ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

مدرسه فیلم‌سازی: ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

کارگردان‌های زیادی وجود ندارند که در هر دو جمع منتقدان و تماشاگران محبوب باشند. با این حال استیون اسپیلبرگ یکی از معدود افراد این لیست است که موفق شده در جلب نظر سخت‌‌پسندترین و آسان‌گیرترین ...

امیرمحمد سلیمانی
نوشته شده توسط امیرمحمد سلیمانی | ۸ آبان ۱۴۰۰ | ۲۰:۳۰

کارگردان‌های زیادی وجود ندارند که در هر دو جمع منتقدان و تماشاگران محبوب باشند. با این حال استیون اسپیلبرگ یکی از معدود افراد این لیست است که موفق شده در جلب نظر سخت‌‌پسندترین و آسان‌گیرترین مخاطبین سینما خیره‌کننده ظاهر شود. شاید به همین دلیل است که او در لیستی که نشریه هالیوود ریپورتر در سال ۲۰۱۴ منتشر کرد، رکورددار شد. استیون اسپیلبرگ در لیست ۱۰۰ فیلم محبوب تاریخ سینما به نگاه نشریه هالیوود ریپورتر صاحب ۷ فیلم بود؛ بیشتر از هر کارگردان دیگری.

سبک فیلم‌سازی استیون اسپیلبرگ به موفقیت بیشتر فیلم‌های او کمک کرده است. تفاوتی نمی‌کند که به تماشای تجاری‌ترین فیلم‌های کارنامه او نشسته باشید یا فیلم‌هایی از کارنامه اسپیلبرگ را تماشا کنید که بیشتر حالت ادای دینی به وقایع تاریخی دارند. او به واسطه ویژگی‌های خیره‌کننده‌ای که در همه فیلم‌هایش تکرار کرده به یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما تبدیل شده است.

مدرسه فیلم‌سازی: ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

اما دلایل موفقیت استیون اسپیلبرگ چیست؟ کدام ویژگی‌ها باعث شده تا فیلم‌های او به آثاری دلنشین و دیدنی تبدیل شوند؟ در مجموعه مقالات مدرسه فیلم‌سازی با ویجیاتو همراه باشید تا ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ را مرور کنید.

کارگردانی برای همه فصول

استیون اسپیلبرگ در ۱۸ دسامبر ۱۹۴۶ در شهر سینسیناتی در ایالت اوهایوی ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد. مادرش که نواختن پیانو را به صورت یک حرفه جدی دنبال می‌کرد، صاحب یک رستوران هم بود و پدرش به عنوان مهندس برق با یک شرکت توسعه‌دهنده فناوری‌های کامپیوتری کار می‌کرد. او در خانواده‌ای یهودی بزرگ شد که از جمله یهودیانی لقب می‌گرفتند در اوایل قرن بیستم از اوکراین به شهر سینسیناتی مهاجرت کرده بودند.

او که از کودکی به سینما علاقه‌مند شده بود در ۱۲ سالگی نخستین فیلم زندگی‌اش را کارگردانی کرد؛ این فیلم کوتاه تنها به حرکت یک قطار اسباب‌بازی کوچک اشاره می‌کرد. خانواده استیون اسپیلبرگ در سال‌های پایانی دهه ۱۹۵۰ به شهر فینیکس در ایالت آریزونا نقل مکان کردند. زندگی در شهری که بزرگ‌تر بود و امکانات بیشتری داشت به استیون کمک کرد تا بیشتر از قبل به جدی‌ترین سرگرمی زندگی‌اش یعنی سینما بپردازد.

استیون در سال ۱۹۶۳ اولین فیلم سینمایی‌اش را نویسندگی و کارگردانی کرد؛ فیلم Firelight. این فیلم که در ژانر علمی تخیلی قرار می‌گرفت با بودجه ۶۰۰ دلاری [که توسط پدرش تامین شده بود] ساخته شد. اسپیلبرگ این فیلم را که بعدها آن را منبع اقتباس فیلم Close Encounters of The Third Kind هم معرفی کرده بود در یک سالن سینمایی محلی اکران کرد. تابستان سال ۱۹۶۴ فرصت بی‌نظیری برای اسپیلبرگ فراهم شد تا به عنوان کارآموز در دپارتمان تدوین استودیوی یونیورسال حضور داشته باشد.

