ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد سریال I Am Not Okay with This – انفجاری هیجان‌انگیز اما احمقانه

سریال I Am Not Okay with This با وجود همه پتانسیل‌هایی که دارد مانند معجونی شلخته و عجله‌ای از ترکیب ویژگی‌های موفق آثار به‌یادماندنی نتفلیکس است که نه تنها هویت مشخصی ندارد بلکه داستان دقیقی ...

امیرمحمد سلیمانی
نوشته شده توسط امیرمحمد سلیمانی | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۰

سریال I Am Not Okay with This با وجود همه پتانسیل‌هایی که دارد مانند معجونی شلخته و عجله‌ای از ترکیب ویژگی‌های موفق آثار به‌یادماندنی نتفلیکس است که نه تنها هویت مشخصی ندارد بلکه داستان دقیقی هم برای روایت‌کردن انتخاب نکرده است. عنوانی که می‌توانست یکی از عناوین ارزشمند نتفلیکس باشد، در بهترین حالت سریالی قابل تحمل است که بخش عظیمی از موفقیتش را با جذابیت‌ ظاهری شخصیت‌هایش جشن می‌گیرد. سابقه درخشان عوامل سریال نشان می‌داد باید منتظر هفت اپیزود هیجان‌انگیز باشیم. اما مشکل بزرگ سریال این است که هیجان آن هم به اندازه داستانی که ارائه می‌دهد، سطحی و قابل پیش‌بینی به نظر می‌رسد.

تهیه‌کنندگان سریال Stranger Things بوده و کارگردان سریال The End of the F***ing World (نقد سریال را اینجا بخوانید) به عنوان تیمی از موفق‌ترین عوامل سریال‌های نتفلیکس دست به دست یکدیگر داده‌اند تا همه تصورات ما از توانایی‌هایشان را خراب کنند. فرزند دورگه آن‌ها هیچ نشانی از جذابیت‌ خانواده‌اش ندارد. سریال I Am Not Okay with This شبیه به آشی بدمزه شده که مشخص است چند آشپزی که وظیفه پختن آن را برعهده داشته‌اند، هرگز نتوانسته‌اند درباره طعم آن به توافق برسند. با نقد یکی از جدیدترین سریال‌های نتفلیکس، همراه ویجیاتو باشید.

نقد سریال I Am Not Okay with This - انفجاری هیجان‌انگیز اما احمقانه

ما در حس‌محورترین دوران سینما و تلویزیون زندگی می‌کنیم. تجهیزات سینمایی از همیشه قدرتمندتر هستند و مجموعه عظیمی از آلبوم‌های موسیقی، استودیوهای فیلم‌برداری و مکان‌های خارق‌العاده در سراسر دنیا وجود دارند که دست هر کارگردانی را بازتر از همیشه قرار می‌دهند. سرویس‌های استریم آنلاین آهسته آهسته سالن‌های سینما را به چالش می‌کشند و تعامل تماشاگران با عناوینی که تماشا می‌کنند، هر روز بیشتر از قبل می‌شود. پنجاه سال پیش، بخش عظیمی از تعاملی که فیلم‌ها و سریال‌ها با تماشاگرانشان برقرار می‌کردند از خلاقیت و توانایی‌های عوامل تولید نشات می‌گرفت. اما امروز سرویس‌های استریمی مانند Quibi وجود دارند که سریال‌های تلویزیونی را با مفاهیمی جدید به دنیای تلفن‌های هوشمند وارد کرده‌اند. رابطه‌ای که امروز میان هنر هفتم و مخاطبانش وجود دارد، تا پیش از این هرگز تا این حد متکی به احساسات متقابل انسانی نبوده است.

اما حس‌محوری سینما و تلویزیون، قرار نیست ویژگی اصلی محتوای سینمایی باشد. آن‌چه سریالی مانند The End of the F***ing World را به عنوانی خارق‌العاده تبدیل کرد، تلفیق موفق احساسات شخصیت‌هایش با جذابیت‌های علم سینما بود. ما با عنوانی مواجه بودیم که برای معرفی شخصیت‌هایش به تماشاگر نزدیک می‌شد اما این نزدیکی قرار نبود بیش از حد صمیمی باشد. شات‌های مینیمال، موسیقی‌های دوست‌داشتنی و شخصیت‌های گسترش‌یافته اصلی‌ترین عوامل موفقیت این سریال بود. اما حس‌محوری تنها در عناوین متفاوتی مانند این سریال دیده نمی‌شود.

