نقد انیمه Ride Your Wave – من تو را تا ابد دوست دارم
شاید اولین چیزی که با شنیدن نام انیمه به ذهن هر کس میرسد، تخیل بی حد و حصر ژاپنیها و آثار فوق اکشن! آنها باشد. انیمههای ژاپنی اما از دیرباز مهارت خارقالعادهای در ساخت یک ...
شاید اولین چیزی که با شنیدن نام انیمه به ذهن هر کس میرسد، تخیل بی حد و حصر ژاپنیها و آثار فوق اکشن! آنها باشد. انیمههای ژاپنی اما از دیرباز مهارت خارقالعادهای در ساخت یک بستر درام داشتند و در سالهای اخیر نیز در این زمینه پیشرفتهای بسزایی پیدا کردند. انیمههایی مانند Your Name و Silent Voice و I Want To Eat Your Pancreas توانستهاند داستان زیبایی از عشق را در کالبدی جدید به تماشاگران نشان دهند و حس و حال سورئالی که در آنها پیداست شگفت انگیز به نظر میرسد. «ماساکی یوسا» کارگردان شهیر انیمههای ژاپنی با امضای خاصی که در تمامی آثار خود به جای میگذارد، یک اثر عاشقانه آفریده و در این راه توانسته یکی از متفاوتترین آثار عاشقانه را روایت کند.
توجه به عنصر آب در انیمههای ژاپنی همیشه دیده شده، زلالی و شفافیت آب میتواند مظهر کاملی از یک عشق پاک باشد و انیمههایی چون Weathering With You (کار جدید سازنده انیمه اسم تو) هم تقریبا با همین مساله آب و هوا و ارتباط آن با عشق سر و کار دارد. کار قبلی خود ماساکی یوسا نیز به نحوی روایتی جدید از یک عشق پری دریاییوار بود (انیمه Lu over the Wall) و او این بار خالصانهتر به سراغ آب میرود. او از عنصر آب یک ماده عاشقانه بینظیر میسازد و کاری میکند که نگاه ما به دریا هم تغییر پیدا کند.
Ride Your Wave داستان دختری به اسم هیناکو را روایت میکند که پس از ورود به یک شهر ساحلی، به عشق زندگی خود یعنی موج سواری میپردازد. هیناکو دختر تنهایی است و تنها چیزی که در زندگیاش دوست دارد، سوار شدن روی موجهای خروشان دریاست. او در این شهر غریب است و حتی نمیتواند به درستی راه خانهاش را پیدا کند ولی باز هم در این خاک غربت یک آشنا دارد: دریا. هیناکو با تخته موج سواری خود که از بچگی آن را نگهداشته، عصرها و تعطیلات به سراغ دریا میرود و باقی روزها را به سختی در یک گلفروشی کار میکند تا بتواند امرار معاش کند.
یک روز ساختمان نسبتا قدیمی که هیناکو در آن زندگی میکند دچار حریق میشود و گروه آتش نشانان شهر برای نجات ساختمان و ساکنان آن سر میرسند. هیناکو که به اشتباه به پشت بام پناه برده در زبانههای آتش گیر کرده و با در آغوش گرفتن تخته موج سواری خود، نمیداند باید چه کند. یک آتش نشان جوان با بالابر به سراغ او آمده و هیناکو را نجات میدهد. این نجات باب آشنایی را بین هیناکو و میناتو باز میکند. عشق میان این دو نفر شعلهور شده و آنها یک دل نه صد دل عاشق هم میشوند. این دو بایکدیگر تمرین موج سواری میکنند چرا که میناتو دوست دارد مانند هیناکو موجسواری کند. همانطور که از اکثر داستانهای عاشقانه پیداست، این عشق خوب و زیبا و پاک ماندگار نمیماند چرا که روحیه نجات دهندگی میناتو آخر سر کار دست او میدهد و یک شب که تنهایی به دریا رفته، در راه نجات یک شناگر جان خود را از دست میدهد...
انیمه Ride Your Wave تقریبا به سه قسمت تقسیم میشود، یکی آغاز آتش گرفتن عشق بین دو کاراکتر اصلی، دیگری غم و رنج و فقدان در این عشق و در نهایت بازیابی خود و یک خودشناسی عمیق. عشقی که بین دو شخصیت اصلی داستان شروع میشود از همان ابتدای امر به وضوح دچار مشکلاتی خواهد شد چرا که هیچگاه هیچعشقی در آثار سینمایی نمیتواند به این خوبی و خوشی تا انتها پیش برود. تماشاگر با علم بر اینکه هر آنی ممکن است بلایی سر این رابطه زیبا بیاید، به دیدن فیلم نشسته و با وجود لذت بردن از زیبایی این دوستی، استرسی نیز دائما همراه اوست. عنصر موسیقی در این بخش بیداد میکند و آوازهایی که دو شخصیت اصلی با یکدیگر میخوانند مسحور کننده است به خصوص با قدرت صداپیشگان این دو نفر که بسیار طبیعی و واقعگرایانه به این صحنهها میپردازند.
