ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم سینمایی

زنان به یاد ماندنی سینمای ایران

هشتم مارس، روز جهانی زن که در ابتدا مبنابی سیاسی-اجتماعی و برابری‌خواهانه داشت، امروز مفهومی متعادل‌تر پیدا کرده است. روز جهانی زن روزی ست برای یادآوری زنان و تقدیر از دست‌آوردهایشان. به همین مناسبت که ...

چکاوک کافی
نوشته شده توسط چکاوک کافی | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ | ۱۳:۳۳

هشتم مارس، روز جهانی زن که در ابتدا مبنابی سیاسی-اجتماعی و برابری‌خواهانه داشت، امروز مفهومی متعادل‌تر پیدا کرده است. روز جهانی زن روزی ست برای یادآوری زنان و تقدیر از دست‌آوردهایشان. به همین مناسبت که چند روز پیش مراسم جشن آن در دنیا و ایران برگزار شد، چند تصویر ماندگار زنانه در سینمای ایران را با هم مرور می‌کنیم.

«گلنار» در «دختر لر»- ۱۳۱۲

سینمای ایران با یک زن زبان باز کرد: دختر لر. اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا اولین فیلم ناطق فارسی را در هندوستان ساختند تا جان تازه‌ای به سینما‌های ایران بدهند و در حافظه‌ها ماندگار شوند. جعفر و گلنار، زوج عاشق فیلم آن‌قدر محبوب بودند که نامشان تا همین امروز هم بر سر زبان‌ها مانده باشد. روح‌انگیز سامی‌نژاد با آن لهجه کرمانی‌اش (لر؟!) نقش گلنار را بازی می‌کند و خود سپنتا، جعفر را. دختر لر جزء معدود فیلم‌های سینمای ماست که مدام به آن ارجاع داده می‌شود. گلنار به شکل زنی وفادار و کنشگر در فیلم ظاهر می‌شود و بر خلاف بسیاری از زن‌های منفعل سینمای امروز برای چیزی که می‎خواهد تلاش می‌کند.

دختر لر

با وجود آن که اهمیت دختر لر بیشتر از جنبه تاریخی سینما و دستاورد تکنیکی ست تا هنری و زیبایی‌شناسانه، شخصیت گلنار از دخترهای به یاد ماندنی در فیلم‌های ایرانی ست. دختر لر در بسیاری از تولیدات سینمایی بعد از خودش مورد یادکرد قرار گرفته است. مهم‌ترین آن‌ها «ناصرالدین‌شاه آکتور سینما» ساخته «مخملباف» است که در آن بخش عمده‌ای از بار داستان فیلم بر رابطه گلنار و ناصرالدین‌شاه گذاشته شده است.

«نائی» در «باشو غریبه کوچک»- ۱۳۶۸

در یادداشت مربوط به قهرمان‌های ماندگار سینمای ایران گفتیم که «بهرام بیضایی» استاد بلامنازع خلق زنان قدرتمند در سینمای ماست. یکی از این زن‌های قدرتمند و به یاد ماندنی، شخصیت نائی در فیلم باشو غریبه کوچک است. باشو، فیلمی انسانی و طرفدار صلح است که دیالوگ‌های گرمش هنوز در خاطر ایرانی‌ها مانده است. برای نمونه تلاش مائی برای هم‌زبان شدن با باشو از سکانس‌های خاطره‌انگیز این فیلم است.

تفاوت رویکرد بیضایی به زن از آن‌جا ناشی می‌شود که او زنان را نه از موضعی ترحم‌برانگیز، بلکه از موضع قدرت به تصویر می‌کشد. زنان فیلم‌های او شجاع، سازش‌ناپذیر، سرسخت و حتا کله‌شق هستند. نائی زنی ست که به تنهایی خانواده خودش و این غریبه تازه از راه رسیده را تر و خشک می‌کند. او در دنیایی سراسر جنگ و تبعیض، تخم مهر می‌کارد و جالب آن‌ که برای دفاع از این مهر، مجبور به جنگ می‌شود.

باشو غریبه کوچک

یکی دیگر از این زن‌های مستقل و قوی، «گلرخ کمالی» در فیلم دیگر همین فیلمساز، یعنی «سگ‌کشی» ست. نکته حائز اهمیت درباره زنان آثار بیضایی آن است که این روحیه جنگندگی از زنانگی آن‌ها نمی‌کاهد.

