ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

۹ ژانر بازی جدید که طی دهه اخیر به وجود آمدند

دنیای بازی‌های ویدیویی در دهه اخیر تغییرات مهم و بزرگی به خود دیده. این مسیر با عرضه دو کنسول جدید یعنی پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان متحول شد و پس از آن نیز ...

حسین آدینه
نوشته شده توسط حسین آدینه | ۵ آذر ۱۳۹۸ | ۲۳:۰۰

دنیای بازی‌های ویدیویی در دهه اخیر تغییرات مهم و بزرگی به خود دیده. این مسیر با عرضه دو کنسول جدید یعنی پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان متحول شد و پس از آن نیز نینتندو دستگاه گیمینگ قابل حمل و جالب سوییچ را روانه بازار کرد. در همین حین پی‌سی به تسلط خود بر دنیای گیم ادامه داد و بستر بازی‌های موبایل نیز روز به روز گسترده‌تر شد.

در همین حین سلیقه بازیکنان و جامعه بازی‌های ویدیویی به شکل عجیبی تغییر کرد. این تغییر و تحولات در گذر زمان به شکل‌گیری ژانرهایی کاملا جدید منجر شد. در این مطلب نگاهی خواهیم داشت به آنچه بعد از سال ۲۰۰۹ پدیدار شده و می‌تواند مسیری تازه و عجیب را برای سال‌های پیش روی صنعت گیم تداعی کند.

Auto Battlers

این ژانر بر اساس حروف الفبا در صدر این لیست قرار گرفته، اما در عین حال جدیدترین سبکی است که طی سال‌های اخیر ظهور کرده. پایه‌گذاری شده بر اساس مکانیزم‌های بازی‌های کارتی جمع‌کردنی، و همچنین انیمیشن نبردهای بازی‌های قدیمی مثل Battle Chess، سبک اتوبتلر رویکردی تازه و جذاب است. بازیکنان از بین مجموعه‌ای از قهرمانان، تعدادی را به صلاحدید انتخاب کرده و آنها را در زمین قرار می‌دهند. با توجه به المان‌های جانبی پیاده شده، آنها خود به خود به نبرد به دشمنان می‌پردازند و آن کسی که بیشترین تعداد قهرمان زنده مانده را در پایان هر راند در اختیار داشته باشد، پیروز بازی است.

ریشه این ژانر به Pokemon Defense، یک ماد ساخته شده برای Warcraft 3: Reign of Chaos بر‌می‌گردد. از آن پس اتوبتلرهای زیادی از فرمول اولیه پیروی کردند و بازی‌های زیادی در این سبک منتشر شده. این موج به DOTA2 نیز سرایت کرد و ماد Auto Chess باعث شد بعد از مدتی والو بازی Dota 2 Underlords را بسازد. رایت گیمز نیز دست به کار شده و Teamfight Tactics را روانه بازار کرده. مد رسمی جدیدی نیز در همین سبک برای بازی Hearthstone در راه است.

مثل سبک MOBA (میدان جنگ چندنفره آنلاین) که پیش از این طراحی شده، بیشتر محبوبیت اتوبتلرها به خاطر بازی اولیه‌ای هستند که ماد یا مدی بر اساس آنها ساخته شده. این روند در سال‌های آینده چه مسیری را خواهد پیمود، سوالی است که فعلا نمی‌توان به آن پاسخ داد.

Battle Royale

ژانر بتل رویال در سال ۲۰۱۷ و با انتشار بازی PlayerUnknown Battlegrounds یا همان پابجی مثل بمب سروصدا کرد. این بازی توسط برندن گرین، با الهام از موفقیت عنوان DayZ و به صورت یک ماد در شبیه‌ساز جنگ Arma 2 ساخته شد. پس از آن فورا مورد توجه Daybreak Games قرار گرفت و مد مشابهی برای H1Z1 ساخته و سپس در مرحله بعدی نیز به یک بازی مستقل تبدیل شد. موفقیت این عنوان بر کسی پوشیده نیست، تا جایی که این روزها پابجی یکی از محبوب‌ترین عناوین استیم و موبایل در سراسر جهان است.

