ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

آواتار
فیلم و سریال

اولین قسمت از فرنچایز آواتار اکنون چگونه است؟

فیلم آواتار جیمز کامرون نزدیک به ۱۵ سال پیش تبدیل به پرفروش ترین فیلم تاریخ شد. ما اکنون در این مطلب از ویجیاتو قصد داریم نحوه ماندگاری آن بیش از یک دهه بعد را مورد ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۳ دی ۱۴۰۱ | ۲۰:۳۰

فیلم آواتار جیمز کامرون نزدیک به ۱۵ سال پیش تبدیل به پرفروش ترین فیلم تاریخ شد. ما اکنون در این مطلب از ویجیاتو قصد داریم نحوه ماندگاری آن بیش از یک دهه بعد را مورد بررسی قرار دهیم.

اولین قسمت از فیلم آواتار اکنون چگونه است؟

زمان ثابت کرده است که نگاه ما به گذشته را تغییر می‌دهد. این بر نحوه به خاطر سپردن ما از فیلم‌ها تأثیر گذاشته است، گاهی اوقات تا حدی که نظرات ما پس از بازدید مجدد از مثبت به منفی یا منفی به مثبت تغییر می‌کند. بله، سلایق شخصی اغلب در طول زمان تغییر می‌کند، اما خاطرات ما نیز هرگز آنقدر که دوست داشتیم باور کنیم ثابت نبوده است. با اکران اخیر فیلم «Avatar: The Way of Water»، اکنون بهترین زمان برای نگاه کردن به اولین قسمت از «آواتار» جیمز کامرون است، موفق ترین فیلمی که به نوعی توانست از ذهن مردم فرار کند.

در سال ۲۰۰۹، آواتار به دلیل جهان‌سازی، جلوه‌های چشمگیر و استفاده فیلم از فناوری سه بعدی توجه گسترده‌ای را به خود جلب کرد. با اکران فیلم «تایتانیک» در سال ۱۹۹۷، هیاهوی بسیار زیادی برای فیلم جدید جیمز کامرون به راه افتاد که به آواتار کمک کرد تا رکوردهای باکس آفیس را بشکند و به پردرآمدترین فیلم تمام دوران تبدیل شود. اما پس از گذشت بیش از یک دهه، آیا تجربه تماشای آواتار تغییر کرده است؟! در اینجا نگاهی می‌اندازیم به این که چگونه فیلم حماسی علمی-تخیلی مربوط به سال ۲۰۰۹ کماکان اثری مهم در تاریخ سینما است.


داستان آواتار

اولین قسمت از فیلم آواتار اکنون چگونه است؟

داستان آواتار علیرغم اینکه بیش از صد سال بعد در دنیای بیگانه و در آینده‌ای دور قرار داشت، اما قصه‌ای مرتبط با زمان حال و بسیار انسانی را به نمایش گذاشت. با رو به اتمام شدن سریع منابع زمین، اداره توسعه منابع (RDA) به پاندورا رفت تا ماده معدنی با ارزشی را که به نام آنوبتانیوم شناخته می‌شود استخراج کند. ولی پیش روی این کار یک مشکل عمده وجود داشت: استخراج این ماده معدنی مهم، بومیان معروف به «ناوی» و خانه آنها را به شدت تهدید می‌کرد. بنابراین، جیک سالی (با بازی سم ورتینگتون) و دکتر گریس آگوستین (سیگورنی ویور) با استفاده از «آواتارهای» مهندسی شده ژنتیکی سعی کردند از جنگ بین انسان‌ها و ناوی‌ها جلوگیری کنند. تلاش‌های آن‌ها ناموفق بود، زیرا سازمان «RDA» هرگز نمی‌خواست با میل و بدون آنوبتانیوم آنجا را ترک کند.