نمونه‌های دیگر از زن‌هایی که مبارزه را انتخاب می‌کنند و در برابر ناملایمات سر خم نمی‌کنند را می‌توان در شخصیت «ریحان» در «کافه ترانزیت» ساخته «کامپوزیا پرتویی»، «دو زن» ساخته «تهمینه میلانی» و حتا «سارا»ی مهرجویی، سراغ گرفت.

«آفاق» و «نرگس» در «نرگس»- ۱۳۷۰

«رخشان بنی‌اعتماد» در یکی از خاطره‌انگیزترین ساخته‌هایش دست به خلق دو زن می‌زند که علی‌رغم تفاوت‌هایشان، شباهت‌های زیادی به هم دارند.

آفاق با بازی «فریماه فرجامی» زنی ست که «عادل» با بازی «ابوالفضل پورعرب» را از نوجوانی زیر پر و بال خود گرفته و از خلافکاری خرده‌پا به دزدی ماهر بدل کرده‌است. آن دو علی‌رغم اختلاف سنی‌شان با هم ازدواج کرده‌اند. حالا، عادل در اوج جوانی به نرگس با بازی «عاطفه رضوی» علاقه‌مند می‌شود. عادل کسی را ندارد که برای خواستگاری ببرد؛ لاجرم آفاق نقش مادر او را بازی می‌کند و به خواستگاری هووی خود می‌رود! وقتی ماجرا برای نرگس روشن می‌شود، تلاش می‌کند عادل را از راه خلاف بازگرداند.

فیلم نرگس

آفاق و نرگس هر دو ماندن و ساختن را انتخاب می‌کنند. بازگشت را سرشکستگی و مایه خفت می‌دانند. این گونه شخصیت‌ها تحمل کردن را فضیلت محسوب می‌کنند و بسیار شبیه به تلقی غالب (دست کم در دید قدیمی‌ترها) از زنِ خوبِ بسازِ ایرانی هستند.

یکی دیگر از نمونه‌های مشابه این دو زن، «لیلا» ساخته مهرجویی ست. زنی که آن‌قدر در موضع انفعال و صبر می‌ماند تا هم خودش دیوانه می‌شود، هم همسرش و هم مخاطب! با این حال، لیلا، با آن نریشن‌های پر سوز و گداز و با بازی «لیلا حاتمی» جوان، یکی از تصویرهای ماندگار زنانه در سینمای ماست.

«مریم قندی» در «سفر به چزابه»- ۱۳۷۴

«عاطفه رضوی»، با بازی در نقش یک امدادگر زن در جبه‌های حنگ ایران و عراق، به کهن‌الگوی زن در سینمای دفاع مقدس بدل شد. دفاع مقدس، از ژانرهای مهم سینمای ایران پس از انقلاب است. ژانری که به خاطر ویژگی‌های ماهوی خود بیشتر مردانه است. با این حال جنگ، مسئله‌ای مربوط به همه است و لاجرم زنان هم به دنبال ادای دین خود به این خاک هستند. مریم قندی یکی از آن‌هاست. پرستاری که پیکر رزمنده قطع نخاع شده‌ای را مسیح‌وار به دوش می‌کشد.

«رسول ملاقلی‌پور» در این فیلم سینمایی جنگی ایرانی رشادت زنانه و مردانه را به طور هم‌زمان  تصویر می‌کند. سفر به چزابه، با موضوعی خویشتاب به سینما اشاره می‌کند و در عین حال از نخستین آثاری ست که بیش از حد مردانه شدن ژانر جنگی را نقد می‌کند.

سفر به چذابه

کاراکتر «محبوبه» در «روبان قرمز» ساخته «حاتمی‌کیا» هم یکی از زن‌های به یاد ماندنی سینمای دفاع مقدس است. بازی خوب «آزیتا حاجیان» به ماندگاری شخصیت کمک کرده است. با این‌حال نقش زن‌ها در این ژانر به پرستار و مادر و جنگ‌زده محدود مانده است.  

«درنا» در «آدم‌برفی»- ۱۳۷۶

یاد کردن از زن‌های به یاد ماندنی سینمای ایران بدون نام بردن از مردی که چند بار در فیلم‌های ایرانی نقش‌های زنانه را بازی کرده‌است، چیزی کم دارد؛ «اکبر عبدی» در نقش مرد هزار چهره (از جمله چهره‌های زنانه).

