف آن زمان مثل مستر اد (Mr. Ed)، تریگر (Trigger) و سر اسب قطع شده فیلم The Godfather قرار بگیرد.
علاوه بر داشتن تواناییهای مثل سرعت و قدرت فرا اسبی، پرواز، تلپاتی و پیدا کردن حبههای قند، کامت همچنین میتوانست تغییر ظاهر نیز دهد. کامت د سوپر هورس که در سال ۱۹۸۶ از کمیکهای دیسی حذف شد (در کنار دیگر اعضای سوپر پتز) اما دوباره در سال ۱۹۹۷ و شماره ۱۴ کمیک Supergirl مورد استفاده قرار گرفت. البته به شکل عجیب و غریبتر: حالا کامت یک سنتور تغییر شکل دهنده بود.
۶. کاپیتان کروت (Captain Carrot) و گروه زو (Zoo Crew)
کاپیتان کروت رهبر گروه زوی شگفتانگیز است. یک تیم که از حیوانات انسانگونه با قدرتهای فرا بشری تشکیل شده. این شخصیتها اولین بار در شماره ۱۶ کمیک Teen Titans و در سال ۱۹۸۲ حضور پیدا کردند. کروت و گروهش از زمین ۳۵ دنیاهای موازی دیسی سرچشمه گرفتهاند.
کاپیتان کروت وقتی مشغول نجات دنیا نیست، با هویت رادنی ربیت (Rodney Rabbit) به عنوان یک کارتونیست فعالیت میکند. رادنی قدرتهایش را با خوردن یک هویج کیهانی به دست آورد تا او بتواند پرواز کند، آسیب ناپذیر شود، با سرعت بالا حرکت کند و حتی در تاریکی ببیند.
با وجود ذات عجیب و غریب کروت و گروهش اما این شخصیتها بیش از یک بار با دنیای اصلی دیسی کراساوور داشتهاند. آنها حتی در خط داستانی Final Crisis سال ۲۰۰۸ خلق شده توسط گرنت موریسون (Grant Morrison) و سری کمیک The Multiversity حضور پیدا کردند.
۵. پاککن زنده (The Living Eraser)
د لیوینگ ایریزر یا پاککن زنده از بُعد زد (Dimension Z) سر برآورده است. او با کاری ساده مثل حرکت دادن دستانش میتواند قربانیانش را پاک کند. پاککن زنده اولین بار در سال ۱۹۶۳ و شماره ۴۹ کمیک Tales to Astonish دیده شد. هدفش در این داستان پاک کردن متخصصان انرژی اتمی بود.
با این حال ذات قدرتهایش با چیزی که فکر میکنید متفاوت است. در واقع به جای این که قربانیان پاککن زنده واقعاً از بین بروند، به بعد زد منتقل میشوند. ظاهراً بعد زد در همان فضای زمین قرار دارد و ساکنان سبز رنگ آن به دنبال این هستند تا با دزدیدن تخصص و تکنولوژی زمین، بمب اتم بسازند. البته ساخت یک بمب اتم برای کسانی که میتوانند بین ابعاد جا به جا شوند نباید این قدر دردسر داشته باشد.
سر و کله لیوینگ ایریزر هر از چند گاهی در طول دههها دوباره پیدا شده است. به نظر تاریخ قصد ندارد پاککن زنده را پاک کند!
۴. هلکاو (Hellcow)
بعد از این که دراکولای خون آشام در اواخر قرن هفدهم خون این گاو را مکید و او را رها کرد تا بمیرد، بسی (Bessie) خیلی زود از قبری که صاحب دل شکستهاش، هنس (Hans)، برای او ساخته بود بیرون آمد.
بسی وقتی فهمید که تبدیل به یک مرده متحرک شده، آشفته شد و تصمیم گرفت کسی که این بلا را سرش آورده پیدا کند. این شکار (و عطش خونی که دچارش شده) باعث شد تا گاو جهنمی با چندین شخصیت مشهور مارول مثل ددپول و هاوارد د داک (Howard the Duck) ملاقات داشته باشد.
