در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (فاروم آزولای متزلزل)
با شکست تمام جنگجویان افسانهای (Shardbearers) تارنیشد شما برای رسیدن به جایگاه الدن لرد تنها به قدرت عنصر مرگ مقدر (Destined Death) احتیاج دارد. در نهایت بالاخره موفق به از بین بردن تمام نیمه خدایان ...
با شکست تمام جنگجویان افسانهای (Shardbearers) تارنیشد شما برای رسیدن به جایگاه الدن لرد تنها به قدرت عنصر مرگ مقدر (Destined Death) احتیاج دارد.
در نهایت بالاخره موفق به از بین بردن تمام نیمه خدایان و ماجراجویی در سراسر سرزمین مابین شدیم، به اعماق سرزمینهای زیرزمینی و تاریخ مردمان این سرزمین سر زده و از داستان موجودات بیگانه (Outer Gods) که خواهان در دست گرفتن امور سرزمین مابین هستند، مطلع شدیم. حالا زمان آن رسیده که حلقه قدرت (Elden Ring) را تعمیر کرده و الدن لرد شویم.
متاسفانه همچنان در این مسیر موجوداتی باقی ماندهاند که مانع شما برای تصاحب جایگاه الدن لرد میشوند، با تعداد زیادی ابرطلسم (Great Runes) که تصاحب کردهایم تعمیر حلقه قدرت کاری آسان خواهد بود اما با گشتن در تمام سرزمین مابین درس مهمی که گرفتهایم این است که جدا کردن و حذف کردن عنصر مرگ از حلقه قدرت کاری اشتباه بوده و ما باید قبل از هر کاری عنصر مرگ را یافته و تاثیر طبیعی مرگ را به سرزمین مابین بازگردانیم. برای یافتن عنصر مرگ ما به یک مقبرهی عجیبی به نام شهر فاروم آزولای متزلزل (Crumbling Farum Azula) وارد میشویم.
این مقاله حاوی اسپویل از داستان اصلی بازی است.
فاروم آزولا، پایتخت اژدهایان
بعد از روشن کردن شعلهی تباهی (Flame of Ruin) با کمک مِلینا (Melina) و محقق ساختن هدف او، شما در سرزمین فاروم آزولای متزلزل به هوش میآیید. این شهر در حقیقت بر روی هوا معلق بوده و در حال از هم پاشیدن است و به درستی نمیتوان اتفاقاتی که در آن در حال رخ دادن است را درک کرد.
طبق داستانی که توسط وسایل و ابزارهای مختلفی که در این منطقه مییابید مشخص میشود، فاروم آزولا در حقیقت یک شهر باستانی است که خارج از قوانین طبیعی زمان و مکان شکل گرفته و همچنین نوعی مقبره برای یادبود اژدهایان، به ویژه ارباب اژدهایان پلاسیدوساکس (Dragonlord Placidusax) به شمار میرود. شما قادر به مبارزه با او که اژدهایی دو سر و باسفایتی انتخابی است خواهید بود که برای رسیدن به او باید روی زمین دراز کشیده و به طوفان اجازه دهید تا شما را با خود به سفر در زمان برده و مقابل پلاسیدوساکس قرار دهد.
به نظر میرسد فاروم آزولا خانه و زادگاه اژدهایان، قبل از ورود آنها به سرزمین مابین بوده است. همچنین این منطقه زادگاه چندین شخصیت مهم دیگری مثل گورنک، کشیش هیولایی (Gurranq, the Beast Clergyman) و حتا بلید (Blaidd) که به عنوان برادر و سایهی رانی (Ranni) بزرگ و تربیت شده نیز میباشد. هیولایانی که از این منطقه وارد سرزمین مابین شدهاند مذهب و اعتقادات خود را دارند و همچنین قادر به ساخت سلاحهایی هستند که قدرتهایی خارج از درک بشر دارند و به نظر میرسد با هدف محافظت از اژدهایان یا مخصوص استفادهی آنان طراحی و ساخته شدهاند.