به همین ترتیب، دیگر کمپانی‌های بازی‌سازی به سرعت دنباله‌روی پابجی شدند. مهم‌ترین اقتباس موفق، بازی Fortnite بود که توانست با ارائه آن به صورت رایگان و پیروی از الگوی پرداخت درون برنامه‌ای، رفته‌رفته به محبوب‌ترین بازی در جهان روی تمام پلتفرم‌های پی‌سی، کنسول‌ها و موبایل تبدیل شود.

بعد از پابجی و فورتنایت، نوبت به Apex Legends رسید، بتل رویالی از استودیو ریسپاون و الکترونیک آرتز که البته با وجود موفقیت چشم‌گیر و رایگان بودن، به پای دو عنوان قبلی نرسید. بعد از آن حتی Call of Duty Black Ops 4 نیز مد جدیدی به نام Blackout در سبک بتل رویال معرفی کرد و این مسیر همچنان ادامه دارد.

فورتنایت تاثیر فرهنگی وسیعی روی طیف گیمرهای نوجوان و جوان گذاشته؛ برای سال‌های بعد از ۲۰۲۰ به نظر نمی‌رسد توسعه‌دهندگان و ناشران زیادی تمایل داشته باشند مستقیما با بازی اپیک گیمز به نبرد بپردازند. هرچند با این حال معلوم نیست آیا سازندگان فورتنایت می‌توانند موفقیت این بازی را ادامه دهند و در دهه آینده همچنان پیشرو باشند.

Digital Collectible Card Games

انتشار بازی Hearthstone در سال ۲۰۱۴ خواستگاه عصری جدید برای بازی‌های استراتژیک بود، چرا که باعث شد بازی‌های کارتی جمع‌کردنی دیگر محدود به بازی‌های رومیزی (بردگیم) نباشد. این مسیر به سرعت توسط سایر عناوین بزرگ و فانتزی صنعت مثل Gwent: The Witcher Card Game و The Elder Scrolls: Legends و پس از آن نیز توسط Slay the Spire دنبال شد.

نکته جالب این ماجرا جایی بود که فراگیری این سبک از بازی‌های ویدیویی باعث شد شرکت Wizards of the Coast نیز دست به کار شود. خالقان سبک بازی‌های کارتی حالا بازی خودشان را دارند که توسط تیم سازنده خودشان توسعه یافته و Magic: The Gatheing Arena نام گرفته. نمی‌توان به وضوح ادعایی کرد، اما شاید واقعا اقتباس‌های دیجیتالی از این ژانر در حال کنار زدن پدران‌شان یعنی بازی‌های کارتی فیزیکی هستند.

عنوان Arena به شدت کامل و عالی است و تمام المان‌های سنتی پیچیده و درگیرکننده دنیای جادویی بازی‌های کارتی را در خود جای داده. از طرفی هارت‌استون نیز بی‌شمار بازیکن در سراسر دنیا، به خصوص چین دارد و چند روز پیش هم که شنیدیم دختری برای اولین بار توانست قهرمان مسابقات جهانی این بازی شود. پیش‌بینی می‌شود این ژانر از بازی‌های ویدیویی روز به روز به پیشرفت خودش ادامه دهد و در دهه بعدی شاهد نقش پررنگ آن در صنعت گیم باشیم.

Clicker Games

قبل از آگوست ۲۰۱۳ چیزی به اسم بازی کلیک‌کردنی وجود نداشت. در آن مرحله بود که استودیو توسعه‌دهنده Orteil ایده اولیه بازی Cookie Clicker را ارائه کرد و به خوبی از آن استقبال شد. حالا این ژانر یکی از محبوب‌ترین سبک‌ها در استیم و پلتفرم‌های گیمینگ موبایل به شمار می‌آید.

