ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

سرگرمی

صندلی داغ ویجیاتو #۶ ؛ رایان زجاجی

سلام به شما رفقای ویجیاتویی. امیدوارم حالتون خوب باشه و حسابی با بازی‌های این هفته که جفتشون هم نمره خوبی دریافت کردن، یعنی میراژ و جدیدترین نسخه از موتور اسپورت خوش‌بگذرونید. مهمون این هفته صندلی ...

محمدرضا نوروزی
نوشته شده توسط محمدرضا نوروزی | ۱۲ مهر ۱۴۰۲ | ۲۲:۳۵

سلام به شما رفقای ویجیاتویی. امیدوارم حالتون خوب باشه و حسابی با بازی‌های این هفته که جفتشون هم نمره خوبی دریافت کردن، یعنی میراژ و جدیدترین نسخه از موتور اسپورت خوش‌بگذرونید.

مهمون این هفته صندلی داغ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین بچه‌های ویجیاتو و البته دبیر بخش اخباره که این هفته روی صندلی نشسته و قراره به سوالاتمون پاسخ بده. این شما و این رایان:

سلام رایان! خوش اومدی به آیتم صندلی داغ ویجیاتو و امیدوارم حالت خوب خوب باشه. میتونی با بچه‌ها یه سلام علیکی داشته باشی و خودتو این بار به صورت کامل معرفی کنی.

درود بر تو و همچنین شما خواننده عزیز! مرسی از دعوتت. من رایان زجاجی هستم، متولد ۱۳۷۷. در حال حاضر دبیر اخبار ویجیاتو هستم، اما از اونجایی که جزو اولین اعضای ویجیاتو بودم تقریبا توی تمام بخش‌های این مجموعه فعالیت کردم. از اخبار بگیر تا مقالات، نقد و بررسی، راهنما و آموزش و ویدیو.

عالی. رفقا همکاری با رایان تو بخش خبر تجربه فوق‌العاده‌ای هست و حسابی تو کارش حرفه‌ایه!

رایان تحصیلاتت چطور بود؟ از رشتت راضی بودی و اصلا درس خوندن رو دوست داشتی؟

من توی دبیرستان رشته ریاضی خوندم و توی دانشگاه هم لیسانس مهندسی کامپیوتر گرفتم. اینکه راضی بودم یا نه رو حقیقتش نمی‌تونم با یه آره و نه ساده جواب بدم. نمی‌تونم بگم که پشیمونم، چون هنوز هم معتقدم بین رشته‌های مرتبط با ریاضی بهترین انتخاب رو برای خودم کردم. ولی اونقدری که انتظار داشتم با این رشته ارتباط نگرفتم. شاید اگه برمی‌گشتم به گذشته، سراغ انسانی می‌رفتم و رشته‌ای مثل روانشناسی می‌خوندم. ولی از کجا معلوم، شاید بعدا با مهندسی کامپیوتر آشتی کنم و بیشتر پیگیرش بشم!

اما درس خوندن. از یادگیری همیشه لذت می‌برم و یکی از بزرگ‌ترین علایقم یادگیری زبان‌های مختلفه. ولی این روزها درس خوندن به شکل سنتی برام نه‌تنها به شدت خسته‌کننده، بلکه اذیت‌کننده هم هست. چیزی که متوجهش شدم اینه که یادگیری یه مهارت به شکل پروژه‌محور، یا در واقع به هر شکلی که آدم رو سریع‌تر وارد فضای واقعی اون مهارت کنه، برام بی‌نهایت جذاب‌تر از اینه که پشت میز بشینم و مطالعه کنم. به همین دلیله که این روزها سختمه که با فضای آکادمیک و دانشگاهی ارتباط برقرار کنم.

درک می‌کنم، منم شدیدا از درس خوندن سنتی بدم میاد (البته تا جایی که اون چیزی که میخونم به هیچ عنوان تو زندگیم تاثیر نذاره، مثلا شیمی) و از طرفی رشته کامپیوتر شدیدا وابسته به استاد و دانشگاه هست و ممکنه اصلا اون چیزی که تو ذهنتون هست رو براتون فراهم نکنه، ولی خب بازم اگه به کامپیوتر علاقه دارید تجربه بسیار بهتری نسبت به باقی رشته‌هایی که هیچ ارتباطی به علاقتون نداره محسوب میشه.

