چرا دیزنی باید دوباره به سراغ انیمیشنسازی کلاسیک برود؟
در سال ۱۹۳۷، فیلم انیمیشن Snow White and the Seven Dwarfs دیزنی راهی سینماها شد تا گام نخست تبدیل این شرکت به یکی از کمپانیهای برجستهی رسانهای برداشته شود. ولی حالا با این که فیلمهای ...
در سال ۱۹۳۷، فیلم انیمیشن Snow White and the Seven Dwarfs دیزنی راهی سینماها شد تا گام نخست تبدیل این شرکت به یکی از کمپانیهای برجستهی رسانهای برداشته شود. ولی حالا با این که فیلمهای انیمیشنی کلاسیک دیزنی کمک به تبدیل این شرکت به یک امپراطوری کردند ولی این کمپانی خودش را از این دست ساختهها دور کرده است.
انیمیشن کلاسیک زمانی هممعنی با دیزنی بود ولی اکنون این شرکت همانند خیلی شرکتهای دیگر به انیمیشنهای ساخته شده با کامپیوتر روی آورده است. با علاقهی روزافزون دیزنی به بازسازیهای لایو-اکشن، گاهی میتوان این نتیجه را گرفت که انگار این شرکت میخواهد به طور کلی از انیمیشنها فاصله بگیرد. با این وجود، بازگشت به انیمیشنسازی کلاسیک میتواند ایدهی خوبی برای دیزنی به نظر برسد. در این نوشتار دلایل مثبت بودن این حرکت را بازگو خواهیم کرد.
- 1 سود بردن از نوستالژی
- 2 شرکتهای دیگر انیمیشنهای سه بعدی را پوشش دادهاند
- 3 نوآوریها در ساخت انیمیشن نباید هدر بروند
- 4 انیمیشن کلاسیک برای ریشه دواندن دیزنی الزامی است
- 5 انیمیشنهای دو بعدی و سه بعدی به یکدیگر نیاز دارند
- 6 هنر سنتی میتواند جانبخشی بهتری داشته باشد
- 7 انیمیشن کلاسیک هنوز در دیگر کشورها استفادهی پررنگ دارد
- 8 انیمیشنسازی کلاسیک از نظر کالاهای جانبی سودمندتر است
سود بردن از نوستالژی
نوستالژی حس نیرومندیست و دیزنی به آن آگاه است. برای همین است که فیلمهای انیمیشنی این شرکت تبدیل به انواع کتاب، دنباله، بازسازی، نمایشهای تئاتری، سریال و تم پارکها شدهاند. این حس نوستالژی الزاماً چیزی نیست که با تغییر نسلها دگرگون شود.
از آن جایی که فیلمهای دیزنی بیشتر برای بینندگان کم سن و سال ساخته می شوند، بچههای نسلهای گوناگون ممکن است با تماشای همان فیلمهای انیمیشنی کلاسیک دیزنی بزرگ شوند. یک کودک میتواند Snow White and the Seven Dwarfs را در نمایش ویژهی کودکان، با ویاچاس و یا از طریق یک سرویس استریم تماشا کرده باشد تا به این ترتیب بخشی از نوستالژی دوران کودکی هر نسلی شود.
شرکتهای دیگر انیمیشنهای سه بعدی را پوشش دادهاند
در حالی که در بیشتر زمانها، انیمیشنهای کلاسیک و سه بعدی رو در روی هم قرار میگیرند ولی یکی از این گونهی آثار در خطر بزرگتری قرار دارد. سیجیآی و انیمیشنهای سه بعدی با بازگشت دیزنی به انیمیشنسازی کلاسیک ناپدید نخواهد شد چرا که استودیوهای فراوان دیگری هستند که تا به حال توانستهاند فیلمهای انیمیشنی سه بعدی موفق بسازند.
یکی از مزایایی دیزنی در بازگشت به انیمیشنسازی کلاسیک این است که در دنیایی که استودیوهای انیمیشنسازی سه بعدی فراوان هستند، ویژه جلوه کند. در واقع، دیزنی اصلاً نیاز ندارد که خودش مستقیم فیلمهای انیمیشنی سه بعدی بسازد چون خیلی وقت است که با واسطهی پیکسار توانسته در این زمینه فعالیت کند.
