۲۲ نکته مهم برای کسانی که سریال‌های مارول را تماشا نکردند

با این که با دنیای «سینمایی» مارول طرف هستیم ولی در سال‌ها اخیر این جهان مشترک یک پا فراتر گذاشته و در خارج از سینما نیز آثار خود را منتشر کرده است. حالا با کلی سریال و تعدادی فیلم کوتاه به شکل قسمت‌های ویژه طرف هستیم که از طریق دیزنی پلاس منتشر شده‌اند. شاید شما خیلی سریال‌بین نباشید. یا شاید هم به هر دلیلی دوست نداشته باشید سریال‌های مارول را تماشا کنید. ولی در هر صورت این دسته از قسمت‌های ویژه و سریال‌های مارول شامل چندین نکته هستند که احتمالاً برای دنبال کردن فیلم‌های دنیای سینمایی مارول به آن‌ها نیاز پیدا خواهید کرد.

در این نوشتار به سراغ ۲۲ نکته مهم قسمت‌های ویژه و سریال‌های مارول می‌رویم که اگر موفق به تماشا کردن آن‌ها نشده باشید، هنوز هم در جریان باشید که چه اتفاقاتی در دنیای سینمایی مارول افتاده است.

---

واندا ماکسیموف هویت راستین خودش را پیدا کرد: اسکارلت ویچ

اگر دگرگونی ناگهانی واندا ماکسیموف در فیلم Doctor Strange and the Multiverse of Madness از یک قهرمان به یک ویلن باعث شده گیج شوید، سریال WandaVision توضیحاتی در این مورد ارائه می‌کند.

در حالی که طرفداران دنیای سینمایی مارول شخصیت الیزابت اولسن را از همان رونمایی‌اش در فیلم Avengers: Age of Ultron سال ۲۰۱۵ با نام اسکارلت ویچ می‌شناسند ولی درون دنیای این فرانچایز واندا ماکسیموف هیچ گاه این نام را نداشته است. به جایش، نام واقعی‌اش مورد استفاده قرار می‌گرفت و برای توضیح توانایی‌هایش نیز از سنگ ذهن به عنوان یکی از سنگ‌های ابدیت نام برده می‌شد.

با این حال، در هشتمین قسمت سریال WandaVision، آگاتا هارکنس کاری می‌کند تا واندا مجبور به کند و کاو در گذشته‌ای شود که در آن واندا تلاش می‌کند تا یادش برود که یک ساحره است و نه محصول آزمایشات یک سنگ ابدیت.

واندا در حقیقت در تمام زندگی‌اش از جادوی آشوب استفاده می‌کرد و این جادو توسط سنگ ابدیت تقویت شده بود. آگاتا همچنین می‌گوید که یک پیش‌گویی در مورد واندا درون کتاب سیاه جادویی دارک‌هلد وجود دارد که در فیلم Doctor Strange and the Multiverse of Madness بیش‌تر در مورد آن می فهمیم. این پیش‌گویی بود که به واندا نام اسکارلت ویچ را داد.

در سکانس پس از تیتراژ قسمت پایانی سریال WandaVision، واندا در حال خواندن این کتاب دیده می‌شود که انگار دلیل آلوده شدن او و رفتنش به سمت تاریکی است.

واندا ماسیکموف فرزندان خودش را پدید می‌آورد

سریال WandaVision همچنین در مورد مأموریت واندا ماکسیموف در پیدا کردن بچه‌هایش در فیلم Doctor Strange and the Multiverse of Madness روشنگری می‌کند. در سریال، او یک محله را طبق خواسته خودش بازسازی می‌کند. واندا حتی ویژن و دو فرزندشان، تامی و بیلی را نیز پدیدار می‌سازد.

با این اوصاف ولی واندا ماکسیموف به اشتباه همسر و دو فرزندش را به محله بازسازی شده وست‌ویو پیوند می‌زند. از آن جایی که یک طلسم را نمی‌توان تغییر داد، برای آزاد کردن تمام کسانی که درگیر این وست‌ویوی بازسازی شده هستند او می‌بایست (دوباره) همسر و فرزندانش را فدا کند.

