معرفی بازی Viewfinder؛ دروازهی ورود به دنیای هنر
امسال از نظر ارائهی بازیهای ایندی فوقالعاده، سال واقعا خوبی به شمار میرود و سخت است تا از میان آنها بهترین اثر را پیدا کنیم. Viewfinder اما در این بین از سیستمی استفاده کرده که ...
امسال از نظر ارائهی بازیهای ایندی فوقالعاده، سال واقعا خوبی به شمار میرود و سخت است تا از میان آنها بهترین اثر را پیدا کنیم. Viewfinder اما در این بین از سیستمی استفاده کرده که به شخصه تا به حال نه دیده بودم و نه حتی به فکرم رسیده بود که میتوان چنین چیزی را در یک بازی ویدیویی پیادهسازی کرد.
اگر برای شما هم این سوال پیش آمده که چه چیزی در رابطه با این بازی انقدر منحصر به فرد است، تا انتهای این بررسی همراه ویجیاتو باشید.
Viewfinder، داستان لوراکس گونهای دارد. شما در شهری سایبرپانکی در آینده زندگی میکنید، درست جایی که تمامی درختها از بین رفته و آسمان به رنگ خون درآمده و هیچ گیاهی پیدا نمیشود.
حال وظیفهی شما آن است تا به یک شبیهساز سهبعدی قدم بگذارید تا در نهایت تنها گیاه بازمانده را نجات دهید. بازی سعی دارد تا داستان آموزندهای را تعریف کند و تقریبا موفق میشود، اما راستش را بخواهید گیمپلی آنقدر خوب است که حسابی شما را غرق میکند و چندان پیگیر داستان نخواهید شد.
داستان به وسیلهی گربهای بامزه و البته یادداشتها و صوتهای ضبط شده در طول مسیر روایت میشود و میتوانید کاملا قید آن را زده و صرفا از گیمپلی بازی لذت ببرید. ایدهی بازی ساده، اما در عمل پیچیده است.
شما در یک محیط مجازی قدم میگذارید و حال باید از تصاویر و یا خطای دید استفاده کنید تا راه خود را به تلپورترهایی که در جای جای مسیر قرار داده شده باز کنید. اما این امر چگونه صورت میگیرد؟
کافیست از دوربین خود استفاده کنید و یک عکس از محیطی که دوست دارید گرفته و آن را به شکل سه بعدی در محیط دلخواه خود ظاهر کنید! حتی میتوانید با کمی خلاقیت از خطای دید استفاده کرده و مکانها و سازههای مورد نظر خود را در کادر قرار دهید و چیزهای جدیدی ظاهر کنید.
در واقع، بیش از هر چیز بازی حس یک تجربهی پورتال گونه را به شما القا میکند. همانگونه که در پورتال سلاح شما کمک میکرد تا پازلهای جدید را خلق کنید و در این بین از دیگر تکنولوژیهای راه استفاده میکردید تا راههای جدید را امتحان کنید، با همان شکل و این بار با تکنولوژی جدیدی قرار است تا پازلها را حل کنید.
آیا تمامی پازلها تنها با دوربین عکسای مخصوصتان حل میشود؟ اصلا، در واقع نوع قرار دهی و زاویه تصاویر و استفاده از دیگر ابزارها و پازلهای محیطی نیز در طول بازی به امر مهمی بدل میشود.
جالب است بدانید تا حتی ممکن است در طول بازی با نقشهی یک بازی رترو و قدیمی روی دیوار مواجه شوید و حال باید آن نقشه را به گونهای در محیط قرار دهید تا آنقدر بزرگ شود که بتوانید از درون تونل کشیده شده در مرکز آن عبور کنید!
سازندگان بازی به شکلی خلاقانه و حساب شده روی هر 5 چپتر بازی کار کردهاند و مشخص است که هیچ یک از مراحل را با بیمیلی طراحی نکردهاند و این موضوع واقعا تحسین برانگیز است.
پازلهای هر یک از 5 فصل این اثر تمی متفاوت دارند و روی بحث خاصی از هنر طراحی و عکاسی تمرکز میکنند. برای مثال در قسمتی از بازی باید سعی کنید تا تصاویر را به نوعی تنظیم کنید که هر یک از رنگهای RGB آن به شکلی درست قرار گرفته و تصویر مورد نظر را با رنگی طبیعی به واقعیت تبدیل کنید تا بتوانید از تلپورتر درون آن عبور کنید.
در بخشی دیگر ماجرا کاملا عوض میشود و این بار باید سعی کنید تا تعداد باتریها را به نوعی تکثیر کنید که ژنراتورهای صدا، حسگرهای موجود روی تلپورتر را تحریک کرده و پورت خروجی را باز کنند و همهی این مراحل به شکلی استادانه طراحی شده است.
در طول چپتر اول و دوم، پازلها درجهی سختی معقولی دارند و با کمی آزمون و خطا خواهید توانست تا آنها را حل کنید و در طول چپتر سوم و چهارم که خطای دید و نقشهخوانی به بازی اضافه میشود، کار بسیار سختتر خواهد شد.
مراحل چپتر پنجم را میتوان سختترین بخش Viewfinder دانست که حل کردن پازلهای آن واقعا آسان نخواهد بود و باید وقت بیشتری برای حل کردنشان صرف کنید.
بازی نکتهی منفی به خصوصی ندارد، اما مشکل اصلی آن است که Viewfinder بسیار کوتاهتر از چیزی است که به نظر میرسد. در واقع برای به اتمام رساندن آن تنها 2 الی 3 ساعت احتیاج دارید و بعد از آن دیگر بازی ارزش تکرار نخواهد داشت.
در کل از آن جا که این تجربه از ایده و تکنولوژی جدیدی استفاده کرده و وسواس خاصی روی طراحی مراحل آن صورت گرفته شاید بتوان با قیمت حدودا 25 دلاری آن کنار آمد و یک اثر کوتاه، اما متفاوت را تجربه کرد.
از این موارد که بگذریم به گرافیک هنری بازی میرسیم که فوقالعاده ظاهر شده؛ در واقع میتوان گفت که گرافیک Viewfinder بستگی به تصویری دارد که چاپ شده و یا وارد آن شدهاید. اگر تصویری که وارد آن شدید رنگی باشد، بازی گرافیکی هنری و زیبا دارد و اگر از آن عکس توسط یک دستگاه فوتوکپی، کپی بگیرید و وارد آن شوید، دنیا سیاه و سفید شده و حتی رد سیاه دستگاه روی بخشهایی از محیط دیده خواهد شد.
البته که محیطهای پیکسلی، نقاشیهای کودکانه و دیگر محیطها نیز داخل بازی وجود دارند و حس و حال جالبی را به مخاطب ارائه میکنند.
در کل میتوان Viewfinder را یکی از بهتری بازیهای ایندی امسال دانست که تجربهای واقعا خلاقانه را برای شما به ارمغان میآورد و اگر فرصتی پیدا کردید، یا بازی تخفیف مناسبی دریافت کرد، تجربهی آن توصیه میشود!
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این بازی حرف نداره!!!
درود و سپاس
راستش همچین هم نواورانه و خلاقانه نیس
این ایده پازل ها رو superliminal هم اجرا کرده بود