سریال Stranger Things هم که توسط نتفلیکس ساخته شده، می‌تواند به عنوان «طلایی‌ترین ترکیب حس‌محوری و سینمای کلاسیک» دست پیدا کند. ساخته‌ای که موفق شد ویژگی‌های مثبت عناوین علمی تخیلی دهه ۸۰ میلادی را با استانداردهای مدرن نتفلیکسی ترکیب کند و یکی از خارق‌العاده‌ترین سریال‌های چند سال اخیر لقب بگیرد. هر دو سریال، باوجود مضمون نوجوانانه‌پسندی که داشتند، برای تماشاگران بزرگسال و یا حتی جوانانی که علاقه چندانی به زیرژانر بلوغ ندارند هم جذاب بودند. اما مسئولان نتفلیکس باور کرده‌اند که سبک متفاوت آن‌ها در سریال‌سازی قرار است به یک جریان موفق تبدیل شود. سریال I Am Not Okay with This حالا سومین ساخته نتفلیکس لقب می‌گیرد که تلاش کرده تا حس‌محوری مدرن سینما را نشان دهد. اما نتیجه آن، به اندازه دو عنوان قبلی چشم‌گیر نیست.

آغاز طوفانی و روایت عجله‌ای در کنار شخصیت‌پردازی سطحی

سیدنی نواک، شخصیت اصلی سریال کمدی درام I Am Not Okay with This که براساس کتابی به همین نام نوشته چارلز فورسمن ساخته شده، دختری ۱۷ ساله است که به‌تازگی پدرش را از دست داده و به همراه مادر و برادرش، در شهری کوچک اما جذاب در ایالت پنسلوانیای آمریکا زندگی می‌کند. سیدنی دختری منزوی است که ارتباط برقرارکردن با هم‌کلاسی‌هایش را دشوار می‌داند. او از خودکشی و مرگ پدرش ناراحت است و دائما تلاش می‌کند تا دلیل مشکلات زندگی‌اش را بفهمد. روانشناس مدرسه، به او پیشنهاد می‌کند تا خاطراتش را درون یک دفتر بنویسد. اما سیدنی متوجه می‌شود نیرویی جادویی درون او وجود دارد که وقتی شدیدا عصبانی می‌شود، خودش را نشان می‌دهد. ما تماشاگران، همراه سیدنی می‌شویم تا زندگی او را از زوایه نوشته‌های دفتر خاطراتش بررسی کنیم. ایده کلی سریال، جذاب به نظر می‌رسد اما جدید نیست. چیزی که آهسته آهسته آن را به یک شکست بزرگ تبدیل می‌کند، روایت عجله‌ای فیلم‌نامه برای رسیدن به نقطه اوج داستان است.

به همان میزان که اپیزودهای آغازین جذاب و پرسش‌برانگیز آغاز می‌شوند، اپیزودهای نهایی بدون هیچ توضیح غیرقابل قبولی به پایان می‌رسند. ابهام سوالات تماشاگر، ناشی از پیچیدگی‌های فیلم‌نامه نیست. بلکه از ضعف‌های بزرگ آن نشات می‌گیرد. در ابتدا به نظر می‌رسد مشکل اصلی عجله سریال برای روایت داستان‌هایش، زمان کوتاه هر اپیزود باشد. هیچکدام از هفت اپیزود فصل اول سریال I Am Not Okay with This بیشتر از سی دقیقه زمان ندارند. الگوی زمانی سریال شباهت زیادی با ساخته قبلی‌ کارگردانش دارد اما هیچ سنخیتی با رویکرد سریالی که تهیه‌ کنندگانش در گذشته ساخته‌اند، ندارد. با این حال اپیزودهای کوتاه هم دلیل شکست روایت‌گویی سریال نیست. داستان سریال در اوج سادگی به نهایت پیچیدگی می‌رسد و دلیل اصلی آن دیالوگ‌های زائد و هنرنمایی‌های صرفا جذابی است که دلیل خاصی ندارند.

در سریال I Am Not Okay with This تقریبا هیچ نشانی از شخصیت‌پردازی وجود ندارد. حتی سیدنی نواک (با هنرنمایی سوفیا لیلیس) به عنوان شخصیت اصلی فیلم‌نامه، چیزی بیشتر از مشکلات روزمره‌اش را نشان نمی‌دهد. درگیری او با نیروی درونش، به مرور حتی پیچیده‌تر هم نمی‌شود. فیلم‌نامه سریال به حدی ساده‌انگارانه نوشته شده که وقتی به دقایق پایانی اپیزود نهایی می‌رسید، به همان میزان که می‌توانید حادثه خونین سریال را پیش‌بینی کنید از رخ‌دادن آن دلسرد می‌شوید. چراکه سریال هیچ تلاشی برای معرفی شخصیت اصلی‌اش نکرده و جذابیت‌های او را در سطح چند واکنش رفتاری محدود کرده است. گاهی اوقات ضعف شخصیت‌پردازی، می‌تواند با پردازش بیشتر رویدادهای فیلم‌نامه جبران شود. اما سریال حتی تلاشی برای روایت جزیی‌تر داستان‌هایش هم ندارد. تنها با داستان‌های جدید و بی‌دلیلی آشنا می‌شویم که مشخص نیست به چه دلیلی وارد سریال شده‌اند. مشکل بزرگتر سریال این است که حتی نمی‌تواند ارتباطی میان داستان‌های فرعی و در ظاهر مکمل‌کننده‌اش ایجاد کند.

