وحشت کیهانی چگونه فراگیر شد؟
یک ترس ناشناخته از مرجعی بیگانه که هدفی نامشخص دارد. چیزی که حدود یک قرن پیش با عنوان وحشت کیهانی متولد شد، حالا توانسته راهش را از ناشناختهها به رسانههای فراگیر باز کند. وحشت کیهانی ...
یک ترس ناشناخته از مرجعی بیگانه که هدفی نامشخص دارد. چیزی که حدود یک قرن پیش با عنوان وحشت کیهانی متولد شد، حالا توانسته راهش را از ناشناختهها به رسانههای فراگیر باز کند.
وحشت کیهانی یا وحشت لاوکرفتی نوعی از داستان است که روی وحشتهای ناشناخته یا باستانی تمرکز دارد. در حالی که شناخته شدهترین هیولای این ژانر، کاتولو (Cthulhu)، در یک شهر غرق شده در آب خفته است ولی وحشت کیهانی اکثراً به خوبی انتظاراتی که از نامش برمیخیزند را برآورده میکند. این ژانر یا از فضای سردِ ناشناخته سرچشمه میگیرد یا از مناطق خالی از سکنه زمین.
وحشت کیهانی قهرمانان واقعی کمی دارد و بیشتر روی افرادی متمرکز میشود که حتی پیش از مواجه شدن با این دست وحشتها آسیب دیده یا دچار چالش شدهاند. با این که پروتاگونیستها ممکن است از بین هم بروند اما همان قدر هم احتمال میرود که به عنوان یک فرد دیوانه معرفی یا به نوعی به چیزی ناشناخته و وحشتناک تبدیل شوند؛ چیزی مثل همان موجودات غیرقابل توصیفی که در برابرشان قرار میگیرند.
ولی چطور شد که وحشت کیهانی راهش را به رسانههای فراگیر مثل فیلمها، سریالها و بازیهای ویدیویی باز کرد؟ در این مطلب نگاهی به نحوه گذر وحشت لاوکرفتی از شکلهای اولیهاش به حالت امروزیاش میپردازیم.
از مجلههای زرد تا سیاهچالها و اژدهایان
اچ. پی. لاوکرفت (H. P. Lovecraft) در فقر در سن ۴۶ سالگی درگذشت. اکثر آثار او فقط راه به مجلههای زرد برای انتشار باز کردند. داستانهای لاوکرفت حتی تا به امروز نیز جنجالی محسوب میشوند چرا که بسیاری از آنها ریشه در نژاد پرستی و یهود ستیزی دارند. با وجود این واقعیت، لاوکرفت به خاطر نویسندههای دیگری که با آنها کار کرده یا الهام بخششان بوده تأثیر فرهنگی فراگیرتری را به جای گذاشته است. آثار او نیز در نهایت تحت مالکیت عمومی درآمد تا هر کسی بتواند از نوشتههای لاوکرفت قرض بگیرد یا از آنها اقتباس کند.
لاوکرفت با چند نویسنده دیگر مکاتبه میکرد تا روی یه دنیای مشترک با نام اساطیر کاتولو (Cthulhu Mythos) همکاری کنند. به این ترتیب موجودات وحشتناکی که با نام گریت الد وانز (Great Old Ones) شناخته میشوند به وجود آمدند و مکانهای پر از رمز و راز مثل آرکهامِ نیو انگلند پدیدار شدند. یکی از شناخته شدهترینِ این همکاران، رابرت ای. هاوارد (Robert E. Howard) نام داشت که بسیاری از المانهای وحشت کیهانی را درون داستانهای کونانِ بربر (Conan the Barbarian) خود گنجاند و ژانر شمشیر و جادو را گسترش داد.
