۱۰ خط داستانی سریال Better Call Saul که رها شدند
همانطور که در جریان هستید، سریال Better Call Saul، پیشدرآمد سریال محبوب Breaking Bad بعد از پخش فصل ششم به اتمام خواهد رسید. سریال Better Call Saul که یکی از پرطرفدارترین سریالهای چند سال اخیر ...
همانطور که در جریان هستید، سریال Better Call Saul، پیشدرآمد سریال محبوب Breaking Bad بعد از پخش فصل ششم به اتمام خواهد رسید.
سریال Better Call Saul که یکی از پرطرفدارترین سریالهای چند سال اخیر به شمار میرود، نخستین بار در تاریخ ۸ فوریه ۲۰۱۵ از شبکه AMC آمریکا به نمایش درآمد. این مجموعه توسط وینس گیلیگان و پیتر گولد، خالقان سریال Breaking Bad ساخته شده که شخصیت اصلی آن سال گودمن (جیمز مکگیل) همان وکیل تبهکار سریال Breaking Bad است که در آن به والتر کمک میکرد.
داستان این مجموعه مربوط به سال ۲۰۰۲ و متمرکز بر زندگی این وکیل و شش سال پیش از ملاقات او با والتر وایت در Breaking Bad است. البته قسمتهایی از آینده (ماجراهایی که برای وی بعد از اتمام رابطهاش با والتر وایت در Breaking Bad اتفاق افتاد) نیز به نمایش در میآید. همچنین داستان این مجموعه نیز در شهر آلبوکرکی در ایالت نیومکزیکوی آمریکا اتفاق میافتد.
تاکنون پنج فصل ۱۰ قسمتی از این مجموعه به روی آنتن رفته است و گفته شده که فصل ششم و پایانی سریال قرار است در ۱۳ قسمت تولید شود و از این حیث طولانیترین فصل آن را رقم میزند. پس از ساخت شش فصل از این مجموعه، خطوط داستانی فراوانی وجود دارد که بخاطر تعدد اتفاقات و درگیریهای میان شخصیتها، کنار گذاشته شده است.
بنابراین با توجه به اینکه به پایان سریال نزدیک میشویم، این انتظار میرود که نویسندگان فوقالعاده سریال Better Call Saul راهی برای گنجاندن این داستانهای نصفه نیمه پیدا کرده و شاید آن را به آینده سریال Breaking Bad مربوط سازند. در ادامه مقاله به این داستانها نگاه خواهیم انداخت.
مقاله پیش رو حاوی اسپویل خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
- نقد فصل پنجم سریال Better Call Saul – شاهکاری تکرار نشدنی
- مصاحبهای با تونی دالتون، ستاره سریال Better Call Saul
- ویجی لاگ: چرا باید بریکینگ بد را قبل از Better Call Saul ببینیم؟
- چرا باید Better Call Saul را بعد از تماشای برکینگ بد ببینیم؟
۱۰. فلش فوروارد
هر فصل از این سریال نگاه کوتاهی به زندگی جیمز (ساول گودمن) پس از اتفاقات Breaking Bad دارد. بعد از کار کردن در یکی از فروشگاههای شیرینی فروشی، مسیر زندگی او در مدت زمانی کوتاهی تغییر یافت و از یک وکیل بسیار موفق و با نفوذ به یک مدیر کارآمد تبدیل شد.
این فلش فورواردها در بخشهای کمی از سریال وجود دارند که در طول داستان یک فصل به یکباره فراموش شده و رها میشوند. اگرچه این موضوع، نقطه ضعف یک سریال محسوب نمیشود، اما مخاطبان میخواهند بدانند سرنوشت این داستانها چه میشود و با وجود آنها، سریال در نهایت چگونه به پایان میرسد.
۹. تحقیقات گومز و هنک
گومز و هنک که بیشتر بخاطر نقش معروفشان به عنوان مامور مبارزه با مواد مخدر در سریال Breaking Bad شناخته میشوند، در این سریال نیز برای یک پرونده مربوط به مواد مخدر حضور کوتاهی دارند.