خاطره آدم‌برفی با آن توقیف و سر و صداهایی که زمان اکرانش به پا کرد، به قدر کافی در ذهن مخاطب ایرانی پررنگ هست. عباس، جوانی ست که به عشق آمریکا حاضر می‌شود چهره‌ای زنانه به خود بگیرد و در این راه با زنی به نام دنیا آشنا می‌شود و به او دل می‌بندد. عباس به عشق دنیا از مهاجرت منصرف می‌شود و درنا بودن را کنار می‌گذارد. اما چهره اکبر عبدی در نقش درنا از حافظه مخاطب ایرانی سینما حذف شدنی نیست.

درنا در آدم برفی

مردان زن‌پوش دیگری هم در سینمای ایران خلق شده‌اند، با این حال، آدم برفی «داوود میرباقری» از جسورانه‌ترین محصولات سینمای ماست. فیلمی که دقیقا به خاطر همین شمایل زنانه اکبر عبدی سه سال در توقیف بود!

«رویا» در «کاغذ بی‌خط»- ۱۳۸۰

«ناصر تقوایی» در کاغذ بی‌خطش تصویر جدیدی از زن را به نمایش گذاشت. زنی که می‌خواهد تحرکی داشته باشد اما لاجرم آقایی شوهرش را هم پذیرفته است. او یک زن یک مادر، یک دوست و یک همسر است و حالا علاوه بر این‌ها می‌خواهد نویسنده هم باشد. به نظر می‌رسد در این برهه زن ایرانی دیگر آن سر پر بادش را از دست داده است!

رویا زنی مالیخولیایی ست که حالا قصد دارد این قصه‌پردازی‌هایش را در قالب یک فیلمنامه الهام گرفته از زندگی خودش بریزد. او برای انتقال جزییات زندگی خصوصی‌اش به فیلمنامه تایید همسرش را نیاز دارد.

هدیه تهرانی در کاغذ بی خط

بازی گیرای دو غول بازیگری ایران یعنی «هدیه تهرانی» و «خسرو شکیبایی» در کنار هم، کاغذ بی‌خط را به یکی از آثار فراموش ناشدنی سینمای ما بدل کرده است.

«ترانه» در «من ترانه پانزده سال دارم»- ۱۳۸۱

گونه دیگری از زن‌های پر تکرار در سینمای ایران، دخترهای نوجوانی هستند که در مواجهه با دنیای بی‌رحم بزرگسال، مجبورند کودکی و معصومیتشان را از دست بدهند. ترانه بهترین نمونه این دخترهاست. او مورد ظلم واقع می‌شود اما در عین حال تسلیم نمی‌شود. حاضر نیست جلوی کسی سر خم کند و در نهایت مثل همه نوجوان‌ها کار خودش را می‌کند. ترانه یک تنه جور زندگی‌اش را می‌کشد و وقتی بچه‌دار می‌شود، مسئولیت فرزندش را هم یک تنه بر دوش می‌کشد.

ترانه با مادربزرگش زندگی می‌کند. مادرش را از دست داده و پدرش در زندان است. بعدازظهرها در یک عکاسی کار می‌کند. به زودی، جوانکی به نام امیرحسین او علاقه‌مند می‌شود و علی‌رغم مخالفت‌های مادر پسر، با هم ازدواج موقت می‌کنند. ترانه باردار می‌شود اما امیرحسین کسی نیست که زیر بار چنین مسئولیتی برود. ترانه می‌خواهد بچه را نگه دارد اما کشمیری برای از پا درآوردن او همه کار می‌کند. در مقابل ترانه هم برای از پا نیفتادن همه تلاشش را می‌کند. سرانجام با رسیدن به پیروزی، یعنی گرفتن شناسنامه برای بچه، حاضر نمی‌شود نام امیرحسین را به عنوان پدر اعلام کند.

ترانه علیدوستی در من ترانه پانزده سال دارم

من ترانه پانزده سال دارم که سیمرغ بلورین بهترین فیلم را نصیب «رسول صدرعاملی» کرد، روی فیلمنامه‌ای از «کامبوزیا پرتویی» ساخته شد. از نمونه‌های مشابه چنین زنانی می‌توان به «دختری با کفش‌های کتانی»، ساخته دیگر رسول صدرعاملی و حتا شخصیت «ستاره» با بازی «گلشیفته فراهانی» در فیلم «دیوار» اشاره کرد. ستاره از دو مورد قبلی قوی‌تر، برون‌گراتر و فعال‌تر است، در نتیجه مشکلات سر راهش هم خارجی‌تر و جدی‌تر هستند. دختری که برای تحمل کردن تفاوت‌های جنسیتی تحمیلی جامعه زیادی جوان و زیادی جسور است.