کمی از این فضا خارج شیم؛ رایان، بازی کردن رو از چه سنی شروع کردی؟ آیا والدینت از این که بازی‌ها رو انقدر جدی دنبال می‌کدی نگران نبودن و اگر نگران بودن، چطوری تونستی اعتمادشون رو جلب کنی؟

فکر کنم اولین باری که کنترلر بازی رو دستم گرفتم حدودا پنج سالم بود. داستانش رو یکی دو بار توی مطالب ترین‌های هفتگی تیم ویجیاتو گفتم، اما خلاصه‌اش اینه پسرداییم یه PS1 داشت و وقتی که برای اولین بار Crash Team Racing و Tekken 3 رو بازی کردم، دلم می‌خواست هر روز خونه داییم برم و بشینم پای بازی!

(آخ آخ آخ، پس جرقش اینجا خورد!)

اما والدینم، هممم. راستش نه مامانم و نه بابام هیچکدوم با ویدیو گیم حال نمی‌کردن و جذابیتی توش نمی‌دیدن. نگرانیشون هم در حد نگرانی معمول اکثر مامان باباها بود، که نکنه بچه‌امون معتاد شه و بازیای خشن روی روحیه‌اش تاثیر منفی بذارن و از این حرفا. ولی هیچوقت هم جلوم رو نگرفتن و نخواستن من رو از ویدیو گیم دور کنن. البته توی دوران بچگی برام محدودیت استفاده از کنسول و بازی کردن گذاشته بودن، ولی مشکلی با علاقه عمیقم به ویدیو گیم نداشتن و حتی یکم خوششون هم میومد. از طرفی خودم هم به ندرت توی بازی کردن زیاده‌روی می‌کردم. واسه همین والدینم دلیلی نداشتن که بخوان بیشتر نگران شن.

کاملا منطقی به نظر می‌رسه، بعید میدونم اگه تو بازی کردن زیاده روی نکنیم کسی به کارمون کاری داشته باشه!

اولین کنسولی که داشتی و اولین اثری رو که تجربه کردی یادت میاد؟ در کل، خاطره‌انگیزترین بازی‌هایی که تجربه کردی چیا هستن؟

اولین کنسولی که داشتم PS2 بود. مدل اسلیمش. اولین بازی که تو کل عمر گیمریم تجربه کردم احتمالا CTR بود، اما اولین بازی که برای خودم داشتم و بازی کردم رو یادم نمیاد! چیزایی که به ذهنم می‌رسن تکن 5، برن‌اوت 3، همسایه جهنمی، پلنگ صورتی، جی تی ای سن آندریاس، جی تی ای وایس سیتی و وارکرفت 3 هستن که هر کدوم می‌تونن اولیش باشن.

اما خاطره‌انگیزترین. زیادن! تمام بازی‌هایی که تو این صندلی داغ گفتم به کنار، می‌تونم از مثلا از اسکایریم، فال اوت نیو وگاس، سه‌گانه مس افکت و... هم نام ببرم که، اسپویلر آلرت، جزو بهترین بازی‌های زندگیم هستن. بین بازی‌های چند نفره و کوآپ هم پی‌دی 2، دایینگ لایت و رینبو سیکس سیج همگی برام بسیار پرخاطره هستن.

بازی کرش تیم ریسینگ بهترین بازی های دو نفره پلی استیشن 4

اولین بار چی شد که با ویجیاتو و بچه‌ها آشنا شدی؟

من شاید بیشتر از ده سال باشه که محسن، امین و پدرام رو می‌شناسم، چون من هم توی فروم بازینما فعال بودم و حتی یه دوره‌ای هم با پیوستن به تحریریه باهاشون همکار شدم. اون موقع همه کم سن و سال بودیم، من از همه کمتر!

همیشه هم دورادور و به واسطه یه گروه در ارتباط بودم باهاشون. تا اینکه یه روز پیشنهاد کار تو ویجیاتو رو گرفتم و فوقع ما وقع!

پس با این وجود، با توجه به تجربه‌ای که تو این حوزه داشتی، به نقد بازی‌ها و نمره اعتقاد داری؟ به نظرت متاکریتیک منبع معتبری برای خوب یا بد شمردن یه بازی به شمار می‌ره؟

آخ آخ چه سوال تیزی پرسیدی! بحث واقعا پیچیده‌ای هست و بخوام کامل بهش بپردازم یه مقاله چند هزار کلمه‌ای ازش در میاد. ولی خیلی خلاصه بگم: به بررسی بازی‌ها صد درصد اعتقاد دارم، همینطور نمره یا هر شکل دیگه‌ای که خلاصه نظر منتقد رو به مخاطب برسونه. ولی معتقدم که جایگاه بازی‌ها (و هر هنر دیگه‌ای) در نظر مردم می‌تونه با گذر زمان بالا و پایین بره. یکی از دلایلش هم می‌تونه این باشه که نمرات و نظرات یه بازی هنگام انتشار می‌تونه تحت تاثیر عواملی مثل روابط عمومی و مارکتینگ، هایپ، جو حاکم به دنیا و فضای مجازی و... قرار بگیره. حالا چه به شکل مثبت چه منفی.

