معرفی ۸ نژاد اصلی سرزمین میانه در داستان ارباب حلقهها
یکی از جالبترین ویژگیهای هر داستان فانتزی، تنوع شخصیت و نژاد در دنیای داستان است. این ویژگی را به خصوص در سرزمین میانه (Middle-earth) خلق شده توسط جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) ...
یکی از جالبترین ویژگیهای هر داستان فانتزی، تنوع شخصیت و نژاد در دنیای داستان است. این ویژگی را به خصوص در سرزمین میانه (Middle-earth) خلق شده توسط جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) میبینیم.
دو سری The Lord of the Rings و The Hobbit ساخته شده توسط پیتر جکسون دنیای های فانتزی تالکین را به صورت فیلم به نمایش درآوردهاند. سریال The Lord of the Rings: The Rings of Power آمازون نیز قصد دارد همین مسیر را پیش ببرد.
به این ترتیب طرفداران سرزمین میانه میتوانند جان بخشیده شدن به شخصیتهای محبوبشان را تجربه کنند؛ حالا فرقی نمیکند که شخصیت محبوبشان هابیتها باشند، انسانها، الفها یا دورفها. دنیای تالکین از این نظر متقاعد کننده است که از انواع موجودات استفاده کرده تا یک داستان فوق العاده را روایت کند.
در سرزمین میانه انواع نژادها زندگی میکنند که تاریخ و شخصیتهای متفاوت و مخصوص به خود را دارند. در این مطلب قصد داریم به سراغ ۸ مورد از نژادهای اصلی سرزمین میانه برویم که در دو داستان The Lord of the Rings و The Hobbit حضور داشتند.
انسانها
انسانها که توسط الفها با نام آتانی (Atani) شناخته میشوند، دومین نژاد مهمی هستند که توسط ایلوواتار (Ilúvatar) در ابتدای دوران اول به وجود آمدند. به موهبت آنها نعمت انسانها (Gift of Men) گفته میشود که همان فناپذیریست؛ چیزی که باعث میشود زندگی آنها معنایی داشته باشد.
با این که همه انسانها ریشهای مشترک دارند اما گروههای زیادی از انسانها به وجود آمدهاند. زمان و مکان باعث شده تا آنها از یکدیگر جدا شوند. یکی از مشهورترین گروه انسانها دونهداین (Dúnedain) نام دارد. دونهداینها بیشتر به خاطر چرخه طولانی زندگیشان (به طور متوسط ۱۰۰ سال) شناخته میشوند. آراگورن (Aragorn)، یکی از شخصیتهای اصلی The Lord of the Rings، از گروه دونهداینهاست.
الفها
الفها (Elf) که سه دوره قبل از انسانها به وجود آمدند، اولین فرزندان ایلوواتار هستند. اولین نژادی که خدای برتر برای آردا (Arda)، دنیا، به وجود آورد. الفها که عموماً با عنوان الدار (Eldar) شناخته میشوند، مشهور به عاقلترین و زیباترین موجودات سرزمین میانه هستند. آنها نسبت به بیماری مصوناند و مگر این که کشته یا دچار یأس عمیق شوند، برای همیشه زنده میمانند.
الفها وقتی به اوج وضعیت فیزیکی خود برسند، دیگر از نظر ظاهری افزایش سن ندارند. برخی از الفها در داستان The Lord of the Rings مثل الروند (Elrond) و گالادریل (Galadriel) هزاران سال عمر کردهاند. این نژاد با داشتن حواس کلی بهتر نسبت به انسانها و به شدت سبک قدم بودن شناخته میشوند. الفها در واقع ترکیب بینقصی از قدرت و ظرافت هستند.
دورفها
بر خلاف الفها و انسانها، دورفها (Dwarf) توسط ایلوواتار به وجود نیامدند. خالق آنها آلی (Aulë) نام داشت؛ یک آینو (Ainu) که مسئول شکل دادن به جنبههای مختلف دنیای ایلوواتار بود. در کنار مشهورترین مخلوقات آلی، یعنی خورشید و ماه، دورفها بهترین مخلوقات او هستند.