نوآوریها در ساخت انیمیشن نباید هدر بروند
بخش انیمیشن دیزنی کمک کرده است تا به طور کلی مسیر انیمیشنسازی کلاسیک هموار شود. بیشتر فیلمهای انیمیشنی آغازین دیزنی از تکنیکهای گوناگونی همانند روتوسکپی و دوربین مولتیپلین بهره بردهاند. انیمیشنسازی حتی در سالهای ابتدایی نیز آماده بود تا مورد آزمایش و کند و کاو قرار بگیرد.
اگر انیمیشنسازی کلاسیک به طور کلی کنار گذاشته شود این نوآوریها در نهایت به هدر میروند. از آن جایی هم که انیمیشنسازی کلاسیک تاریخچهی طولانیتری نسبت به انیمیشنسازی کامپیوتری دارد، کمک آغازینی که برای انیماتورها به ارمغان میآورد نیز از بین میرود.
برای نمونه، هنگامی که Tangled هنوز با نام Rapunzel Unbraided پیش میرفت، یکی از ایدههای نخستین این بود که این فیلم انیمیشنی همچون یک نقاشی رنگ روغنی باشد که به آن جان بخشیده شده و از نقاشیهای روکوکو الهام گرفته است. در ساختهی پایانی ولی این ایده محدود به موارد پسزمینه شد.
برای مقایسه باید گفت که بسیاری از فیلمهای انیمیشنی کلاسیک دیزنی توانستهاند سبکهای هنری گوناگونی را بازسازی کنند؛ از پرده نگارین Sleeping Beauty تا تصویرسازی الهامگرفته از کوزههای یونانی در Hercules.
انیمیشن کلاسیک برای ریشه دواندن دیزنی الزامی است
دیزنی این سالها به خاطر بازسازیهای لایو-اکشن از فیلمهای انیمیشنی خود زبانزد شده است. این روند در سال ۱۹۹۴ با The Jungle Book آغاز شد. پس از تعدادی از فیلمهای ابتدایی، این روند در دههی ۱۰ میلادی به شدت محبوب شد تا فیلمهایی همچون Alice in Wonderland سال ۲۰۱۰، Maleficent سال ۲۰۱۴ و Cinderella سال ۲۰۱۵ ساخته شوند.
روند ساخت فیلمهای لایو-اکشن از روی آثار انیمیشنی به قدری موفق بود که کمتر از یک دهه از اکران خود انیمیشن Moana در سال ۲۰۱۶، خبر از ساخت نسخهی لایو-اکشن آن رسید. دیزنی حتی از شخصیتهای انیمیشنی خود در دیگر مدیومهای لایو-اکشن به مانند سریال Once Upon a Time بهره برده است.
با این که به نظر میرسد بازسازیهای لایو-اکشن جایگزین فیلمهای انیمیشنی شدهاند ولی در واقع یک پیوند همزیستی در این میان به چشم میخورد. باور پذیر است که اگر قرار باشد این روند ادامه پیدا کند، باید در ابتدا فیلمهای انیمیشنی وجود داشته باشند تا آثار لایو-اکشن بتوانند از آنها اقتباس بگیرند.
البته دیزنی توانسته این چالش را کمی دور بزند به طوری که انیمیشن 101 Dalmatians نه تنها یک بازسازی لایو-اکشن داشت بلکه یک فیلم پیشدرآمد و اسپینآف همچون Cruella از روی آن ساخته شد. هر چند با وجود این روش، دیزنی در پایان نیاز به داستانهای تازه خواهد بود.
از طرف دیگر، تلاش برای جان بخشیدن به داستانها هنگامی که انیمیشنهای سه بعدی بیشینهی تلاش خود را در بازسازی واقعیت دارند از بین میرود.
انیمیشنهای دو بعدی و سه بعدی به یکدیگر نیاز دارند
انیمیشنهای سنتی و سه بعدی در ظاهر شبیه به رقیب هستند ولی هر دوی آنها گونهای از پویانمایی به شمار میآیند و حتی پروسههای مشابهی نیز دارند. یک بازگشت به انیمیشنسازی سنتی الزاماً جایگزین پروژههای انیمیشنسازی سه بعدی دیزنی نخواهد شد. در واقع حتی میتواند اجازه دهد تا این شرکت بتواند بیشتر روی کل دنیای پویانمایی تمرکز کند. با توجهِ روزافزون دیزنی به ساخت لایو-اکشنها، خود انیمیشنسازی در خطر از دست دادن جایگاه خود در این شرکت است.
تغییرات میتواند برای بینندگان نیز خوشایند باشد. دیزنی میتواند بیشتر به سراغ پروژههای آزمایشی برود و فیلمهای انیمیشنی گوناگونی را عرضه کند. برخورد با انیمیشنسازی سنتی به عنوان یک مدیوم تاریخ گذشته در نهایت میتواند خطر تبدیل شدن کل پویانمایی به روشی تاریخ گذشته را در پی داشته باشد.