با مرگ میناتو اما داستان وارد فاز جدید خود میشود. حالا دختری که تا پیش از این پر از شور و زندگی بود، دیگر حرفی برای گفتن ندارد و به افسردگی کشیده شده است. هیناکو در تمام دوران دوستیشان با میناتو، بدجور روی او حساب کرده بود و آن مرد را تبدیل به تکیهگاه خود کرده بود. هیناکو تقریبا در تمامی مسائل میناتو را بهتر از خود میدانست، از آشپزی گرفته تا اطلاعات عمومی. با مرگ میناتو اما پشت هیناکو بدجوری خالی شده و او دوباره در شهر غریب گرفتار میشود. خواهر میناتو و دوست او نیز نمیتوانند کاری از پیش ببرند و هیناکو بیشتر و بیشتر در غم خود فرو میرود.
عدم استقلالی که هیناکو از خود در طول داستان نشان میدهد و حس نیازمندیاش به مردی که در زندگی بوده، او را تبدیل به شخصیتی میکند که هرچه برای او دل بسوزانیم کم است. او با خواندن آوازهایی که همراه با میناتو آنها را میخواندند، زندگی خود را با اشک و گریه میگذارند تا زمانی که متوجه میشود با خواندن یک آواز بخصوص، میتواند میناتو را در کالبد یک سایه درون آب ببیند. هیناکو با اینکه در وهله اول فکر میکند خیالاتی شده اما با روشهای مختلفی این موضوع را امتحان میکند و متوجه میشود که روح میناتو هنوز در این جهان است و با آواز او در هر جریان آبی که کنارش باشد (چه قمقمه، چه کاسه توالت فرنگی! و چه یک کپه آب روی زمین) ظاهر میشود.
هیناکو نمیتواند عشق خود را فراموش کند و یاد و خاطره میناتو را با این روش زنده نگه میدارد. زندگی که کارگردان از هیناکو به ما نشان میدهد، دست و پا زدن یک انسان و جنگیدن او برای مبارزه با رهایی از یک فقدان است. نمیدانم آیا خدای ناکرده تاکنون عزیزی را در زندگی خود از دست دادهاید یا خیر ولی انیمه Ride Your Wave در قسمت میانی خود، کاملا روی این موضوع تمرکز میکند و از سختیهای آن برایمان میگوید. فراموش کردن یک عزیز از دست رفته، کاری بس سخت و دشوار است و هیناکو به شدت درگیر این بحران روحی شده است. اساسا باید بدانیم هیچگاه یک عزیز از دست رفته فراموش نمیشود، بلکه ذره ذره کوچک شده و نهایتا ممکن است تبدیل به چند قطره اشک در یک شب بارانی و یا یک تلخند خاطرهانگیز، وسط یک مهمانی شلوغ شود. هیناکو اما عشق از دست رفته خود را فعلا با آواز مشترکشان باز مییابد و هیچکس حرف او را باور نمیکند.
او قمقمه را به کمر خود میبندد و با عشقش به اینور و آنور میرود، حتی یک عروسک آبی بزرگ دلفین میخرد و او را پر از آب میکند تا میناتو در آن باشد و با یکدیگر به جاهای مختلف سر بزنند. او روی این دلفین به خواب میرود تا ذرهای از حس عشق خود را درک کند و همچنان در زندگی خود میناتو را دارد. دو دستی چسبیدن به خاطرات یک عزیز از دست رفته، از ویژگیهای اکثر انسانهاست و شخصیت هیناکو کاملا این موضوع را برای ما روشن میسازد. عده کمی هستند که مانند خواهر میناتو، با مرگ کنار بیایند و کنار آمدن با قضیه مرگ برای هرکس متفاوت است.
کارگردان در انیمه Ride Your Wave قضیه کنار آمدن با مرگ یک عزیز را به شکل سورئالی به تصویر میکشد و با سبک خاص و منحصر به فردی که در نوع نقاشی و طراحی خود بر جا میگذارد، این حس سورئال را واقعپذیرتر میکند. ماساکی یوسا در اینجا از عنصر آب و آتش به شدت استفاده میکند و آنها را به زیبایی به تصویر میکشد و تاثیر آنها روی پوست کاراکترهای خود را نیز با رنگپردازی فوق العاده به نمایش در میآورد. یوسا در انیمه جدید خود از منظر طراحی بصری به تکامل خود رسیده و حالا میتواند امضای منحصر به فرد خود را کامل و بزرگ و پررنگ، در هر طرحی بکشد.