خانواده اسپیلبرگ که استعداد و پشت‌کار پسرشان را می‌دیدند، یک سال بعد به ایالت کالیفرنیا مهاجرت کردند تا استیون در کالجی در این ایالت درس بخواند. اما تنها یک سال زمان کافی بود تا زندگی شیرین استیون دستخوش تغییرات جدی شود. پدر و مادر او از یکدیگر طلاق گرفتند و به همین دلیل استیون تصمیم گرفت همراه پدرش در لس‌آنجلس زندگی کند. در حالی که سه خواهر او برای زندگی با مادرشان به شهر دیگری رفتند.

استیون اسپیلبرگ تنها یک رویا داشت؛ او می‌خواست کارگردان شود. پسرک اهل سینسیتانی که نمی‌خواست رویایش را ببازد تحصیلات سینمایی‌اش را در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا ادامه داد. او که جدی‌تر از همیشه با هنر هفتم در ارتباط بود، پیشنهاد یک همکاری جذاب را از سوی استودیوی یونیورسال دریافت کرد. اسپیلبرگ قرار بود کارگردانی و نویسندگی فیلم‌نامه یک فیلم کوتاه را برعهده بگیرد. موفقیت همین فیلم او را وارد هالیوود کرد.

مدرسه فیلم‌سازی: ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

امروزه بسیاری از بزرگسالان سینمادوست اعتراف می‌کنند که بخش عظیمی از کودکانی و نوجوانی‌شان را با فیلم‌های سرگرم‌کننده استیون اسپیلبرگ گذرانده‌اند. او که کارگردانی برای همه فصول لقب می‌گیرد در همه بیشتر ژانرهای سینمایی کار کرده و عناوین جذابی را از خود به یادگار گذشته است.

درباره اقتصاد سرگرمی در خاورمیانه بخوانید:

راز موفقیت استیون اسپیلبرگ را باید در ویژگی‌هایی که بخشی از سبک فیلم‌سازی او لقب می‌گیرند، جستجو کرد.

همکاری با جان ویلیامز

جان ویلیامز، موسیقی‌دان و نوازنده، که بخش عظیمی از شهرتش را مدیون آهنگسازی برای فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی می‌داند، سابقه همکاری طولانی و جذابی با استیون اسپیلبرگ دارد. او نخستین بار در سال ۱۹۷۴ وظیفه آهنگسازی فیلم The Sugarland Express ساخته اسپیلبرگ را برعهده گرفت. این همکاری یک سال بعد با آهنگسازی فیلم Jaws جدی‌تر شد و به سطح جدیدی دست پیدا کرد.

اسپیلبرگ برای تامین موسیقی متن فیلم Close Encounters of the Third Kind هم با ویلیامز تماس گرفت. چهارمین همکاری این کارگردان با موسیقی‌دان اهل نیویورک در فیلم 1941 به دست آمد. آن‌ها در سال ۱۹۸۱ برای آهنگسازی فیلم Raiders of the Lost Ark هم به توافق رسیدند. موسیقی متن فیلم E.T. the Extra-Terrestrial هم توسط جان ویلیامز نواخته شد. ویلیامز با ساختن آهنگ‌های فیلم Indiana Jones and the Temple of Doom به اهالی سینما ثابت کرد که قرار بخش ثابتی از فیلم‌های اسپیلبرگ باشد.

بنابراین این همکاری برای نواختن موسیقی فیلم Empire of the Sun هم ادامه پیدا کرد. فیلم Indiana Jones and the Last Crusade در شرایطی که اکران شد که موسیقی‌اش را مدیون جان ویلیامز بود و فیلم Hook به عنوان نخستین تجربه کارگردانی استیون اسپیلبرگ در دهه ۱۹۹۰ میلادی هم اگرچه عنوانی شکست‌خورده لقب گرفت اما همچنان با عناوینی از جان ویلیامز به گوش می‌رسید.

همکاری جان ویلیامز و استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۳ به اوج خود رسید. جایی که آن‌ها با همکاری یک دیگر دو عنوان را روی پرده‌های سینما نمایش دادند. ابتدا فیلم Jurassic Park از راه رسید و سپس نوبت فیلم Schindler's List شد تا به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های دهه ۱۹۹۰ میلادی به عنوانی پرافتخار برای ویلیامز هم تبدیل شود. جان ویلیامز به پاس نواختن موسیقی متن بی‌نظیر این فیلم که پس از حدود سه دهه هنوز هم گوش‌نواز به نظر می‌رسد، تعدادی از مهم‌ترین جوایز موسیقیایی هنر هفتم را تصاحب کرد.

