![](https://vigiato.net/wp-content/uploads/2025/02/Fafnir_dragon_norse_mythology_roai8_1200x800-910x600.jpg)
اسطورهشناسی اژدها
از جنگ اژدرها تا افسانههای ایرانی
![محمدجواد ترشیزی](https://vigiato.net/wp-content/uploads/avatars/56804/56804-20250122185816-32x32.jpg)
اژدها، این موجود افسانهای و نمادین، همواره در طول تاریخ و در فرهنگهای مختلف، نقشها و معانی گوناگونی داشته است. از نماد شر و نگهبان گنجهای پنهان گرفته تا نمادی از قدرت، اقتدار، باروری و خوششانسی، اژدها همواره موجودی مهم و تأثیرگذار در اساطیر، افسانهها، هنر و باورهای مردم بوده است. در این مقاله، به بررسی جنبههای مختلف نمادگرایی اژدها در فرهنگها و اساطیر گوناگون پرداخته میشود. با اسطورهشناسی اژدها همراه ویجیاتو باشید.
![](https://vigiato.net/wp-content/uploads/2025/02/090222_ThereBeDragons_STK_TStudio-1024x683.jpg)
- 1 اژدها در فرهنگ ایران
- 2 اژدها: نگهبان و نماد شر
- 3 سر اژدهای خوردهشده
- 4 جنبههای منفی و مثبت اژدها
- 5 اژدها در فلسفه هندو
- 6 اژدها، نماد امپراتور
- 7 اژدها و آب
- 8 اژدها و صاعقه
- 9 اژدها در تزیینات
- 10 اژدهای سرخ و سفید
- 11 اژدها و حوت
- 12 تحلیل ک. گ. یونگ از اسطوره اژدها
- 13 اژدها در شعر ر. م. ریلکه
- 14 اژدها، لشکر لوسیفر و فرشتگان خداوند
- 15 جنگ گئورگیوس قدیس و میکائیل قدیس با اژدها
- 16 اژدها در اخترشناسی
- 17 اژدها در کیمیا
- 18 خاندان بروگ پای کاگیوپا
اژدها در فرهنگ ایران
در یسنای نهم، بخش 10 و 11، درباره به دنیا آمدن پهلوان گرشاسپ، و نبردش با اژدهایی میخوانیم که او را اژی شاخدار نامیدهاند:
آنگاه به من پاسخ گفت این هوم پاک، دورانده مرگ: اترط، سود خواستارترین سام سوم بار مرا در میان مردمان خاکی جهان آماده ساخت. این پاداش به او داده شد، این نیکبختی به او رسید که او را دو پسر زاییده شدند، اورواخشیه و گرشاسپ. آن اولی یک داور و قانونآرا، آن دیگری یک زبردست، جوان گیسور گرزور
در بالا، به صفاتی همچون گیسور از کلمه گئس (گیس) و گَذَوَر از کلمه گَذَگرز که معنی گیسو یا گیس دارنده و گرزور یا گرزدارنده است از صفات مخصوص گرشاسپ است.
کسی که زد (کشت) اژی شاخدار را که اسبها فرو میبرد (میبلعید)، مردها فرو میبرد، آن زهرآلود زرد رنگ، از او زهر زردوش به بلندی یک نیزه روان بود که بر او گرشاسپ در (دیگ) آهنین در زمان نیمروز خوراک میپخت و این زیانکار را گرم شد و عرق (خوی) ریخت، ناگهان او از زیر (دیگ) آهنین فراز آمد، آب جوشان را بپرکاند، گرشاسپ مردمنش ترسان به کنار تاخت.
همچنین، در بخشهایی از وندیداد، اشارههایی به این موجود میشود:
نخسین کشور با نزهت که من اهورامزدا آفریدم آریانم ویجو بود و از رود وانوهی دایی تی ( یا وانگوهی دایی تی) مشروب میشود. اهریمن پرمرگ بر ضد آن، مار آبی و زمستان دیو آفریده پدید آورد.
در اینجا، میتوان دید که اهریمن، برای پاسخ به آفریده شدن سرزمینی به نام آریاویج توسط اهورامزدا، اژدهایی آفریده است.
