هر آن چه که فیلمهای سوپرمن به کمیکهای این شخصیت اضافه کردند
سوپرمن از همان اولین حضورش در دنیای کمیکها که حدود ۸۰ سال پیش بود، به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای این صنعت شناخته شد. از کارتونهای ساخت فلایشر تا فیلمی موفق در باکس آفیس مثل ...
سوپرمن از همان اولین حضورش در دنیای کمیکها که حدود ۸۰ سال پیش بود، به عنوان یکی از محبوبترین شخصیتهای این صنعت شناخته شد. از کارتونهای ساخت فلایشر تا فیلمی موفق در باکس آفیس مثل Superman: The Movie و حتی تا به امروز و حضور در فیلمهایی مثل Man of Steel و Justice League، او یکی از بزرگترین ستارههای صنعت سرگرمی به حساب میآید.
کاملاً طبیعی است که اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از این شخصیت، الهامهایی از کمیکها نیز بگیرند. به هر حال، میلیونها صفحه پر از داستان در صنعت کمیک از سوپرمن وجود دارد و همین تعداد از مردم هم طرفدار این شخصیت هستند که وقتی در یک اثر خیلی از سورس متریال محبوبشان فاصله گرفته شود، دنیا را به آتش میکشند.
اما گاهی اوقات برای الهام گیری برعکس این روند اتفاق میافتد. در واقع، تعدادی زیادی از صحنهها و لحظات ماندگارِ سوپرمن وجود دارند که ابتدا در سینما و تلویزیون دیده شدند و سپس راه خود را به کمیکهای سوپرمن باز کردند.
در این مطلب نگاهی به چند مورد از الهام گیری از فیلمهای سوپرمن در دنیای کمیکها میاندازیم. در ادامه ما را در ویجیاتو همراهی کنید.
بالا، بالا، و ماورا!
اگر از جمعی بخواهید سوپرمن را به تصویر بکشند، احتمالاً حداقل نیمی از آنها او را در حال پرواز تصور میکنند. اما در سه سال اول خلق مرد پولادین، پاهای او معمولاً روی زمین بودند. او به جای پرواز برای جا به جا شدن، میپرید... یا آن طور که در تبلیغ نمایش رادیویی او بیان میشد با یک جهش از ساختمانی بلند به روی یک ساختمان دیگر فرود میآمد. این نسخه اولیه سوپرمن قدرتهایش را از طریق جاذبه ضعیفتر زمین نسبت به کریپتون به دست آورده بود.
اما در سال ۱۹۴۱، کمپانی پارامونت با استودیو برادران فلایشر، سازنده کارتونهای ملوان زبل (Popeye) و بتی بوپ (Betty Boop)، قرار دادی برای ساخت سریالی انیمیشنی از شخصیت سوپرمن منعقد کرد. این استودیو نسبت به کمیکها اقتباس وفادارانهای انجام دادند اما یک تغییر بزرگ نسبت به آنها در شخصیت ایجاد کردند. به تصویر کشیدن سوپرمن در حال پرش کار سختی بود و بنابراین تصمیم به این شد که سوپرمن پرواز کند.
خیلی طول نکشید تا کمیکها و سریالهای لایو اکشن نیز همین مسیر را پیش بگیرند. در این آثار حتی وقتی سوپرمن به پرواز درمیآمد او را با استایل کارتونهای فلایشر به تصویر میکشیدند. این تغییر در قدرتها و تواناییهای سوپرمن باعث به وجود آمدن بحثی مختصر در مورد شکایت معروف انتشارات دیسی از فاوست بر سر شخصیت کاپیتان مارول (که امروزه بیشتر تحت عنوان شزم شناخته میشود) شد.
هر دو شخصیت کاپیتان مارول و سوپرمن از نظر ظاهر و تواناییها، شباهتهای زیادی با هم دارند: شلوار، پوتین، شنل، قدرت فرا انسانی، سرعت فرا انسانی و خب... البته پرواز. با این حال کاپیتان مارول یک سال قبل از این که سوپرمن بتواند، پرواز میکرد.
کیوسک تلفن
یکی دیگر از شناختهشدهترین تصاویر از کلارک کنت، وارد شدنش به یک کیوسک تلفن و خارج شدنش با ظاهر کامل سوپرمن است. اما اگر سری به کمیکها بزنید، تقریباً هیچوقت چنین اتفاقی به جز برای اشاره به سکانسهای معروف اتفاق نمیافتد. پس ریشه کیوسک تلفن از کجا آمده؟ ظاهراً باید در این مورد هم سراغ برادران فلایشر برویم.
در انیمیشن The Mechanical Monsters، کلارک به داخل یک کیوسک تلفن میرود تا خبر یک سرقت از جواهر فروشی را به روزنامه دیلی پلنت بدهد. سپس، وقتی میبیند هیولایی بالا سرش پرواز میکند، دوباره وارد کیوسک شده و این بار با لباس سوپرمن به پرواز درمیآید.
