ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

مارول - Banner
کمیک بوک

کدام شخصیت‌های دنیای مارول بدترین والدین را دارند؟

مارول با تمرکز روی شخصیت‌هایی قابل همذات پنداری که با مشکلات زندگی دنیای واقعی دست و پنجه نرم می‌کنند، شخصیت‌هایی زیادی دارد که با والدینشان به مشکل برخورده‌اند. با این که برخی از شخصیت‌های کلاسیک ...

محمدرضا صفری
نوشته شده توسط محمدرضا صفری | ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ | ۱۹:۰۰

مارول با تمرکز روی شخصیت‌هایی قابل همذات پنداری که با مشکلات زندگی دنیای واقعی دست و پنجه نرم می‌کنند، شخصیت‌هایی زیادی دارد که با والدینشان به مشکل برخورده‌اند. با این که برخی از شخصیت‌های کلاسیک مثل ثور (Thor) بحث‌هایی با والدینشان داشته‌اند و دیگر شخصیت‌ها مثل آیرون من و اسپایدرمن آن‌ها را از دست داده‌اند، اما رابطه آن‌ها با والدینشان در مقایسه با کسانی که پدر و مادر آن‌ها باعث ضربه خوردنشان بوده‌اند، به مراتب بهتر محسوب می‌شود.

به نظر ستون هر داستان اوریجین خوب ابرقهرمانی به زندگی سخت در دوران کودکی مربوط می‌شود. داستان‌های کمیک بوکی پر است از والدین از دست رفته، حادثه‌ها، تبدیل‌های هیولاوارانه و حمله‌های روحی. با این که خیلی از قهرمان‌ها اعضای خانواده و دوستانی دارند که در این شرایط به آن‌ها تکیه کنند، چندین شخصیت را می‌توان نام برد که رفتار والدینشان به لیست مشکلاتشان اضافه شده است.

در ادامه به سراغ چندین شخصیت کمیک بوکی، چه قهرمان و چه غیرقهرمان، از دنیای مارول می‌رویم که والدینشان جزو دردسرهای زندگی آن‌ها محسوب می‌شوند.


بن پارکر (Ben Parker)

در ران اخیر جی. جی. آبرامز در کمیک Spider-Man، پسر پیتر پارکر و مری جین، با نام بن پارکر، هویت پدرش را به خود می‌گیرد تا سعی کند از پدر خود در برابر یک شخصیت شرور جدید به نام کاداوورس (Cadaverous) محاغظت کند.

پیتر که به غم از دست دادن نابهنگام و ناراحت کننده همسرش نشسته، پسرش را در حالی به زن عمو می می‌سپارد که خودش در حال سفر در دنیا به عنوان یک عکاس است. غیبت او به این معنی است که این پدر و پسر چشم به چشم نمی‌شوند و پیتر بسیاری از اتفاقات را از دست می‌دهد؛ اتفاقاتی مثل وقتی که بن توانایی‌های عنکبوتی خودش را کشف می‌کند. وقتی هم پیتر و بن همدیگر را می‌بینند، رابطه آن‌ها عجیب و پر از غم و تلخی است.

این دو رابطه‌ای دشمنانه با هم دارند و سر خیلی چیزهای کوچک با هم یکی به دو می‌کنند. اکثر سرزنش‌ها نیز روی پیتر و تلاش‌های نشیانه و هر از چند گاهی سخت‌گیرانه‌اش در ایفا کردن نقش یک پدر است. پیتر معمولاً نسبت به بن احترامی قائل نمی‌شود و او را بیش از پیش از خود دور می‌کند در حالی که هر دوی آن‌ها به طرز متفاوتی با غم خود دست و پنجه نرم می‌کنند.

با هر ملاقات، به نظر پیتر به عنوان پدر بیش از گذشته از فرزندش فاصله می‌گیرد. حتی وقتی با وجود این که خود او می‌داند از دست دادن والدین برای بچه‌ها چه طعمی دارد، پیتر هیچوقت سعی نمی‌کند خیلی در خانه بماند و پسرش را ترک می‌کند تا به سفر جهانی‌اش برای شغل ژورنالیستی‌اش بپردازد. با این که رفتار پیتر از روی بدجنسی نیست و اکثر آن‌ها از زجر و غم خود او سرچشمه می‌گیرد اما باعث آسیب دیدن و ضربه خوردن بن پارکر می‌شوند.