من تو را آگاه میدارم از چنین مخلوقات که باید افزونتر از مار و افعی کشته شوند. افزونتر از گرگهای نعرهزن کشته شوند. افزونتر از گرگ مادینه که به مزرعه میتازد کشته شوند. افزونتر از وزغ با هزار بچههای وی که به آبها میتازند کشته شوند.
![](https://vigiato.net/wp-content/uploads/2025/02/000000000000000000-1024x1024.jpg)
اژدها: نگهبان و نماد شر
اژدها بهعنوان موجودی سختگیر در نگهبانی و نمادی از شر و گرایشهای شیطانی شناخته میشود. در افسانهها، او پاسدار گنجهای پنهان است؛ دشمنی که باید بر آن چیره شد تا به ثروتهای نهفته دست یافت. در فرهنگ غربی، اژدها نگهبان «پشم زرین» و باغ «هسپریدها» محسوب میشود؛ در چین نیز، در داستان «مروارید» از دوره تانگ و حتی در افسانهی زیگفرید، گنجی که اژدها پاسداری میکند، همانا نماد جاودانگی است.
در بسیاری از سنتها، اژدها در نمادپردازی با مار همسان محسوب میشود؛ هر دو به عنوان نشانههایی از گرایشهای شیطانی و نفرت شناخته میشوند. همچنین، تصویر اژدها به صورت اوروبوروس، نمادی از معجزهی دارویی شفابخش است؛ معجزهای که از زهر اژدهایی زهرآگین به دست میآید.
سر اژدهای خوردهشده
سر اژدهای خوردهشده به همراه مارهای نابود شده، بیانگر پیروزی مسیح بر نیروهای شر است. در نقاشیهای معروف میکائیل، فرشتهی مقرب، همراه با گئورگیوس قدیس یا حتی خود مسیح، صحنهای را به تصویر میکشند که در آن اژدها زیر پا لگدمال شده است. هویی ننگ، راهب ذن، نیز اژدها و مار را نماد نفرت و شر دانست؛ بهطوری که فودوی مخوف (آکالا) نیپون، بهعنوان آفتاب تابان، بر اژدها غالب شده و بر جهل و تاریکی پیروز میشود.
جنبههای منفی و مثبت اژدها
نمادگرایی اژدها چندوجهی است. از یک سو، او نماد شر و تاریکی است؛ اما از سوی دیگر، در آثار هنری خاور دور میتوان دو اژدهای روبهروی هم را مشاهده کرد که در هنر قرون وسطی، بهویژه در علوم خفیۀ اروپاییان و مسلمانان، تجلی یافتهاند. رویارویی این دو اژدها، که شبیه به کادوسه است، نماد خنثیسازی تضادهای گوگرد و جیوه در کیمیا محسوب میشود؛ در حالی که اوروبوروس، اژدهایی که دم خود را میجود، به طبیعت پنهان و بسطنیافته اشاره دارد. حتی در فرهنگهای خاور دور، اژدها اشکال مختلفی از حیوانی، آبی، خاکی، زیرخاکی و گاه آسمانی دارد؛ بهطوری که اژدهای آسمانی در نمادپردازی نزدیک به کوئتزال کوآتل (مار پردار آزتکها) دیده میشوند. در ژاپن نیز تمایز میان چهار نوع اژدهای آسمانی – بارانزا، خاکی، آبی و زیرخاکی – مشاهده میشود. در اصل، این تقسیمبندی تنها ابعاد متمایز یک نماد یگانه را بازگو میکند؛ نمادی که نمایانگر اصل فعال و خداگونه، قدرت الهی و جهش معنوی است. اژدها، بهعنوان نماد آسمان، توان حیات و ظهور را به تصویر میکشد؛ او همان آب اولیه و تخم کیهان (تصویر کلمهی خلاق) است؛ همچون ابری که بر سر ما میایستد و امواج بارورکنندهی خود را میریزد.
در فلسفهی ییچینگ، خون اژدها به رنگهای سیاه و زرد توصیف شده که نمایانگر رنگهای اولیه آسمان و زمین است؛ و شش خط این نمودار، هر کدام نشانهی یکی از مراحل ظهور میباشند. از اژدهای پنهان در ته چاله (نماد نیروی ذخیرهشده و ناآشکار) تا اژدهای در حال پرواز که به منبع متحد میشوند، این چندوجهیگری در بسط نماد اژدها مشهود است.