از آن وقت به بعد، کیوسک تلفن روی کاور کمیکها، بازیهای ویدیویی، ظروف شیرینی و حتی ساعتهای مچی با طرح سوپرمن استفاده شده. حتی در سال ۱۹۷۸ و فیلم Superman: The Movie از این ویژگی به صورت نمادین استفاده شد. هر چند در آن زمان نیز کیوسکهای تلفن از رده خارج شده بودند اما کلارک کنت به دنبال پیدا کردن جای امنی برای عوض کردن لباسش، یک ایستگاه تلفن عمومی را در نظر میگیرد اما در نهایت لباسش را درون یک در گردان عوض میکند.
این یک S نیست
Superman: The Movie اتفاقی بزرگ در سال ۱۹۷۸ به حساب میآمد. قبل از این فیلم، استار وارز اثبات کرده بود که بازار پر سودی منتظر آثار علمی تخیلی است و در نتیجه آن، جلوههای ویژه در تصورات هنرمندان کمیکی نیز جای گرفت. تبلیغات مربوط به Superman: The Movie عبارت «باور میکنید که یک انسان میتواند پرواز کند.» را در خود جای داده بودند.
برعکسِ اکثر آثار سبک و بیمحتوای دهه ۴۰ و ۵۰، این فیلم از سازندگان و عواملی با استعداد بهره میبرد: فیلمنامهای که با همکاری نویسنده گادفادر، ماریو پوزو، نوشته شده بود و ریچارد دانر کارگردانیِ آن را برعهده داشت. کارگردانی که بعدها با ساخت آثار کلاسیک موفقی مثل Lethal Weapon و The Goonies بیشتر خودش را اثبات کرد. ستارههایی همچون جین هکمن (با داشتن آثاری مثل The French Connection و The Conversation در کارنامه خود) و مارلون براندو (ستاره آثاری مثل The Godfather و On the Waterfront) نیز در این فیلم ایفای نقش میکردند.
براندو در نقش پدر بیولوژیکی سوپرمن، جور ال (Jor-El)، آن هم در آخرین لحظات حیات سیاره کریپتون نمایش داده میشود. جور ال قبلاً دفعات زیادی در کمیکها به نمایش درآمده بود اما این فیلم تغییر بزرگی در او ایجاد کرد. در ابتدا او معمولاً پوشش سبز رنگی به تن میکرد که طرحی از تابش خورشید روی سینهاش نقش بسته بود. براندو پیشنهاد داد تا به جای تابش خورشید از یک S درون یک پنج ضلعی استفاده شود، دقیقاً مثل نماد خود سوپرمن روی سینهاش.
کمیکها نیز از همین لباس الهام گرفته و در ادامه توضیحات گوناگونی از این که چرا نژادی فضایی بدون داشتن دانشی از انگلیسی، از حرف S به عنوان سمبل سوپرمن استفاده میکنند، ارائه شد. براندو پیشنهاد داد که این طرح نماد خاندان ال (House of El) بوده و دیگر خاندانهای کریپتونی نیز از نمادهایی شبیه به آن استفاده میکردند (البته آنها به جای حروف انگلیسی از علائم کریپتونی استفاده میکردند).
در سری کوتاه Superman: Birthright (انتشار از سپتامبر ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴) که توسط مارک وید نوشته شده بود، همانند دیالوگ معروف هنری کویل در فیلم Man of Steel که گفت: «این یک S نیست. از جایی که من میآیم، به معنای امید است.»، معنی این علامت توضیح داده میشود.
اسمالویل، کانزاس
اسمالویل اولین بار به عنوان محل رشد کردن و بزرگ شدن کلارک کنت بعد از ورودش به زمین در سال ۱۹۴۹ معرفی شد. برای دهههای متوالی، انتشارات دیسی این شهر را به موقعیت مشخصی نسبت نداد و مثل متروپلیس و گاتهام آن را به نوعی در همه جا و هیچ جا قرار داده بود. همین باعث میشد تا خوانندگان این شهر را شبیه به هر جایی که در آن هستند تصور کنند و همچنین به نویسندگان اجازه میداد تا هر نوع ویژگی جغرافیایی را بدون نگرانی در مورد باورپذیری آن، در اسمالویل استفاده کنند.
وقتی اقتباس سینمایی سوپرمن انجام شد، دانر و همکارانش تصمیم گرفتند تا موقعیت اسمالویل را مشخص کنند. به نوعی به لطف داستان The Wizard of Oz، تصور کانزاس به عنوان بینقصترین تصویر از جامعه روستایی آمریکا راحتتر به نظر میرسید. از هر چیز بگذریم، مثل دوروتی گیل (Dorothy Gale)، برای سوپرمن هم هیچ جایی مثل خانه خودش نمیشود.