«گیلانه»- ۱۳۸۳

حالا زنان در سینمای دفاع مقدس ایران نقش جدیدی گرفته‌اند. مادران تنها و زجر کشیده، دسته دیگری از زن‌های سینمای ما هستند. گیلانه یکی از معروف‌ترین آن‌هاست. رخشان بنی اعتماد و «محسن عبدالوهاب»، با گیلانه از فیلمسازانی بودند که دست روی قصه مادرانی گذاشتند که باید با تبعات جنگ دست و پنجه نرم کنند. کسانی که فداکارانه جوان‌های دسته‌گلشان را در راه این مملکت فدا کرده‌اند. لهجه گیلکی و بازی دلنشین «فاطمه معتمدآریا» از نکات به یاد ماندنی این فیلم است.

گیلانه

به جز ننه گیلانه، کاراکتر «الفت» در فیلم «شیار 143» با بازی درخشان «مریلا زارعی» هم نمونه دیگری از این مادرهای سینمایی ست. البته، حضور مادرهای تنها، به سینمای دفاع مقدس محدود نیست. «میم مثل مادر» ملاقلی‌پور و حتا شخصیت «عفت خانم» در مهمان مامان هم مادرهایی هستند که باید دست تنها گلیم زندگی‌شان را از آب بکشند.

«سمیه» در «ابد و یک روز»- ۱۳۹۴

شهرت کاراکتر سمیه در ابد و یک روز بیش از آن که مدیون بازی خوب «پریناز ایزدیار» یا نقش شخصیت در پیشبرد داستان باشد، به خاطر لطیفه‌هایی ست که بر اساس دیالوگ شخصیت «محسن» خطاب به او ساخته شده است. سمیه نه تنها در سینما بلکه در جامعه ایرانی به یک نماد بدل شده است.

او خواهری ست که باید بین خواست خودش و خوشبختی خانواده یکی را انتخاب کند. سمیه سنگ صبور همه اعضای خانواده است. همه هنگام دشواری‌ها به سراغش می‌روند و از او توقع دارند مانند مادری کوچک فداکاری‌های بزرگ بکند. او در عین جوانی ستون خانه است؛ طوری که با رفتنش نظم و شالوده خانه از هم می‌پاشد. سمیه نباید برود.

پریناز ایزدیار سمیه ابد و یک روز

سخن پایانی:

زن ایرانی در سینمای امروز ایران جایگاه و قوام درستی ندارد. در سینمای بدنه و در ژانر کمدی چیزی جز یک مانکن زیبا و تهوع‌آور نیست و در سینمای اجتماعی یا منفعل و سربار است یا قهرمان‌بازی‌هایی غیر قابل باور نشان می‌دهد که چیزی بیشتر از یک ژست‌ نیست. به  علاوه، جای خالی زن به عنوان قهرمان ژانر کمدی به شدت به چشم می‌خورد.

پر واضح است که زن‌ها در دهه‌های 70 و 80 نقش پررنگ‌تر و جدی‌تری در سینمای ایران داشته‌اند. عجیب آن که هرچه پیش می‌رویم قوت شخصیت‌های زن در حال تحلیل است. از ناییِ باشکوه در باشو غریبه کوچک به زنانی منفعل، شکننده، بازی خورده مثل «مینا»ی «رگ خواب» و کتک‌خورده‌هایی مثل «ملی و راه‌های نرفته‌اش» رسیده‌ایم. دست خوش!

مقالات مرتبط

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (28 مورد)
  • iman-generous
    iman-generous | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

    درود بر زنان هنرمند وطنم

  • Mohseniiiii
    Mohseniiiii | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

    پس نیکی کریمی و گلشیفته فرهانی چی؟

    • Uuuuuuuu8uhurc3ugrvugyvruguv4tugvrguy
      Uuuuuuuu8uhurc3ugrvugyvruguv4tugvrguy | ۲۷ اسفند ۱۴۰۰