اژدها در فلسفه هندو
بر اساس فلسفه هندو، اژدها با عنصر اصلی – آگنی یا پرجاپتی – همسان است. ذابح اژدها مقام مقدس قربانیکننده را دارد؛ بهگونهای که با آرام کردن قدرت خداوند، همذات میشود. او «سومه» تولید میکند، نوشابهی جاودانگی که به عنوان نذر قربانی تقدیم میشود. در تعلیمات جوآنگدزو آمده که قدرت اژدها در حل و فصل تضادها مرموز است؛ به همین دلیل، کنفوسیوس معتقد بود که شخصیت اژدها در لائو-دزو حضور دارد. از سوی دیگر، اگر اژدها موجد جاودانگی تلقی شود، اژدهای چینی نیز جاودانگی را به ارمغان میآورند؛ به این ترتیب، اژدهای پرنده، مرکب جاودانگان را به سوی آسمان میبرند. هوانگ دی، که از اژدها بهره میبرد تا بر گرایشهای منفی غالب شود، بر پشت یک اژدها به آسمان صعود کرد؛ در واقع، او خود تجسمی از اژدها بود. همانطور که فوهسی، شاه اولیه، از اسب «اژدها هو دو» بهره برد یا به برکت وجود یک اژدها، یوی کبیر توانست با ناکش کردن آب اضافی، جهان را تنظیم کند. اژدها، فرستادهی آسمان، راه (جی دائو) را بر روی او گشود.
اژدها، نماد امپراتور
این قدرت آسمانی خلاق و منظم بهطور طبیعی نماد امپراتور محسوب میشود. جالب است که این نمادگرایی نه تنها در چین، بلکه در میان سلتها و حتی در متون عبری دیده میشود؛ جایی که اژدهای آسمانی به عنوان شاهی بر تخت سخن میگویند. ارتباط اژدها با صاعقه – آتش تفکننده و بارورکننده باران – همزمان بیانگر وظایف شاهانه و ضرباهنگ نظم و سعادت در زندگی است. به همین دلیل، اژدها بهعنوان علامت امپراتور شناخته میشود. همچنین، در زمان قحطی از تصویر او استفاده میشود؛ نقاشی اژدهای بین که همراه با بارش باران، نماد ظهور شاهان مطلقالعنان چینی است. گامهای اژدها، حالت شاهانه سران را تداعی میکند؛ و مروارید اژدها که در گلو جای دارد، آوای بلند و بیچون و چرای سرکردگی را نشان میدهد. حتی مائو نیز اشاره کرده بود که «ما از مروارید اژدها سخن نمیگوییم.»
اژدها و آب
نمادشناسی آب و اژدها از همان اصل خلقت سخن میگوید. اگر اژدها آبزی تلقی شود، بذر چشمههاست؛ و در صورتی که شاه اژدها – همان شاه ناگاها (که در اینجا با مار همسان است) – حضور یابد، باران، صاعقه و ظهور نیروهای آسمانی رخ میدهد. اژدها بهعنوان یکیکنندهی زمین و آب، نماد آب آسمانی و بارورکنندهی زمین است. رقص اژدها، نمایش اژدهایی با رنگهای متناسب در جستجوی بارش نعمت الهی باران است. به همین ترتیب، او نشانه بخت و اقبال و ظهور سلطنت خوشبخت محسوب میشود؛ گاه از دهانش شاخ و برگی بیرون میآید که نماد جوانه زدن است. در یک رسم اندونزیایی در نوروز، جوانانی لباسهایی از اژدهای کاغذی به تن میکنند و در خیابانها میرقصند؛ در حالی که تماشاگران به آنها کاهوی سبز تقدیم میکنند و برای سرگرمی، کاهوها را میبلعند. حتی مستعمرهی اندونزیایی هلند، هر سال این رسم را در خیابانهای آمستردام برگزار میکرد.
![](https://vigiato.net/wp-content/uploads/2025/02/Dreki-Norse-mythology-1024x512-1.jpg)
اژدها و صاعقه
صاعقه که جداییناپذیر از باران است، اژدها را به عنوان تجلی اصل فعال خدایی معرفی میکند. هوانگ دی که خود اژدها بود، بهعنوان فرشتهی موکل صاعقه شناخته میشد. در کامبوج، اژدهای آبی صاحب دارای جواهری بودند که با درخشندگی و برق خود، باران را به ارمغان میآوردند. ظهور اژدها، فصلهای بهاری را مشهود میکند؛ به ویژه در اعتدال ربیعی که اژدها در آسمان ظاهر شده و در اعتدال خریفی به چالهای فرو میروند. این چاله نماد وضعیت ستارگان جیو و تاجیو – یعنی خوشه سنبله و عواء بر شاخهای اژدها – است.