در واقع اداره توسعه منابع (RDA) به وضوح نشان دهنده حرص و آز انسان و توسعه طلبی تهاجمی آن بود. در ژانر علمی تخیلی، انسان‌ها معمولا به عنوان «مردم عادی» و بیگانگان به عنوان مهاجمان متخاصم به تصویر کشیده می‌شوند. اما داستان آواتار با به تصویر کشیدن انسان‌ها به عنوان بیگانگان بدون دعوت و با نیت بد به پاندورا، این جدول مفهومی را تغییر داد. جای تعجب نیست که پویایی بین ناوی‌ها و انسان‌ها اغلب با قبیله پوهاتان و ساکنان انگلیسی در پوکاهانتس مقایسه شده است. هم سازمان RDA و هم مهاجران انگلیسی در فیلم‌هایشان آنتاگونیست بودند و معتقد بودند که می‌توانند هر چیزی را که می‌خواهند بگیرند. این نوع داستان همیشه بی انتها بوده است و آواتار آن را در حالی که هیجان‌های حماسی ارائه می‌دهد و جنبه تاریک بشریت را به تصویر می‌کشد، بازگو می‌کند.

موسیقی متن جیمز هورنر

تولید موسیقی متن آواتار توسط جیمز هورنر انجام شده است که تایتانیک، شجاع دل، نقاب زورو و مرد عنکبوتی شگفت انگیز را نیز در کارنامه خود دارد. آهنگساز فوق‌العاده‌ای که برخی از قطعات برجسته‌اش از موسیقی آواتار عبارتند از: «یکی از مردم شدن»، «یکی شدن با نیتیری»، «تابش نوری شب» و «اولین پرواز جیک». موسیقی هورنر باعث شد پاندورا احساس زنده بودن کند و نه فقط یک مکان تخیلی در یک فیلم علمی تخیلی دیگر، بلکه صاحب یک هویت خود ساخته شود.

شخصیت جیک سالی در این فیلم وارد یک ماجراجویی باورنکردنی شد و به عنوان مردی شروع به کاوش کرد که به اعتماد مردم خیانت می‌کرد و در نهایت قهرمانی شد که از نیازمندان محافظت می‌کرد. اما این موسیقی تولید شده توسط هورنر در مستندسازی سفر سالی بسیار عالی عمل کرد و در حال حاضر به همان اندازه که در سال ۲۰۰۹ عالی به نظر می‌رسید، گوش‌نواز است. به دلیل مرگ هورنر در سال ۲۰۱۵، او متأسفانه نتوانست برای آواتار: راه آب بازگردد؛ و شاید این یک فقدان بزرگ برای جیمز کامرون و گروهش برای دنبال کردن ادامه این راه باشد.

مطلب پیشنهادی
بالرین خون‌آشام در برابر کلیشه‌های ترسناک
نقد فیلم Abigail (ابیگیل) | دختر دراکولا

جلوه‌های بصری در آواتار

اولین قسمت از فیلم آواتار اکنون چگونه است؟

جالب است بدانید توسعه آواتار در اوایل سال ۱۹۹۴ آغاز شد، اما فناوری امروز در آن سال هنوز برای تحقق چشم انداز کامرون وجود نداشت. جلوه‌های بصری باید درجه یک باشند تا فیلم بتواند کار کند زیرا آواتار کاملاً بر روی دنیایی بیگانه است که تمام و کمال آن دیجیتالی و برگرفته از تخیل است. کامرون می‌خواست مخاطب را غرق کند، چیزی که با CGI دهه 90 یا اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی ممکن نبود. خوشبختانه آواتار در سال ۲۰۰۹ منتشر شد، همان سالی که «هری پاتر و شاهزاده دورگه»، و فیلم فاجعه‌ای «۲۰۱۲» ساخته رولاند امریش منتشر شدند. جلوه‌های بصری در آن سال به طور قابل توجهی بهبود یافته بود، و همچنان در حال بهبود بود، و آواتار برخی از بهترین کارها را در این تجارت به نمایش گذاشت. در نتیجه وقتی آواتار برنده هشتاد و دومین جایزه اسکار بهترین جلوه‌های بصری شد، تعجبی نداشت.

گروه شرکتی «Weta Digital» محیط‌ها و شخصیت‌های فوق‌العاده دقیقی را برای این فیلم ایجاد کرد. آنها علاوه بر این از ضبط حرکت چهره برای ترجمه عبارات کلامی و دیالوگ‌های بازیگران به شخصیت‌های ناوی خود استفاده کردند. یک مثال عالی از فناوری در حال استفاده زمانی بود که نیتری حقیقت را در مورد اینکه چرا جیک با ناوی‌ها وقت می‌گذراند، فهمید. در این فیلم شخصیت «نیتری» یک بیگانه متحرک کامپیوتری آبی رنگ بود و با این حال، آنها توانستند تمام قدرت عملکرد زویی سالدانا را به تصویر بکشند.