بهترین موسیقی متن اریجینال آکادمی اسکار، بهترین موسیقی متن بفتا، بهترین موسیقی متن اریجینال گلدن گلوب و بهترین موسیقی بدون کلام برای یک فیلم سینمایی یا سریال تلویزیونی جوایز امی از جمله مهم‌ترین جوایزی هستند که جان ویلیامز به لطف نواختن موسیقی متن فیلم Schindler's List تصاحب کرد. این زوج کارگردان-نوازنده در سال ۱۹۹۷ یک بار دیگر فرصت همکاری را پیدا کردند و بدین صورت بود که موسیقی متن فیلم The Lost World: Jurassic Park توسط ویلیامز نواخته شد.

فیلم Amistad به عنوان یکی دیگر از ساخته‌های اسپیلبرگ که در سال ۱۹۹۷ اکران شد از موسیقی متن جان ویلیامز بهره برد و نیازی به یادآوری نیست که فیلم Saving Private Ryan هم با موسیقی‌های ویلیامز ساخته شد. همکاری‌های ویلیامز با اسپیلبرگ با آغاز قرن بیست و یکم کمتر شد و در دهه ۲۰۱۰ میلادی به کمتر میزان خود رسید. اگرچه اسپیلبرگ هم در سال‌های اخیر کم‌کار شده اما بالارفتن سن و سال ویلیامز هم در کم‌شدن همکاری‌های دوطرف تاثیرگذار بوده است.

مدرسه فیلم‌سازی: ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

با این حال غیرممکن است که به بهترین فیلم های اسپیلبرگ اشاره کرد و نام جان ویلیامز را مطرح نکرد. موسیقی متن گوش‌نواز و تاثیرگذار جان ویلیامز یکی از ویژگی‌های تکرارنشدنی سینمای اسپیلبرگ است.

مردم عادی در شرایط غیرعادی

فیلم‌های استیون اسپیلبرگ متعلق به مردم عادی هستند. حتی در ابرقهرمانی‌ترین فیلم کارنامه هنری اسپیلبرگ یعنی فیلم Ready Player One هم قهرمان داستان از میان مردم عادی انتخاب شده است. شاید یکی از دلایلی که اسپیلبرگ هرگز به ساخت فرانچایزهای فانتزی که شخصیت‌های شکیل را میزبانی می‌کند هم علاقه‌ای نداشت را باید در این اصل ساده جستجو کرد. او دوست دارد فیلم‌هایش را برای مردم عادی بسازد. البته که تضمین نمی‌کند که این آدم‌های دوست‌داشتنی را در شرایط عادی قرار دهد.

از فیلم Jaws تا فیلم E.T. the Extra-Terrestrial؛ آدم‌ها در فیلم‌های اسپیلبرگ چندان درگیر حواشی نیستند اما در دل حوادث قرار می‌گیرند. یک سرباز معمولی در جنگ جهانی دوم، دخترکی یهودی در دل شهرهای تسخیرشده توسط آلمان نازی، مردان و زنانی که در کنار ساحل آفتاب می‌گیرند و حتی پسرکی که تفریحی به جز دوچرخه‌سواری با دوستانش ندارد. همه این شخصیت‌ها از دل عادی‌ترین گروه‌های جامعه انتخاب شده‌اند اما با چالش‌های بسیاری مواجه می‌شوند. گاهی این چالش‌ها رنگ و بوی ماورالطبیعیه هم پیدا می‌کنند.

با بهترین فیلم‌ها از نگاه ویجیاتو آشنا شوید:

شاید به همین دلیل است که هم منتقدان و هم تماشاگران از تماشای فیلم‌های استیون اسپیلبرگ لذت می‌برند. تماشاگران به عنوان عامه‌پسندترین مخاطبان فیلم‌های اسپیلبرگ از تماشای مردان و زنانی از جنس خودشان را در دل داستان‌های او هیجان‌زده می‌شوند و منتقدان هم توانایی‌های اسپیلبرگ در داستان‌‌سرایی و شخصیت‌پردازی را تحسین می‌کنند.