نقد سریال I Am Not Okay with This - انفجاری هیجان‌انگیز اما احمقانه

عوامل سریال نتفلیکس به حدی برای رسیدن به نقطه اوج داستان در فصل اول عجله داشته‌اند که فراموش می‌کنند شخصیت‌های اصلی را به ما معرفی کنند. همه آن‌چه در یک فصل از سریال می‌بینیم، می‌توانست به عنوان یک اپیزود آغازین باشد. اما داستان‌های فرعی بی‌دلیلی که حتی به خوبی روایت نمی‌شوند هم بخش عظیمی از فیلم‌نامه را بلیعده‌اند. اپیزودهای آغازین به همان میزان که جذاب هستند، روایت حادثه اصلیشان را مانند آدامسی باکیفیت کش می‌دهند. بنابراین وقتی مخاطب هم‌گام با وقایع سریال به اپیزودهای پایانی می‌رسد، بیشتر از آن که از توصیف رویداد نهایی‌اش شگفت‌زده شود از روایت بیش از حد ساده‌انگارانه و قابل پیش‌بینی سریال تعجب می‌کند.

داستان‌پردازی بیش از حد سطحی

به سختی می‌توان باور کرد که سریال I Am Not Okay with This واقعا محصول مشترکی از عوامل دو سریال خارق‌العاده نتفلیکس باشد. به همان میزان که فضای سریال تحت تاثیر عنوان محبوب The End of the F***ing World به نظر می‌رسد، رگه‌هایی از حال و هوای سریال Stranger Things هم در آن دیده می‌شود. حتی گاهی نورپردازی و اتمسفر سریال یادآور عنوان محبوب نتفلیکس یعنی Dark است. در حالی که ترکیب همه این ویژگی‌ها می‌توانست یک سریال واقعا جذاب را خلق کند، ما با سریالی مواجه هستیم که هرگز برای استفاده از پتانسیل‌هایش تلاش نمی‌کند.

به نظر می‌رسد عوامل سریال I Am Not Okay with This باور داشته‌اند که نیازی نیست داستان خوبی برای ساخته جدیدشان پیدا کنند. تنها کافی است چند نوجوان جذاب و زیبا را به جان یکدیگر بیاندازند تا روایتی که خیلی هم عمیق نیست، به اندازه‌ کافی تماشاگر داشته باشد و سریال برای فصل دوم هم تمدید شود. اما سقوط تدریجی سریال در هر اپیزود، می‌تواند تضمین کند فصل دوم آن می‌تواند یک فاجعه تمام‌عیار باشد.

آن‌ها تلاش می‌کنند پیوندی میان سن و سال دگرگون‌کننده سیدنی و قدرت‌های جادویی‌اش ایجاد کنند اما این تلاش هرگز چیزی فراتر از نشان‌دادن سطحی عوارض مشکلات او نیست. سریال هیچ تلاش قابل قبولی برای نزدیک‌شدن به روحیه سیدنی نمی‌کند و این نزدیکی درباره سایر شخصیت‌های سریال، به سطح نازل‌تری می‌رسد. دینا (با بازی سوفیا برایانت) در ظاهر بهترین دوست سیدنی است اما ارتباط آن‌ها هرگز در سطحی جدی به تصویر کشیده نمی‌شود. دینا در یکی از مهم‌ترین سکانس‌های سریال، شدیدا به سیدنی نزدیک می‌شود اما باز هم سریال از پتانسیل‌های پیش‌آمده از این حادثه به خوبی استفاده نمی‌کند. سایر شخصیت‌های سریال هم چندان وضعیت مطلوبی ندارند. استنلی (با هنرنمایی ویات اولف) پسری است که به سیدنی علاقه‌مند می‌شود. یکی از باورنکردنی‌ترین نقاط ضعف فیلم‌نامه سریال I Am Not Okay with This این است استنلی را به مراتب بهتر از سیدنی معرفی می‌کند.