در همان سکانس پس از تیتراژ قسمت پایانی سریال WandaVision، واندا صدای تامی و بیلی را در هنگام خواندن دارک‌هلد می‌شنود. به این ترتیب است که او از وجود آن‌ها در دنیاهای دیگر آگاه می‌شود.

---

---

ویژن به گونه‌ای زنده است

با این که واندا ماکسیموف ویژن بازسازی شده را در پایان سریال WandaVision فدا کرد ولی هنوز یک ویژن دیگر وجود دارد. در قسمت پنج نمایان شد که سازمان سورد، یک واحد جاسوسی سری، بدن اندرویدی ویژن را پس از کشته شدن توسط تانوس در فیلم Avengers: Infinity War به دست آورده و آزمایشاتی برای بازسازی او انجام می‌دهد.

در قسمت پایانی، این ویژن سفید تازه به طور کامل قابل فعالیت بود و برای کشته شدن واندا و خانواده‌اش مورد استفاده قرار گرفت. هر چند پس از یک بحث با ویژن بازسازی شده به دست واندا و به دست آوردن خاطرات او، وایت ویژن از آن جا دور شد. این ویژن هنوز جایی در دنیای سینمایی مارول قرار دارد و شاید در پروژه‌های آتی باز گردد.

معرفی یک قهرمان جدید با نام اسپکتروم

سریال WandaVision از اسپکتروم نیز رونمایی کرد که در فیلم The Marvels حضور خواهد داشت. اسپکتروم نام مستعار مونیکا رومبو، دختر بهترین دوست کاپیتان مارول با نام ماریا رمبو است.

حالا مونیکا دیگر آن بچه فیلم Captain Marvel نیست و تبدیل به یک انسان بالغ شده است. ولی قسمت چهار WandaVision بازگویی می‌کند که هنگام نابود شدن نیمی از موجودات زنده هستی توسط تانوس در فیلم Avengers: Infinity War مونیکا نیز موقتاً از بین رفته بود.

او البته به همراه بقیه جانداران پس از معکوس شدن بلیپ بازگشت. هر چند در طی دوران ناپدید شدنش، مادرش ماریا به خاطر سرطان از دنیا رفته بود. در سریال WandaVision مونیکا در سورد مشغول است و به طور اتفاقی درون دنیای بازسازی شده واندا ماکسیموف در وست‌ویو کشیده می‌شود. پس از بیرون پرت شدن توسط واندا در قسمت سوم، او در قسمت هفتم دوباره به زور وارد این دنیا می‌شود که در این حین توانایی‌هایی به دست می‌آورد.

با این که تمام توانایی‌های مونیکا رمبو را ندیده‌ایم ولی شاید این رویداد در فیلم The Marvels رقم بخورد. در این فیلم علاوه بر مونیکا رمبو، کاپیتان مارول و میس مارول نیز حضور خواهند داشت.

در سکانس میان تیتراژ قسمت پایانی WandaVision، می‌بینیم که مونیکا در حال گفت و گو با یک اسکرال است و با ایده رفتن این قهرمان تازه به فضا بازی می‌شود. انگار مونیکا رمبو به این ترتیب با کاپیتان مارول ارتباط برقرار می‌کند.

سم ویلسون کاپیتان آمریکای تازه است

سریال Falcon and the Winter Soldier نیز روی پیدا کردن هویت درونی شخصیت‌ها تمرکز می‌کند. در شروع این سریال، سم ویلسون سپر کاپیتان آمریکا را رد می‌کند که در انتهای فیلم Avengers: Endgame به او رسیده بود. ولی با این وجود در پایان، او این هویت و سپر را می‌پذیرد.

