۱۰ مورد از وحشتناکترین قتلهای جوکر
شاید جوکر از نظر فیزیکی قدرتمندترین ویلن دنیای کمیکها نباشد اما حتماً همه قبول دارید دیوانهترین ویلن است. هربار که فکر میکنید دیگر نهایت جوکر را دیدهاید، شاهزاده جرم و جنایت راهی پیدا میکند تا ...
شاید جوکر از نظر فیزیکی قدرتمندترین ویلن دنیای کمیکها نباشد اما حتماً همه قبول دارید دیوانهترین ویلن است. هربار که فکر میکنید دیگر نهایت جوکر را دیدهاید، شاهزاده جرم و جنایت راهی پیدا میکند تا با انجام کاری دیوانهوارتر که حتی فک شیطان را نیز از تعجب به زمین میدوزد، اثبات کند سطح جنونش انتهایی ندارد!
این دلقک قاتل حتی در زمان معرفی شدنش هم زمان را هدر نداد و چندین نفر را در طول اولین حضورش که فقط ۱۱ صفحه بود به قتل رساند. در تمام سالهای بعد از آن، جوکر هنر وحشت انداختن به جان دیگران را حفظ کرد و این روزها دیگر انجام هیچ کاری از او بعید نیست. با این حال حتی با انتظار انجام بدترین و شنیعترین اعمال از طرف جوکر، مثل وقتی میبینیم که مادر خودش را به قتل میرساند یا صورت فردی را ذوب میکند، باعث نمیشود که ترس و هیجان برمان ندارد.
وحشتناکترین مورد درباره جوکر این است که چون او قدرتی فرا انسانی ندارد، مجبور است از روشهایی که با دقت و جزئیات بالا طراحی شدهاند برای آسیب زدن به قربانیهایش استفاده کند که البته اکثراً جنبه رئالیسم و واقعگرای خود را حفظ میکنند. ترسناکتر از اعمال انجام شده توسط شاهزاده جرم و جنایت گاتهام، این است که او ایده انجام آنها را در ذهنش پرورانده.
دلقک قاتل دیسی برای این که بقیه را متیع و گوش به حرف خود کند، باید به صورت مداوم از کسانی که جرئت سرکشی در برابر او کردهاند برای دیگران درس عبرت بسازد. این قربانیان بدشانس نهایت خشونت و وحشتی که جوکر (تا به این جای داستانهایش) اعمال کرده است را تجربه میکنند.
در این مقاله شما را با ۱۰ مورد از وحشتناکترین قتلهای جوکر آشنا میکنیم. همراه ما در ویجیاتو باشید.
۱۰. کریسمس مبارک
در اواخر آرک داستانی Batman: No Man's Land در سال ۱۹۹۹، کمی حس خوشگذرانیِ سال نو و عید در جوکر زنده شده بود و برای همین تصمیم گرفت پیشاپیش یک هدیه به بتمن بدهد. البته همه میدانیم در ذات جوکر نیست که بدون سود، چیزی به کسی بدهد.
یک جستجو بازی میتواند هدیه جالب و سرگرم کنندهای باشد اما اگر جوکر برنامهریزیاش را نکند. دلقک گاتهام در نقشه جدیدش تعدادی نوزاد را میدزدد و آنها را مخفی میکند. محلهایی که احتمال حضور این نوزادها در آن بودند نیز به مواد منفجره و تله مجهز شده بودند.
با مشخص شدن محل مخفی شدن جوکر، فقط کاراگاه سارا اسن (Sarah Essen) است که در محل درست قرار گرفته. او با این فکر که وقتی برای منتظر بودن برای نیروی پشتیبانی نمانده به زیرزمین مشخص شده میرود تا به تنهایی در برابر جوکر قرار بگیرد.
سارا متوجه میشود که این دلقک روانی یک نوزاد در دستانش دارد و نوزادهای دیگر نیز در اطرافش هستند. جوکر برای فرار از این مخمصه، نوزاد را به هوا پرتاب میکند که باعث میشود سارا برای نجاتش، تفنگ خود را به زمین بیاندازد. حالا نوبت جوکر است که تفنگش را به سمت سارا بگیرد و با آرزوی یک کریسمس خوب، ماشهاش را فشار دهد.