قبل از این که هر نژاد دیگری به وجود آید، حتی الفها، آلی اولین دورفها را در زیر یک کوه از سرزمین میانه به وجود آورد. اما قرار بود الفها اولین نژاد سرزمین میانه باشند، برای همین هفت دورف اولیه در حالت سکون قرار گرفتند تا زمان آنها برسد. دورفها اربابان سنگها هستند و در معدن کاری بسیار ماهرند. همچنین استادان معماری محسوب میشوند که درون و زیر کوهستانهای غولآسا، کاخهای باشکوهی به وجود آوردهاند.
دورفها از نظر قد و قامت کوتاه و درشت هیکل هستند اما با پایداری و انرژی پایان ناپذیر خود، وضعیت بدنیشان را جبران میکنند.
هابیتها
هابیتها (Hobbit) یک نژاد فانی هستند که اکثراً در طی دوران سوم در شایر (Shire) زندگی میکنند. ریشههای آنها کمی نامشخص است اما گفته میشود که آنها ابتدا از مناطق شمالی سرزمین میانه در پایین دستهای درههای آندوین (Anduin) سر برآوردهاند. اکثر هابیتها به جایی که در نهایت تبدیل به شایر شد نقل مکان کردند. آنهایی که در درهها باقی ماندند با نام استورها (Stoor) شناخته میشوند؛ آن دسته از هابیتها که اسمیگل (Sméagol) به آنها تعلق داشت.
هابیتها از آن جهت مورد توجه هستند که با وجود کوتاهی قد و سبک زندگی هدونیسمشان، میتوانند کارهای شگفت انگیزی انجام و شجاعت فوق العادهای از خود نشان دهند. هابیتها مشهورند که دنبال ماجراجویی نیستند. آنها ترجیح میدهند یک زندگی آرام پر از غذا، نوشیدنی و دخانیات داشته باشند. اما همان طور که بیلبو بگینز (Bilbo Baggins) و فرودو بگینز (Frodo Baggins) نشان دادند، هابیتها میتوانند باعث شگفتی همه شوند.
اورکها
اورکها (Orc) توسط مورگوت (Morgoth)، اولین ارباب تاریکی، به وجود آمدند. مورگوت آنها را به عنوان سربازان پیاده نظامش در به دست آوردن سرزمین میانه خلق کرد. اولین اورکها با ربودن الفها و شکنجه آنها تا حدی که تغییر پیدا کرده و تبدیل به شکل هیولاوار اورکها شدند به وجود آمدند. این نژاد با ویژگیهای بد ذاتی، بیرحمی و کاملاً غیرقابل همذات پنداری شناخته میشوند. اورکها شرارت خالص و خدمتگذارانی عالی برای هر ارباب تاریکی هستند؛ چه این ارباب تاریکی مورگوت باشد و چه سائورون (Sauron).
با این که اورکها معمولاً از انسانها کوتاهتر هستند اما دستها و دندانهای نیش بلندی دارند که باعث ظاهر تهدید آمیز و منزجر کننده آنها میشوند. آنها چیز زیبایی به وجود نمیآورند اما سلاحها و ابزارهای شکنجه و بیرحمیِ بینقصی میسازند. شرارت اورکها به قدری عمیق است که به خاطر ذات قاتلشان ممکن است به یکدیگر خیانت کنند تا صرفاً جان کسی را بگیرند.
انتها
انتها (Ent) به عنوان چوپانهای درختان به درخواست یاوانا (Yavanna)، یک والار (Valar) که مسئول تمام چیزهای رشد کننده در آردا بود، در سرزمین میانه قرار گرفتند. این نژاد همیشه دارای آگاهی بود اما پس از این که الفها شروع به گفت و گو با آنها کردند یاد گرفتند تا صحبت کنند. انتها مسئول محافظت از جنگلهایی خاص در برابر اورکها و دیگر خطرات بودند و یکی از قدیمیترین موجودات سرزمین میانه محسوب میشوند.
انتها موجوداتی درختگونه هستند که بیشتر و بیشتر به درختانی که از آنها محافظت میکردند شبیه شدند و در طول زمان ظاهرشان تغییر کرد. این موجودات قدرتمندند و مری (Merry) و پیپین (Pippin) میتوانند قدرت آنها را تصدیق کنند. در زمانی، انتهای مونث نیز وجود داشتند اما در طول زمان گم شدند و با این که انتها هنوز به دنبالشان بودند ولی جایی خبری از آنها نبود.
