ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نگاهی به قسمت سوم سریال خاتون – شیوع ویروس سرخ

قسمت سوم سریال خاتون با آرام‌کردن روایت داستان تلاش می‌کند تا مسیرهای جدیدی برای ادامه ماجرا بگشاید و به همین دلیل به اندازه اپیزود پیشین طوفانی نیست. با این حال قسمت جدید سریال خاتون با ...

امیرمحمد سلیمانی
نوشته شده توسط امیرمحمد سلیمانی | ۲ شهریور ۱۴۰۰ | ۱۳:۰۰

قسمت سوم سریال خاتون با آرام‌کردن روایت داستان تلاش می‌کند تا مسیرهای جدیدی برای ادامه ماجرا بگشاید و به همین دلیل به اندازه اپیزود پیشین طوفانی نیست. با این حال قسمت جدید سریال خاتون با پرداختن به شخصیت‌های فرعی، فرصتی به داستان می‌دهد تا روایت‌های جانبی‌اش را جدی بگیرد. با ویجیاتو برای بررسی قسمت سوم سریال خاتون همراه باشید.

سریال‌های شبکه نمایش خانگی در مقایسه با سریال‌هایی که توسط صدا و سیما ساخته می‌شوند، محدودیت‌های کم‌تری را تحمل می‌کنند. متاسفانه اما این آزادی‌عمل بیشتر هم باعث نشده تا مخاطب ایرانی که در سال‌های اخیر فرصت تماشای عناوین جذاب‌تری را داشته باشد با انبوهی از عناوین ارزشمند مواجه شود. از آن‌جایی که سرمایه‌‌‌گذاری در سریال‌های شبکه نمایش خانگی توسط نهادهایی مانند صدا و سیما [که به منابع بی‌پایانی از ثروت‌های دلاری متصل هستند] انجام نمی‌شود، سرمایه‌گذاران شبکه نمایش خانگی برای جذب مخاطب تنها روی فیلم‌نامه‌های عامه‌پسند سرمایه‌گذاری می‌کنند.

نتیجه این سرمایه‌گذاری‌ها امروز قابل بررسی است؛ سریال‌هایی در ظاهر عاشقانه با فیلم‌نامه‌هایی سرشار از باگ‌های بزرگ و کوچک که تنها به دلیل استفاده از بازیگرهای شناخته‌شده و محبوب مورد توجه قرار می‌گیرند. بیشتر سریال‌های شبکه نمایش خانگی در ایران عناوینی هستند که در بهترین حالت باید ویدیوهای جذاب و طولانی اینستاگرامی نامیده شوند. آثاری که تنها برای قشر نوجوان و جوان جامعه [که به شکل عامه‌پسندانه‌ای از تماشای عناوین دیدنی فراری هستند] جذاب به نظر می‌رسد و روایت‌های عاشقانه‌شان هم چنگی به دل نمی‌زند.

نمونه‌های این سریال‌های ناامیدکننده به حدی زیاد بوده که وقتی سریال‌هایی مانند سریال قورباغه یا سریال خاتون از راه می‌رسند، تماشاگر ایرانی از کیفیت خیره‌کننده آن‌ها به وجد می‌آید. سریال خاتون بدون هیچ تردیدی یکی از خوش‌ساخت‌ترین سریال‌های تاریخ شبکه نمایش خانگی در ایران است. به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری نماوا روی این سریال دستاورد ارزشمندی برای این سرویس استریم به همراه داشته باشد. در حالی که سریال‌های فیلیمو [به عنوان جدی‌ترین رقیب نماوا] هنوز هم به شکل واضحی پایین‌تر از پخش‌کننده سریال خاتون قرار می‌گیرند.

سریال خاتون را از ویجیاتو دنبال کنید:

خاتون سریالی خوش‌ساخت است که تعدادی از بهترین بازیگران ایران را میزبانی می‌کند. عنوانی که موسیقی متنش توسط کیهان کلهر تنظیم شده و نواخته‌شدن آن هم به نوازندگانی در ایتالیا واگذار شده است. با این حال کارگردانی این سریال به شکل واضحی از همه بخش‌های آن عقب‌تر قرار دارد.