شخصیت کریزی ۸ را پس از دستگیری برای تحقیقات و بازجویی نزد گومز و هنک میبرند که البته آنها نقش زیادی در این تحقیقات نداشته و پی آن را نمیگیرند. اینطور به نظر میرسد که حضور این دو شخصیت بیشتر برای تهدید کردن و ترساندن ناچو، تشکیلات او و در نهایت کشف خلافکارهای بیشتر و بزرگتر بوده است.
بنابراین حضور آنها کمتر از چیزی بود که بتواند یک خط داستانی بسیار قوی را ایجاد کرده و توجه هوادران را به آن جذب کند.
۸. مسمومیت هکتور
یکی از مهمترین حفرههای داستانی چند فصل اخیر انتقامجویی ناچو از هکتور بوده. یکی از افراد ناچو بود که باعث مسمومیت هکتور شد و او را به وضعیت کنونیاش در سریال انداخت. اما هیچ پیامدی برای این اتفاق وجود نداشت و در آخر به نتیجه مشخصی نیز نرسید.
در هر حال، این اتفاقی است که نمیتوان به راحتی از آن عبور کرد و باید منتظر باشیم و ببینیم که آیا در فصل آخر به آن پرداخته میشود یا خیر.
۷. پیامد ناگوار مرگ زیگلر
از لحاظ جنبههای عاطفی سریال، مرگ زیگلر(معمار سابقی که گاس استخدام کرده بود) مایک را بسیار متاثر کرد، اگرچه از طرف خانواده و دیگر آشنایانش، این پیامد آنقدرها هم قابل لمس نبود.
در فصلهای پیشین، سریال اشاره بسیار کوچکی به خانواده زیگلر داشت که آن هم در سایه تمرکز داستان بر احساسات مایک اتفاق افتاد. از همسر زیگلر سوالاتی معمول پرسیده شد که داستان را خیلی تحت تاثیر قرار نمیداد، درصورتی که اگر سریال دوباره به این موضوع برگردد، با وجود مشکلاتی که برای گاس به وجود میآید، تب و تاب داستان به اوج خود خواهد رسید.
۶. داستانهای جیمی
طرفداران این فیلم به یاد دارند که سال گودمن همیشه داستانهایی نظیر 'Slippin' Jimmy را در طول سریال تعریف میکرد. این داستانها در حقیقت سمبلی هستند از کسی که جیمی میخواست روزی به آن تبدیل شود.
اگرچه این بخش سریال نیز به دلیل کثرت خطوط داستانی به طور کلی فراموش شد و دیگر هیچوقت از آن صبحتی به میان نیامد. این اتفاق به خصوص در فصل اول بسیار به چشم میآمد و با توجه به زندگی گذشته جیمی، میتوانستیم شاهد صحنههای هیجانانگیزی از محبوبترین شخصیت سریال باشیم.
۵. نقشهای گیل
گیل یکی از شخصیتهای مهم سریال Breaking Bad بود که در نهایت با آن وضع هولناک توسط جسی پینکمن کشته شد. این شخصیت دوره نسبتا کوتاهی در Breaking Bad به عنوان دستیار والتر وایت در ساختن مواد مخدر به او کمک میکرد و در مجموعه Better Call Saul نیز حضور نسبتا کوتاهی داشت.
او به عنوان یکی از کارمندان گاس وارد داستان میشود و با جدیدترین فرمولها برای آنها متآمفتامین درست میکند. در این سریال بیشتر به منشأ مواد فروخته شده و مسائل مربوط به شخص گیل و تجارتش پرداخته شده است. اما بازهم خیلی زود پرونده این شخصیت بسته شد و دیگر هیچوقت او را در سریال ندیدیم.