در فاروم آزولا میتوانیم از گذشتهی سرزمین مابین، پیش از پیدایش اردتری (Erdtree) و قانون طلایی (Golden Order) باخبر شویم. در بدو ورود از طریق یادبود ارباب اژدهایان (Remembrance of the Dragonlord) درمییابیم که پیش از پیدایش اردتری، پلاسیدوساکس (Placidusax) الدن لرد بوده است، که این بدان معناست که پیش از مریکا و اردتری، پلاسیدوساکس توسط اراده ماورایی (Greater Will) برگزیده شده و حلقه قدرت را در اختیار داشته است تا بر سرزمین مابین حکومت کند. پلاسیدوساکس برخلاف سایر اژدهایانی که تا کنون در سرزمین مابین مقابل آنها قرار گرفتهایم ذاتاً موجودی نامیرا و جاودان است.
درک اتفاقاتی که برای سرزمین فاروم آزولا افتاده و چگونگی ارتباطش با سرزمین مابین کار دشواریست اما با بررسی ارتباطات و اطلاعاتی که تا این لحظه بدست آوردهایم قادر خواهیم بود حدسهای نسبتاً خوبی بزنیم.
پیش از پیدایش اردتری، که مریکا (Marika) با شکست جاینتها و خدای آنان (Fell God) موفق به ایجادش شد، عصر اژدهایان برقرار بوده است و پلاسیدوساکس هم با عنوان الدن لرد از سرزمین فاروم آزولا، سرزمینی خارج از بند زمان و مکان، بر اژدهایان حکومت میکرد. خصوصیت سرزمین فاروم آزولا که در بند زمان نبود باعث شده بود که پلاسیدوساکس به موجودی نامیرا و جاودان تبدیل شده و او به عنوان نمایندهی اراده ماورایی قادر بود تا ابد بر سرزمین مابین حکومت کند و این درحالی بود که عنصر مرگ در جایگاه خود بر روی حلقه قدرت باقی مانده و هیچ مداخلهای در روند طبیعی مرگ در سرزمین مابین اتفاق نمیافتاد.
به نظر میرسد تمام مشکلات سرزمین مابین با حذف شدن عنصر مرگ از حلقه قدرت شروع شده و این سرزمین را به وضعیتی که با شروع بازی با آن مواجه میشوید، کشانیده است.
با گذشت زمان ناگهان به فاروم آزولا حمله میشود و این حمله شاید توسط موجودی کیهانی مانند اَستل، فرزند خلاء (Astel, Naturalborn of the Void) یا با نقشه موجود بیگانه دیگری صورت گرفته باشد. در توضیحات ابرشمشیر مخروبه (The Ruin's Greatsword) ذکر شده است که این سلاح از خرابههایی میآید که با برخورد یک شهاب سنگ نابود شده است و ظاهر این شمشیر نیز تزئیناتی مشابه بناهای موجود در فاروم آزولا دارد بنابراین شاید منشاء این شمشیر همان فاروم آزولاست که با برخورد شهاب سنگ متزلزل شده است.
از دیدی دیگر با توجه به توضیحات یادبود ارباب اژدهایان خواهیم دید که اعلام میشود خدای پلاسیدوساکس فرار کرده و او منتظر بازگشت آن است. این توضیحات نشان میدهد که شاید وجود الدن لرد ربطی به خدای مریکا یا همان اراده ماورایی نداشته باشد و خدای پلاسیدوساکس که فرار کرده در حقیقت یک موجود بیگانه دیگری باشد؛ خدایی مانند خدای جاینتها. در این صورت میتوان اینطور نتیجه گرفت که اراده ماورایی در حقیقت مسئول حمله به فاروم آزولاست و شاید اوست که شهاب سنگی را به فاروم آزولا فرستاده تا به حکومت اژدهایان پایان دهد.
در هر حالت میدانیم که فاروم آزولا از طریق برخورد شهابسنگی که توسط نیرویی خارجی و بیگانه فراخوانده شده بود، نابود شده است و پلاسیدوساکس جایگاه الدن لرد داشته که نشان میدهد او نیز مانند گادفری (Godfrey) یا راداگان (Radagon) که همسران مریکا بودند، همسر شخصی در جایگاه خداگونه بوده و این شخص پس از حملهای که به فاروم آزولا شده فرار کرده است.
با نابودی سرزمین اژدهایان، خدایی جدید باید بر سرزمین مابین ظهور میکرد و آن کسی نیست جز مریکا که توسط اراده ماورایی برگزیده شد و عصر قانون طلایی را آغاز کرد.