ناوی‌ها ممکن است در روزگار کنونی کاملا واقعی به نظر نرسند، اما همچنان به عنوان گروهی از شخصیت‌ها یا موجودات برگرفته از جلوه‌های بصری و دیجیتالی عالی به نظر می‌رسند و مهمتر از همه، به تماشاگران اجازه می‌دهند در حین تماشای فیلم، ناباوری خود را متوقف کنند. این راه را برای Avatar: The Way of Water هموار کرد، که نمایشگرهای ناوی بیشتری داشت و از بیش از یک دهه پیشرفت‌های تکنولوژیکی و همچنین بودجه تولید بالاتر بهره می‌برد.

چرا آواتار اینقدر پیشگام بود؟

اولین قسمت از فیلم آواتار اکنون چگونه است؟

در حالی که فیلمسازانی مانند پیتر جکسون و رابرت زمکیس مرزهای فناوری ضبط حرکت یا موشن کپچر را پیش می‌بردند، آواتار با استفاده گسترده از فیلمبرداری حرکتی، این فناوری را به سطح بالاتری رساند. کامرون و خدمه‌اش شکل جدیدی از فناوری ضبط حرکت ایجاد کردند که ویژگی‌ها و حرکات سوژه را در صحنه فیلمبرداری به تصویر می‌کشد و آن حرکت را به انیمیشن منتقل می‌کند که همگی کاملاً توسط رایانه ساخته شده‌اند. این فناوری امروز به استاندارد بازی‌های ویدئویی مدرن تبدیل شده است. به لطف ساخت یک فیلم بلند با تعداد زیادی مو-کاپ برای دور زدن، آواتار پتانسیل شگفت انگیز این فناوری را به سازندگان نشان داد، که منجر به استفاده گسترده از آن در دهه گذشته شد و به ایجاد زمینه برای فناوری تصویربرداری حرکتی کمک کرد.

آواتار همچنین فیلم سه بعدی را به جریان اصلی بازگرداند. در حالی که سه بعدی ده‌ها سال بود که وجود داشت و فیلم‌هایی مانند Spy Kids 3D و فیلم‌های انیمیشنی از DreamWorks و Pixar سه بعدی را ارائه می‌شدند، اما این آواتار بود که محبوبیت تجربه‌های 3D و IMAX را افزایش داد. دنبال کردن آواتار 3D به مد جدید تبدیل شد و فیلم سه بعدی بعدی که آلیس در سرزمین عجایب بود از محبوبیت تازه‌ای بهره برد. به طور کلی فیلم آواتار استانداردی طلایی برای آثار سه بعدی ایجاد کرد.

مطلب پیشنهادی
بلاک‌باستری که ما نیاز داشتیم!
نقد فیلم Godzilla Minus One | کلاسیک ضد جنگ

آیا تولید آواتار در سال ۲۰۰۹ یک ریسک بود؟

اولین قسمت از فیلم آواتار اکنون چگونه است؟

آواتار ممکن است یک موفقیت تجاری باشد، اما این انتظار در ابتدا نمی‌رفت. قبل از اکران رسمی، بسیاری از منتقدان فیلم پیش‌بینی می‌کردند که فیلم برای استفاده از CGI در گیشه ناامیدکننده خواهد بود، در حالی که در واقع برعکس بود. آواتار نه تنها از نظر تکنولوژی پیشرفته بود، بلکه محتوای فیلم نیز موضوعات مرتبط مختلفی را پوشش می‌داد.

از روابط نژادی و دعوت به انقلاب گرفته تا تخریب زیستگاه‌های طبیعی به خاطر طمع، آواتار ماهیت واقعی نحوه رفتار انسان‌ها با سرزمین‌های مختلف را به نمایش می‌گذارد. آواتار همچنین آشکارا انتقاد می‌کند که چگونه استعمار بر همه چیز تأثیر گذاشته است و روشی از زندگی را که باید حفظ م‌ شد از بین برده است.