Ride Your Wave میخواهد به تماشاگران خود درس بزرگی بدهد، اینکه زندگی ادامه دارد و با هر خاموش شدن چراغ زندگی اطرافیانمان در آن، نباید ما هم چراغمان خاموش شود. هیناکو که روزی نبود تا از موج سواری غفلت کند، به خاطر مرگ عشقش دیگر به سمت دریا نمیرود و حتی منزل خود را عوض میکند و به دورترین نقطه این شهر میرود تا از ساحل فرار کند. او نمیتواند دریا را، که زمانی عاشقش بوده و حالا همین دریا عشق واقعی او را از او گرفته، نگاه کند. هیناکو روی موج زندگی از دست رفته میناتو سواری میکند و در پیچ و خم این موج پرخروش، خودش را زنده حس میکند در حالی که در واقع اسیر یک تاریکی شده است.
هیناکو از زندگی خود سرباز زده و روتین زندگانیاش را از دست داده، او باید به موج سواری مسیر خود برگردد اما از طرفی نمیتواند و نمیخواهد که میناتو را فراموش کند. میناتو، مردی که تمام اطرافیانش او را آدمی حرفهای و همه فن حریف میدانستند، خودش در یک بخش از انیمه به هیناکو اعتراف میکند که «در هیچ چیزی حرفهای و خوب نیست.» روح میناتو میخواهد که عشقش به زندگی ادامه دهد و نمیداند باید برای تحقق این امر چه کند.
کلافگی و سردرگمی در مسیر فقدان یک عشق، از دیگر مواردی است که Ride Your Wave دیده میشود. کارگردان این آشفتگی بیش از حد را هم در طراحیهای خود به نمایش میگذارد و هم در روایت خود جاری میسازد. او قصه خود را جادویی پیش میبرد ولی در عین حال از واقعیت دور نمیشود. مشکلی که ماساکی یوسا در کار جدید خود دارد صرفا به تاکید بیش از حد رساندن پیامهای زیرپوستی داستانش به مخاطب است. او نمیگذارد این نشانهها و معناها به آرامی در شریانهای مخاطب نفوذ کند و با تکرار بسیاری از دیالوگها، دائما صحبت درباره «گذر کردن» و «پیش رفتن» و «ادامه دادن» را گوشزد میکند. پیامی که انیمه دارد در این حالت شکلی لوث پیدا میکند و بیشتر شبیه به یک سخنرانی استاد روانشاسی در کلاس درس میشود تا اثری که باید نم نم روی روح مخاطب خود بگذارد. جدا از این مساله باید به شخصیتهای فرعی نهچندان کارآمد اشاره کرد که میتوانستند بسیار بهتر و پختهتر از آب در بیایند و سرنوشت و مسیر زندگی آنها تبدیل به یک «داستان جانبی» تاثیرگذار شود اما با این حال کارگردان ترجیح داده تا آنها را تبدیل به شخصیتهایی کند که صرفا در مسیر ادیسهمانند رهایی از فقدان عشق هیناکو، همراه او باشند.
انیمه Ride Your Wave یک داستان عاشقانه و یک داستان خودشناسی سورئال است که با پایان بندی شگفت انگیز خود، حجت را تمام میکند. «سواری با موج تو» میتواند احساسات هر بینندهای را درگیر خود کند و آنها را پس از ورود به یک رابطه عاشقانه بینظیر که زود از هم میپاشد، درگیر ادامه غمانگیز زندگی یکی از عاشقها بکند. انیمه Ride Your Wave نمیخواهد بگوید که باید انسانها و مردگان را به کل فراموش کنیم بلکه میخواهد راه و روش کنار گذاشتن غم و اندوه بزرگ را به بینندگانش یاد بدهد و تاکید کند که «زندگی ادامه دارد» و میتوان «تا ابد عاشق آن عزیز از دست رفته بود» اما نباید این عشق از دست رفته، زندگیمان را از ما بگیرد.
انیمه Ride Your Wave میتواند نقطه عطفی در کارنامه هنری ماساکی یوسا و استودیوی شخصی انیمهسازی او باشد و پلهای موفقیت آمیز نسبت به اثر قبلی او یعنی Night Is Short Walk On Girl تلقی شود. آخرین کار یوسا با اینکه رئالتر از آثار پیشین او ساخته شده و این مساله شاید طرفداران دو آتشه سبک و سیاق کارهای او را کمی ناراحت کند ((در کارهای ماساکی یوسا خبری از المانهای همیشگی حاضر در اکثر انیمههای سریالی نیست و بخش درام و کمدی آن هم حتی منحصر به فرد است)، اما از قضا همین موضوع باعث ملموستر شدن آن برای همگان شده و کاری کرده که هنر ماساکی یوسا در عین انسجام به سبک شخصی این نابغه ژاپنی، برای عموم نیز قابل درک باشد.
بیشتر بخوانید:
- با پانزده انیمه برتر سال ۱۳۹۸ آشنا شوید
- نقد انیمه Okkos Inn – سالهای تلخ دور از والدین
- نقد انیمه Angel’s Egg – پرندهای که هرگز بازنگشت
- بررسی انیمه Mirai - من هم وجود دارم
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.