۶ داستان تأثیرگذار مرد عنکبوتی در هر دهه از ۶۰ سال گذشته
در طول ۶۰ سال گذشته، مرد عنکبوتی درگیر ماجراهای بسیار زیادی شده است. پیتر پارکر در طول این مدت با استفاده از قدرتهای عنکبوتی خود، اخلاقیات فاسد نشدنیاش، هوش سرشار و شوخ طبعی همیشگی خودش ...
در طول ۶۰ سال گذشته، مرد عنکبوتی درگیر ماجراهای بسیار زیادی شده است. پیتر پارکر در طول این مدت با استفاده از قدرتهای عنکبوتی خود، اخلاقیات فاسد نشدنیاش، هوش سرشار و شوخ طبعی همیشگی خودش با چالشهای شگفت انگیزی رو به رو شده و در نبردهای زیادی درگیر بوده است تا خود را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگ عام معرفی کند.
در این نوشتار نگاهی به گذشته پر پیچ و خم تارتن انتشارات مارول میاندازیم و به سراغ خاطرهانگیزترین، مهمترین و تأثیرگذارترین داستانها و ماجراهای مرد عنکبوتی در هر دهه از ۶۰ سال حضور او در دنیای کمیک میرویم.
دهه ۶۰: اگر این سرنوشت من است
حتی با گذشت دههها، داستانهای اولیه استن لی و استیو دیتکو از مرد عنکبوتی هنوز هم به عنوان ماجراهای مهم و تأثیرگذار این شخصیت به شمار میروند. در شمارههای ۳۱ تا ۳۳ کمیک The Amazing Spider-Man، پدیدآورندگان اسپایدی یکی از پیروزیهای مهم پیتر پارکر را به تصویر کشیدند.
پس از ورود پیتر به کالج و ملاقات با هری آزبورن و گوئن استیسی برای نخستین بار، زن عمو می به خاطر انتقال خون رادیواکتیوی مریض شد. در همین حال نیز دکتر اختاپوس توانست کمی ISO-36 را برباید؛ یک سرم کمیاب که میتوانست زندگی زن عمو می را نجات دهد. پس از پیدا کردن داک آک، مرد عنکبوتی زیر چند تُن از دستگاههای فلزی در اتاقی که پر از آب میشد گیر افتاد. با این حال، عزم پایدارش در نجات جان می به او قدرتی را داد تا خودش را رها سازد و بتواند اوضاع را راست و ریست کند.
با جست و جوی پیتر به دنبال انگیزهای در اعماق خود برای پیروزی بر شرایط غیرقابل تصور؛ این سکانس و داستان به زیبایی ذات شخصیت اسپایدرمن را به نمایش میگذارند. در اوج دوران فعالیت خود، دیتکو و لی استادانه تنش و تعلیق را از همان بخشهای نخستین داستان پدید میآورند. در نقطه اوج داستان، پنلهای تنگ استیو دیتکو و روایت و دیالوگ دراماتیک استن لی باعث به وجود آمدن یک تصویر دینامیک و خاطرهانگیز از مرد عنکبوتیای میشود که خودش را آزاد میکند.
حتی امروزه نیز از این ماجرا به عنوان یکی از پیروزیهای اسپایدرمن یاد میشود که به سختی به دست آمد. هنوز هم پژواک این لحظه تعیین کننده برای مرد عنکبوتی بعد از چندین دهه قابل لمس است.
دهه ۷۰: شبی که گوئن استیسی مُرد
یک روز در سال ۱۹۷۳، پیتر دچار یک ناراحتی شد که در نهایت یک تراژدی وحشتناک را در شمارههای ۱۲۱ و ۱۲۲ کمیک The Amazing Spider-Man رقم زد. در پایان این کمیکهای کلاسیک که توسط گری کانوی، گیل کین، جان رومیتا و تونی مارتلارو پدید آمده بودند، هم معشوقه اسپایدرمن، گوئن استیسی، و هم دشمن خونیاش، گرین گابلینِ نورمن آزبورن، از بین رفتند.