علیرغم انتقاد رایج از آواتار مبنی بر اینکه اکنون و پس از گذشت چندین سال هیچ کس نام شخصیت‌ها را نمی‌داند، ولی مخاطبان به وضوح با داستان آنها و دنیای پاندورا همذات پنداری کردند. قسمت اول آواتار با بهره‌گیری از فصل تعطیلات و کمبود پیشنهادات قوی برای ژانویه و فوریه سال ۲۰۱۰، تقریباً برای سه ماه متوالی به رویداد سینمایی ترند روز تبدیل شد که آن را به اثری ماندگار تبدیل کرد.

آیا آواتار موفق ترین فیلم تاریخ است؟

با بررسی تمام موفقیت‌هایش، این موضوع نشان می‌دهد که آیا آواتار موفق ترین فیلم تمام دوران است یا خیر. اما همانطور که قبلا ذکر شد، آواتار دومین فیلم پرفروش تمام دوران پس از بر باد رفته است و اگر تورم در نظر گرفته نشود، بالاترین فیلم محسوب می‌شود. آواتار علاوه بر موفقیت در باکس آفیس و رکوردهای ثبت شده، در مجموع ۷۳ جایزه از جمله سه جایزه اسکار به دست آورد.

با ترکیبی از موفقیت تجاری و انتقادی، موفقیت آواتار قابل بحث نیست و بسیاری آن را یکی از موفق ترین فیلم‌های تمام دوران می‌دانند. محبوبیت این فیلم حتی باعث شد تا منطقه خاص خود در پارک موضوعی پادشاهی حیوانات دیزنی در فلوریدا آمریکا به نام پاندورا، دنیای آواتاری که در آن شاهکار روی پرده جیمز کامرون جان می‌گیرد، به دست آورد.

آیا آواتار واقعاً به دنباله نیاز داشت؟

اولین قسمت از فیلم آواتار اکنون چگونه است؟

در پایان قسمت اول فیلم آواتار، انسان‌ها به زمین بازگردانده شدند و هوشیاری جیک برای همیشه به آواتار او منتقل شد. بله، فیلم یک شروع، میانه و پایانی داشت. اما همچنین رشته‌های داستانی خود را در هوا معلق گذاشت و هرگز تضاد کلی خود را به طور کامل حل نکرد. از سودی دیگر سازمان RDA هرگز در واقع شکست نخورد، به این معنی که آنها همیشه قرار بود در نهایت به پاندورا بازگردند. برتری فنی و نظامی آنها را به پیروزی نزدیک کرد، که تقریباً مطمئناً آنها را تشویق می‌کرد که با آمادگی بهتر و تعداد بیشتری به این سیاره بازگردند. طمع انسان پایانی ندارد و RDA از چیزی که مورد علاقه آنها بود محروم شدند. در واقع اگر به کسی بگویید که نمی‌تواند چیزی داشته باشد؛ او حتی بیشتر آن را می‌خواهد.

واضح است که کامرون ایده‌هایی برای آواتار داشت که خیلی بزرگ بودند و نمی‌توان آن‌ها را در یک فیلم قرار داد. پاندورا یک ماه فراخورشیدی بزرگ بود، اما فیلم فقط نگاهی اجمالی به سطح آن، حیات وحش، و فرهنگ ناوی داشت (توجه داشته باشید: بیش از ۱۵ قبیله مختلف در این مکان وجود داشت). قانون طلایی همیشه این بوده است که اگر داستان دیگری برای گفتن وجود ندارد، پس احتمالاً نباید دنباله‌ای وجود داشته باشد. اما اگر فیلمی به پرفروش‌ترین فیلم جهان تبدیل شود، با استقبال مثبت مواجه شود، خیلی ناشناخته بماند و کارگردانش بخواهد فیلم دیگری بسازد، ممکن است دنباله‌ای هم لازم باشد.

در اولین آواتار از جیک به عنوان یک قهرمان یاد می‌شد، اما اقدامات او ثابت کرد که هنوز کارهای زیادی برای بزرگ شدن و البته پیشرفت شخصیتی دارد. و در جایی که فضایی برای رشد شخصیت وجود داشته باشد، جایی برای ادامه آن نیز وجود دارد.

مطلب پیشنهادی
سرقت پول با محوریت برلین
بررسی سریال Berlin | اسپین آف خانه کاغذی
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی