۱۰ لحظه برتر Hawkeye
یک سری کمیک خاص نیاز بود تا کلینت بارتون (Clint Barton) و کیت بیشاپ (Kate Bishop) را به عنوان شریک در کنار هم به تصویر بکشد. در سال ۲۰۱۲، مت فرکشن (Matt Fraction) به عنوان ...
یک سری کمیک خاص نیاز بود تا کلینت بارتون (Clint Barton) و کیت بیشاپ (Kate Bishop) را به عنوان شریک در کنار هم به تصویر بکشد. در سال ۲۰۱۲، مت فرکشن (Matt Fraction) به عنوان نویسنده و دیوید آجا (David Aja) به عنوان مصور، سری کمیک Hawkeye را معرفی کردند.
این سری تبدیل به یکی از شناخته شدهترین و محبوبترین کمیکهای مدرن مارول شده که روی نقش هاکای به عنوان عضوی از اونجرز تأثیر گذاشت و همچنین زمینه ماجراجوییهای کیت بیشاپ به عنوان ابرقهرمانی مستقل را جور کرد.
در این مطلب به سراغ ۱۰ لحظه برتر سری کمیک Hawkeye میرویم که توسط فرکشن، آجا و تعداد دیگری از هنرمندان خلق شدهاند.
«این سگ رو درست کن»
قبل از تقابل با ترکسوت مافیا (Tracksuit Mafia)، کلینت نسبت به سگ آنها، ارو (Arrow)، ابراز محبت کرد و یک تکه پیتزا به این سگ داد. به خاطر بد رفتاری ترکسوتها با ارو، این سگ وقتی مافیا سعی داشت به هاکای شلیک کند سمت کلینت را گرفت.
رفتار قهرمانانه ارو باعث شد تا در خطر مرگ بیفتد و کلینت وظیفه خود دید تا زندگی این سگ را نجات دهد. ارو سگ کلینت نبود با این حال او اصرار داشت که دامپزشکان این سگ را «درست» کنند. کلینت حتی نام این سگ را نیز عوض کرد تا از این به بعد با اسم لاکی د پیتزا داگ (Lucky the Pizza Dog) شناخته شود.
تیر بومرنگ
سکانس درون بزرگراه در شماره ۳ کمیک Hawkeye، شباهتهای زیادی با سکانس تعقیب و گریز ماشینی سریال Hawkeye دارد. با این حال، انتهای این تعقیب و گریز در کمیک به شکل دیگری رقم خورد. با این که تریک اروهای (Trick Arrow) کلینت در هر دو مدیوم نقشی بازی کردند اما انتخاب زیرکانه استفاده از تیر بومرنگ اجازه داد تا کیت و کلینت از یک وضعیت سخت خارج شوند.
نقاب کیت برداشته میشود
کلینت برای به دست آوردن یک نوار ویدیویی دردسرساز، یک مأموریت خطرناک را در مادریپور (Madripoor) آغاز میکند. متأسفانه، او خیلی زود توسط مادام ماسک (Madame Masque) و افرادش گیر میافتد.
مادام ماسک با به دست آوردن کارت اعتباری کلینت که از پشتیبانی شیلد (S.H.I.E.L.D) برخوردار بود، توانست نسبت به تمام رقبایش پیشنهادهای بالاتری آن هم با فاصله زیاد بدهد.
اما سوپرایز واقعی در انتهای شماره ۳ کمیک رقم خورد. وقتی که مادام ماسک نقابش را در خفا برداشت و مشخص شد که کیت بیشاپ کسی بود که به جای او در مزایده شرکت کرده است.
«هاکگای»
کلینت در وقت آزادش در آپارتمان محل اقامت خود، در طی دور همی پخت غذا روی پشتبام، با برخی از ساکنان این محل ارتباط برقرار کرد. یکی از همسایهها با نام گریلز (Grills) به کلینت گفت که لازم نیست طوری تظاهر کند که انگار هاکای نیست.
با تمام این اوصاف، گریلز خیلی دقیق نمیتوانست نام مستعار کلینت را به یاد بیاورد و مداوماً او را هاکگای (Hawkguy) صدا میکرد. البته خیلی هم بیراه نمیگفت؛ در هر حال این اسم روی کلینت بارتون ماند.
«جرسی ترکونده!»
فرکشن به همراه جسی هم (Jesse Hamm) و استیو لیبر (Steve Lieber) به عنوان هنرمندان مهمان یک شماره خاص را خلق کردند که در آن مشخص شد کلینت و کیت در طی طوفان سندی مشغول به چه کاری بودند.