هنر سنتی میتواند جانبخشی بهتری داشته باشد
در طول زمان، فیلمهای انیمیشنی سنتی دیزنی تصویرسازیها و سبکهای گوناگون تاریخ هنر را مورد کند و کاو قرار دادهاند. گاهی، این سبکها و تصویرسازیها روی همهی فیلم تأثیر میگذارند؛ همانند طراحی پرده نگارین Sleeping Beauty که در مورد آن سخن گفته شد. گاهی نیز این تصویرسازیها حضور کوتاهی دارند؛ همچون شیشهرنگی ابتدا و پایان Beauty and the Beast. این سبکهای هنری در انیمیشنهای سنتی به خوبی برگردان میشوند چرا که ریشه در هنرهای دستی دارند.
حتی معماری اشاره شده در فیلمهای دیزنی نیز از نقاشیهای یک نقشهی ساخت آغاز میشوند. سبکهای هنری گوناگونی در سراسر جهان وجود دارند که دیزنی هنوز به سراغ آنها نرفته است و این استایلها میتوانند روزی جنبههای تصویری تازهای را پدیدار کنند.
انیمیشن کلاسیک هنوز در دیگر کشورها استفادهی پررنگ دارد
یکی از دلایلی که انیمیشنسازی سنتی نسبت به سیجیآی و انیمیشنسازی سه بعدی دست پایین دیده میشود این است که انتظار میرود بینندگان تکنولوژی پیشرفته را ترجیح دهند. با این وجود، چنین چیزی الزاماً درست نیست. برای نمونه میتوان به انیمیشنسازی کشور ژاپن نگاه کرد که اثبات کرده است انیمیشنسازی کلاسیک میتواند به خودی خود محبوب باقی بماند.
این چیزی است که دیزنی باید به آن توجه بیشتری داشته باشد. در سال ۲۰۲۱، Demon Slayer: Kimetsu no Yaiba – The Movie: Mugen Train، یک فیلم از فرانچایز Demon Slayer، هم در ژاپن و هم در آمریکای شمالی به موفقیت رسید و حتی بیشتر از Raya and the Last Dragon دیزنی مورد توجه بود. انیمیشن کلاسیک، با وجود تاریخچهی طولانیاش، هنوز هم میتواند پتانسیل غیرقابل توقفی از خود نشان دهد و به سادگی بازارها را به چنگ خود درآورد.
انیمیشنسازی کلاسیک از نظر کالاهای جانبی سودمندتر است
مطمئناً دیزنی عاشق کالاهای جانبی ساختههای خود است. این کمپانی انواع کتاب و عروسک را بر اساس شخصیتها پرآوازهی خود روانهی بازارها میکند. ولی این شخصیتهای انیمیشنهای کلاسیک دیزنی هستند که راحتتر تبدیل به کالاهای جانبی و تبلیغاتی میشوند.
هنگامی که قهرمانان سه بعدی همچون راپانزل و مریدا به صف پرنسسهای دیزنی افزوده شدند، باید برای آنها طراحیهای دو بعدی انجام میشد تا بتوانند در کنار دیگر پرنسسها قرار بگیرند. تصویرسازیهای دو بعدی همچنین برای چیزهایی همچون نقاشیهای کتابها، برگردانهای کمیک بوکی و حتی نمایشهای تلویزیونی اهمیت دارند. وقتی که قرار باشد چنین شخصیتهایی در قالب یک نقاشی تصویرسازی شوند، شاید کمک بزرگتر این باشد که از همان ابتدا به این شکل به وجود آیند.
این مورد تنها یک چالش برای مدیومهای انیمیشنی نیست. دیزنی حتی میتواند از شخصیتهای انیمیشنی سود بیشتری نسبت به شخصیتهای لایو-اکشن ببرد. برای نمونه، دیزنی زمانی تلاش کرد تا جیزل از فیلم Enchanted را در کنار پرنسسهای دیگر قرار دهد. چالشی که پیشروی دیزنی قرار گرفت این بود که آنها نیاز داشتند تا به ایمی آدامز، بازیگر لایو-اکشن جیزل، حق استفاده از تصویر او را پرداخت کنند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اگه بخواد هم نمیتونه با این فرهنگ جدید اون دوره پر شکوه رو تکرار کنه.
یک کلمه بیشتر نیست:
پول