ویلسون در فیلم Captain America: New World Order به عنوان کاپیتان آمریکا باز خواهد گشت و یک فالکون نیز برای خودش خواهد داشت که در سریال Falcon and the Winter Soldier رونمایی شد. واکین تورس به عنوان یک متحد برای سم ویلسون در طول این سریال رونمایی و سپس اعلام شد که او در این دنباله هویت فالکون را به خود خواهد گرفت.

ابرسربازهای بیش‌تری در دنیای سینمایی مارول هستند

داستان اصلی سریال Falcon and the Winter Soldier روی محور ساخت ابرسربازهای جدید مثل باکی و کاپیتان آمریکای نخست می‌چرخد.

گروه تازه از ابرسربازان جدید فلگ اسمشر نام دارند؛ یک گروه که تلاش می‌کنند برای پناجویانی بجنگند که از خانه‌هایشان در اروپا به بیرون رانده می‌شوند. این گروه توانایی‌هایشان را از یک سرمِ نو به دست آوردند که از ویلن ناشناس این سریال با نام پاور بروکر دزدیده بودند. متأسفانه تمام اعضای این گروه تا پایان سریال Falcon and the Winter Soldier کشته یا دستگیر می‌شوند. به این ترتیب، شاید دیگر آن‌ها را نبینیم.

دومین ابرسرباز معرفی شده با نام ایسایا بردلی در قسمت دوم معرفی شد. در طی دهه ۵۰ میلادی، دولت سرم ابرسرباز را روی آمریکایی آفریقایی‌ها بدون اجازه‌شان تست می‌کرد و آن‌ها را برای جنگ به نبرد کره می‌فرستاد. بردلی تنها کسی بود که از این پروسه جان سالم به در برد ولی برای ۳۰ سال زندانی و رویش آزمایش شد.

قرار است تا ایسایا بردلی در فیلم Captain America: New World Order دوباره حضور داشته باشد. همچنین باید اشاره کرد که نوه ایسایا با نام الایجا که در سریال دیده شد در کمیک‌ها یک ابرقهرمان به شمار می‌رود و احتمال می‌رود که هویت پاتریوت را در ساخته‌های آتی دنیای سینمایی مارول به دست آورد.

جان واکر با والنتینا فانتین کار می‌کند

ابرسرباز پایانی معرفی شده در سریال Falcon and the Winter Soldier، آنتاگونیست اصلی ماجراست. پس از بازگردانده شدن سپر کاپیتان آمریکا در قسمت نخست به دست سم، دولت یک سرباز پرنشان با نام جان واکر را به عنوان کاپیتان آمریکای تازه معرفی می‌کند. متأسفانه، واکر نمی‌تواند از عهده وظایف چنین جایگاهی برآید. برای جبران کاستی‌هایش، واکر یکی از ابرسرم‌های فلگ اسمشرها را در قسمت چهارم می‌دزدد و استفاده می‌کند.

این نقشه نتیجه عکس داد چرا که سرم، خشمش را تقویت کرد تا واکر در روز روشن و در چشم همگان یکی از اعضای فلگ اسمشرها را بکشد. واکر یک لحظه رستگاری را در پایان سریال تجربه می‌کند ولی نه پیش از این که عنوان کاپیتان آمریکا را از دست بدهد.

این رویداد زمانی رقم می‌خورد که والنتینا فانتین او را استخدام می‌کند؛ شخصیتی که به عنوان یک مأمور مرموز دولتی در فیلم‌های Black Widow و Black Panther: Wakanda Forever نیز حضور دارد.

در پایان سریال مشخص نیست که والنتینا فانتین چرا جان واکر را جذب می‌کند ولی گمان می‌رود که چنین چیزی مربوط به گروه تاندربولتز باشد. واکر قرار است با هویت جدید مأمور آمریکا در فیلم Thunderbolts حضور پیدا کند.

شارون کارتر همان پاور بروکر است

هنگامی که فالکون و وینتر سولجر در قسمت سوم سریال Falcon and the Winter Soldier در مادریپور بودند، فهمیدند که یک جنایتکار ناشناس با نام پاور بروکر در طی بلیپ بازار سیاه را به دست آورده است.