بازی کلیک‌کردنی چیست؟ در واقع یک عنوانی است که شما فقط در آن می‌بایست یک دکمه را برای تعداد مشخص یا نامحدودی کلیک کنید. اگر به مدت زمان کافی کلیک کنید و پیشرفت داشته باشید، از آنجا به بعد دیگر خود بازی به صورت اتوماتیک کلیک می‌کند و می‌توانید استراحت کنید. به همین خاطر است که برخی دیگر این سبک از بازی را Idle یا بیکار هم می‌نامند. گاهی اوقات هم برخی بازی‌ها کلیک کردن به حالت و فرمت خاصی را الگو قرار می‌دهند.

امروزه که در پایان یک دهه قرار داریم، بازی کلیک‌کردنی الهام گرفته شده از Dungeons & Dragons یعنی Idle Champions of the Forgotten Realms محبوب‌ترین عنوان این ژانر در استیم است. این بازی در واقع حتی اگر کامپیوتر خود را خاموش کنید به کلیک کردن خودکار ادامه می‌دهد، و بعد از اجرای مجدد تعداد قابل توجهی جایزه نصیب کاربر می‌کند. این ژانر چرخه جالب توجه و پرطرفداری دارد، به خصوص در بازی‌های رایگان. اما در هر صورت تصور می‌شود پتانسیل بقا در دهه بعدی را نیز داشته باشد.

Loot Shooter

فرنچایز Borderlands آغازگر ژانر جدید و جذاب لوت شوتر در سال ۲۰۰۹ بود که با وعده میلیون‌ها اسلحه، هر کدام متنوع از دیگری پای به صنعت گیم گذاشت. حالا لوت شوترها در بین پرطرفدارترین و موفق‌ترین بازی‌های بازار هستند و نظر بسیاری از استودیوهای کلان‌بودجه را به خود جلب کرده‌اند.

راز موفقیت این سبک، به بهبود و اصلاح ماهیت چرخه بازی‌های تیراندازی بر‌می‌گردد. اگر شلیک کردن سرگرم‌کننده نیست، سلاح را ریلود کرده و به مسیر ادامه دهید، از آن مرحله به بعد دیگر بازیکنان سراغتان نخواهند آمد و کاری هم ندارند چقدر ممکن است لوت به آنها بدهید. فضای بازی‌های این سبک هم حسابی متنوع شده؛ از سبک فانتزی و علمی تخیلی Destiny 2 گرفته تا اتمسفر اجتماعی و آخرالزمانی Tom Clancy's The Division 2. هر سلیقه‌ای که داشته باشید، لوت شوتری مناسب شما در دسترس است.

عوارض جانبی این ژانر جایی است که در این بازی‌ها، بخش اعظمی از جامعه اهمیتی به کنار گذاشته شدن سایر المان‌های شوتر نمی‌دهند. دستیابی به تجهیزات برتر نیازمند ده‌ها ساعت گیم پلی و تلاش بی‌نهایت است. خسته شدن بازیکنان از این مسیر یکی از مشکلات اساسی ژانر به حساب می‌آید، و همچنین به نظر نمی‌رسد چنین موضوعی با انتشار نسخه‌های جدیدی از فرنچایز محبوب کاربران قابل حل باشد.

آماده باشید تا در سال‌های آینده لوت شوترهای بیشتری ببینید. بازی‌های فعلی هم به شدت مورد پشتیبانی توسعه‌دهندگان قرار می‌گیرند و عمری طولانی دارند. بنابراین می‌توان تصور کرد این ژانر در دهه آینده نقش مهمی را در صنعت گیم ایفا کند.

Survival

یکی از بزرگترین غافلگیری‌های دهه اخیر، بازی DayZ بود. ماد زامبی‌محور بازی Arma 2 به سرعت به یک عنوان مستقل تبدیل شد و حتی قبل از اینکه توسعه‌اش تکمیل شود، میلیون‌ها نسخه فروخت. حالا هر دو پلتفرم‌های پی‌سی و کنسول پر از بازی‌هایی است که از بازیکنان می‌خواهد خودشان غذا و آب را برای بقا تامین کنند.

البته تصور نکنید سبک Survival یا بقا بیش از حد خشن است. بخش اعظمی از جذابیت این ژانر به پیدا کردن، ترکیب کردن و سیستم‌های ساخت و ساز و کنکاش مربوط می‌شود. بازی‌هایی مثل Ark: Survival Evolved و Conan Exile ترکیبی از استراتژی را نیز در خود نشان می‌دهند، اما تمرکز اصلی آنها روی دستورات ساختاری و بهینه‌سازی شرایط است.