هر دوی این نویسندگان به شدت روی سازندگان سیاهچالها و اژدهایان (Dungeons & Dragons یا به اختصار D&D) تأثیرگذار بودند. در حالی که جی. آر. آر. تالکین (J. R. R. Tolkien) ایده همراه شدن الفها، جادوگران و هفلینگها (Halfling) در یک ماجراجویی حماسی برای نجات دنیا را به بازی اضافه کرد، هاوارد پایهگذار ایده گروههای ماجراجوی مزدور با هدف غارت سیاهچالهای فراموش شده بود. لاوکرفت نیز الهام بخش انحرافات بود؛ تمام گروههای هیولایی که معمولاً با چشمها، دهانها و شاخکهای فراوان توصیف میشوند.
هر چقدر که موجودات سیاهچالها و اژدهایان مثل بیهولدرها (Beholder) و ایلیتیدها (Illithid) ترسناک به نظر میرسند اما این سبک بازی هیچوقت یک زمینه درخور برای وحشت کیهانی نبود. سخت است چیزی نامیرا و ناشناس را در یک بازی داشته باشید که طراحیاش بر اساس این است که همه چیز میزان ضربه قابل تحمل دارد تا یک شخصیت باهوش با سطح بالا و تجهیزات متناسب بتواند آنها را از بین ببرد. با این وجود، دیگر بازیها از این مفهوم استفاده بهتری داشتند.
دیوانگی از طریق بازیهای رومیزی Call of Cthulhu و Arkham Horror و فیلم The Thing گسترش پیدا میکند
دهه ۸۰ آغازگر یک موج گسترده در محبوبیت وحشت کیهانی بود. ابتدا این اتفاق با استفاده از اساطیر کاتولو در بسته مکمل سیاهچالها و اژدهایان با نام Deities & Demigods در سال ۱۹۸۰ رقم خورد و سپس اولین نسخه بازی رومیزی Call of Cthulhu ساخته کیوسیوم (Chaosium) منتشر شد. بر خلاف D&D، در این بازی رومیزی انتظار میرفت که شخصیتهای بازیکنان کشته یا در مأموریتشان در تحقیق درباره فرقههای تاریک و افسانههای ممنوعه دیوانه شوند؛ به طوری که سلامت عقل تبدیل به یک المان بازی شد که به راحتی قابل از دست رفتن بود.
کیوسیوم برد گیم Arkham Horror را نیز در سال ۱۹۸۷ منتشر کرد که در آن بازیکنان با همکاری یکدیگر به عنوان چند محقق سعی داشتند تا جلوی گسترش وحشت در منطقه آرکهام را بگیرند. این بازی که از سلامت عقل به عنوان یک منبع محدود استفاده میکرد، در نهایت به فنتسی فلایت گیمز (Fantasy Flight Games) فروخته شد تا تبدیل به یک عنوان موفق شود که اسپینآفهای فراوانی از آن منتشر شده است. از بین این اسپینآفها میتوان به Eldritch Horror محبوب در سراسر جهان و Elder Sign سرعتی اشاره کرد.
با وجود این که چند اقتباس مستقیم از آثار اچ. پی. لاوکرفت به شکل سریال و فیلم پیش از دهه ۸۰ ساخته شده بود اما در این دهه میلادی دو فیلم به شدت تأثیرگذار درباره اساطیر کاتولو یا وحشت کیهانی اکران شدند. The Evil Dead به کارگردانی سم ریمی و دنبالههای این اثر شامل نکرونومیکون (Necronomicon) میشدند؛ یک کتاب جادوی تاریک که لاوکرفت در یکی از داستانهای کوتاهش آن را به وجود آورده بود.
در همین حال نیز The Thing به کارگردانی جان کارپنتر (که شروع Apocalypse Trilogy این فیلمساز محسوب میشد) یک اقتباس از داستان ژانر وحشت کیهانی Who Goes There? سال ۱۹۳۸ جان دبلیو. کمبل جونیور (John W. Campbell Jr) محسوب میشد. این دو فیلم بین مردم محبوب شدند و ترکیبشان با برد گیمهای با حال و هوای وحشت لاوکرفتی، یک نسل جدید از داستانها را پدید آوردند.