سکانس پس از تیتراژ قسمت پایانی Falcon and the Winter Soldier نمایان می‌کند که شارون کارتر همان پاور بروکر است که پس از فراری شدن در فیلم Captain America: Civil War به دلیل کمک به استیو راجرز، تصمیم می‌گیرد تا با مجرمان همکاری کند.

این رونمایی به این معنی است که در ساخته‌های آینده دنیای سینمایی مارول از شارون کارتر احتمالاً به عنوان یک آنتاگونیست استفاده شود.

لوکی نیز به گونه‌ای زنده است

فصل نخست سریال Loki شامل بازگشت یکی از برترین ویلن‌های دنیای سینمایی مارول است؛ لوکی که تا به حال دو بار مرگ را دور زده است. البته عملاً لوکی اصلی که تا پیش از این در دنیای سینمایی مارول دنبالش می‌کردیم در فیلم Avengers: Infinity War کشته شد.

در سریال Loki دنباله‌روی آن لوکی هستیم که توانست تسرکت را در طی دزدی در زمان فیلم Avengers: Endgame به دست آورد. این لوکی توسط تی‌وی‌ای، نیروی پلیس نگه‌دار زمان، تعقیب و گرفتار می‌شود تا برای پیدا کردن یک لوکی مونث مورد استفاده قرار می‌گیرد. به این ترتیب لوکی دوباره فرصت دور زدن مرگ را به دست می‌آورد.

جاناتان میجرز به عنوان کانگ رونمایی شد

پس از فهمیدن این که تی‌وی‌ای پر از دروغ است، لوکی و لوکی مونث که با نام سیلوی شناخته می‌شود به دنبال فرد اصلی پشت این سازمان در قسمت پایانی این فصل Loki می‌روند. چیزی که پیدا می‌کنند یک مرد با نام «کسی که می‌ماند» است؛ یک موجود نیرومند که بازگو می‌کند چه اتفاقی برای مولتی‌ورس رخ می‌دهد. او ادعا می‌کند که دلیل پدیدار شدن تی‌وی‌ای این بود که جلوی یک جنگ مولتی‌ورسی بین خطوط زمانی گوناگون گرفته شود.

هر بار که یک شاخه از خط زمانیِ خطی به وجود می‌آید، یک خط زمانی موازی پدیدار می‌شود. در پایان، افرادی مثل کسی که می‌ماند در این خطوط زمانی می‌جنگند تا تمام آن‌ها را به دست آورند. با خسته شدن از این جنگ‌ها، کسی که می‌ماند تمام دیگر خطوط زمانی را نابود کرد و تی‌وی‌ای را فرستاد تا جلوی افراد را در پدیدار کردن خطوط زمانی جدید بگیرند.

منتهی اگر فیلم‌های Doctor Strange and the Multiverse of Madness یا Spider-Man: No Way Home را دیده باشید می‌دانید که کسی که می‌ماند در رسیدن به هدف خود شکست خورده است. سیلوی که به خاطر نابود شدن زندگی‌اش به دنبال از بین بردن تی‌وی‌ای است، کسی که می‌ماند را می‌کشد تا خطوط زمانی تازه شکل بگیرند.

اگر گیج شدید که همه این گفته‌ها چه ربطی به کانگ دارند، باید گفت که کسی که می‌ماند فقط یک نسخه از این ویلنِ زمانی است که در Ant-Man and the Wasp: Quantumania حضور دارد.

کانگ در پایان Loki اشاره می‌کند که چه اتفاقی در آینده خواهد افتاد: یک جنگ مولتی‌ورسی که در آن قهرمانان باید با نسخه‌های فراوانی از کانگ در خطوط زمانی گوناگون بجنگند.