پیتر کوئیل (Peter Quill)

شروع زندگی پیتر کوئیل اصلاً خوش و خرم نبود. فرزندی حاصل رابطه یک مادر انسان و یک امپراطور فضایی با نام جسان آو اسپارتکس (J'Son of Spartax)، پس از این که پدرش زمین را ترک کرد، به تنهایی توسط مادرش بزرگ شد. پیتر رویای این را در سر می‌پروراند که فضانورد شده و به فضا برود. جشم‌هایش همیشه به ستاره‌ها و فضایی دوخته شده بود که پدرش در آن زندگی می‌کرد با این حال، آرزوهای او خیلی جدی گرفته نمی‌شود.

وقتی مادرش توسط فضایی‌هایی که به دنبال نابود کردن نژاد اسپارتکس‌ها بودند کشته می‌شود، پیتر یک سفینه فضایی کری (Kree) می‌دزدد و بالاخره برای یافتن پدر گم‌شده‌اش و بیگانه‌هایی که مادرش را به قتل رسانده‌اند به فضا می‌رود. به جای جسان، پیتر یک نماد پدریِ نه چندان ایده‌ال به نام یاندو (Yondu) را پیدا می‌کند که در واقع یک دزد فضایی بود و در ابتدا کار تهدید می‌کند تا پیتر را از سفینه به درون فضا پرتاب می‌کند.

جسان نیز وضعیت چندان بهتری ندارد و وقتی متوجه می‌شود پسرش علاقه‌ای ندارند که مسیر او را ادامه داده و به حکمرانی ادامه دهد، عصبانی و ناامید می‌شود. امپراطورهای فضایی بیگانه و دزدان فضایی پدران خوبی نخواهند بود و خیلی راحت می‌توان متوجه شد که چرا پیتر کوئیل تبدیل به چنین شخصیتی در دوران بزرگسالی‌اش شده است.

هری آزبورن (Harry Osborn)

غایب بودن و فاصله اشتن احتمالاً کوچک‌ترین گناهان والدین کمیک بوکی محسوب می‌شود. هری آزبورن، بهترین دوست پیتر پارکر، به اندازه کافی در مورد غیب پدرها می‌داند. نورمن آزبورن (Norman Osborn) شاید سعی کرده باشد تا با پسرش ارتباط برقرار کند اما دوران حضور او در کمیک‌ها ناشن داده که او نه تنها پدری با فاصله است بلکه شخصیتی‌ست که کار و قدرت را به خانواده ترجیح می‌دهد. نورمن که خودش نیز با داشتن پدری سوء استفاده کننده بزرگ شده، نقش پدری خوبی ندارد.

با این که هری خودش فردی باهوش و تواناست اما نورمن به طور مداوم او را سرزنش می‌کند و می‌خواهد پسرش بهتر و بهتر شود. رفتار نورمن عواقب بد و همیشگی نیز دارد و باعث مشکلات روانی هری شده و او را مجبور به استفاده بیش از حد از داروها می‌کند. استفاده بیش از حدی داروها توسط هری باعث می‌شود که کارش به بیمارستان بکشد و رابطه‌اش با مری جین نیز پایان یابد. مرگ نورمن بالاخره اتفاقی بود که هری را از پرتگاه به پایین پرت کرد و هویت شرورانه پدرش به نام گرین گابلین (Green Goblin) را به خود گرفت. احیراً، هری آزبورن به عنوان کیندرد (Kindred) مرموز و ترسناک بازگشته است و اعتراف نورمن به ضعفش در پدر بودن نیز برای این سوپرویلن خیلی دیر محسوب می‌شود.

بروس بنر

چرخه سوء استفاده چیزی است که در زندگی بروس بنر بیش‌تر از هر چیز دیگری مورد کند و کاو قرار می‌گیرد. مثل نورمن آزبورن، پدر بروس که برایان (Brian) نام داشت و پسرش را مورد سوء استفاده قرار می‌داد، خودش هم فرزند یک پدر سوء استفاده کننده بود.