کریستوفر ریو، چهره سوپرمن
بعد از مصاحبه و تست بیش از ۲۰۰ بازیگر، تهیهکنندگان فیلم سوپرمن بالاخره تصمیم گرفتند تا به سراغ کریستوفر ریو ناشناس برای این نقش بروند. به نوعی یک قمار بود، اما جواب داد. تا به امروز بسیاری از طرفداران، ریو را به عنوان صورت و چهره سوپرمن میشناسند. حتی هنرمندانی مثل جان بیرن نیز از این قاعده مستثنی نبود و برای سری کوتاه The Man of Steel (انتشار از ماه جولای تا سپتامبر سال ۱۹۸۶) که داستان اوریجینی از سوپرمن را روایت میکرد شدیداً برای طراحی مرد پولادین از ظاهر ریو الهام گرفته بود. هنرمندان دیگری مثل گری فرانک هم به همین ترتیب طراحیهای خود را انجام دادهاند.
یکی از دلایلی که اجرای کریستوفر ریو در نقش سوپرمن ستوده میشود به این خاطر است که مخاطبان را متقاعد کرده بود هیچکس نمیتواند متوجه شود سوپرمن و کلارک کنت یک نفر هستند. او فقط یک عینک به چشم نمیزد، او تمام حالت بدنش را تغییر میداد تا سوپرمنی که به طرز فرا انسانی هیکلی است در نقش کلارک کنت به نوعی چاق به نظر بیاید. این حقهای بود که هنرمندان آثار کمیکی برای دهههای بعد از آن بهره بردند که شناختهشدهترین آنها نیز طراحی فرانک کوایتلی در All-Star Superman و تیم سیل در Superman: For All Seasons بود.
در برابر زاد تعظیم کنید!
دو فیلم Superman: The Movie و Superman II که پشت سر هم فیلمبرداری شدند، این قهرمان نمادین را در برابر دو نفر از مشهورترین ویلنهایش قرار دادند: لکس لوتر (Lex Luthor) و ژنرال زاد (General Zod). در حالی که لوتر به عنوان یکی از دشمنان اصلی سوپرمن در طول داستانهای کمیکیاش شناخته شده بود اما زاد تا قبل از Superman II یکی از شخصیتهای کمتر شناخته شده دنیای کمیکهای دیسی بود. حتی نمایش او در فیلم نیز کاملاً متفاوت از کمیکها بود: نقش زادِ درون فیلم توسط یکی از بازیگران جذاب دهه ۷۰ میلادی، ترنس استامپ، ایفا میشد آن هم در حالی که ریش بزی گذاشته و لباس سیاه به تن دارد. از آن طرف در کمیکها شاهد زادی کچل، کاملاً اصلاح کرده و میان سال بودیم که یونیفورم نظامی خاکستری به تن میکرد.
وقتی جان بیرن دوباره از زاد در داستانهای کمیک بهره برد، ظاهر قدیمی او را حفظ کرد اما اهمیت او را با تبدیلش به ویلنی که سوپرمن را مجبور به شکستن قانون عدم قتلش میکند، بیشتر کرد. بعد از داستان عجیبی که زاد را تبدیل به شخصیتی حاصل از آزمایشات شوروی کرده بود، در سال ۲۰۰۷ و به کمک ریچارد دانر (کارگردان فیلم Superman) زاد دوباره به کمیکها بازگشت تا شبیه به نسخه ترنس استامپ باشد.
وقتی مایکل شنون به ایفای نقش ژنرال زاد در فیلم Man of Steel پرداخت، به طرز واضحی نحوه به نمایش کشیده شدنش شبیه به نسخه استامپ بود تا نسخههای اولیه کمیکها و نکته جالب این است که نسخه مایکل شنون نیز در کمیکها استفاده شد. زاد به عنوان بخشی از کراساوور Forever Evil، در کمیک ویژه Zod از مجموعه کمیکهای Action Comics در سال ۲۰۱۳ با همان زرهش در فیلم Man of Steel به تصویر کشیده شد.
این اقتباسها نشان میدهند که هر ایده جذابی برای سوپرمن، یا در واقع هر شخصیت کمیک بوکی دیگر، الزاماً از طرف کمیکها خلق نشده است و ایدههای جذاب از هر مدیومی میتوانند بخشی از شخصیت شوند. به نظر شما بهترین ایدههای اضافه شده به سوپرمن چه چیزهایی هستند؟ دیدگاههایتان را با ما در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
هیچ وقت از سوپر من خوشم نیومد و تا قبل از دیدن شزم، به عنوان یه کارکتر خیلی نچسب بهش نگاه میکردم. ولی شزم کلا سطح انتظاراتمو از سوپر هیرو ها آورد پایین! ?