هاکای نیمه ناشنواست

شاید بسیاری از خطوط داستانی سریال Hawkeye روی دنیای سینمایی مارول تأثیر بزرگی نگذارند. با این اوصاف، اگر قرار باشد این قهرمان تیر و کمان دار در پروژه‌های آتی دیده شود طرفداران باید یک چیز را در مورد او بدانند: هاکای حالا نیمه ناشنوا است.

سریال Hawkeye نشان می‌دهد که سال‌ها ابرقهرمان بودن روی بدن کلینت بارتون اثر گذاشته است و او حالا از سمعک استفاده می‌کند.

سریال Hawkeye یک قهرمان جدید، یک آنتی هیروی تازه و یک ویلن قدیمی را معرفی می‌کند

در سریال Hawkeye شاهد شخصیت‌هایی هستیم که در پروژه‌های آینده دنیای سینمایی مارول نقش‌های مهمی را بازی خواهند کرد.

نخستین آن‌ها شاگرد تازه هاکای با نام کیت بیشاپ است. با الهام گرفتن از هاکای، این شخصیت تلاش می‌کند تا در این سریال تبدیل به یک قهرمان بشود ولی در انواع فعالیت‌های غیرقانونی گیر می‌افتد. کیت می‌فهمد که مادرش با یک کرایم باس همکاری دارد تا در قسمت پایانی سریال باعث دستگیر شدنش بشود. این گمان می‌رود که کیت بیشاپ در آینده دنیای سینمایی مارول حضور داشته باشد و حتی با هاکای نیز دوباره هم‌تیمی شود.

سپس نوبت به اکو می‌رسد؛ یک رزمی‌کار ناشنوا که بیش‌تر زمانش را در سریال Hawkeye درگیر پیدا کردن رونین است. رونین همان هویت آدمکش هاکای بود که در فیلم Avengers: Endgame از آن بهره می‌برد. اکو باور دارد که رانین پدرش را کشته است ولی در قسمت پنجم سریال می‌فهمد که نزدیک‌ترین دوستش با نام کازی و این کرایم باس بدنام رانین را برای کشتن پدرش فرستاده بودند. در قسمت پایانی Hawkeye، اکو موفق به کشتن کازی شده و در ظاهر آن کرایم باس را نیز از بین می‌برد.

قرار است اکو سریال ویژه خود را داشته باشد که این احتمال وجود دارد که در ساخته‌های دیگر قهرمانان سطح خیابان نیز نقشی بازی کند.

در پایان به سراغ کرایم باس می‌رویم: کینگ‌پین. وینسنت دن آفریو که نخستین بار در سریال Daredevil ایفای نقش ویلسون فیسک را بر عهده داشت این نقش را بار دیگر در دنیای سینمایی مارول بازی می‌کند. البته نمی‌توان به طور دقیق گفت که او همان کینگ‌پین سریال Daredevil است یا نه.

در قسمت پایانی، اکو به او شلیک می‌کند ولی مشخص نیست که آیا کینگ‌پین زنده مانده یا خیر. هر چند قرار است دن آفریو در هر دو سریال‌های تازه دیزنی پلاس با نام‌های Daredevil: Born Again و Echo بازگردد که شاید به این معنا است که از این رویارویی زنده بیرون آمده است.

یلنا حقیقت را در مورد نحوه مرگ خواهرش می‌فهمد

اگر سکانس پس از تیتراژ فیلم Black Widow را دیده باشید، می‌دانید که والنتینا فانتین به خواهر بلک ویدو که یلنا نام دارد می‌گوید هاکای خواهرش را کشته است. سریال Hawkeye در ابتدا بازگو می‌کند که چرا اونجرز هیچ گاه با یلنا رو به رو نشده‌اند و سپس نشان می‌دهد که او حقیقت را در مورد مرگ ناتاشا رومانوف می‌فهمد.

قسمت پنجم سریال ماجرا را به سال ۲۰۱۸ بازمی‌گرداند که در آن یلنا هنوز مشغول پیدا و آزاد کردن دیگر بلک ویدوهاست. پس از نجات یکی از این جاسوس‌ها، یلنا توسط بشکن تانوس ناپدید می‌شود و تا سال ۲۰۲۳ و هنگامی که خواهرش خودش را در Avengers: Endgame فدا کرده برنمی‌گردد.