برایان پس از این که به طور فیزیکی همسر و فرزندش را مورد آسیب قرار می‌دهد، در نهایت وقتی مادر بروس سعی می‌کند او را ترک کند به قتل می‌رساند. برایان وقتی دستگیر می‌شود قسم می‌خورد تا انتقامش را از بروس جوان بگیرد.

این ضربه به دلیل رفتارهای برایان باعث تأثیرات طولانی مدت روی بروس بنر می‌شود؛ حتی هنگامی که پای هالک وسط کشیده شود. ویلن‌ها هالک را با تصاویری از برایان بنر عذاب می‌دهند و در کمیک‌های اخیر با سویج هالک (Savage Hulk)، این موجود فلش‌بک‌هایی از لحظات خشن‌تر برایان را تجربه می‌کند. همانند آزبورن، رفتار هیولاوارانه برایان بنر تأثیرات طولانی مدتی روی پسرش گذاشته که بعدها خودش تبدیل به یک هیولای واقعی می‌شود.

السا بلادستون (Elsa Bloodstone)

والدینی هستند که سوء استفاده می‌کنند و والدین دیگری نیز هستند که همانند بلادستون سوء استفاده می‌کنند. پدر السا بلادستون، یولسیز (Ulysses)، عمرش را صرف این کرد که به فرزندش هنر مبارزه با هیولاها را آموزش دهد. بیخیال این که پدرتان شما را به درون استخر هل می‌دهد تا شنا یاد بگیرید، یولسیز، السا را به درون یک دسته از کوسه‌های سفید انداخت تا او قوی شود.

همیشه سختگیر و ناراضی، یولسیز دختر بچه‌اش را مجبور به مبارزه با هیولایی وحشتناک به نام بلایت بیست (Blight Beast) بجنگند و سپس او را مجبور می‌کند به خاطر این که چند ثانیه دیرتر هیولا را کشته، به خون آلوده روی تن و بدنش دست نزند.

ران‌اویز (Runaways)

اگر داستان شخصیت‌هایی مثل آزبورن، بلادستون و بنر در مورد خشونت باشد، پس داستان ران‌اویز در مورد علاقه تسلطی است. در کمیک Runaways سال ۲۰۰۳، مشخص می‌شود که تمام والدین این بچه‌ها به یک سازمان مخفی تعلق دارند که به موجودات کهن و قدرتمند خدمت می‌کنند. در ازای خدمتشان، آن‌ها صاحب ثروت، ثدرت و جایی امن برای بچه‌هایشان از خشم این موجودات می‌شوند.

با این حال، یک مشکل در این قرار وجود دارد. این والدین که با نام پراید (Pride) شناخته می‌شوند، برای آرام کردن این موجودات باستانی، یک امپراطوری جنایی را اداره می‌کنند که به آن‌ها این اجازه را می‌دهد تا مردم را دزدیده و قربانی کنند. وقتی بچه‌هایشان متوجه حقیقت کار والدینشان می‌شوند، دچار وحشت شده و سعی در فرار از دست والدین قاتلشان می‌کنند.

با تمام این اوصاف، اما چنین چیزی آن قدر که ساده فکر می‌کنید نیست. والدین آن‌ها اوضاع را برایشان سخت‌تر می‌کنند و ران‌اویز را متهم قتل‌های خودشان می‌کنند تا آن‌ها را مجبور به بازگشت به خانه کنند. سخت است که بتوان این والدین سوء استفاده کننده و قدرتمند را بخشید.


به مطالعه ادامه دهید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • Amirrip
    Amirrip | ۱۲ خرداد ۱۴۰۰

    ران اویز حتما بخونید فوق العادست

  • vihan
    vihan | ۱۰ خرداد ۱۴۰۰

    وقتی نمیدونی چی بنویسی نتیجش این میشه دیگه برای والدین مارول هم چیزی مینویسین خخخخخخخخخ ?

    • Raptor
      Raptor | ۱۱ خرداد ۱۴۰۰

      موافقم البته من با این مقالات مشکلی ندارم

  • MillenniumFalcon
    MillenniumFalcon | ۱۰ خرداد ۱۴۰۰

    ران آبرامز یه سنگینی و دارک بودن خاصی داشت ...
    در کل ران خوبی بود

مطالب پیشنهادی