چرا Batman: The Animated Series هنوز هم یکی از بهترین روایتهای بتمن است؟
پیش از بتمن: مجموعه انیمیشنی، کارتونهای ابرقهرمانی کودکان عموماً شامل چندین سری Super Friends کمپانی فیلمیشن میشد. این سریالها به طور بیتفاوتی طراحی میشدند، انیمیشنهای خشکی داشتند و صداگذاریهای بدون ابتکاری روی آنها اعمال میشد. ...
پیش از بتمن: مجموعه انیمیشنی، کارتونهای ابرقهرمانی کودکان عموماً شامل چندین سری Super Friends کمپانی فیلمیشن میشد. این سریالها به طور بیتفاوتی طراحی میشدند، انیمیشنهای خشکی داشتند و صداگذاریهای بدون ابتکاری روی آنها اعمال میشد. این ساختهها قرار بود برنامههای صبحهای آخر هفته را پر کنند و بهانهای برای تبلیغ غلات صبحانه و اسباببازیها باشند.
در سال ۱۹۹۲، سریال انیمیشنی Batman: The Animated Series با نقاشیهای پیشزمینه باشکوه و تایتلکارتهایی که این اثر را در آرت دکوی دنیای دهه ۴۰ میلادی قرار میداد شروع به پخش کرد. علاوه بر این، تعداد زیادی از صداهای مهمان آشنا به همراه صداپیشگاه همیشگی فوق العاده در بتمن: مجموعه انیمیشنی حضور داشتند که به برخی از محبوبترین شخصیتهای دنیای دیسی جان دادند.
آندریا رومانو به عنوان مدیر صداگذاری و مسئول انتخاب صداگذاران توانست به طور مداوم کهنهکاران تلویزیون، بازیگرانی که وقتشان را در فیلمها و تئاتر میگذراندند و نامهایی که به عنوان صداگذار به ذهن نمیآمدند را برای صداگذاری سریال مخصوص به کودکان استخدام کند. انتخاب صداگذاران طبق نظر رومانو منجر به شکل گیری یک اثر شگفت انگیز شد. به قدری که اگر بخواهیم در مورد کارنامه شغلی این افراد صحبت کنیم، نمیتوان از کار آنها در این سری چشم پوشی کرد.
شاید شاخصترین استعداد که در چنین سریالی انتظارش را نمیتوان داشت مارک همیل در نقش جوکر باشد. همیل که بیشتر به خاطر ایفای نقش لوک اسکایواکر (Luke Skywalker) به عنوان یک قهرمان درستکار شناخته میشود، در نقش جوکر خیلی زود محبوب هواداران شد. به عنوان جانشین دقیقه نودی تیم کوری، ایفای نقش صوتی مارک همیل یک نیروی شیطنتآمیز ذاتی داشت که هیچگاه پوچی رقت انگیز ریشه این شخصیت را از یاد نمیبرد.
فیلمهای لایو اکشن، جوکر را به عنوان یک شخصیت شدیداً عمیق و خطرناک به تصویر میکشند. اما از آن جایی که بتمن: مجموعه انیمیشنی یک سریال کارتونی با مخاطبِ هدفِ سنین پایین بود، مشخص میشود که این جوکر به این خاطر خطرناک است چرا که یک لوده مضحک است. یک دلقک که جنایتهای با تم سیرک را با استفاده از شهربازیهای متروک و کارخانههای اسباببازی سازی که در گاتهام به تعداد فراوانی حضور دارند انجام میدهد. همیل در بهترین حالت صداگذاری او را انجام میدهد، پر از ذاتی نمایشی که بسیار نزدیک به خشونتی انتقامجویانه است. او غیرقابل پیشبینیست، بهترین ویژگیای که جوکر میتواند آن را داشته باشد.
بتمن: مجموعه انیمیشنی به طرزی غیرعادی رفتاری دلسوزانه با گالری ویلنهای بتمن داشت. به خصوص در مورد رابطه عاطفی پر از بالا و پایین بتمن/بروس وین با سلینا کایل یا همان کتوومن. آدرین باربو یک اصل و گرمای قابل درک به سلینای خود اضافه کرد. این نسخه از کتوومن به عنوان یک فعال اجتماعی در روز و دزد جواهرات در شب، تطابق زیادی با بروس/بتمن دارد. یک هیجان خاص به خاطر عدم امکان بودن آنها با هم وجود دارد؛ چرا که بتمن نمیتواند توجهی به فعالیتهای مجرمانه کتوومن نداشته باشد.