ترولها
ترولها (Troll) موجودات بیعقل و انسانگونهای هستند که توسط مورگوت کمی پیش از دوران اول به وجود آمدند. هدف از خلق آنها انجام خواستههای شنیع مورگوت بود. ترولها عقل و هوش نداشتند تا این طور بتوانند به خوبی به دستورات مورگوت گوش فرا دهند و تمام خواستههایش را انجام دهند؛ حتی اگر به قیمت جان خودشان تمام میشد.
ترولها در ابتدا از سنگها به وجود آمده بودند و به این ترتیب توسط روشنایی روز میتوانند به سنگ تبدیل شوند که خبری خوبی برای بیلبو در طی وقایع داستان The Hobbit بود. آنها بسیار قدرتمند و اکثراً درشت هیکل هستند اما شدیداً احمق بوده و تماماً به نمایش قدرتشان به عنوان سلاح اصلی خود وابستهاند.
بارو وایتها
با این که بارو وایتها (Barrow-Wight) در فیلمهای The Lord of the Rings حضور نداشتند اما در کتابهای تالکین حاضراند. آنها موجوداتی از جنس تاریکی هستند که توانایی تغییر ظاهر دارد. بارو وایتها جایی که خیلی دور از شایر نیست و بارو داونز (Barrow-downs) نام دارد اقامت میکنند؛ گورپشتههایی برای اولین انسانها در دوران اول. بارو وایتها هر جایی در تاریکی زندگی میکنند چرا که خورشید دشمن اصلی آنهاست.
این موجودات تقریباً شبیه ارواح دیده میشوند؛ با چشمان سرد و نافذ و دستان اسکلتی. صدایشان وحشتناک و دلخراش است اما به نحوی باعث هیپنوتیزم میشود. اگر شخصی گیر هیپنوتیزم بارو وایتها بیفتد، به تاریکی کشانده میشود تا توسط شمشیری در یک قربانگان کشته شود.
به مطالعه در مورد سرزمین میانه ادامه دهید
- تحلیل شخصیت سائورون در سهگانه ارباب حلقهها
- ۵ بازی برتری که داستانشان از کتاب ارباب حلقهها اقتباس شده
- یکی از هابیتهای فیلم ارباب حلقهها قرار بود در داستان کشته شود
- ارباب حلقهها: نگاهی به تأثیر دنیای واقعی بر شکلگیری سرزمین میانه
- بررسی واقعیت فیلم تالکین؛ فیلم تا چه حد به وقایع تاریخی وفادار باقی مانده است؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بالروگ ها رو جا انداختید، اهریمنی که گاندولف به زحمت فراوان کشت
بالروگ که نژاد نیست یه اسمه، اسم نژاد بالروگ، مایار هستش
مقاله جالبی بود .
ولی خدایی هیچ فیلمی رو دست سه گانه محشر پیتر جکسون نمیاد ، اون بازیگر ها اون کارگردانی اون داستان . واقعا حتی بعد از 10 بار دیدنش باز سیر نمیشم
از همه باحال تر هابیت هاهستن، به نظرم.
زیبا بود
مقاله خوبی بود
آقای صفری یک سوالی برام پیش اومده؟
اسپاون "Spawn" توی کمیک های مارول هست یا انتشارات دیگه ای؟
و اینکه حق ساخت فیلمش دست کدوم استودیو هست؟
اگر یک مقاله برای معرفی این آنتی هیرو بزارید خیلی عالی میشه
پویا جان اسپاون شخصیت انتشارات ایمیجـه و به مارول یا دیسی تعلق نداره.
آخرین اخباری که در موردش خوندم این بوده که قصد ساخت فیلمش رو داشتن ولی این که چقدر پیش رفته رو دیگه ندیدم خبری ازش منتشر شه.
حقوق کامل این شخصیت اگه اشتباه نکنم دست خود تاد مکفارلن، خالق همین شخصیته. کلاً انتشارات ایمیج حقوق کامل شخصیتها و داستانها رو به خالقها و هنرمندها میده و مثل مارول و دیسی عمل نمیکنه.
مقاله خوبی بود. خسته نباشید آقای صفری