حتی خود شاهزاده جرم و جنایت گاتهام متوجه میشود که این بار زیاده روی کرده. وقتی خودش را تسلیم پلیس میکند میتوان احساس پشیمانی خیلی نادری را در صورت او دید.
۹. به قتل رساندن مادر خودش
با این که تماشای یک فیلم کمیک بوکی که به خوبی ساخته، از لحاظ مالی موفق شده و نظر منتقدان را نیز به خود جلب کرده است خوشایند است اما دیدن غرق شدن شخصیتی مثل آرتور فلک (Arthur Fleck) در دیوانگی و جنون و تبدیل شدنش به جوکر سخت و ترسناک است. این فیلم برنده اسکار اقتباس شده از جوکر نه تنها یکی از تاریکترین نمایشها از این دلقک بوده، بلکه یکی از وحشتناکترین قتلهای او را نیز شامل میشود.
آرتور متوجه شده که به سرپرستی قبول شده و پنی مادر بیولوژیکیاش نیست، برای بار آخر به او در بیمارستان سر میزند. او به مادرش میگوید که فکر میکرده زندگیاش یک تراژدی بوده اما حالا فکر میکند زندگیاش یک کمدی است، سپس بالش را زیر سر زن بچیاره را برمیدارد و با آن خفهاش میکند.
وحشتناکترین قسمت این سکانس بیاحساس بودن آرتور در تمام مدت انجام قتلش است. انگار صرف شدن تمام زندگی این زن برای بزرگ کردن آرتور از ذهن فردی که مسیر جوکر شدن را پیش گرفته کاملاً پاک شده. هر فرد عادی حتی در بدترین شرایط به خاطر این که مریضی روی تخت بیمارستان شدیداً برای زنده ماندن تقلا میکند، احساسی از خود نشان میدهد.
با این حال، صورت آرتور اصلاً تغییر نمیکند، حتی وقتی نشانگر ضربان قلب از کار میایستد. این سکانس آشفته باعث میشود تماشای فیلم ناراحت کنندهتر از هر سکانس دیگر شود و مهمتر از همه نشان میدهد که آرتور چقدر به شخصیت جوکر نزدیک شده است.
۸. خوردن تمام مردم چین
شاید این مورد به چشم خونبارترین قتل لیست دیده نشود اما قطعاً جزو عجیب و غریبترینها است.
جوکر بعد از این که در کمیک Superman: Emperor Joker، مستر میکسیزپیتلیک (Mister Mxyzptlk) را فریب میدهد تا قدرتشهایش را به دست آورد، متوجه میشود که حالا میتواند واقعیت را تغییر دهد. حالا این ویلن که به موجودی کاملاً توانا و قادر تبدیل شده زمان را هدر نمیدهد تا با تصور خودش یک دنیا را خلق کند اما حتی در خلق دنیایش نیز حس شوخ طبعی ترسناکش را از دست نمیدهد.
بعد از این که زمین را تبدیل به مکعبی که صورتش روی آن نقش بسته میکند، از آسمان باران پای میباراند و قطار قتل میسازد، لکس لوتر از مسخرهبازیهایش خسته شده و تصمیم میگیرد تا در برابرش قرار بگیرد. البته لوتر از همان اول گیر جوکر افتاده و تبدیل به دلقک دربار او شده اما با این وضعیت یک درگیری لفظی را با جوکر آغاز میکند که مطمئناً به مذاق شاهزاده جرم و جنایت گاتهام... البته حالا شاه جرم و جنایت دنیا، خوش نمیآید.
دلقک حاکم دنیا به دهان لوتر یک دهان بند فلزی متصل میکند و تصمیم میگیرد که یک میانوعده نوش جان کند. البته امپراطوری که توانایی تغییر واقعیت را دارد چه چیزی می خورد؟ در این داستان مشخص میشود که جواب تمام جمعیت کشور چین، به عنوان غذای چینی است!
۷. منفجر کردن کامل یک مدرسه
در طی داستان Batman: Cacophony، جوکر یک بار دیگر نشان داد که برای فرستادن پیامهایش حتی از کشتن بچهها نیز ابایی ندارد. در حالی که مکسی زئوس (Maxie Zeus) به لطف ماده مخدر جدیدی که از سم جوکر به دست آورده میخواهد امپراطوری مجرمانه جدیدی را پایهگذاری کند، شاهزاده جرم و جنایت گاتهام مجبور میشود تا پیام واضحی را برای او مخابره کند.