نحوه بیان دیالوگهای باربو یک حس قوی برای رسیدن به چیزی که ممکن نیست را در خود دارد. سکانسهای او با بتمن همیشه باعث میشود تا کوین کانروی صدای خشنِ ترسناک بتمن را به چیزی انسانوارانهتر تبدیل کند. کسی که امکان آسیب دیدنش توسط شخصی که میخواهدش اما نمیتواند داشته باشدش بیشتر است.
این حالت دلسوزانه برای ویلنهای جزئیتر نیز گسترش پیدا میکند. شخصیتهایی که به قدری توسط این سریال انیمیشنی تغییر پیدا کردند که اکثراً با داستانهای پیشزمینه جدیدشان در دنیای کمیکها دوباره معرفی شدند. کلیفیس (Clayface) یک ویلن درجه سه بود که با توجه به پیوستگی داستانی، یا یک بازیگر درجه دو محسوب میشد که لباس هیولا به تن کرد یا یک گنج یاب که یک استخر خاص پیدا کرد که به او قابلیتهای تغییر ظاهر داد. اما در Batman: The Animated Series او یک بازیگر بود که به خاطر یک حادثه رانندگی از شکل افتاد و آسیبش را به لطف یک کرم پوست مخصوص که عوارض جانبی وحشتناکی دارد مخفی میکند.
در نهایت او به دورن یک خمره پر از موادی خاص میافتد و به شکل داستانهای کمیک بوکی تبدیل به کلیفیس میشود؛ یک شخصیت که میتواند خودش را به هر شکلی درآورد، چه انسان و چه غیر انسان. ران پرلمن یک اجرای فوق العاده در نقش این مرد محکوم به نابودی ایفا میکند. ترکهای صدایش بر اثر ناامیدی در حالی که او برای چیزی که شغلش را نجات داده ولی میداند که زندگیاش را خراب میکند التماس میکند. پرلمنِ پس از تغییر با صدای خنده شیطانیاش رها شده و نشان میدهد که تصمیم دارد تا بخشهای کوچکی از انسانیت که درونش باقی مانده را طرد کند.
بتمن: مجموعه انیمیشنی به طور مداوم چنین کار جذابی با ستارههای مهمانش عرضه میکند. رادی مکداول یک تشنه توجه رقت انگیز بود که تبدیل به جامعه ستیزی مثل مد هتر (Mad Hatter) شد. پال ویلیامز در نقش پنگوئن یک فوکولی سرگرم کننده بود. ریچارد مول یک تو فیس (Two-Face) عالی از آب درآمد. یک آرک چند قسمتیِ کمیاب، تبدیل تو فیس از یک دادستان درستکار به گنگستری با دو هویت که همه چیز را با سکه انداختن تصمیم میگرفت به تصویر کشید.
اما شاید بهترین ستاره مهمان مربوط باشد به یکی از بتمنهای سابق، آدام وست، در یکی از قسمتهای شاخص این سریال انیمیشنی با نام Beware the Gray Ghost. یک داستانگوییِ فرا متنی که در آن وست نقش ستاره یک سریال تلویزیونی جنایی را بازی میکند که حالا کاملاً از یادها رفته و کم مانده تا تمام داراییهایش را از دست بدهد. یکی از بچههایی که با تماشای ماجراهای او در تلویزیون بزرگ شده خود بروس وین است. مسیر این دو شخص وقتی با هم یکی میشود که یک نفر شروع به ارتکاب جرایم بر اساس قسمتهای قدیمی سریال Gray Ghost میکند. بروس متوجه میشود که قهرمان دوران کودکیاش تبدیل به یک پیرمرد ترشرو شده و خشمگین است که نمیتواند از سایه یک نقش ماندگار خارج شود.
آدام وست در نقش این پیرمرد شگفت انگیز است. با بیزاری و احتیاط اما در نهایت خشمش تبدیل به احساس پذیرش میشود وقتی میفهمد که میتواند به پایان یک وحشت در دنیای واقعی کمک کند. مثل بسیاری از صداگذاران مستعد که به صورت مهمان در بتمن: مجموعه انیمیشنی حضور داشتند، وست با توجه خاصش نسبت به تمام جنبههای این سریال انیمیشنی، یک کار ماندگار به جا گذاشت. به لطف استعداد آدام وست در کنار دیگران، Batman: The Animated Series تبدیل به چیزی فرای یک سری نقاشی تحسین برانگیز شد. یک سریال تلویزیونی که قلب و روح مخصوص به خودش را دارد.
به مطالعه در مورد دنیای بتمن ادامه دهید
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
کسایی که invincible دوست داشتن اینم قطعا دوست خواهند داشت