یلنا نمی‌داند حقیقت چیست و احساس می‌کند تمام زمانی که می‌شد در آن خواهرش را بشناسد را از دست داده است. در زمان حاضر، یلنا به شکار هاکای مشغول است و در این بین با شاگرد او، کیت بیشاپ، دوست می‌شود. در قسمت پایانی، او و هاکای رویارویی خود را دارند ولی وقتی کلینت بارتون واقعیت را به یلنا می‌گوید، زندگی‌اش بخشیده می‌شود.

شاید این نکته مهم باشد که یلنا به دنبال جبران کردن زمان از دست رفته‌اش است و حالا در فیلم Thunderbolts نیز حضور خواهد داشت؛ به خصوص که پدرش، رد گاردین نیز در این فیلم حاضر خواهد بود.

سریال Moon Knight دو قهرمان جدید را معرفی می‌کند

سریال بعدی مارول Moon Knight نام دارد که هیچ وابستگی ندارد و پیوند زیادی نیز با دنیای سینمایی مارول ایجاد نمی‌کند. پس اگر این سریال را تماشا نکرده‌ایم فقط کافی است که بدانید Moon Knight دو قهرمان جدید را معرفی می‌کند.

نخستین آن‌ها همان قهرمانی است که نام سریال از او گرفته می‌شود: یک مرد با اختلال تجزیه هویت. این یعنی او حداقل دو هویت یا شخصیت دارد که در رفتارش تجلی پیدا می‌کنند. دو شخصیت متفاوتی که می‌بینیم استیو گرانت و مارک اسپکتور هستند که پس از رستاخیز به دست کانشو مجبور می‌شوند تا نقش یک ویجلنتی بی‌رحم را برای او بازی کنند.

در پایان سریال، آن‌ها با قراری که با کانشو گذاشته‌اند از او جدا می‌شوند ولی خبر ندارند که یک هویت دیگر هنوز وجود دارد که با خدای ماه مصری همکاری می‌کند. هنوز مشخص نیست که آیا مون نایت در پروژه‌های آتی حاضر خواهد بود یا نه ولی اگر پاسخ مثبت باشد شاید او را مثل کمیک‌ها در کنار دیگر قهرمانان سطح خیابانی ببینیم.

دومین قهرمان اسکارلت اسکرب نام دارد که هویت واقعی‌اش لیلا الفولی است. او به عنوان معشوقه سابق مارک به او و استیون در ماجرایشان در توقف ویلنی با نام آرتور هارو کمک می‌کند. در پایان سریال Moon Knight، لیلا بدنش را در اختیار یک خدای دیگر مصری با نام تاورت می‌گذارد تا بتواند به مون نایت در نبرد پایانی کمک کند. به این ترتیب، لیلا صاحب یک زره بال‌دار و شمشیر می‌شود.

معلوم نیست که آیا لیلا توانایی‌هایش به عنوان یک قهرمان را نگه می‌دارد یا خیر ولی شاید چنین چیزی در صورت ادامه فعالیتش با مارک و استیون به کار آید.

سریال Ms. Marvel کامالا خان را به عنوان یک جهش‌یافته احتمالی معرفی می‌کند

سریال Ms. Marvel نیز یک ساخته دیگر است که ماجرایش تأثیر زیادی روی بقیه دنیای سینمایی مارول ندارد... البته فعلاً. این سریال کامالا خان را پیش از حضورش در فیلم The Marvels معرفی می‌کند.

کامالا یک دختر نوجوان معمولی بود تا این که یک جفت النگوی ویژه که برای جدش آیشا بودند را به دست می‌اندازد و توانایی‌های ژنتیکی خود را باز می‌کند تا با استفاده از انرژی برون بعدی ساخته‌هایی پدیدار کند.