اهمیت کودکی

تعداد قابل توجهی از فیلم‌های کارنامه هنری اسپیلبرگ مانند بسیاری از کارگردان‌های موفق و شناخته‌شده تحت تاثیر وقایع زندگی شخصی‌اش ساخته شده‌اند. او کودکی سختی را پشت سر گذاشته است. در شرایطی که استیون اسپیلبرگ و خانواده‌اش به کالیفرنیا مهاجرت کرده بودند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند، پدر و مادر او از یکدیگر جدا شدند. این جدایی زندگی اسپیلبرگ را برای همیشه تحت تاثیر قرار داد.

در تعدادی از فیلم‌های اسپیلبرگ می‌توانید خانواده‌هایی را پیدا کنید که تحت تاثیر مشکلات خانوادگی یا شخصی وضعیت شکننده‌ای پیدا کرده‌اند. آسیب‌های روحی اعضای خانواده روی شخصیت‌پردازی آن‌ها هم تاثیرگذار بوده و به همین دلیل شخصیت‌های فیلم‌های اسپیلبرگ واقعی‌تر به نظر می‌رسند. حتی اگر در فیلم‌های او نشانی از خانواده نباشد همچنان کودکانی به تصویر کشیده می‌شوند که باید به اندازه کافی امید و قدرت برای ادامه‌دادن را به بزرگ‌ترها منتقل کنند.

مدرسه فیلم‌سازی: ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

اسپیلبرگ به قدرت کودکان باور دارد و این باور در بیشتر فیلم‌های او قابل بررسی است. اگر در فیلم Schindler's List دخترکی با لباس قرمز به نماد همه یهودیان ظلم‌دیده در جنگ جهانی دوم تبدیل شد، فیلم Hugo به خوبی نشان می‌داد که پسرکی با آرزوهای بزرگ می‌تواند زندگی جذابی را تجربه کرده و چالش‌های بسیاری را پشت سر بگذارد. کودکان در لیست قهرمان‌های فیلم‌های استیون اسپیلبرگ جایگاه مهمی دارند.

درگیری‌های پدر خانواده‌ای پُرحاشیه

خانواده در فیلم‌های اسپیلبرگ اهمیت زیادی دارد اما یکی از ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های این کارگردان محبوب مشکلاتی است که خانواده‌ها در فیلم‌های اسپیلبرگ پیدا می‌کنند. درگیری‌‌های داخلی در کنار مشکلات خارجی از ویژگی خانواده‌هایی هستند که در فیلم‌های استیون اسپیلبرگ قابل بررسی هستند. این مشکلات به طبیعی‌ترشدن رفتار خانواده‌ها در فیلم‌های اسپیلبرگ کمک شایانی کرده و در شخصیت‌پردازی‌ شخصیت‌ها هم موثر به نظر می‌رسد.

این ویژگی جذاب که در سبک فیلم‌سازی استیون اسپیلبرگ کلیدی است در بسیاری از عناوین مدرن‌تر هم دیده شده که باید آن را تحت تاثیر فیلم‌سازی اسپیلبرگ دانست. برای مثال در سریال Stranger Things که ادای دینی به عناوین علمی تخیلی دهه‌های پایانی قرن بیستم است، خانواده‌های شخصیت‌های اصلی درگیر حواشی جالبی می‌شوند که یادآور مشکلات مشابهی در فیلم‌های علمی تخیلی اسپیلبرگ هستند.

ارزش‌های طبقه متوسط

جنگ سرد در دهه‌های ابتدایی فعالیت اسپیلبرگ در سینما داغ‌تر از همیشه به نظر می‌رسید. جنگی میان بلوک شرق و غرب که جهان را به دو گروه کاملا متفاوت تقسیم کرده بود. در دهه‌های منتهی به دهه ۱۹۹۰ میلادی، کشورهای جهان یا با کمک ایده‌های لیبرالیستی مبتنی بر بازار آزاد سهم خود از اقتصاد جهانی را بیشتر می‌کردند یا با نگرش‌های سوسیالیستی به جهان پیرامون‌شان هر روز فقیرتر می‌شدند.

احتمالا اسپیلبرگ خوش‌شانس بود که در کشوری مانند آمریکا به دنیا آمد. چراکه اگر در کشوری از بلوک شرق چشم به جهان می‌گشود در بهترین حالت کارگردانی می‌شد که وظیفه داشت فیلم‌هایی تبلیغاتی برای اهداف کمونیستی بسازد. اما او برخلاف تعدادی از همکارانش در سینما، تلویزیون و رسانه ایالات متحده آمریکا که تصور می‌کردند کمونیسم می‌تواند ساختار سیاسی جذاب‌تری برای کشورشان باشد، مطمئن بود که ارزش‌های کشورش برتری محسوسی در برابر همه آرمان‌های شرق دارند.