وحشت کیهانی دنیای بازیها را آلوده میکند
داستانهای با تم وحشت لاوکرفتی اکثراً شامل یک تأثیر فاسد کننده هستند که ذهن کسانی که با آنها مواجه شدهاند را آلوده میکنند. در واقعیت، سیاهچالها و اژدهایان یک شریان بود تا موجودات و مفاهیم وحشت کیهانی راهشان را به دیگر بازیها باز کنند.
خدایان کهن (The Old Gods)، موجوداتی باستانی و غیر قابل درک با قدرت فراوان و چشمها و شاخکهای فراوان، در دنیای آزروثِ (Azeroth) بازی World of Warcraft زندانی شده بودند و بازیکنان از سال ۲۰۰۶ مشغول به مبارزه با تأثیرگذاری آنها هستند. تهدید آنها در یکی از اکسپنشنهای اخیر با نام Battle for Azeroth تبدیل به محوریت داستان شد که در اوج آن بازیکنان باید با یک موجود با نام انزوث (N'Zoth) که به شکل کاتولو بود میجنگیدند.
وقتی ویزاردز آو د کوست (Wizards of the Coast) موفق به خرید D&D شد، توسعه دهندگان بازی در نسخه چهارم آن نقش وحشت کیهانی را افزایش دادند. حالا بازیکنان به عنوان جنگجویان استار پکت (Star Pact) تحت تعهد موجودات بیگانه فار رلمز (Far Realms) قرار میگرفتند. سپس این ژانر در سال ۲۰۱۰ با انتشار بسته Rise of the Eldrazi وارد بازی کارتی Magic: The Gathering ویزاردز آو د کوست شد. در این بسته، گروهی از موجودات وحشتناک زندانی شده با نام الدرازی وجود داشتند که میتوانستند دنیاها را آلوده کنند و آنها را ببلعند.
پیزو (Paizo) به عنوان یک رقیب برای D&D به کمک بازی Pathfinder اساطیر کاتولو را بیشتر وارد دنیای بازیها کرد. در حالی که این کمپانی حقوق استفاده از بیهولدرها و ایلیتیدها را نداشت اما با استفاده از اساطیر، دنیای بازی را با الدر تینگز (Elder Things)، گاگها (Gug) و گریت الد وانز پر کردند.
در این زمان، وحشت کیهانی راهش را به دنیای کمیکها به کمک آثاری مثل Locke & Key پدید آمده توسط جو هیل (Joe Hill) و Hellboy پدید آمده توسط مایک میگنولا (Mike Mignola) پیدا میکرد. به کمک اولین فیلم Hellboy، راه بازگشت وحشت لاوکرفتی به پردههای نقرهای سینما هموار شد.
هر چند ژانر وحشت لاوکرفتی در این زمان تقریباً در همه گوشههای فرهنگ گیکها دیده میشد اما تا سال ۲۰۱۴ طول کشید تا به یک موفقیت کراساووری برسد.
سریال True Detective قفلها را شکست
وقتی ابرقهرمانان، آثار علمی تخیلی و فانتزی و بازیهای ویدیویی از موضوعات حاشیهای فرهنگ عمومی تبدیل به بحثهای اصلی شدند، تقریباً غیرقابل اجتناب بود که وحشت لاوکرفتی نیز این مسیر را بپیماید. اما اولین عنوانی که توانست واقعاً به چنین کراساووری دست بزند نه یک اقتباس مستقیم بلکه یک سریال آنتالوژی معمایی بود: سریال True Detective شبکه اچبیاو.
هر دو ژانر نوآر و وحشت کیهانی داستانهایی پوچگرایانه و نیهیلیستی را از افرادی روایت میکنند که درون ذهنشان دنبال پاسخ برای موضوعاتی هستند که نمیتوانند فراموششان کنند. پس طبیعی است که این دو ژانر، جفتِ ذاتیِ یکدیگر باشند. کارآگاه راستین کوهلِ (Rustin Cohle) عجیب و غریب با بازی متیو مککانهی با سخنان عجیبش در مورد این که زمان یک دایره صاف است به خوبی در هر دوی این دنیاها قرار میگیرد.