اژدها در تزیینات
در شرق، استفاده از اژدها در تزیینات درها، مفهومی از گردش سیارات و انقلاب کیهانی را به همراه دارد. از منظر اخترشناسی، سر و دم اژدها بهعنوان عقد قمری شناخته میشود؛ نقاطی که خسوف در آن رخ میدهد. به همین دلیل، در نمادشناسی چینی، اژدهایی که قمر را از هم میدرد و در تفاسیر اعراب، دم اژدها بهعنوان منطقهای تاریک تلقی میشود. افزون بر این، چندوجهیگری اژدها ثابت و مسلم است: او به عنوان نماد یانگ، نشانی از صاعقه، بهار و فعل و انفعالات فلکی و همچنین سلطان مناطق بحری محسوب میشود. وقتی اژدها با اسب، اسد، حیوان خورشیدی یا شمشیر همذات میشود، نشانی از اصلی هندسی میان به نمایش میگذارد.
اژدهای سرخ و سفید
اژدهای سرخ نماد کشورهای گالیایی بهشمار میآیند؛ در حالی که ما بینوگی بود و لولیس، جنگ دو اژدهای سرخ و سفید را نقل میکنند. اژدهای سفید نیز بهعنوان نماد ساکسونهای غاصب مطرح میشوند. سرانجام، این دو اژدها، مست از ماءالعسل، در مرکز جزیرهی برتانی در آکسفرد، در تابوتی سنگی مدفون میشوند؛ و تا زمانی که کشف آنها صورت گیرد، جزیره از هرگونه تهاجم در امان میماند. اژدهای زندانی نیز نماد نیروهای پنهان و جلوگیریشده هستند؛ یعنی دو چهره نقابدار از یک موجود: اژدهای سفید، که رنگ کبود مرگ را پوشانده، و اژدهای سرخ، که خشم و خشونت را دفن کرده است. ترکیب این دو نشان از سرنوشت ممزوجشدهشان دارد؛ گرچه خشم فروکش کرده، اما آنها همچنان قدرت برخاستن و تهدید مهاجمین جدید را دارا هستند.
اژدها و حوت
تصویری که از حوتی بهدست میآید که یونس را پرتاب میکند، میتواند با نماد اژدها مقایسه شود؛ همان غولی که طعمهاش را میبلعد و پس از تغییر چهره، آن را تف میکند. این تصویر، با ریشههای اساطیری خورشیدی، نمایانگر پهلوانی است که بهوسیلهی اژدها بلعیده شده و پیروزی این غول، مرادف با جوانی جاودانهی پهلوان است. سفر به جهنم پایان مییابد؛ زیرا او از کشور مردگان و از زندان شبانهی دریا برخاسته میشود.
![](https://vigiato.net/wp-content/uploads/2025/02/Dragon-1.jpg)
تحلیل ک. گ. یونگ از اسطوره اژدها
یونگ بخشی از این اسطوره را از منظر تجربیات بالینی بیماران تحلیل کرده است. او مضمون مشابهی را در رؤیاهای بیماران مشاهده و تفسیر نموده است؛ اسطورههایی مانند داستان یونس و حوت که در آن، قهرمان توسط غول دریایی بلعیده شده و در شب از غرب به شرق کشیده میشود. این ماجرا نماد قدمهای مفروض خورشید از غروب به طلوع است. جی. ال. هندرسون توضیح میدهد: قهرمان در تاریکی فرومیرود؛ این امر نشانهای از نوعی مرگ است. جنگ میان قهرمان و اژدها مفهومی الگویی دارد که به معنای پیروزی «من» بر گرایشهای قهقرایی است. در بسیاری از افراد، نیمه تاریک و منفی ناخودآگاه باقی میماند؛ اما قهرمان، آگاه از حضور تاریکی، میتواند از آن نیرو بگیرد. او باید خود را با این قدرت نابودگر وفق دهد؛ چرا که تنها راه پیروزی بر اژدها، تسلط بر تاریکی و همذات شدن با آن است.