این داستان میتواند تمام توضیحاتی که تاکنون در مقالات قبلی داشتیم را نیز پوشش دهد، حضور تمدنی که به پرستش اژدهایان و خدای آنها میپرداختند و همچنین حمله اژدهایان برای گرفتن انتقام از اراده ماورایی و نابودی سرزمین مابین از جمله مهمترین آنها هستند.
بر اساس گفتههای رانی میدانیم که افرادی که قادر به رسیدن جایگاه خداگونه هستند ایمپرین (Empyreans) نام دارند و توسط دو انگشت (Two Fingers) که نمایندگان اراده ماورایی در سرزمین مابین هستند، انتخاب میشدند، برای هر کدام از آنها یک سایه (shadow) که هیولایی برای محافظت از آنان بود نیز برگزیده میشد. همچنین اگر از میان ایمپرینها کسی بر علیه اراده ماورایی برمیخواست این سایهها با عنوان سایه فلاکت (baleful shadows) برگزیده میشدند که وظیفه داشتند ایمپرین خود را به قتل برسانند.
با دنبال کردن خط داستانی رانی نیز این موضوع به شما ثابت میشود، چرا که با پیشرفت در مسیر هدف رانی، که خارج شدن از کنترل اراده ماورایی است، خواهید دید که بلید، سایه رانی، برخلاف میل خود و تحت تاثیر کنترل اراده ماورایی، به سایه فلاکت تبدیل شده و به شما حمله خواهد کرد. به نظر میرسد این سایهها به نوعی جاسوس اراده ماورایی هستند که به محض اینکه ایمپرین آنها دست از پا خطا کنند به آنها حمله کرده و سعی در نابودی آنها دارند.
با این توضیحات، همانطور که میدانیم مریکا نیز یک ایمپرین بود و سایه خود را داشت که هدف ما از ورود به فاروم آزولا ملاقات با اوست.
مالیکث، تیغ سیاه
وقتی در فاروم آزولا پیش رفته و به بالاترین نقطه این منطقه میرسید با گورنک، کشیش هیولایی مواجه میشوید. اگر پیش از این شما به گورنک که در کیلید (Caelid) در کلیسایی حضور داشت با دادن ریشهی مرگ (Deathroot) کمک کرده باشید، او فرواً شما را شناخته و از شما میخواهد از یافتن عنصر مرگ مقدر منصرف شوید و در نهایت به شما حمله خواهد کرد. اینجاست که درمییابیم گورنک در حقیقت مالیکث (Maliketh) سایه مریکا و محافظ عنصر مرگ ربوده شده است، او سعی دارد با خوردن ریشهی مرگ از بار گناهی که پیش از جنگهای از هم گسیختگی (the Shattering) مرتکب شده است، بکاهد.
همانطور که اشاره کردیم مریکا از ماریکث میخواهد که عنصر مرگی که از حلقه قدرت جدا ساخته را نگه داشته و از آن مراقبت کند و این امر او را به شخصی قدرتمند بدل کرد که تمام نیمه خدایان از او وحشت داشتند.
موجودات مختلفی در سرزمین مابین مخالف جدا شدن عنصر مرگ از حلقه قدرت بودند، یکی از آنان گاداسکینها (Godskin Apostles) بودند که در طول بازی چندین بار با آنها مبارزه کردهاید. مالیکث با استفاده از قدرت عنصر مرگ موفق به نابود کردن اکثر گاداسکینها شد و دریافت که آنها قادر هستند با استفاده از عنصر مرگ، آتش سیاه و جادویی را به وجود آوردند که توانایی به قتل رساندن خدایان را دارد. مالیکث با نابودی گاداسکینها و شکست رهبر آنان که با نام ملکه چشم-تاریک (Dusk-Eyed Queen) شناخته میشود، موفق شد قدرت این آتش سیاه را بدست آورد.
با شکست گاداسکینها و تصاحب عنصر مرگ توسط مالیکث، مریکا با خیال راحت عصر قانون طلایی را آغاز کرد، اما میدانیم که قاتلین دشنهی سیاه (Black Knife Assassins) موفق شدند بخشی از این عنصر مرگ را از مالیکث دزدیده و توسط آن گادوین (Godwyn) را به قتل برسانند، واقعهای که مالیکث خود را مقصر اصلی آن میداند.