اما متاکریتیک. متوجهم که چنین سایت و سیستمی چرا وجود دارن، اما به نظرم این سیستم واقعا پرایراده و شاید مهم‌ترین مشکلش هم این باشه که معیارهای هر سایت و منتقد رو برای نمره‌ای که داده در نظر نمی‌گیره. مثلا از نظر فلان سایت نمره 3 از 5 همچنان نمره خوبی هست، ولی متاکریتیک اون رو به 6 از 10 تبدیل میکنه و از نظر اکثر رسانه‌ها و مردم هم 6 از 10 اصلا نمره خوبی نیست. و خب، از اونجایی که جو دور نقد و بررسی خیلی از بازی‌ها می‌تونه واقعا مسموم باشه، چنین سیستمی هیچ کمکی به ایجاد یه بحث منطقی و سالم نمی‌کنه.

کاملا با حرفات موافقم. نمونش مقاله‌ای که به تازگی کار کردیم و پیشنهاد میکنم حتما یه نگاهی بهش بندازید.

به عنوان خبرنگار، بدترین و بهترین خبری که تاحالا کار کردی چی بوده؟

بهترین خبر که واقعا نمی‌دونم. ولی لحظاتی که اخبار خیلی داغی مثل خرید فلان استودیو توسط فلان شرکت یا لیک شدن جزئیات هیجان‌انگیز از یه بازی مورد انتظار میاد، همیشه نوشتنشون بهم حال می‌ده.

بدترین هم اگه بگم، راستش هر وقت یه شرکتی مثل سونی خیلی بی‌مقدمه می‌کوبه تو صورتت که «داداشیا فردا ساعت ۲:۳۰ نصف شب می‌خوایم رویداد نمایش بذاریم»، با اوقات تلخی خبرشو کار می‌کنم!

این یکی رو با پوست و گوشت و استخون تجربه کردم و میدونم ساعت 1 شب خبر زدن یعنی چی😂. حالا هی بگید شما بازی می‌کنید پول میگیرید😅.

خبری هست که انتظار کار کردنش رو بکشی و دوست داری اتفاق بیفته؟

روزی که تکلیف معامله مایکروسافت و اکتیویژن یک بار برای همیشه مشخص شه و دیگه با اخبارش سر و کله نزنیم رو قطعا جشن می‌گیرم!

واقعا خسته شدیم. اکتیویژن اسپنسر رو بدید بره دیگه؛ یه جماعت خبرنگار دعاگوتون میشن!

میدونم که بازی‌های نقش آفرینی و خصوصا آثار بتسدا از دستت در نمیرن! چرا نقش آفرینی و چرا بتسدا؟

من کلا با بازی‌هایی که اجازه بدن بازیکن خودشو به هر نحوی ابراز کنه حال می‌کنم. حالا این یا می‌تونه بازیی باشه که بذاره بازیکن انتخاب‌های داستانی زیادی انجام بده و تاثیرش رو ببینه، یا می‌تونه تجربه‌ای باشه که به بازیکن شخصی‌سازی زیادی چه تو سبک بازی و چه حتی تو ظاهر شخصیت اصلی بده، یا می‌تونه یه تجربه خیلی سیستماتیک باشه و به بازیکن اجازه بده که با اون سیستم‌ها آزمون و خطا کنه، یا حتی ازشون سوءاستفاده کنه!

بازی‌هایی که نقش‌آفرینی هستن یا حداقل المان‌هایی از این ژانر رو دارن، حداقل یکی از سه تجربه بالا رو ارائه می‌دن و به همین دلیل با این سبک حال می‌کنم. بازی‌های بتسدا هر سه تجربه رو دارن! من هم با اسکایریم بود که فهمیدم چقدر با این چیزها حال می‌کنم و یه جورهایی هویت گیمریم رو با این بازی پیدا کردم. بعد از اون هم بقیه بازی‌های بتسدا رو کشف کردم.

و آقا خلاصه بگم. جوری که به بازی‌های BGS نگاه می‌کنم اینه که احتمالا بازی‌های دیگه‌ای هستن که فلان بخش از گیم پلی رو خیلی بهتر از امثال الدر اسکرولز یا فال اوت انجام بدن، اما فکر نمی‌کنم بازی‌ای وجود داشته باشه مثل آثار بتسدا بتونه این همه المان مختلف گیم پلی رو توی یه پکیج قرار بده و حداقل در حد خوبی انجامشون بده!