      گلشیفته؟

  • etc.erfan
    etc.erfan | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

    واقعا گلاب آدینه از مهمان مامان جاش خالی بود

  • Alirez
    Alirez | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

    فیمینیسم؟

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

      جدا از اینکه اساسا فمینیسم چیز بدی نیست، اما تا یکی درباره زنان حرف زد سراغ این واژه نرید، نصف بشریت رو زنان تشکیل میدن و درباره شون صحبت کردن لزوما نیازی به مباحث فمنیسمی نداره

    • "The GUY"
      "The GUY" | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

      نه دیگه نشد.
      اگه بیای به مردستیزی فمینیست ها اشاره کنی میشه اکی بود باهاش. (همگان تمیسکیرا رو به عنوان نماد قدرت زنان به یاد بیارید. جایی که مردان اگه واردش شن کشته میشن و نامش منطقه ی بدون مرد هست...)
      ولی اینکه همینجوری بیای یه چی بگی دیگه نمیشه. فمینیست اگه جنس مخالف ستیزی رو نداشته باشه خیلی هم خوبه. به معنی کامل کلمه عالیه. ولی افسوس که با مفاهیم غرب زدگی، انزجار از خود و جنس مخالف ستیزی پیوند سنگینی خورده و به جای اینکه مسیر درستش رو طی کنه (برابری زن و مرد) زده جاده خاکی و داره میشه توهینی به مردان.... (یه نمونش:مردان زن ستیز بدند. ولی زنان مرد ستیز بد نیستند. نمونه ی بارزش: الهه های آمازونی تمیسکیرا که مردان رو فقط برای تولید مثل میدونن. اونها رو لایق زندگی در تمیسکیرا نمیدونند. (در حقیقت مردان پست تر از زنان هستند!!!) و جالب تر از همه ی اینها اینکه نمونه ی بارز قدرت زنان تمسیکیرا هست....)
      خلاصه کنم. اگه نمیتونید تعصباتتون رو بذارید کنار و با چشم باز حقایق رو ببینید الکی نیاید برای فمینیست چیز بگید. نیاید بگید من میگم زن ها باید زشت باشن و نیاید بپرسید فمینیست؟

      • mohammadat85
        mohammadat85 | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

        من خودم پسرم ولی وقتی میبینم انقدر داره حقوق زنان پایمال میشه بهشون حق میدم
        پ. ن: یه جوری میگی غرب زدگی انگار الان شرقی ها خیلی......

        • "The GUY"
          "The GUY" | ۲۴ اسفند ۱۴۰۰

          نه شرقی نه غربی

    • mohammadat85
      mohammadat85 | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

      چرا عادت دارین هر که حرف از زنان بزنه به فمینیسیم ربط میدید؟

  • "The GUY"
    "The GUY" | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

    خدایی یه سوال دارم.
    با چه منطقی توی کامنتی که من دادم شما ها به این نتیجه رسیدید که زن ها باید زشت باشن؟ خدایی با چه منطقی؟! یکی توضیح بده ممنون میشم.
    عزیزان، نمیدونم مشکلتون چیه با این حقیقت که زن ها شدن کالای هالیوود. ولی در هر صورت باید قبولش کنید. چه بخواید چه نخواید کمیک بوک با نگاه جنسی (سواستفاده از زیبایی البته) از زن ها داره استفاده می کنه.
    اکثریت انیمه ها دارن سواستفاده می کنن. فیلم ها همین طور. چشمتون رو روی کدوم حقیقیت می بندید که از حرف هام به این نتیجه می رسید که من میگم زن ها نباید زیبا باشن؟ من کجای حرف هام گفتم زن اگه زشت نباشه وجود نداره؟
    خدایی میدونم خیلی اوقات حرف هام سنگینه. ولی هیچ وقت فکر نمی کردم که وقتی میگم زن ها نباید کالای هالییود باشن و باید باهاشون به مانند مرد ها رفتار شه و ازشون سو استفاده جنسی نشه به این نتیجه برسید که زن ها باید زشت باشن! هیچ وقت فکر نمی کردم...
    (هر چقدر هم دلتون می خواد به هر کامنت من دیس بدید. لطفتون شامل حال این کامنت هم بشه.)

    • etc.erfan
      etc.erfan | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

      بهترین و حق ترین حرف ها هم با لحن بد و سنگین که به زبون بیان دچار کژتابی میشن یا مخالفت به همراه دارن یه کم آروم تر هم میشه حرف زد
      مثال: لطفا بشین / بتمرگ سر جات

  • Jumong
    Jumong | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

    فقط درنا در آدم برفی ?