این سریال تأثیرات مستقیمی از شاه زردپوش (The King in Yellow) رابرت دبلیو. چمبرز (Robert W. Chambers) گرفته بود که پیش از لاوکرفت نیز وجود داشت اما با اساطیر کاتولو هماهنگ بود. با این که True Detective هیچوقت شاه زردپوش وعده داده شده را مشخص نکردند اما این ایدهها ذهن طرفدارانی را مشغول کرد که به سراغ اینترنت رفتند و تئوریهایی پر جزئیات درباره هویت او و معنای واقعی تمام نشانههای مرموز سریال مطرح کردند.
فصلهای آینده True Detective وحشت کیهانی را کنار گذاشتند ولی دیگر نویسندهها و کارگردانان مطمئناً متوجه جرقهای شدند که این المانها بین مخاطبان زده بودند تا موج جدیدی از پروژههای سنگین بودجه با محوریت وحشت لاوکرفتی ساخته شوند.
اوضاع برای سلطهی وحشت کیهانی هموار میشود
این روزها علاقه به وحشت کیهانی را میتوان تقریباً در همه جا دید. ناتالی پورتمن و اسکار آیزاک در فیلم ترسناک Annihilation سال ۲۰۱۸ مشغول به تحقیق در مورد ضربه نفوذ یک بیگانه میشوند. این فیلم بر اساس رمان سال ۲۰۱۴ با همین نام نوشته جف واندرمر (Jeff VanderMeer) است که داستانش شباهتهایی با داستان کوتاهی از لاوکرفت با نام «رنگی از فضا» (The Colour Out of Space) دارد.
از خودِ رنگی از فضا یک اقتباس مستقیم در سال ۲۰۱۹ با ایفای نقش نیکلاس کیج انجام شد که در آن با حضور هیولاهای عجیب و غریب، شخصیت نیکلاس کیج به مرور دچار جنون میشود. ریچارد استنلی به عنوان کارگردان و نویسنده این فیلم بیان کرده که امیدوار است این اثر تبدیل به اولین ساخته در یک سهگانه اقتباسی از آثار اچ. پی. لاوکرفت شود.
شبکه اچبیاو دوباره با سریال Lovecraft County سعی کرد به سراغ وحشت کیهانی برود. این اثر یک اقتباس از رمان مت راف (Matt Ruff) بود که با استفاده از پروتاگونیستهای آمریکایی آفریقایی که در برابر هیولاها و وحشتهای تبعیض نژادی قرار میگیرند به مقابله با نژادپرستی لاوکرفت میرود.
در همین حین نیز وحشت لاوکرفتی در دنیای بازیها هم حضور پررنگی دارد که نمونههایش را میتوان در Darkest Dungeon، Call of Cthulhu، The Sinking City، Moons of Madness و Baldur’s Gate III دید. سریالهای Chilling Adventures of Sabrina و Locke & Key نتفلیکس به طور عمده نمایشهایی از وحشت کیهانی داشتهاند. سم ریمی نیز دوباره این فرصت را پیدا کرد تا کمی از این ژانر را در دنیای سینمایی مارول و فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness استفاده کند.
قدرتِ دوامِ وحشت کیهانی از این حقیقت سرچشمه میگیرد که میتوان آن را تقریباً به هر چیزی متصل کرد. میتوان وحشت لاوکرفتی را در یک داستان مستقل از انسانهای معمولی دید که مقابل نیروهای عجیب و حقایق وحشتناک قرار میگیرند که محکوم به نابودی، دیوانگی و فروماندگی هستند. منتهی در همین حال نیز این ژانر میتواند آنتاگونیستهای وحشتناکی برای قهرمانان داستانهای فانتزی و علمی تخیلی به وجود آورد.
تمهای انزوا، فساد و خطرات اکتشافِ وحشت کیهانی تا وقتی که انسانها تنها، بدگمان و کنجکاو هستند قابل استفادهاند. حالا که وحشت کیهانی این قدر پایدار در آگاهیِ فرهنگیِ مردم باقی مانده است، میتوان گفت که این تأثیر به اندازه تأثیر گریت الد وانز طولانی و قدرتمند محسوب میشود.