۴. دفتر سال
سال گودمن سعی کرده دفتری را که همیشه آرزویش را داشت، بدست آورد. محل کاری که در نهایت نصیب سال شد، همانی بود که در سریال Breaking Bad با آن آشنا شده بودیم.
به نظر میرسید که این مکان ثابت برای هر دو سریال باشد،اما در آخرین اپیزودها میبینیم که سال از طریق یک منبع مالی ناشناخته آنجا را میخرد. بنابراین سال اکنون دیگر وقتی ندارد که درگیر فکر کردن به دفتر رویاییاش باشد و آن را به زمان دیگری موکول کرده است.
۳. ساختمان امپراطوری گاس
به لطف موقعیتی که زیگلر با گاس داشت و همچنین بالاگرفتن درگیریهای میان او و هکتر، قدرت نمایی گاس به میزان چشمگیری کاهش یافت و در نهایت متوقف شد.
داستانهای زیادی گواه این حقیقت هستند، اما از آنجایی که بسیاری از آنها در جایی از سریال رها شدند، به سختی میتوان فهمید که گاس چگونه در سریال Breaking Bad به آن قدرت و جایگاه رسیده بود.
بیشترین مشارکت گاس در داستان به علت ارتباط او با مایک و عدم تمایل وی برای ادامه کار به عنوان رئیس در این تجارت بود. به هر حال، شاید سریال بار دیگر در موقعیتی به این خط داستانی برگردد و چگونگی تبدیل شدن گاس به یکی از با نفوذترین افراد را به تصویر بکشد.
۲. حکومت وحشت توکو سالامانکا
توکو سالامانکا یکی از شخصیتهای برجسته فصلهای ابتدایی سریال Better Call Saul و همچنین Breaking Bad است که فرمانروایی او خیلی زود در سریالها به پایان رسید، چراکه به زندان افتاد و هکتور، لالو و ناچو به جای او آمدند و این وظیفه را برعهده گرفتند.
بنابراین با غیبت او، داستانهای مربوط به پروندههای جرم و جنایت همگی به خلافکارهای دیگری سپرده شد.
۱. انتقام چاک
با وجود اینکه چاک اهمیت زیادی به برادرش [سال] میداد، اما وصله ناجوری از طرف او محسوب میشد و عجیب است که پس از مرگ چاک، سریال زیاد به آن نپرداخت.
چاک شخصیت باهوشی بود که همیشه کارهایش را طبق برنامهریزی پیش میبرد، بنابراین کمی غیرقابل باور است که برای خراب کردن حرفه برادرش و زمین زدن او هیچ مدرکی بجا نگذاشته باشد.
نقش او پس از مرگش در سریال، با وجود اینکه یکی از ویلنهای اصلی به شمار میرفت، به کلی فراموش شد و تنها یک نامه از خودش برای سال باقی گذاشت.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
دوست عزیز اگر یک سریال باشه که واقعا همه ثانیه هاش بجا هست برکینگ بد هست =|
با اینکه بتر کال سال خیلی خوبه و در بعضی جاها از خود سریال اصلی ( برکینگ بد ) بهتره ولی اگر برکینگ بدی نبود بتر کال سالی هم نبود
اگر برکینگ بدی نبود که شخصیت سال رو معرفی کنه الان ما بتر کال سال رو نداشتیم =|
اتفاقا اون قسمت مگس نشون داد که والترویت دیگه دیونه شده و افراطی عمل میکنه از بعد اون قسمت دیگه والترویت سابق نبود
کلا برکینگ بد ثانیه به ثانیه اش عالی بود و ارزش چندبار دیدن هم داره امتیازش واقعا ۱۰ تمام هست
اون قسمت یه bottle episode بود این اصطلاح واسه قسمت هایی که تک لوکیشنی اند و واسه ذخیره بودجه است چون هزینه ها بالا رفته بود اون قسمت رو اون جوری ساختن و واسه یه قسمت نمی تونی کل سریال رو قضاوت کنی خیلی از سریال های دیگه ام وقتی بودجه کم میارند همین کار رو میکنند