اژدها در شعر ر. م. ریلکه
ریلکه مینویسد:
وقتی فاوستوس دعوت به جنگ مفیستوفلس را میپذیرد، پذیرش او همانند پذیرفتن مبارزهای برای زندگی و ناخودآگاهی است؛ و از طریق همین پذیرش و باور به ادامه شر، او به افقهای رهایی دست مییابد و از تنگنا به در میآید. تمامی اژدهایان زندگی ما شاید تنها شاهدختهایی باشند که میخواهند ما را زیبا و بیباک نشان دهند؛ و تمام چیزهای ترسناک، شاید تنها ناامنیهایی باشند که طلب امنیت میکنند.
![](https://vigiato.net/wp-content/uploads/2025/02/Untitled-1024x538.png)
اژدها، لشکر لوسیفر و فرشتگان خداوند
علاوه بر این، اژدها نماد لشکر لوسیفر در مقابل لشکر فرشتگان خداوند است. او، که زودتر از نور الهی ظاهر میشود، تمام آتشهای جهنم را تف میکند؛ لشکری مقتدر با پنجههای نفرت، دندانهای تیز هوس، زرهای از خودپرستی و بالهایی از دروغ و حیله. اژدهایان لوسیفر به عنوان نماد شر در مقابل فرشتگان خداوند، که نماد خیر و نیکیاند، ظاهر میشوند. از صفیرکشان، نفسزنان، زوزهکشها و غران تا مارها، موشها، زالویان و خفاشها—هر آنچه موجب هول و نفرت میشود—با تغییر شکلی اندک، تصویر اژدهایی را به یاد میآورند که قادر مطلق را تهدید میکردند. اگر در عمق ناخودآگاه جمعی اندکی از وحشت و کراهت نخستین باقی مانده باشد، بدون شک سایهی حیوانی افسانهای و شنیع از آن زنده میشود؛ امروزه میتوان آنها را با اصطلاحاتی ساده به عنوان «دستههای هوایی» یا «فوجهای زرهپوش» نامید.
جنگ گئورگیوس قدیس و میکائیل قدیس با اژدها
مبارزهی گئورگیوس قدیس و میکائیل قدیس با اژدها، موضوعی است که در آثار نقاشی به وفور تصویر شده است. این نبرد نماد مبارزهی همیشگیی خیر علیه شر است؛ مفهومی که در تمامی فرهنگها، مذاهب و حتی در فلسفهی ماتریالیسم دیالکتیک در قالب مبارزه طبقاتی تجلی یافته است.
اژدها در اخترشناسی
در اخترشناسی، محور فلکی اژدها که به «محور سرنوشت» معروف است، نشاندهنده نقطهای است که در آن باید کانون هستی آگاه شکل گیرد؛ در حالی که دم اژدها نمایانگر آثار گذشته و کارهایی است که باید بر آنها غلبه شود. هر دو بخش سر و دم اژدها، به عنوان عقد قمری شمال و جنوب نامیده شده و در نقطهای که خط سیر ماه بر خط سیر خورشید قرار میگیرد، تجلی مییابند.
اژدها در کیمیا
در کیمیا، اژدها نماد جیوه است. دو اژدهای در حال مبارزه، نشانگر دو مادهی «عمل بزرگ» بهشمار میآیند؛ یکی با بال که پویایی را نشان میدهد و دیگری بدون بال که ثبات را تداعی میکند. هنگامی که گوگرد، نمایانگر ثبات، با ویژگیهای خاص خود جیوه را دگرگون میکند، این دو اژدها در آستانهی باغ هسپریسها ظاهر میشوند؛ جایی که میتوان سیبهای زرین را بدون هراس چید.
خاندان بروگ پای کاگیوپا
خاندان «بروگ پای کاگیوپا»، که نامش از کلمه «الماس» مشتق شده و به معنی خاندان اژدهای کاگیوپا است، در زندگی و سرودهای «کون لگس یوگی بروگ پا» (به معنای «اژدهای زیبا») که در قرن پانزدهم میزیستهاند، بهطرز فخیمی توصیف شده است. او در بوتان و تبت مورد احترام بوده و بوتان را به عنوان کشور اژدها میشناختند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.