جای خالی تعلیق

قسمت سوم سریال خاتون در مقایسه با دو اپیزود قبلی تعلیق‌های بیشتری برای تماشاگر آماده کرده است. در حالی که دو اپیزود ابتدایی آن‌قدر درگیر پیش‌بردن داستان بودند که فراموش می‌کردند فرصتی به تماشاگر دهند تا نفسی تازه کند، سومین اپیزود سریال تینا پاکروان جای خالی تعلیق را تکمیل می‌کند. خرده‌داستان‌هایی که در قسمت سوم سریال خاتون روایت می‌شوند، مانند تکه‌های پازلی هستند که کاملا مرتب نشده‌اند. به همین دلیل تماشاگر هیجان بیشتری برای پی‌بردن به انتهای این خرده‌داستان‌ها پیدا می‌کند.

در حالی که اولین اپیزود سریال روی معرفی شخصیت‌ها تمرکز کرده بود و اپیزود دوم هم وظیفه روایت اشغال شمال ایران توسط روس‌ها را برعهده داشت، قسمت سوم سریال خاتون مسیر فیلم‌نامه را شخصی‌تر می‌کند و دوباره به روایتی عاشقانه در بستر درامی تاریخی نزدیک می‌شود. این قسمت دقیقا همان دستاوردی را به نمایش می‌گذارد که انتظار می‌رفت سریال پس از اشغال ایران توسط شوروی به سراغ آن رفته و جزییاتش را تحلیل کند؛ سرنوشت شخصیت‌های داستان در جریان حضور روس‌ها به چه شکلی ادامه پیدا می‌کند؟

سریال به خوبی نشان می‌دهد که خاتون [با هنرنمایی نگار جواهریان] حالا نگران وضعیت آینده ایران و خانواده‌اش شده چراکه همسرش یعنی شیرزاد ملک [با نقش‌آفرینی اشکان خطیبی] در ابتدای قسمت سوم سریال توسط رجب‌اف دستگیر می‌شود. کمیسر رجب‌اف [با هنرنمایی بابک حمیدیان در پس گریمی جذاب] یک ایرانی کمونیست است که ظاهرا علاقه خاصی به ماجراجویی‌های چپ‌گرایانه سیاسی دارد. او که مدتی با جنگلی‌ها همکاری می‌کرده حالا زیر سایه پرچم سرخ داس و چکس جان‌فشانی می‌کند.

یک نقش‌آفرینی تحسین‌برانگیز

از سوی دیگر، نوبت به نقطه اوج یکی از بهترین هنرنمایی‌های سریال می‌رسد. بهناز جعفری [با هنرنمایی در نقش رعنا] به خوبی ثابت می‌کند که چرا هر زمانی که پروژه‌ای سینمایی یا تلویزیونی درباره اقلیم گیلان در دستور ساخت قرار می‌گیرد به عنوان یکی از نخستین نام‌ها توسط کارگردان‌ها فراخوانده می‌شود. هنرنمایی تحسین‌برانگیز او به حدی احساسی، دقیق و سرشار از جزییات است که تماشاگر را به معنای واقعی کلمه تحت تاثیر قرار می‌دهد. اگرچه کارگردانی سریال به طور کلی پایین‌تر از موسیقی متن، فضاسازی، گریم و طراحی لباس قرار گرفته اما حتی این کارگردانی هم تحت تاثیر هنرنمایی خیره‌کننده بهناز جعفری قرار می‌گیرد و اندکی نرم‌تر می‌شود.

بزرگ‌ترین ایراد سریال خاتون را باید ضعف آن در کادربندی تصاویر دانست. وقتی شیرزاد ملک در یکی از سکانس‌های قسمت سوم سریال به سمت یکی از سربازان ارتش حمله‌ور می‌شود تا اطلاعاتی درباره عامل نرسیدن مهمات به نیروهای ایران به دست آورد، تماشاگر احساس می‌کند که دوربین باید نمای نزدیک‌تری از درگیری‌های او با سرباز وظیفه را هدف قرار دهد اما ضبط تصاویر از بیرون کامیون دنبال می‌شود. واقعیت آن است که این ضعف در کادربندی در فضاهای بسته بیشتر به چشم می‌آید. برای مثال، صحنه‌هایی که در آن خاتون و رعنا متوجه مرگ برادر ناتنی شیرزاد می‌شوند، تاثیرگذاری لازم را برای تماشاگر به همراه دارد.