در سریال، کامالا خان می‌فهمد که آیشا از یک بعد دیگر با نام نور می‌آید و النگوها نیز ظاهراً اشیایی از آن بعد هستند. پس از کشف کردن حقیقت، کامالا تلاش می‌کند تا دیگر افراد این بعد را با نام کلن‌دستین‌ها متوقف کند تا از النگوها برای بازگشت به خانه‌شان استفاده نکنند؛ چرا که بهای این رویداد نابودی زمین بود.

قسمت پایانی سریال Ms. Marvel همچنین اشاره می‌کند که کامالا ممکن است یک جهش‌یافته باشد. هر چند این حقیقت هنوز تأیید نشده است. چنین چیزی یک تغییر بزرگ برای کامالا خان است که در کمیک ها به جای جهش‌یافته‌ها با این‌هیومن‌ها پیوند دارد.

جای میس مارول و کاپیتان مارول عوض شد

سکانس پس از تیتراژ قسمت پایانی سریال Ms. Marvel همچنین پایه‌گذار رویدادهای The Marvels است. در این سکانس، کامالا در اتاقش است که می‌فهمد النگوهایش در حال چشمک زدن هستند. سپس او به جایی تلپورت می‌شود و جایش با کاپیتان مارول که الگوی اوست عوض می‌شود.

انگار در فیلم The Marvels می‌فهمیم که کامالا به کجا رفته و چرا جای او و کاپیتان مارول عوض شده است.

سریال She-Hulk: Attorney At Law نیز یک قهرمان جدید را معرفی کرد

سریال She-Hulk: Attorney At Law یک شخصیت دیگر را به دنیای سینمایی مارول می‌افزاید. جنیفر والترز که به همراه پسر دایی خود، بروس بنر، در تعطیلات بودند مورد حمله قرار می‌گیرند و در نتیجه انتقال خون هالک به بدنش او نیز قهرمانی شبیه به هالک می‌شود.

ولی جنیفر این توانایی‌های تازه و نحوه زندگی نو را کنار می‌زند چرا که می‌خواهد وکیل بودن را ادامه دهد. البته در طول سریال، یاد می‌گیرد تا این زندگی جدید را بپذیرد تا تبدیل به یک قهرمان با نام شی هالک شود.

چندین خط داستانی مهم در پس‌زمینه سریال She-Hulk: Attorney At Law در جریان هستند

در حالی که ابامینیشن و هالک شخصیت‌های اصلی She-Hulk: Attorney At Law نیستند ولی هر دوی آن‌ها خطوط داستانی مهمی در این سریال بازی می‌کنند. آخرین بار ابامینیشن در سکانس مبارزه با وانگ جادوگر عالی‌رتبه در فیلم Shang-Chi and the Legend of the Ten Rings دیده شد.

قسمت دوم سریال She-Hulk: Attorney At Law بازگو می‌کند که وانگ برای تمرین با ابامینیشن او را از زندان فراری داده بود ولی سپس این شخصیت را بازمی‌گرداند. جنیفر والترز با موفقیت پرونده آزادی مشروط ابامینیشن را پشت سر می‌گذارد تا این شخصیت تا وقتی که از توانایی‌های خود استفاده نکند آزاد باشد.

منتهی ابامینیشن این شرط ساده را می‌شکند و در قسمت پایانی به زندان می‌افتد. این بار، او اجازه می‌دهد تا وانگ او را فراری بدهد که بتواند در زمین تمرین جادوگر عالی‌رتبه در قمر تاج زندگی کند. به این ترتیب، شاید در ساخته‌های آینده مربوط به دکتر استرنج دوباره ابامینیشن را ببینیم.

هالک نیز پس از آموزش دادن دختر عمه‌اش سریال را ترک کرد تا شروع به پیدا کردن افرادی کند که در قسمت نخست تلاش کردند تا او را از بین ببرند. سپس هالک در قسمت پایانی از ماجراجویی خودش بازمی‌گردد و خبر می‌دهد که یک پسر با نام اسکار دارد. شاید در ساخته‌های آینده دنیای سینمایی مارول بازگو شود که اسکار از کجا و چگونه آمده است.