بسی که اولین بار در سال ۱۹۷۵ و شماره ۵ کمیک Giant-Size Man-Thing معرفی شد، از تواناییهای معمول ومپایرها بهره میبرد: جاودانگی، قدرت فرا گاوی و پرواز.
۳. کاندیمنت کینگ (Condiment King)
کاندیمنت کینگ به عنوان یکی از دردسرهای بتمن اولین بار در سال ۱۹۹۴ و قسمت Make 'Em Laugh سریال Batman: The Animated Series معرفی شد. او از انواع سلاحهای متکی به چاشنیها بهره میبرد. کاندیمنت کینگ که در برابر دیگر ویلنهای بتمن عمداً به عنوان یک شوخی طراحی شده است، در نهایت به دنیای کمیکها نیز راه پیدا کرد. به جز بتمن، این ویلن را در تقابل با بلو بیتل (Blue Beetle)، رابین، بلک کناری (Black Canary) و بتگرل نیز دیدهایم.
رابین با تلاشهای مداوم و مهارتهای کاراگاهی خود به این نتیجه رسید که تنها خطر کاندیمنت کینگ مربوط به آلرژی مردم است. در هر حال اگر نسبت به خردل حساسیت دارید اصلاً نمیخواهید تا سس خردل به روی سر و صورت شما پاشیده شود.
البته این شخصیت تهدیدی دائم نبود. جامعه خلافکاران در طی وقایع Final Crisis به کاندیمنت کینگ خیانت کرد و با تفنگهای کچاپ و خردل آن قدر او را کتک زد تا کشته شد.
۲. دنیِ خیابان (Danny the Street)
تقریباً تمام شخصیت های ران گرنت موریسون در سری Doom Patrol عجیب و غریب هستند اما دنی خیابان از همه عجیب و غریبتر محسوب میشود.
دنی که یک خیابان دارای آگاهی است میتواند در هر جایی پدیدار شود. این خیابان خانهای همیشگی برای بیگانگان و گمشدهها محسوب میشود. هر جایی که دنی در آن ظاهر شود با آن تطبیق پیدا میکند و با تغییر واقعیت و خاطرات افراد، کاری میکند که انگار همیشه آن جا بوده است. دنی خیابان هیچ اوریجین مشخصی ندارد و هیچ وقت انسان نبوده. اسم این خیابان از روی خوانندهای ایرلندی با نام دنی لا رو برداشته شده؛ »لا رو» به فرانسوی معنی خیابان میدهد.
در دنیای لایو اکشن نیز به لطف سریال Doom Patrol شاهد این خیابان بودهایم. دنی خیابان تلاش موریسون است تا شخصیتی که به جنسیت وابسته نیست را از دیدی متفاوت به تصویر بکشد. در کمیکها، این خیابان پر است از ساختمانهایی که به مردان نسبت داده میشود: مثل فروشگاه وسایل نظامی و تفنگها. اما با این حال هر کدام از این فروشگاهها با ویژگیهایی که زنانه در نظر گرفته میشوند تزئین شدهاند: مثل چراغهای با رنگهای رویایی یا گلهای شکوفه داده.
۱. فلیمینگ کروت (The Flaming Carrot)
سری کمیک Flaming Carrot Comics سورئالِ باب بردن (Bob Burden) پر است از شخصیت های عجیب و غریب و غیرعادی. بدون شک شخصیت اصلی این سری کمیک، فلیمینگ کروت یا هویج آتشین، گل سر سبد آنهاست. تنها چیزی که از این شخصیت میدانیم این است که پس از یک شرط و مطالعه ۵۰۰۰ صفحه کمیک پشت سر هم، قدرتهایش را به دست آورده است. او آسیب مغزی دید و به فلیمینگ کروت تبدیل شد.