ناگفته نماند Survival لزوما به معنای یک بازی آنلاین یا تیراندازی اول شخص هم نیست. Don't Starve نشان داد این سبک در حالت سوم شخص نیز جوابگو است؛ همچنین عنوان The Long Dark یک بازی تک‌نفره و خطی است. اما با اختلاف جذاب‌ترین بخش این ژانر از بازی‌های ویدیویی، ماهیت تعامل اجتماعی و ارتباط با دیگران است. این سبک به خوبی نشان داده می‌تواند عمری طولانی داشته باشد و از مشاهده‌اش در دهه آینده غافلگیر نخواهید شد.

Souls-Like

بازی‌های سولز-لایک از جمله محبوب‌ترین ژانرهای جدیدی هستند که در این دهه پدیدار شدند، و ماهیت اصلی آنها این است که خیلی سخت و دشوار هستند. نام این سبک برگرفته از بازی کلاسیک Demon's Soul ساخته سال ۲۰۰۹ استودیو FromSoftware است که استایل گیم‌پلی بسیار سختی داشت و با دنباله‌اش یعنی Dark Souls در سال ۲۰۱۱ به شهرت و محبوبیت رسید.

این ژانر که می‌توان آن را زیرمجموعه‌ای از سبک نقش‌آفرینی دانست، به شدت به صبر، زیرکی و مهارت بالا در استفاده از المان‌های گیم‌پلی نیاز دارد. کاراکترهای خیالی درون بازی چندان همراهی خاصی از خودشان نشان نمی‌دهند و کاربر می‌بایست تقریبا تمام مکانیزم‌های او را شخصا کنترل کند.

بهترین بازی‌های ژانر Souls-Like همچنان توسط استودیو FromSoftware توسعه می‌یابند. جدیدترین نسخه از این دست عناوین Sekiro: Shadows Die Twice برای سال ۲۰۱۹ است که از دید برخی بهترین نمونه دهه اخیر است، هرچند بعضی دیگر نیز معتقدند Bloodborne سال ۲۰۱۵ بهترین است. استودیوهای دیگر با سرعت خیلی کمتری این ژانر را پیش می‌برند، از جمله بازی‌های Nioh و The Surge که هر کدام به نوبه خود نشانگر پتانسیل بالای این سبک برای دهه آینده هستند.

VR Light Gun Games

بزرگترین چالش توسعه‌دهندگان بازی‌های ویدیویی برای هدست‌های واقعیت مجازی، به سهولت استفاده از آنها برمی‌گردد. قضیه سرگیجه و حالت تهوع به خاطر VR حقیقت دارد و خودداری از آن نیازمند لحاظ کردن برخی از جنبه‌های سادگی و راحتی در گیم‌پلی است.

یکی از چالش‌های تیراندازی با یک سلاح در دنیای واقعی، داشتن دید مناسب است. به طور دقیق‌تر باید مگسک سلاح گرم درست در مسیر خط دید شما بین چشم و هدف قرار بگیرد. دسترسی به دوربین‌های پیشرفته برای دید بهتر، یکی از پیشرفت‌های خوب بازی‌های تیراندازی اول شخص امروزی هستند. اما در عناوینی مثل Call of Duty Modern Warfare، شما به سادگی می‌توانید در هنگام ظهور موانعی خاص، هدف معین خود را به نحوی دیگر مورد هدف قرار دهید.

به دست آوردن دید خوب در واقعیت مجازی، تفاوت چندانی با دید ایده‌آل در دنیای واقعی ندارد. تمرین باعث پیشرفت می‌شود و نتایج نیز راضی‌کننده هستند. یکی از محبوب‌ترین عناوین VR Light Gun، بازی Space Pirate Trainer است؛ یک تیربار ثابت که نیاز به جابجایی بازیکن را از بین برده. همچنین بازی شوتر معمایی Superhot نیز یکی از تجربیات جالبی است که در آن می‌توانید مثل نئو در فیلم ماتریکس، از مقابل گلوله‌های دشمنان جاخالی دهید. نسخه واقعیت مجازی این بازی به طور کامل با نسخه‌های کنسولی متفاوت است و مثل سایرین، نیازی به حرکت کردن در آن وجود ندارد.