در حالی که کلینت و گریلز سعی داشتند به پدر گریلز کمک کنند تا بر یک وضعیت سخت فائق آید، کیت به یک عروسی در نیو جرسی رفته بود. طوفان سندی زندگی را برای هر دو هاکای سخت کرد و کیت باید در برابر چند غارتگر قرار میگرفت تا یکی از مهمانهای عروسی را در طی یک وضعیت پزشکی اورژانسی نجات دهد.
کیت اما دید خود را از دست داد و زمینگیر شد. هر چند وقتی فهمید که ساکنان نیو جرسی توانسته بودند خودشان دزدها را گیر بیندازند و داروهای مورد نیازش برای نجات مهمان را جور کرده بودند، تحت تأثیر قرار گرفت.
دلقک از جهنم
با این که ترکسوت مافیا آنتاگونیست همیشه حاضر در کمیک Hawkeye بود اما کلاون (Clown) یا همان دلقک یک ویلن ترسناک جدید بود که در این سری معرفی شد. پس از معرفی در شماره ۸ کمیک Hawkeye، دلقک در شماره ۱۰ این سری وقتی توجهها را به خود جلب کرد که مخاطبان متوجه شدند کاژیمیشک «کازی» کاژیمیرچاک (Kazimierz “Kazi” Kazimierczak) از یک بازیگر سیرک تبدیل به یک قاتل مرگبار شده است.
بدون گریم، کازی یک برخورد عاشقانه کوتاه با کیت بیشاپ داشت قبل از این که با هویتش به عنوان دلقک پیش برود و یکی از افرادی که نزدیک به هاکای بود را با بیرحمی بکشد.
روز بیرون رفتن لاکی
برای تغییر جریان و سرعت وقایع داستان، فرکشن و آجا یک شماره کامل را از دید لاکی د پیتزا داگ روایت کردند. با این که لاکی هم پسر خوبی است و هم خیلی باهوش اما از زبان انگلیسی تقریباً درکی ندارد.
به جایش لاکی در دنیایی از بوها، مزهها و منظرهها زندگی میکند. او خیلی پیش از این که هاکای یا پلیس بفهمدند، متوجه میشود که کسی در زندگی کلینت گم شده است. لاکی همچنین برخوردی نیز با صاحبان قبلیاش دارد پیش از این که مجبور شود بین کیت و کلینت وقتی رابطهشان با هم میخورد یه سمت را انتخاب کند.
«ما»
پس از این که دوباره سر و کله ترکسوت مافیا پیدا شد، کلینت بار دیگر با ناشنواییاش دست و پنجه نرم میکند. شماره ۱۹ کمیک Hawkeye عمدتاً از طریق زبان اشاره آمریکایی روایت شد که در آن برادر کلینت، بارنی (Barney)، سعی داشت تا هاکای را از وضعیت مزخرفش خارج کند.
وقتی کلینت دوباره به وضعیت عادی خودش بازگشت، او با زبان اشاره آمریکایی با ساکنان ساختمان محل اقامتش صحبت کرد که صحبتهایش توسط برادرش ترجمه میشد. وقتی یکی از ساکنان از هاکای پرسید که چطور قرار است جلوی ترکسوتها را بگیرد، کلیت پاسخ داد «ما»؛ یعنی «ما جلویشان را میگیریم». این اتفاق باعث شد تمام این افراد در لحظه یکانگی قدرتمندی با هم همدل شوند.
«هاکای اوت»
شماره ۲۰ کمیک با پدر کیت، درک بیشاپ (Derek Bishop)، آغاز میشود که دخترش با او تماس میگیرد. با این حال، مخاطبان صحبتهای کیت را تا آخرین صفحه کمیک نمیدانند؛ جایی که کیت به پدرش هشدار میدهد.
در طی تحقیقات کیت، او متوجه شد که ثروت پدرش از فعالیتهای مجرمانه سرچشمه میگیرد. برای همین است که کیت پول او را رد میکند و قول میدهد که سزای اعمالش را خواهد چشید. «هاکای اوت» در واقع همان «من دارم سراغت میام» کیت بود.
تبدیل به بهترین شدن
سکانس انتهایی کمیک Hawkeye شاید یک منظره آشنا باشد. در طی سه صفحه بدون دیالوگ، کلینت و کیت در کنار هم قرار میگیرند و تمرین تیراندازی میکنند. هم کلینت هاکای است و هم کیت، و این داستان هر دوی آنهاست.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.