  • Ali-Khaligh
    Ali-Khaligh | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

    مقاله جالبی بود خدا قوت

  • Ilia2008
    Ilia2008 | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

    نرو سمیه XD

  • "The GUY"
    "The GUY" | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

    《سخن پایانی:
    زن ایرانی در سینمای امروز ایران جایگاه و قوام درستی ندارد. در سینمای بدنه و در ژانر کمدی چیزی جز یک مانکن زیبا و تهوع‌آور نیست و در سینمای اجتماعی یا منفعل و سربار است یا قهرمان‌بازی‌هایی غیر قابل باور نشان می‌دهد که چیزی بیشتر از یک ژست‌ نیست. به علاوه، جای خالی زن به عنوان قهرمان ژانر کمدی به شدت به چشم می‌خورد.》
    خدایی دست مریزاد ته مقاله.
    《در سینمای بدنه و در ژانر کمدی چیزی جز یک مانکن زیبا و تهوع‌آور نیست و در سینمای اجتماعی یا منفعل و سربار است یا قهرمان‌بازی‌هایی غیر قابل باور نشان می‌دهد که چیزی بیشتر از یک ژست‌ نیست.》

    واندروومن، سوپرگرل، کاپیتان مارول، اما فراست و مابقی کمیک بوک ها، اکثریت انیمه ها و فیلم های فمینیستی رو هم عکس بذارم که متوجه استاندارد های دوگانه بشید یا کافیه؟
    مقاله ی خیلی خوبی بود. من خودم اکثر فیلم های لیست رو دیدم ولی پایان بندی مقاله دیگه هر چی براش بگم کم گفتم.
    زنان شدن کالای هالییود. بعد ته مقاله همچین چیزایی می نویسید؟ از زیبایی زن ها به عنوان ابزار استفاده میشه بعد اینا رو می نویسید؟ خدایی مقاله حمایت از زنان بذارید ولی تهش اینا رو نذارید دیگه. و گرنه مجبورم یه چند صد هزار تا عکس انیمه و کمیک بوک فیلم و خلاصه عکس کالای هالییود و غرب بذارم تا همگان بفهمن کجای راه فمینیست اشتباهه.

    • Alireza8405
      Alireza8405 | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

      کاملا مشخصه که سو استفاده ی ابزار گونه از زنان و زیبایی زنان تا کجا پیش رفته داداش
      بر کسی پنهان نیست
      ولی من فکر نمی کنم هدف این مقاله دفاع از فمنیسم و قسمت های غلط راهش باشه

      به نظر من مقاله اتفاقا سعی بر این داره که بگه این اتفاقات باید کمتر تو سینما بیوفته، و به جاش باید حضورِ استاندارد، سالم، انسان گونه، موثر ،طبیعی ، منحرف نشده، و مورد سو استفاده قرار نگرفته ی زنان رو در سینما بیشتر شاهد باشیم

      اینکه فمنیسم در جهان راه غلطی رو در پیش گرفته، دلیل بر این نمیشه که برای مقابله با فمنیسم کلا باید حضور زنان در عرصه هایی مانند سینما کاهش پیدا کنه. بلکه به این معنیه که باید "حضور صحیح" و به دور از هر گونه سو استفاده داشته باشن

    • Lordofyharnam
      Lordofyharnam | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

      فمنیست یک چیزه
      طرفداری سالم و منطقی یک چیز دیگه
      وقتی این دو رو با هم قاطی میکنی یه کامنت بی منطق و پر از دیس حاصل میشه

    • gobali-kelowrj
      gobali-kelowrj | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

      یک حرف حق

    • Hanna
      Hanna | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

      آیا زنها برای زیبا بودن باید از مردها اجازه بگیرن؟ آیا این جم هست که کسی زیبا باشه؟ هنوز برخوردهای زشت کاربرها با ن های رنگین پوست در فیمها و سریالها قدیمس نشده و هر فیلم جدیدی کلی کامنت های زشت می خونیم، چرا چون زن ها خودشون می خواهن باشن؟ اگر زیبا باشن کالا هستن و اگر زیبا نباشن برای چی وجود دارن! فکر کنم اونی که نیاز داره خودش رو اصلاح کنه شمایید وگرنه زنها همیشه همین شکل بودن.

      • scorpion-qzx
        scorpion-qzx | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

        من روانشناس خوب سراغ ندارم ، ولی فکر کنم با یه سرچ ساده پیدا بشه...