پس از این اتفاق، مالیکث عنصر مرگ را به گونهای با وجود خود ترکیب کرده و آن را به بخشی از خود تبدیل میکند و به این ترتیب مطمئن میشود که تا زمانی که زنده است دیگر کسی قادر به ربودن آن نخواهد شد. مالیکث پس از این کار در ظاهر گورنک به کیلید میآید تا خرابیهای به بار آمده از سهلانگاری خود را جبران کند. او این کار را با فرستادن تارنیشدهایی مانند شما برای مبارزه با موجوداتی که در مرگ زندگی میکنند (Those Who Live in Death) انجام میدهد، چرا که به وجود آمدن این موجودات را گناه خود میداند و میخواهد با خوردن ریشه مرگ تا جای ممکن ادامه زندگی این موجودات را مشکل سازد.
با وجود اینکه مالیکث خود را مقصر اصلی در ماجرای ربوده شدن بخشی از عنصر مرگ و قتل گادوین میداند، با ادامه دادن خط داستانی راجیر (Rogier) شما درمییابید که در حقیقت پشت این ماجرا کسی نیست جز رانی که قاتلین دشنهی سیاه را اجیر کرده است، همچنین با ادامه دادن خط داستانی ریکارد (Rykard) و یکی از افرادش به نام برنال (Bernahl)، شما به نقش او نیز در این داستان پی خواهید برد. برنال در فاروم آزولا ظاهر شده و به شما حمله میکند تا از این طریق بتواند عنصر مرگ مقدر را تصاحب کند.
با شکست برنال شما سلاح او را بدست خواهید آورد که پنجهی کفر (Blasphemous Claw) نام دارد و با استفاده از این سلاح شما قادر به دفع برخی حملات مالیکث و شکست او خواهید بود. توضیحات این سلاح نشان میدهد که آن هدیهای از طرف رانی به ریکارد است تا ریکارد از آن به عنوان آخرین ترفند برای شکست مالیکث استفاده کند. با تمام این اطلاعات مسلم میشود که برنامهی شب دشنههای سیاه و قتل گادوین نقشهی رانی برای رسیدن به قدرت بوده است.
وقتی در نهایت با مالیکث روبهرو شوید او در ابتدا به شکل گورنک خواهد بود ولی اگر به اندازه کافی به او صدمه بزنید شخصیت اصلی خود، یعنی مالیکث، سایهی مریکا را برملا خواهد ساخت. او شمشیر خود را که از عنصر مرگ مقدر ساخته شده و احتمالاً از آن برای نابودی گاداسکینها استفاده کرده است را بیرون آورده و به شما حمله میکند.
با شکست مالیکث عنصر مرگ از آن شما شده و برای تعمیر حلقه قدرت و تبدیل شدن به الدن لرد بعدی سرزمین مابین، تنها لازم است که به لیندل (Leyndell) بازگشته و وارد اردتری شوید.
بیشتر بخوانید:
- آشنایی با سرزمین مابین و داستان بازی الدن رینگ
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (دریاچه لیورنیا)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (منطقه کِیلید)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (کوهستان گلمیر و کاخ آتشفشان)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (لیندل، پایتخت اشرافی)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (کوهستان جاینتها)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (قلعه سُل و زمینهای برفی)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (هالیتری میکیلا)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (دنیای زیرزمین – شهرهای ابدی)
- در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی میافتد؟ (دنیای زیرزمین در کنار عمیقترین ریشهها)
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خدا قوت ولی الان برام یه سوال پیش اومد اونم اینکه اگه برای اولین بار با گورنک در کیلید هم صحبت بشیم بعد بهش حمله کنیم بازم تبدیل به سایه میریکا میشه یا نه؟
نه بزنیدش صرفن از اینجا میره در هر صورت توی فاروم آزولا باید باهاش مبارزه کنید و پوستتون کنده بشود.
مالیکث منو یاد نیملس کینگ دارک سولز ۳ میندازه
مورگات و ملیکث رو عشقه ، ملنیا دیگه کیه ...
واقعا نقطه به نقطه این جهان الدن رینگ داستان های غنی داره!!