پیمان سوکوویا شکسته شده است

در قسمت هشتم سریال She-Hulk: Attorney At Law، مت مورداک در یک جلسه دادگاه خبر از شکسته شدن پیمان سوکوویا می‌دهد. این یعنی در مقطعی از ابتدای بلیپ تا حدود سال ۲۰۲۴ که این سریال در آن جریان دارد، دولت‌های سراسر دنیا تصمیم گرفتند تا قانونی که باعث شد اونجرز به خاطر آن در فیلم Captain America: Civil War از هم بپاشد را لغو کرده‌اند.

هیچ گاه بازگو نشد که چرا این قانون کنار گذاشته شد ولی از آن جایی که این پیمان به جز متلاشی کردن اونجرز در دنیای سینمایی مارول تأثیر دیگری نداشت، منطقی است که به طور کامل لغو شود.

شی هالک و دردویل با هم رابطه دارند

دردویل در دو قسمت از She-Hulk: Attorney At Law دیده می‌شود و در این سریال از یک لباس ابرقهرمانی جدید نیز استفاده می‌کند. همچنین با شی هالک نیز وارد رابطه می‌شود که یعنی فرصت هم‌تیمی شدن بیش‌تر برای این دو شخصیت پیش می‌آید؛ چه در جلسات دادگاه و چه در بیرون آن‌ها.

---

---

قسمت ویژه Werewolf By Night سه قهرمان دیگر را معرفی می‌کند

گفتیم که در این نوشتار به سراغ سریال‌ها و قسمت‌های ویژه دنیای سینمایی مارول می‌رویم. Werewolf By Night یک فیلم کوتاه از دنیای سینمایی مارول است که به صورت اختصاصی از طریق سرویس دیزنی پلاس منتشر شد.

این قسمت ویژه ۵۳ دقیقه‌ای از جک راسل رونمایی می‌کند؛ یک گرگینه که در حال تلاش برای نجات دوستش تد سالیس است. خود تد نیز در واقع انسانی بود که تبدیل به یک موجود با نام من تینگ شده است. جک می‌تواند تبدیل به یک گرگینه شود و برای همین نام ورولف بای نایت به او داده شده است. من تینگ نیز توانایی ترشح اسید برای سوزاندن قربانی‌هایش را دارد.

در این ماجراجویی، جک راسل با یک قهرمان دیگر نیز رو به رو می‌شود که شاید در پروژه‌های آتی بازگردد: السا بلادستون. السا یک شکارچی هیولاست ولی با جک دوست می‌شود چرا که به دنبال به چنگ آوردن میراث خانواده‌اش است. این میراث یک سنگ با نام بلادستون است که به صاحبش جاودانی و دیگر توانایی‌ها را هدیه می‌کند.

مانتیس خواهر ناتنی پیتر کوییل است

در The Guardians of the Galaxy Holiday Special یک نکته مهم در مورد پیتر کوییل و مانتیس را می‌فهمیم. پیش از این در Guardians of the Galaxy Vol. 2، پیتر متوجه می‌شود که پدرش ایگو است؛ یک سیاره ماورایی که به دنبال نابود کردن تمام زندگی‌هاست.حالا در The Guardians of the Galaxy Holiday Special، مانتیس که در Guardians of the Galaxy Vol. 2 خدمتگذار ایگو بود، می‌گوید که فرزند این سیاره است. این حقیقت به این معناست که پیتر و مانتیس برادر و خواهر ناتنی هستند. مانتیس با نمایان کردن این واقعیت باعث عمیق‌تر شدن رابطه‌اش با پیتر می‌شود.

در انتها توصیه می‌شود که اگر طرفدار دنیای مارول باشید، مطلب مرتبط با فیلم های مارول را از ویجیاتو بخوانید.