پیش از این روایت سرنوشتساز، آزبورن توانسته بود هویت حقیقی مرد عنکبوتی را پیدا کند ولی به دلیل یک فراموشی آن را از یاد برده بود. وقتی این خاطرات بازگشتند، نورمن لباس گرین گابلین خود را به تن کرد و گوئن را ربود. پس از یک نبرد شدید با آزبورن روی پل جرج واشتنگن، اسپایدرمن نتوانست جلوی سقوط منجر به مرگ گوئن استیسی را بگیرد؛ در واقع تار بد موقع او ظاهراً در هنگام سقوط باعث شکسته شدن گردن معشوقهاش بود.
پس از سوگواری برای عشق از دست رفتهاش، مرد عنکبوتی خشمگین، آزبورن را پیدا و بیرحمانه به او حمله کرد. هر چند اسپایدی متوجه وضعیتش شد ولی خود گرین گابلین به اشتباه با گابلین گلایدر، خودش را هدف قرار داد و در برابر مرد عنکبوتی شگفت زده شده کشته شد.
مثل عمو بن، مرگ گوئن استیسی نیز به عنوان یکی از شکستهای سنگین پیتر پارکر به شمار میرود. وقتی این کمیکها منتشر شدند، کشته شدن دور از انتظار یک شخصیت مکمل مهم مثل گوئن استیسی غیرقابل تصور بود. این روایت شوک برانگیز حتی این روزها نیز طنین انداز محسوب میشود. با وجود مرگ آزبورن ولی کشته شدن گوئن باعث شد تا گرین گابلین به عنوان دشمن خونی ابدی مرد عنکبوتی به شمار رود.
هر چند این روزها ماجراهای گوست اسپایدر زمین ۶۵ روح گوئن را زنده نگه میدارد ولی مرگ همیشگی این شخصیت مکمل در دنیای اصلی مارول سایهای روی تمام ماجراهای آتی اسپایدرمن انداخته است.
دهه ۸۰: آخرین شکار کریون
در طی کمیک اولیه Secret Wars، اسپایدرمن یک لباس سیاه به تن کرد که بعدها مشخص شد که سیمبیوت بیگانه است؛ موجودی که بعدها تبدیل به ونوم شد. در داستان Kraven’s Last Hunt سال ۱۹۸۷، یکی از دشمنان کلاسیک مرد عنکبوتی نسخهای پارچهای از لباس سیاه اسپایدی را در روایتی از عقده روحی و شکنجه روانشناسانه به تن کرد.
با شروع در شماره ۳۱ کمیک Web of Spider-Man (جی. ام. دمتیس، مایک زک و باب مکلئود)، این حماسه شش قسمتی نشان داد که کریون شکارچی به دنبال انتقام گرفتن از شکستهای گذشتهاش از طریق یک حمله شدید به اسپایدرمن است. او به مرد عنکبوتی شلیک کرد، زنده دفنش کرد و هویتش را تصاحب کرد. پس از دو هفته در زیر خاک بودن، پیتر پارکر جنگید تا از قبر خود بیرون بیاید و در برابر کریون قرار بگیرد؛ کسی که در نهایت جان خودش را گرفت.
در طی دهه ۸۰، داستانهایی مثل Born Again فرانک میلر و دیوید ماتزوکلی در کمیک Daredevil، از کمیکهای ابرقهرمانی استفاده کردند تا تمهای تیرهتر و بالغتری را به نمایش بکشند. داستان Kraven’s Last Hunt اثبات کرد که مرد عنکبوتی میتواند به خوبی در این نوع روایتگری جدیتر جا بیفتد و یک روایت وهمانگیز و توهمزا را که شامل برخی از دینامیکترین لحظات تاریخ اسپایدی میشود را به نمایش بگذارد.
