افسانه سیل بزرگ اساطیر چین
فهرست محتوا 1 قهرمان شماره 1: گون (یا گوئن - Gun) 2 قهرمان شماره 2: یو (Yu) کبیر زمانی آمد که امپراطوران بزرگ در بهشت از انسانها خشمگین و ناامید شدند و ارواح آبهای روان ...
زمانی آمد که امپراطوران بزرگ در بهشت از انسانها خشمگین و ناامید شدند و ارواح آبهای روان را فراخواندند تا زمین را غرق آب کنند
افسانه وقوع سیلی عظیم که تمام نسل بشر را میبلعد و تنها اعداد اندکی از آن جان سالم بهدر میبرند در تمدنهای مختلف به اشکال متفاوتی مطرح شده است. در اساطیر بینالنهرین سیل عظیم افسانه گیلگمش، در اساطیر نورس و در آخرالزمان یا همان رگناروک سیلی که به نبرد خدایان پایان میبخشد، سیل بزرگ اساطیر یونان و همچنین ماجرای طوفان نوح در ادیان ابراهیمی همگی نشان از بزرگترین ترس انسان از وقوع سیلی فراگیر دارد که ریشههای آن را میتوان در تجربیات اجدادمان، انسانهای اولیه یافت.
در بیشتر روایاتی که درباره سیلی عظیم از تمدنهای مختلف شکل گرفته است ماجرا از به خشم آمدن خدایان در اثر گناهان انسانها و رواج یافتن شرارت شروع میشود که خدایان مختلف به نوعی از اصلاح نسل بشر و راهنمایی آنها ناامید شده و تصمیم میگیرند جز عدهای محدود، سایرین را با سیلی عظیم نابود کنند.
در اساطیر چین، این سیل عظیم با نام طوفان گانیو روایت میشود. سرزمین چین شامل رودخانههای بزرگی همچون یانگتسه یا رودخانه زرد میشود که از شروع تمدن انسانی به انسانها اجازه کشاورزی و دامپروری میداد اما ترس از طغیان این رودخانههای بزرگ همواره در پس ذهن چینیان باستان حضور داشت و هر کسی که قادر بود این بلای طبیعی (یا مجازات خدایان) را کنترل کند، قهرمان یا "خدا" خوانده میشد. در یکی از مهمترین روایات اساطیر چین این ماجرا به شکل داستان سیل گونیو (Gun-Yu یا "یو") روایت شده است.
قهرمان شماره 1: گون (یا گوئن - Gun)
در اساطیر چین رخ دادن سیل بزرگ که امری نسبتا رایج بود، هم به شکل بلایی طبیعی، بدون هیچ دلیل منطقی و صرفا به دلیل تکان خوردن اژدهایان بزرگ خفته در رودخانه، یا به دلیل خشم امپراطوران در بهشت (خدایان) از انسان رخ میداد و منجربه مرگ و نابودی انسانها، زمینهای کشاورزی و دامها میشد.
در دوران امپراطوری یائو، وقوع سیلهای مداوم باعث از بین رفتن جمعیت زیادی از انسانها، زمینهای کشاورزی و دامها شده بود. یائو با دیدن درد و رنج مردم به پیشگاه خدایان التماس میکند که به آنها یاری برسانند. در میان تمامی خدایان، گون یا گوئن (کوئن، تلفظهای مختلفی از این شخصیت اساطیری وجود دارد) صدای یائو را شنیده و به منظور یاری رساندن به انسانها در پرورش گیاهان خوراکی، از بهشت خاکی حاصلخیز و ارزشمند را میرباید و آن را در بستر رودخانهها و محلهایی که در اثر سیل نابود شده بودند میریزد تا فورا به زمین آماده برای زراعت تبدیل شود.
خدایان در بهشت با دیدن این اتفاق از دزدیده شدن خاک حاصلخیز خشمگین شده و امپراطور آتش، جو رونگ (Zhu Rong) را مامور میکند تا گون را دستگیر کرده و به قتل برساند و در همین حین بارانهای سیلآسا را بر سر مردم فرود میآورد تا سیلی بزرگتر از راه برسد.