        • "The GUY"
          "The GUY" | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

          من خودم رشته ی انسانی هستم و از اکثرتون بیشتر روانشناسی حالیم میشه...

          • scorpion-qzx
            scorpion-qzx | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

            داداش با hanna بودم اشتب زدی
            خشونتش یکمی زیاده برای یه انسان

  • Shadow-san
    Shadow-san | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

    برعکس سینمای دنیا ما هر چقدر بیشتر به عقب برمی گردیم می بینیم که فیلم هی گذشته مون خیلی از مال الان مون بهترن حداقل از دید من

    • "The GUY"
      "The GUY" | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

      تا جایی که من یادم میاد گاد فادر و راننده تاکسی مال سال ها پیشه. الان کدوم یک از کارگردان های بزرگ هالیوود شاهکار های قبلیش رو دوباره داره تحویل میده؟ یا فرنچایز ها رو که اصلا براتون نگم چقدر دارن سس ماس میشن همشون.
      فرمول اکثریت فرنچایز های هالیوود: سواستفاده از ترند های فمینیست لگبت و رنگین پوستان + طنز لوس + اکشن بی مغز + داستان سس ماس + بازاریابی فوق العاده.
      تعداد خیلی اندکی از فرنچایز های چند دهه ی اخیر هالییود اینجوری نیستند و خوبند. مثل گادفادر، جنگ ستارگان اوریجنال، ارباب حلقه ها، دارک نایت، اسپایدرمن (نسخه های سم ریمی و mcu) و ...
      ما بقی فرنچایز ها اوضاع خیلی وخیمه.

      • Shadow-san
        Shadow-san | ۲۱ اسفند ۱۴۰۰

        به نکته خوبی اشاره کردی

  • Hanna
    Hanna | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

    آسیه از رگبار، تمام زنهای فیلم مادر، لیلا حاتمی در لیلا، گلشیفته فراهانی در درخت گلابی، فریماه فرجامی در پرده آخر، تاجی احمدی از خشت و آینه، پروانه معصومی از کلاغ، سوسن تسلیم در چریکه تارا و لیست بلندی از زنان تاثیر گذار در سینمای ایران هست که فکر می کنم جاشون به شدت خالیه. در حالیکه عاطفه رضوی از سفر به چزایه اگر توی این ایست نبود به خاطر کمتر کسی می آمد.
    اما شدیدا با جمله آخر مطلب موافقم. تلاش عمیق برای حذف زنان قدرتمند و مستقل و جایگزین کردنشون با موجودات مظلوم و نیازمند به حمایت مرد داستان به شدت گسترش پیدا کرده و ادامه داره.

    • mehradmakhfi
      mehradmakhfi | ۲۰ اسفند ۱۴۰۰

      با جمله استقلال نداشتن خانم ها موافق نیستم هر خانمی که خانه دار هست نیازمند نیست .
      اما جایگاه مانکن بودن خانم ها قطعا بخشیش بخاطر خود مردمه که برای فیلم های به شدت بی ارزش تجمل گرای با بازیگر های بی استعداد با برچسب طنز جذب میشن و گیشه رو پر میکنن ؛ که در اون فیلم ها مردان هم نقش تجملاتی و مانکن بودن رو دارن و فقط برای زنان نیست واضح ترین نمونش محمدرضا گلزار توی آینه بغل و رحمان و ...
      نکته بعدی در خصوص فیلم های دیگه ای هست که همیشه زنان رو با خصوصیاتی مثل وفاداری یا مهربانی و دلسوزی به تصویر میکشن اما زمانی که میخوان قهرمان خانم رو بیارن در اکثر اوقات دچار کلیشه سازی میشن .
      بنظرم بانوان همین حالا از لحاظ حقوقی مورد توجه بیشتری هستن و رسانه روی اونها متمرکز تره و به اصطلاح دوربین در اختیارشونه ؛ صرفا وضعیت طوری هست که فیلمساز ها برای حمایت از یک قشر حداکثر کلیشه و مقدس سازی رو بکار میبرن نمونش رو داریم میبینیم که نقش منفی کمتری به خانم های یا گرایشات مختلف میرسه چون اونها داره ازشون حمایت افراطی شکل میشه ، شاید همیشه قهرمان نباشن ، اما هیچوقت نقش خاکستری رو هم نمیگیرن :)

مطالب پیشنهادی