هر چند کریون شکارچی از دهه ۶۰ میلادی باعث عذاب مرد عنکبوتی بوده است ولی روایت Kraven’s Last Hunt او را به عنوان یکی از بزرگترین تهدیدهای تارتن معرفی میکند و زمینه را برای حضورهای مجددش در ماجراهای اسپایدرمن میچیند.
دهه ۹۰: حماسه کلون
در شماره ۱۴۹ کمیک The Amazing Spider-Man، یک دانشمند دیوانه به نام جکل (Jackal) پس از مرگ ظاهریاش در اولین تقابل خود با اسپایدرمن یک کلون از پیتر پارکر به وجود آورد. این ماجرای بیضرر پایهگذار The Clone Saga شد؛ یک حماسه که دنیای مرد عنکبوتی را از اواسط سال ۱۹۹۴ تا انتهای سال ۱۹۹۶ فراگرفت. وقتی زن عمو میِ بیمار در بیمارستان بستری بود، کلون پیتر بازگشت و خودش را در شماره ۱۱۷ کمیک Web of Spider-Man (تری کاوانا، استیو باتلر و رندی امبرلین) به عنوان بن ریلی معرفی کرد.
هنگامی که بن به عنوان اسکارلت اسپایدر قهرمان شروع به فعالیت کرد، پیتر به این فکر افتاد که آیا خودش واقعاً کلون است؛ آن هم در حالی که سر و کله جکل و کین (Kaine)، یک کلون آدمکش از پیتر، پیدا شده بود. پیتر حتی برای مدت کوتاهی کنار کشید و هویتش را به بن سپرد که برای چندین ماه با هویت مرد عنکبوتی به فعالیت خودش ادامه داد. در نهایت، جایگاه بن به عنوان یک کلون تأیید شد، پیتر دوباره هویت اسپایدرمن را به خود گرفت و تمام این ماجرا به عنوان یک نقشه پیچیده از نورمن آزبورنی که از مرگ بازگشته بود معرفی شد.
هر چند The Clone Saga بیشتر به خاطر روایت طولانی و پیچیدهاش شناخته میشود ولی در این داستان پیتر پارکر در حالی که درگیر برخی از مهمترین نقاط عطف زندگی بزرگسالی بود در برابر بزرگترین شکهای خود قرار گرفت و پیروز شد. درست است که The Clone Saga در نهایت هویت پیتر را دوباره تأیید کرد ولی این داستان اولین ماجراجویی بزرگ حول محور این ایده بود که کس دیگری جز پیتر بتواند نقاب اسپایدی را به چهره بزند؛ چیزی که در سالهای اخیر رایجتر به نظر میرسد.
زیر نظر تعدادی از پدیدآورندگان که روی این روایت و دنبالههای آن کار کردهاند، بن ریلی و حتی کینِ به دنبال رستگاری تبدیل به نسخههای محبوبی از مرد عنکبوتی شدند.
دهه ۰۰: روز کاملاً جدید
در اولین دهه از هزاره جدید میلادی، مرد عنکبوتی متوجه ارتباط فراطبیعی خود با تار زندگی شد، به طور کامل به اونجرز پیوست، در طی Civil War هویتش را به طور عمومی لو داد و حتی ازدواج خود را برای نجات زن عمو می فدا کرد. ولی با شماره ۵۴۶ کمیک The Amazing Spider-Man (دن اسلات، استیو مکنیول و دکستر وینس)، پیتر پارکر فرای تمام این ماجراها گام گذشت تا وارد Brand New Day شود.
این داستان شریانی برای ذات ماجراهای کلاسیک مرد عنکبوتی در نقش یک پیتر پارکر مجردِ در حال تلاش بود که زندگی شخصیاش را با مسئولیتهای قهرمانانه خود هماهنگ میکند. در حالی که Brand New Day به بازگشت هری آزبورنی که خیلی وقت بود از او خبری نبود پرداخت ولی بیشتر روی شخصیتهای تازهای مثل کرایم باسی با نام مستر نگتیو (Mr. Negative)، یک پزشک قانونی به اسم کارلی کوپر (Carlie Cooper)، ویلنی شبیه به گابلین با نام منس (Menace) و یک قهرمان مرموز جدید با هویت جکپات (Jackpot) متمرکز بود.