سری Flaming Carrot Comics محصول دورانی است که نویسندهها و هنرمندان مستقل دست به نوآوریهای مخصوص به خود زدند و از دیسی و مارول که منطقهای بدون جای شک و شبهه را دنبال میکردند فاصله گرفتند. این دوره بود که با فاصله گرفتن از قوانین سنتی چاپ کمیکها، آزمایشها و امتحانات داستانی زیادی انجام شد تا آثاری مثل Teenage Mutant Ninja Turtles کوین ایستمن (Kevin Eastman)، Cerebus the Aardvark دیو سیمز (Dave Sims) و همین Flaming Carrot Comics باب بردن به وجود آیند.
به طور کلی دوران طلایی کمیکها را بین اواخر دهه ۳۰ تا اواسط دهه ۵۰ میلادی در نظر میگیرند. با این اوصاف اما یک دوره طلایی جدید برای کمیکهای مستقل در اواخر دهه ۷۰ تا ۸۰ میلادی به وقوع پیوست. سری Flaming Carrot Comics نیز محصولی از همین دوران محسوب میشود.
کدام یک از شخصیت های دنیای کمیکها از نظر شما از همه عجیب و غریبتر است؟ دیدگاههای خود را در قسمت نظرات با ویجیاتو به اشتراک بگذارید.
به مطالعه ادامه دهید
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جای مهاجم رنگین کمانی خالی بود?
و اون یارو دشمن بتمن که شبیه پاک کن بود?
بهترین کمیک تاریخ: تن تن
شماره ۱ و ۲ رو چرا ساختن??
ممنون بابت مقاله.
خب شخصیت های عجیب و غریب زیادن توی دنیای کامیک و اگه دقت کنید اکثرا توسط انتشارات ایمیج کامیکس خلق شدن.
اولین مورد لیست یه هویج آتشینه
اصلا عجیب نیست چون ما یه موز داریم ماینکرافت بازی میکنه و لقبش فریمن
کاملا درسته ?
به عنوان یه طرفدار دو آتیشه کمیک حرفی ندارم بزنم. آخه ببینید چیز هایی مثل شماره های ۹ ۲ و ۱ رو خب نویسنده بیکار بوده یه چیزی همینطوری ساخته. اونا که مال مارول و دیسی ان دیگه چرا؟ اونا دیگه چرا ساخته شدن
چگونه چشم خود را سمی کنیم :
یک عدد مقاله 14 شخصیت عجیب _انتشارات ویجیاتو
چگونه چشم خود را برگردانیم:
راهخ حلی ندارد و هیچگونه ماده بازی ای روی آن کارساز نیست
کلا نویسنده های این کامیک ها تخیل بیش فعالی داشتن
بعضیا شون بد جوری سم بودن
پاور آف گودرتِ ?
سرطان های زمانه است را بشناس
بیشترشان هم برای DC هست
اینا عجیب غریب نیستن ، سم هستن ?
مقاله جالبی بود
توانایی های فرا اسبی و فرا گاوی?
ای کاش Mogo رو بیشتر ببینیم
به نظرم پتانسیل زیادی داره
یه داستان جالب از موگو:
توی دنیای دی سی یه فضایی آدمکش حرفه ای که کارش این بوده قدرتمند ترین افراد کهکشان هارو شکست بده و تبدیل بشه به پرافتخار ترین فرد کهکشان ها تبدیل بشه،اون درباره موگو میشنوه و متوجه میشه که جزو قویترین موجودات کل دنیاست،میره به سیاره ای که میگن اونجا زندگی میکنه،بعد کلی گشت و گذار اونو پیدا نمیکنه برای همین از یه ردیاب استفاده میکنه تا علائم حیات روی سیاره رو تشخیص بده،یه نقطه رو ردیاب میبینه،خوشحال میشه که دشمنشو پیدا کرده،بعد نقطه ها بیشتر میشن تا جایی که ردیاب یه دست سفید بشه،اونجاست که میفهمه موگو یه سیاره س?،میخواد که فرار کنه موگو نمیزاره و اونو میبلعه?
پایان?همینقدر مسموم