از این سبک که بگذریم، می‌تونی یه تاپ فایو از موسیقی، بازی، خواننده، سریال، فیلم و کتاب به بچه‌ها معرفی کنی؟

من کلا سختمه رده‌بندی کنم!

بین بازی‌ها برام آسون‌تره. اسکایریم، فال اوت نیو وگاس، سه‌گانه مس افکت قطعا جزو سه بازی برتر عمرم هستن (بله، به لطف Mass Effect Legendary Edition می‌تونم تقلب کنم!). واسه دوتا گزینه آخر بسته به مودم می‌تونه بین دیسانرد، ویچر 3، رد دد ریدمپشن 2 و جی تی ای 5 باشه. شاید سایبرپانک 2077 و استارفیلد هم بعدا به کاندیداهای این لیست اضافه شن!

بین سریال‌ها، از بس که سریال خوب زیاده خیلی چیزا رو می‌تونم به عنوان تاپ فایو نام ببرم. Bojack Horseman رو بی‌نهایت دوست دارم، The Sopranos و Twin Peaks به عنوان دو سریال انقلابی همچنان تو ذهنم موندن، دنیای Breaking Bad و Better Call Saul رو یکی حساب می‌کنم و خودتون هم می‌دونین که این‌ها چقدر نمادین هستن، و کمتر سریالی رو به اندازه Barry پیگیر تماشا کردم. تازه فکر کن سیتکام‌ها هم موندن. The Office و Friends که دیگه چیزی لازم نیست راجع بهشون بگم، Community هم خیلی دوست داشتم. حالا خودتون پنج‌تا از این سریال‌هایی که گفتم رو انتخاب کنین به عنوان تاپ فایو!

اما راجع به تاپ فایو فیلم. راستش خیلی بهش فکر نکردم پس واقعا از رو بداهه می‌گم. چهار فیلم John Wick الان از نظر من بهترین فیلم‌های اکشن تاریخن و من همه‌اشون رو یکی حساب می‌کنم. دوتا فیلم Blade Runner برام به شدت تاثیرگذار بودن. Children of Men یه جوری مو به تنم سیخ می‌کرد که توی کم‌تر فیلمی دیدم. باانیمیشن‌های Spider-Verse به شدت حال می‌کنم. از فیلم‌های مارتین اسکورسیزی هم زیاد می‌تونم بذارم، ولی الان After Hours رو انتخاب می‌کنم. نمی‌گم بهترین فیلم اسکورسیزیه، ولی بعد گذشت این همه مدت از دیدنش هنوز بهش فکر می‌کنم!

در مورد موسیقی چون من از یه طرف خیلی کژوال آهنگ گوش می‌دم و از یه طرف با هر سبکی می‌تونم حال کنم واقعا نمی‌تونم تاپ فایو بدم. کتاب هم اونقدری نخوندم که بخوام تاپ فایو بدم. فقط مثل خیلی از کتابخون‌ها آثار جرج اورول رو خیلی قبول دارم!

خب به عنوان یک نقش‌آفرین حرفه‌ای، اگر قرار باشه که تو یه دنیای فیکشنال زندگی کنی، کدوم دنیاست و دوست داری چه نقشی رو توش ایفا کنی؟

بستگی داره که قراره شخصیت اصلیش باشم یا یه آدم رندوم. اگه قرار باشه یه شهروند ساده باشم، تقریبا هیچ دنیایی رو دوست ندارم چون همیشه یا داره آخرالزمان می‌شه، یا همه چی داره منفجر می‌شه، آقا خلاصه همیشه یه چوبی میره تو پاچه آدم به لطف دعوای قهرمان‌ها و ویلن‌ها! ولی الان که دارم استارفیلد بازی می‌کنم، جدا دنیایی به نظر می‌رسه که بدم نمیاد توش زندگی کنم.

اما اگه قراره شخصیت اصلیش باشم، جی تی ای دنیای فانی برای زندگی به‌نظر می‌رسه. از همه NPCهایی که از دست کارهای من خسته می‌شن عذر می‌خوام!

قشنگ معلومه می‌خوای NPC‌های بیچاره رو مورد لطف و رحمت خودت قرار بدی😅. اگر یه روزی تو یه جزیره گیر کردی، دوست داری چه شخص، بازی و کتابی رو با خودت ببری؟

آسونه. یا اسکایریم یا فال اوت نیو وگاس به عنوان بازی، یه مجموعه کتاب بزرگ فانتزی یا علمی تخیلی (مثلا کارهای برندن سندرسون) به عنوان کتاب. از بین آدم‌ها هم لطفا مجبورم نکن انتخاب کنم!