در سوی دیگر، بازی‌هایی مثل Onward هستند که تلاش دارند تمام جنبه‌های یک بازی تیراندازی اول‌شخص تاکتیکال را به دنیای واقعیت مجازی بیاورند. به این معنا که بازیکن مجبور باشد در محیط‌های مختلف حرکت کند، البته نه به سرعتی که در Call of Duty یا بتلفیلد دیده می‌شود. تا هنگامی که هدست‌های واقعیت مجازی با پتانسیل وسیع مثل Oculus Quest به صورت عمده و با قیمت معقول‌تر روانه بازار شوند، فعلا می‌توانید با عناوین ژانر VR Light Gun سرگرم شوید.

Walking Simulators

شاید یکی از ژانرهایی که بیشتر از همه مورد کم‌لطفی قرار می‌گیرد و بعضا تمسخر هم می‌شود، سبک Walking Simulator یا شبیه‌ساز راه رفتن باشد؛ ژانری که از دید برخی‌ها بسیار هنری و پویا و گویا است.

اولین بازی در این سبک که در واقع مادی برای موتور Source بود در سال ۲۰۰۸ و تحت نام Dear Esther ساخته و در نهایت به صورت مستقل در سال ۲۰۱۲ منتشر شد. بازیکنان در این بازی می‌بایست از نقطه الف به نقطه ب حرکت کنند، آن هم در حالی که نظاره‌گر داستانی خطی در محیط پیرامون خود هستند. این بازی‌ها در نگاه نخست بی‌شباهت با قدم زدن در یک سالن نمایشگاهی نیستند و از کاربر فشردن هیچ دکمه یا انجام کار خاصی را طلب نمی‌کنند. اما در هر صورت به خاطر اینکه فرصتی هستند تا بازیکن نظاره‌گر باشد و از لحاظ احساسی و درونی مواردی را لمس کنند، مورد توجه قرار گرفته‌اند.

خیلی زود برخی از منتقدان بر این شدند که آیا می‌توان اصلا این گونه آثار را بازی ویدیویی نامید یا خیر؟ بعد از مدتی عناوینی مثل Gone Home و Firewatch نیز سوالاتی مشابه را بر انگیختند. در عین اینکه هر دو به خوبی مورد استقبال قرار گرفتند و نمرات خوبی هم کسب کردند.

دیگر بازی‌ها مثل The Witness و Death Stranding هیدئو کوجیما با استقبالی ترکیبی و بازخوردهایی همزمان مثبت و منفی همراه شدند. هر دو نیازمند پیاده‌روی و سفر در محیطی وسیع هستند که داستان را در همین حین روایت کرده و احساسات را در بازیکن درگیر می‌کنند و مکانیزم‌های گیم‌پلی ساده و خاصی دارند. بازی What Remains of Edith Finch هم یکی از آثاری است که در واقع شبیه‌سازی صبح، زندگی و عشق ورزیدن است. در سال‌های آینده و دهه بعدی، منتظر انتشار بازی‌های Walking Simulator بیشتری باشید.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • Mohsen
    Mohsen | ۶ آذر ۱۳۹۸

    سلام اگه میشه لطف کنین یه مقاله درمورد گرفتن اشتراک سرویس اپل ارکید بزارید

  • mldkh
    mldkh | ۶ آذر ۱۳۹۸

    صد درصد نمی‌دانید که معنی "ژانر" چیست.

  • Frhn
    Frhn | ۶ آذر ۱۳۹۸

    باشه ولی پر‌...کسی بدین نیازه؟_-

  • Reza Dark
    Reza Dark | ۶ آذر ۱۳۹۸

    مقاله عالی بود
    بازی the vanshing of ethan carter هم از بازی های جذاب پیاده روی بود...

مطالب پیشنهادی