این ماجرا میتواند مشابه داستان دزدیده شدن آتش توسط پرومتئوس و هدیه کردن آن به انسانها، در اساطیر یونان باشد که با مجازات شدن او در اعماق سرزمین تارتاروس و روزانه بلعیده شدن جگرش توسط پرندگان همراه بود
جو رونگ موفق میشود با شمشیرش گون را نابود کند اما درست در زمانی که از مرگ او مطمئن شده بود و آماده بود تا با خاک حاصلخیز مقدس به بهشت بازگردد، اتفاق عجیبی افتاده و جسد گون تغییرشکل داده و کمکم از آنچه که زمانی گون بود به اژدهایی بزرگ تبدیل میشود و پیش از آنکه جو رونگ بتواند او را نیز نابود کند به آسمان پرواز میکند (اژدهایان اساطیر چین و ژاپن - اژدهایان شرقی، برخلاف نسخههای غربی خود بال ندارند اما میتوانند همچون شنا کردن در آب، در هوا نیز شنا کنند).
قهرمان شماره 2: یو (Yu) کبیر
اژدهای زردرنگی که از جسد گون به وجود آمده بود مستقیما به بهشت و پیشگاه خدایان میرود. او در آنجا خود را یو؛ پسر گون معرفی میکند و به خدایان حاضر در بهشت از سختیها و زحمات انسانها میگوید و به نوعی با پادرمیانی سعی میکند که جلوی رخ دادن سیل جدید را بگیرد.
امپراطوران بهشت این بار کوتاه آمده و به یو، مشتی از همان خاک حاصلخیز را هدیه میدهند تا با آن سیل را رام کرده و زمین را مناسب زراعت کند. یو به زمین بازگشته و با استفاده از خاک جادویی، ساختن رودخانههای کوچک، تپهها و کوهها نه تنها سیل را رام میکند بلکه شرایط را برای زندگی دوباره در سرزمین پهناور چین فرآهم میسازد.
یو با استفاده از پشتیبانی خدایان، خود را به شکل انسانی در آورده و بر روی زمین به انسانها ساخت سدها و کانالها را آموزش میدهد تا بتوانند آب رام شده سیل را به درستی به زمینهای زراعی خود برسانند و به این ترتیب در سراسر سرزمین چین روشهای کنترل سیل را به انسانها میآموزد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظرم یکم عجیبه که اون مار عظیم هم تو تمام اساطیر بوده...
اگه واقعی بوده باشه😳🐉
خیلی از خانوم پردیس احمدی سپاسگزارم برای اینکه دارن افسانه های کشور های مختلف رو به صورت فارسی قرار میدن
ممنون از شما که میخونیدشون و نظرتون رو بهم میگید
حدود یازده هزار سال پیش آخرین عصر یخبندان تموم شد و یخ ها شروع کردن به ذوب شدن
به نظرم این باعث شد سطح تمام آب های زمین بالا بره و یه چیزی شبیه سیل اتفاق بیفته که تقریبا در تمدن های تمام نقاط دنیا آثارش به جا مونده
دقیقا. آفرین
جالب اینجاست هر بلای طبیعی منشأ اون خشمگین شدن به موجود غول آسا یا خدایان بوده
ممنون خانم احمدی، مقاله عالی ای بود 🙏
چون دلیل منطقی براش پیدا نمیکردن که خب اوکی فرضا باد اومده گرم شده هوا سیل میاد. فک میکردم مثلا تو آسمون بین چنتا خدا دعوا شده یا یه اژدها از این پهلو به اون پهلو شده یهو سیل اومده
واقعا جالب بود ...
خیلی شگفتانگیز و البته اسرارآمیزه که این داستان طوفان و سیل عالمگیر ، نقطه اشتراک و اتصال تمامی اساطیر و افسانههای دنیا از تمامی تمدنها و نقاط جهانه ...
حتی تمدنها و فرهنگهایی که هیچ تماس و ارتباطی با هم نداشتن و در آنسوی دنیا بودن هم چنین داستانی رو دارن .
از افسانههای یونان و نورس و مصر و بابل و ادیان سامی بگیر ، تا تمامی افسانههای مشرق زمین و حتی سرخپوستها و تمدنهای آمریکای مرکزی هم چنین داستانی رو دارن .
واقعا جالب و عجیبه ...
دقیقا خیلی این روش مقایسه ای رو دوس دارم و خیلی خوشحالم که شماهایی که میخونید مطالبم رو دقیقا همین رویکرد رو دارید 3>
ممنون از زحمتهاتون برای این مقالات عالی و بینقص🌹
من خودم شخصا عاشق اسطوره شناسی تطبیقی هستم .