میتونی اسم خفن‌ترین کاراکتر فیکشنال (تخیلی) مذکر و مونثت رو برامون بگی و این که آیا کاراکتری هست که واقعا ازش بدت بیاد؟

فرمانده شپرد از مس افکت. هم مذکرش هم مونث!

اگه به نظرت شپرد حساب نیست، پس گروس و لیارا به ترتیب خفن‌ترین شخصیت‌های مذکر و مونثم هستن. و بعله، باز هم از مس افکت کارکتر انتخاب کردم.

شخصیتی که ازش بدم بیاد، هممم. احتمالا جوکر رو بگم چون چند وقتیه که خیلی ازش خسته شدم. از اینکه بتمن و کلا دی‌سی چند وقتی از این شخصیت فاصله بگیرن استقبال می‌کنم!

به نظرت بهترین کنسول بین پلی‌استیشن و ایکس‌باکس کدومه؟ هیچ راهی مثل انتخاب پی‌سی برای فرار از این وضعیت نداری😁.

معلومه که پی‌سی!

واقعا نظر قاطعانه‌ای راجع به هیچ کدومشون ندارم. سخته که انکار کنی پلی استیشن توی نسل گذشته با اختلاف بهتر عمل نکرده و واضحه که ایکس باکس حتی توی این نسل هم راه زیادی داره که بتونه اون اختلاف رو جبران کنه. ولی من دوران اوج گیمریم با ایکس باکس ۳۶۰ شروع شد، پس یکم فاکتور نوستالژی برای پلتفرم ایکس باکس دارم.

خیلی هم عالی، ممنونم که تا اینجا دعوتم رو پذیرفتی و آیا در انتها حرف آخری داری که دوست داشته باشی بزنی؟

فکر کنم به اندازه کافی حرف زدم براتون. ولی از اونجایی که بقیه دوستان اینجا یه پند و اندرزی دادن، پس منم یه چیزی بگم: هر چیزی که فکرش رو می‌کنید یه روز تموم می‌شه و شاید اون پایان خیلی زودتر از چیزی که فکر می‌کردین از راه برسه. پس قدر تک تک ثانیه‌های زندگیتون، و هر شخص و چیزی که توی این ثانیه‌ها کنارتون بوده رو بدونین. حتی اگه آخرش بد تموم شه.

خب دیگه، همین. ممنونم از اینکه تا اینجا همراهمون بودین، و ممنونم از تو محمدرضا بابت این صندلی داغ جذاب!

پند فوق‌العاده مهم و زیبایی بود! خواهش میکنم و لطف کردی که شرکت کردی!

رفقا شما هم اگه سوالی از رایان دارید میتونید تو قسمت کامنتا بپرسید. تا صندلی داغ بعدی، فعلا!

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (8 مورد)
  • Toni Cipriani 2005
    Toni Cipriani 2005 | ۱۳ مهر ۱۴۰۲

    خسته نباشید آقای نوروزی

    در این قسمت از صندلی داغ بالاخره با یک سیتکام‌فن آشنا شدیم. خیلی هم عالی!
    آقای زجاجی به نظرم سراغ سیتکام ساینفلد هم برید ضرر نمی‌کنید.

    • رایان زجاجی
      رایان زجاجی | ۱۳ مهر ۱۴۰۲

      اتفاقا در حال دیدنش هستم. فصل سومشم. واقعا میتونه به سیتکام مورد علاقه‌ام تبدیل شه :))

      • Toni Cipriani 2005
        Toni Cipriani 2005 | ۱۴ مهر ۱۴۰۲

        واقعا مثلث جری و جورج و اون کریمر لعنتی خیلی خنده‌آوره!

  • Wolf-kissed ( در انتظار red dead redemption 3)
    Wolf-kissed ( در انتظار red dead redemption 3) | ۱۳ مهر ۱۴۰۲

    Top 5 series

  • adtvvwjvyxn
    adtvvwjvyxn | ۱۲ مهر ۱۴۰۲

    جمله آخر داغونم کرد ........
    ( جدی میگم )

  • roozb
    roozb | ۱۲ مهر ۱۴۰۲

    خوشم میاد آقای زجاجی تو هر سوالی یه اسکایریم و نیو وگاس میچپونه 😅😂

    • ARSHIA._.
      ARSHIA._. | ۱۳ مهر ۱۴۰۲

      😂

    • رایان زجاجی
      رایان زجاجی | ۱۳ مهر ۱۴۰۲

      بعله 😂😂

مطالب پیشنهادی