به لطف Ultimate Spider-Man و دیگر رسانهها، پیتر پارکر دوباره به عنوان یک شخصیت جوان در دهه ۰۰ معرفی شد. Brand New Day توانست پیتر پارکر بنیادی را بازگرداند و به این شخصیت وضعیت قابل درک و رو به جلو و انرژی جوانی که با همتایان جدیدترش هماهنگ بود بدهد.
با نویسندگان و هنرمندانی که به طور مداوم جای خود را به دیگری میدادند، خط داستانی Brand New Day و دورانی که این روایت شروع شد کمک کرد تا سری The Amazing Spider-Man برای سالها با ترکیبی از شخصیتهای تازه، دوستان و دشمنان آشنا و رازهای درگیر کنندهای شکوفا شود و در مرکز دنیای تارتن مارول قرار بگیرد.
دهه ۱۰: اسپایدر ورس
با این که پیتر پارکر همیشه اسپایدرمن اصلی باقی خواهند ماند ولی او تنها قهرمان عنکبوتی مولتیورس نیست. در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، رویداد Spider-Verse باعث شد تا تقریباً تمام نسخههای متفاوت از قهرمانان عنکبوتی دور هم جمع شوند.
پس از Edge of Spider-Verse به عنوان یک داستان پیشزمینه، پیتر پارکر در شماره ۹ کمیک The Amazing Spider-Man (دن اسلات و اولیویه کویپل) با همتایان مولتیورسی خود همتیمی شد. هر چند مورلان (Morlun) و اینهریتورزِ (Inheritors) فراطبیعی او توانستند چندین قهرمان عنکبوتی را بکشند ولی در نهایت پیتر پارکر مبارزان تارتن را همراه هم کرد تا دنیا را نجات دهد.
دههای که در آن دکتر اختاپوس تبدیل به سوپریور اسپایدرمن (Superior Spider-Man) شد و از مایلز مورالز و گوست اسپایدر به عنوان قهرمانان دنیاهای خود پرده برداشته شده بود، رویداد Spider-Verse و دنبالههای آن دوباره روی این ایده تأکید کردند که واقعاً هر کسی میتواند یک قهرمان عنکبوتی باشد.
در ادامه دهه ۱۰ و پس از آن دهه ۲۰، این ایده تبدیل به یک ویژگی مرکزی در روایتهای اسپایدرمن در بین آثار کمیکی، سریالی و فیلمی شد. هر چند که پیتر پارکر به طور سنتی خودش را به چشم یک قهرمان منزوی میبیند ولی Spider-Verse به کند و کاو در شبکه گسترده از قهرمانان شگفت انگیز پرداخت که پیتر به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در مولتیورس الهامبخش آنها بوده است.
در کنار دنبالههایش، Spider-Verse کمک کرد تا نسل جدیدی از قهرمانان عنکبوتی مثل سیلک و مایلز جایگاه جدیدی در دنیای مارول پیدا کنند. در همین حال نیز اهمیت پیتر پارکر به عنوان اسپایدرمن در مرکز تار و شبکه در هم پیچیده مولتیورس پرده برداشته شد.
به مطالعه در مورد مرد عنکبوتی ادامه دهید
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خب معموله دیگه
اول مقاله 3 تا 6 اورده شده
که نشانه شیطان پرستیه
خیلیا مرد عنکبوتی رو شخصیت بدون عمق و سطحیای میدونن چون شوخ طبعیش رو میبینن ولی اگر همین افراد داستان هاش رو بخونن می فهمن این کاراکتر چقدررررر عمق و مفهوم و البته درد در درون خودش داره
پ.ن: ببخشید آقای صفری دستم خورد اشتباهی به جای 5 ستاره به مقاله 1 ستاره دادم