او فیلم‌سازی متعلق به اوج دوران جنگ سرد است. فیلم‌های تجاری استیون اسپیلبرگ نقش مهمی در یادآوری ارزش‌های آمریکایی برای مردم ایالات متحده داشتند اما این کارگردان هم از آن‌چه در فیلم‌هایش به تصویر می‌کشید، آگاه بود. اسپیلبرگ به‌ عنوان فرزندی که در یک خانواده از طبقه متوسط آمریکایی بزرگ شده بود به خوبی می‌دانست که کشوری که در آن متولد شده دقیقا از چه ارزش‌هایی حمایت می‌کند. او به معنای واقعی کلمه درک کرده بود که ایالات متحده [حداقل در دورانی که هم‌سن و سال‌های او در بلوک شرق از خرید دستمال توالت هم عاجز بودند] سرزمین رویاها است و رویاها جز با تلاش طبقه متوسط به واقعیت تبدیل نمی‌شوند.

بنابراین طبقه متوسط جامعه [که در بیشتر جوامع و به ویژه ایالات متحده عمده مردم را شامل می‌شود] بخش مهمی از شخصیت‌های فیلم‌های استیون اسپیلبرگ را شامل می‌شود. مردمی از خانواده‌هایی که نه ‌آن‌قدر ثروتمند هستند که زندگی را از یاد ببرند و نه آن‌قدر فقیر که در حسرت رویاهایشان بمانند. آدم‌های فیلم‌های اسپیلبرگ مثل بیشتر مردم زندگی می‌کنند و رویاهایی از جنس طبقه متوسط را به دوش می‌کشند.

مدرسه فیلم‌سازی: ویژگی‌های کلیدی فیلم‌های استیون اسپیلبرگ

دقیقا به همین دلیل است که مردم بیشتر کشورهای جهان از تماشای فیلم‌های اسپیلبرگ لذت می‌بردند. شخصیت‌های فیلم‌های او چون از دل جامعه بیرون آمده‌اند، برای قشر بیشتری از مردم قابل درک هستند. مردم در هر کشوری که به تماشای فیلم‌های اسپیلبرگ می‌نشستند، شخصیت‌هایی را پیدا می‌کردند که شبیه ‌آن‌ها حرف می‌زدند، زندگی می‌کردند و دغدغه‌هایی مشابه داشتند.

استیون اسپیلبرگ کارگردانی است که فیلم‌های به‌یادماندنی متعددی ساخته و برای همیشه بخشی از تاریخ سینما لقب می‌گیرد. او بخش مهمی از حرکت سینمای تجاری آمریکا در دهه‌های ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ بود و به کارگردانی صاحب‌سبک تبدیل شد که فرانچایزهای ارزشمندی را برای هالیوود به یادگار گذاشت. او اگرچه این روزها کم‌تر از قبل در صدر اخبار دیده می‌شود و به نظر می‌رسد که از دوران طلایی‌اش فاصله گرفته اما هنوز هم یکی از بهترین کارگردان‌های قرن بیستم است که عناوین خیره‌کننده‌اش برای دهه‌ها در ذهن‌ها باقی می‌ماند.

بهترین فیلم‌های اکشن از نگاه ویجیاتو را بشناسید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • pals
    pals | ۹ آبان ۱۴۰۰

    ببخشید فیلم Hugo چه ارتباطی با اسپیلبرگ داره؟ برای باور به قدرت کودکان بهتر بود .E.T یا Empire of the Sun رو مثال میزدید.

  • Chpapymonianio
    Chpapymonianio | ۸ آبان ۱۴۰۰

    رازش اینه که به جای اوردن?️‍??️‍?
    و فمنیست خلاقیت خرج بدیم

    • Emadreza1385ert
      Emadreza1385ert | ۸ آبان ۱۴۰۰

      سیس ماست

    • IAmAmir714
      IAmAmir714 | ۹ آبان ۱۴۰۰

      اره واقعا
      حتی یه جوکم تو نت درموردش دیدم
      میگفت وقتی سریال جدید نتفلیکس میاد
      (عکس اون یارو why are u g رو گذاشته بود)
      نوسته بود so who is the ?️‍?

مطالب پیشنهادی