به خواندن دربارهی وحشت کیهانی ادامه دهید
- ۸ فرزند کثولهو
- ۱۵ هیولای لاوکرفتی وحشتناک
- ۳۲ بازی با چاشنی وحشت لاوکرفتی
- نژادپرستی لاوکرفت؛ حقیقت یا افسانه؟
- ۱۵ فیلم ترسناک کیهانی یا لاوکرافت که باید تماشا کنید
پرسشهای فراگیر دربارهی وحشت کیهانی
وحشت لاوکرفتی یا وحشت کیهانی یک زیرژانر از ژانرهای ترسناک و شگرف محسوب میشود که در آن تأکید ترس بیش از خشونت و المانهای شوکآور روی وحشت از ناشناختهها و موارد درکناپذیر است.
همان طور که از نام وحشت لاوکرفتی به عنوان همتای وحشت کیهانی میتواند برداشت کرد، از اچ. پی. لاوکرفت به عنوان نویسندهای یاد میشود که وحشت کیهانی را پدید آورد.
داستان کوتاه The Call of Cthulhu در سال ۱۹۲۸ در مجلهب Weird Tales منتشر شد تا بسیاری این تاریخ را به عنوان آغاز زندگی وحشت لاوکرفتی در نظر بگیرند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
"The oldest and strongest emotion of mankind is fear, and the oldest and strongest kind of fear is fear of the unknown."
بیچاره لاوکرفت . نمیدونست اثر هاش قراره به چه شاهکار هایی ختم بشن . بدترین درد اینه که یه اثر خوب تولید کنی ولی بعد از مرگت قدرش رو بدونن ?
یک مقاله واقعا درجه یک بود امیدوارم که مقالات درباره وحشت لاوکرفتی رو ادامه بدین
فقط یک چیز که مقاله کم داشت اشارات مارتین به خود آثار لاوکرفت بود که به نظر خودم مارتین علاوه بر اینکه توی نغمه یکی از بهترین جهان سازی های لاوکرفتی رو داشت برای کسایی که آثار لاوکرفت رو دوست دارن خیلی ایستراگ بود از cthulhu و خدای غرق شده تا Deep ones و تمدن های شرق جهانش به نظرم اگر قراره مقاله های دیگهای از آثار لاوکرفتی بود یه اشاره هایی به مارتین نیازه
عکس آرت های مقاله رو از کجا میشه پیدا کرد؟
خیلی منتظر یه اشاره به bloodborne بودم، اثار دیگه سولز بورن هم تا حدی از وحشت کیهانی الهام گرفته بودن، ولی بلاد بورن از هر فیلم و ویدیو گیمی باوکرفتی تر بود( ترکیبی قشنگ از دوران ویکتوریای، فضای گاتیک و جهان سازی لاوکرفتی)
بنظرم با اینکه این ژانر فراگیر شده ولی معیار هاش به درستی اجرا نمیشه، اکثرا فقط موجودات عجیب با اندام نامتعارف (که خب تو همین زمینه هم خلاقیت خاصی به خرج نمیدن، اکثرا شبیه کاتثولو هستن ) رو توی کارشون قرار میدن و اصلا به عمق این ژانر نمیرن.
اگه می شه ( خواهش کردن ) وقتی کار با اساطیر ایران تموم شد برید سراغ این دنیا و بازش کنید تا عده ای جاهل به دانایی برسن
ممنون
اتفاقن این موضوع از موضوعات مورد علاقه نویسنده اساطیره :))
واقعا احساس می کنم آثار این سبک ادبی خیلی کم هستند این آثار بهترین راه برای انتقال وحشت هستند در حالی می تونن به جای ۴ تا بچه تو یه کوهستان از این نوع وحشت الهام بگیرن ولی حیف
واقعا و در حق لاوکرفت کبیر ظلم شده
حس میکنم، یه جورایی شبیه ایلومیناتیه.
اما کامل نفهمیدم، یکی میتونه توضیح بده؟
پ.ن: این مقاله تو بخش کتاب قرار میگیره یا اسطوره شناسی؟