نقد سریال I Am Not Okay with This - انفجاری هیجان‌انگیز اما احمقانه

این ضعف‌های بزرگ در داستان‌پردازی و استفاده نادرست از ویژگی‌های مثبت و منفی شخصیت‌ها، سریال I Am Not Okay with This را به معجونی عجله‌ای و بدمزه تبدیل کرده که به سختی قابل درک است. برخلاف داستان عمیقی که در سریال Stranger Things تماشا کردیم و شخصیت‌های اندک اما گسترش‌یافته‌ای که در سریال The End of the F***ing World دیدیم، در این سریال خبری از ویژگی‌های مثبت و دوست‌داشتنی سریال‌های خاطره‌ساز نتفلیکس نیست. تنها ترکیبی ناهمگون از عناصر سریال‌های قبلی نتفلیکس دیده می‌شود که با داستانی غیرقابل قبول، به طرز غیرقابل باوری جذاب اما سطحی به نظر می‌رسد. در حقیقت سریال I Am Not Okay with This مانند ورزشگاهی مجهز و زیبا است که هیچ نشانی از یک بازی هیجان‌انگیز در آن دیده نمی‌شود. هر چند هر دو تیم، لباس‌های رنگارنگی به تن کرده‌اند.

هدیه‌ای وسوسه‌کننده که تنها کاغذ کادوی زیبایی دارد

واقعیت این است که I Am Not Okay with This سریال خوش‌رنگ و لعابی است که بازیگران جذابی دارد، از موسیقی‌های تاثیرگذاری بهره می‌برد و فیلم‌برداری مینیمالش را به خوبی نشان می‌دهد. اما همه این زیبایی‌ها، قرار نیست دلیلی برای نابودی فیلم‌نامه آن باشند. سکانس‌های گاها تکراری، داستان قابل پیش‌بینی و شخصیت‌هایی که حتی خودشان هم از محدودیت‌هایشان خسته می‌شوند باعث شده با یکی از اغراق‌آمیزترین عناوین چند سال اخیر نتفلیکس مواجه شویم. سریالی که بیشتر شبیه به یک موزیک ویدیو علمی تخیلی است و برای کسانی که دنیای سریال‌ها را به صورت جدی دنبال می‌کنند، نقاط ضعف غیرقابل بخششی دارد.

سریال I Am Not Okay with This شبیه هدیه‌ای وسوسه‌کننده‌ است که کاغذ کادوی واقعا جذابی دارد. اما کافی است تنها چند دقیقه‌ای با آن کلنجار بروید تا متوجه شوید با یکی از پوچ‌ترین هدیه‌های عمرتان مواجه هستید. ساخته مشترک دو سریال محبوب نتفلیکس، دقیقا مانند سکانس پایانی آن است؛ احمقانه‌ترین انفجار هیجان‌انگیزی که می‌توانید تماشا کنید.


بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (6 مورد)
  • ایلیا
    ایلیا | ۸ آذر ۱۳۹۹

    حرف الکی نزنید خیلی هم سریاله خوبیه من هم عاشق این سریالم هم استرنجر تینگز

  • Fatimaseyedjalali
    Fatimaseyedjalali | ۱۹ تیر ۱۳۹۹

    واقعا حرف هایی که میزنید خیلی مسخره است . این سریال واقعا سریال خوبیه و باید بگم که دو تا از بازیگرای فیلم ایت داخل اون بازی کرده اند و اکثریت این فیلم رو دوست داشتن و فکر نکنم مردم با نظر شما موافق باشن . پس لطفا وقتی میخواید سریال رو انقدر کنید حداقل در موردش فکر کنید . این سریال عالیه . با نشکر. ?

  • Odette
    Odette | ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

    سریال فوق العادیه کاملا مشخصه هیچی از سریال سرتون نمیشه این سریال عالیه خیلی زیبا مشکلات نوجوونارو به تصویر کشیده هیجان انگیزه و ابدا قابل پیش بینی نیس بهتر از همه اینا کرکترشم از ما بهترون نیس یه دختره خیلی عادیه که توی اکثر فیلم و سریالا این طوری نیس اصلن شما کی هستی که با دثدن هفت اپیزود این سریالو له آش بیمزه تعبیر کنی???

  • محمد امین
    محمد امین | ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹

    سریال بدی نیس در کل با خیلی از حرفاتون هم واقعا موافقم ولی باز هم به نظرم تا حدودی میتونه بیننده ها رو تو اون رنج سنی مورد نظرش سرگرم کنه

  • pooria
    pooria | ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹


    سریال بی ارزش
    فقط و فقط کاسبی و خالی کردن جیب مخاطب رنج سنی هدف که تعدادشون وحشتناک هم بالاست.

    • Odette
      Odette | ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

      حتما هدف نون خ و پایتخت پر کردن جیبه مردمه?

مطالب پیشنهادی