اگرچه سریال خاتون تلاش می‌کند تا صحنه‌های اضافه‌ای برای تماشاگر نداشته باشد اما عجله آن برای روایت بی‌وقفه داستان گاهی گیج‌کننده به نظر می‌رسد. گاهی تغییر صحنه‌ به صحنه فیلم‌نامه سریع انجام می‌شود و رفت و آمد شخصیت‌ها هم عمق و قنای لازم را در فیلم‌‌نامه پیدا می‌کند. با این حال در روزگاری که سریال‌های شبکه نمایش خانگی با سکانس‌های طولانی و پرکشش خسته‌کننده در نهایت با پایانی نامشخص همراه می‌شوند، نمی‌توان به عجله سریال خاتون خرده‌ای گرفت.

بیماران مارکسیستی

سریال خاتون در توصیف وضعیت ایرانی که در ابتدای جنگ جهانی دوم گرفتار شده بود، سنگ تمام می‌گذارد. اگرچه سریال‌ بودجه لازم برای گسترده‌کردن این توصیف را نداشته اما آن‌چه در توانش بوده را به بهترین شکل ممکن به نمایش می‌گذارد. فیلم‌نامه به خوبی نشان می‌دهد که جامعه ایران در آستانه حمله اتحاد جماهیر شوروی به خاک‌های کشور دچار چنددستگی تاریخی شده است؛ گروهی تصور می‌کنند انقلاب خلق می‌تواند دیکتاتوری شاهنشاهی را به پایان برساند، گروهی باور دارند که از راه‌رسیدن کمونیست‌ها می‌تواند اندک آزادی‌های فردی ایرانیان را تحت تاثیر قرار دهد و اکثریتی هم وجود دارند که به لطف مشکلات روزمره کشورشان تنها با مشکلات اقتصادی، قحطی و بیماری مواجه هستند.

سریال نماینده‌های لازم برای روایت زندگی هر کدام از سه قشر جامعه ایران در آن روزها را به فیلم‌نامه دعوت کرده و داستان‌های آن‌ها را مانند مکعب روبیکی که به هم ریخته در کنار یکدیگر قرار می‌دهد تا تصویری دقیق‌تر از وضعیت ایران در ابتدای دهه ۱۳۲۰ ارائه دهد. دقیقا به همین دلیل است که تماشای سریال خاتون این روزها برای مردم ایران ضروری به نظر می‌رسد. چراکه این سریال با ترکیب شخصیت‌های تاریخی و داستانی موفق شده تا تصویری دقیق و ارزشمند از وضعیت جامعه ایران در سال‌های جنگ جهانی دوم ارائه دهد.

روایت صادقانه، تاثیرگذار و پرسش‌برانگیز اما بدون جهت‌گیری سریالی که غیرممکن بود توسط سازمان صدا و سیما ساخته شود، قضاوت درباره تاریخ معاصر ایران را به مخاطب می‌سپارد. ایران، سرزمین ما، در صد سال گذشته به دلیل نفوذ سهم‌ناک تفکرات چپ‌گرایانه همواره با ضربه‌هایی غیرقابل جبران مواجه شده است. اگر نخستین سریال تینا پاکروان موفق شود تا تصویری واقعی از ضربه آکنده به نفرت چپ‌گرایان به تاریخ، فرهنگ و هویت ایران و ایرانی ارائه دهد، سریال خاتون را باید در کنار تاثیرگذارترین، آموزنده‌ترین و بهترین سریال‌های درام تاریخی ایرانی قرار داد. موفقیتی که با توجه به مسیر فعلی فیلم‌نامه، چندان هم دور از دسترس به نظر نمی‌رسد.

نقد جدیدترین سریال‌های تلویزیونی را در ویجیاتو بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • asal
    asal | ۴ شهریور ۱۴۰۰

    .من دیدم واقعا دلم برای ایران سوخت الان خانواده من و خود من و فامیل ها هیچ کدوم نمیدونستن ایران تو جنگ جهانی دو بوده و چقدر بدبختی کشیده واقعا خیلی واقعی در اوردن حتی قسمت دو نامه میریزن سر مردم واقعیه برید تو سایت ها بخونید متوجه میشید چقد واقعی ساختن

  • asal
    asal | ۲ شهریور ۱۴۰۰

    بابای رفتیم ببینیممممم

مطالب پیشنهادی