وقتی که زئوس در یک مصاحبه ادعا میکند که همه چیز را از اول شروع کرده و حالا تبدیل به عضوی قانونمدار در جامعه شده، توسط کارکنانش به صورت فوری فراخوانده میشود. به او خبر میرسد که جوکر مدرسه پارتنون را به چنگ آورده و خواهرزاده زئوس [یا شاید هم برادرزادهاش یا هر بچه پسر دیگر از فامیل، تحقیقاتم به نتیجه نرسید، امان از دست زبان انگلیسی!] و همکلاسیهایش را به عنوان گروگان گرفته است.
بعد از یک گفتگوی نسبتاً طولانی، زئوس پیشنهاد همکاری با جوکر در پروژه جدیدش را میدهد. البته جوکر یک شخصیت خودشیفته است و برای همین پیشنهاد را رد کرده تا یک جنگ مافیایی را راه بیاندازد.
زئوس میخندد و میگوید که اگر این اتفاق بیافتاد جوکر و افرادش را مثل حشره له میکند که با پاسخ: «منم تو رو مثل یه اتاق پر از بچه مدرسهایهای با ابروهای پیوندی له میکنم.»
طبیعتاً زئوس با این جواب خیلی خاص و عجیب گیج میشود تا این که لحظه مورد نظر دلقک روانی گاتهام فرا میرسد و کل مدرسه به همراه خواهرزاده زئوس که هنوز داخلش است، منفجر میشود.
6. زنده زنده پوست کندن
به نظر بهتر است نیروهای امنیتی گاتهام و خود بتمن بیخیال انداختن جوکر به آرکهام شوند چرا که بستری شدن این دلقک روانی در آن تیمارستان هولناک هیچوقت کمکی به بهبود وضعیت نکرده؛ نه وضعیت خود جوکر و نه وضعیت جامعه، شاید حتی بتوان گفت اوضاع را همیشه بدتر هم میکند. در این مورد خاص میرویم سراغ رمان گرافیکی Joker که در سال ۲۰۰۸ توسط برایان آزارلو خلق شد.
داستان این رمان گرافیکی از دید جانی فراست (Jonny Frost) روایت میشود، یک خلافکار خردهپا که بعد از بیرون آمدن جوکر از آرکهام با ماشینش به او سواری میدهد. شاهزاده جرم و جنایت گاتهام از فراست خوشش میآید و او را به عنوان راننده شخصیاش انتخاب میکند. از این جا به بعد ماجراجویی این دو نفر با هدف باز پس گیری شهر توسط جوکر شروع میشود.
یکی از مکانهایی که این دو نفر به آن سر میزند کلوپی شبانه است که توسط مونتی (Monty) اداره میشود؛ شخصی که در غیاب جوکر نامی برای خود دست و پا کرده. در حالی که این دو در حال صحبت با هم هستند، شیفت کاری هارلی کوئین هم شروع شده و همین باعث جلب توجه جوکر میشود.
دلقک روانی، مونتی را به قسمت خصوصی کلوپ میبرد تا در مورد اتفاقاتی که در دوران غیبتش افتاده صحبت کند ولی ظاهراً جوکر از قبل برنامهاش را چیده. خیلی طول نمیکشد که آنها دوباره بازمیگردند اما مونتی در حال مرگ و تلو تلو خوران است. جوکر زنده زنده پوست بدن او را با همکاری هارلی کوئین برای نشان دادن این که حالا بازگشته و هنوز خودش رئیس است کنده!
۵. نظرتان در مورد یک شعبدهبازی چیست؟
احتمالاً هر چه که در مورد تریلوژی شوالیه تاریکی کریستوفر نولان بگوییم، قبلاً شنیدهاید و میدانید با چه آثار جذابی طرف هستیم. حتی نیاز به صحبت در مورد هث لجر و ایفای نقش فوق العادهاش برای شخصیت جوکر نیست اما موردی که میخواهیم بگوییم قطعاً در این لیست جای میگیرد.
شاید این قتل جزو خشنترین و خوننبارترین قتلهای جوکر نباشد، حتی اگر صرفاً فیلم The Dark Knight را نظر بگیریم، اما هر قتلی که چشم را به نوعی درگیر کند وحشتناک و چندشآور است.
وقتی جوکر وارد جلسه مذاکرات خلافکارهای بزرگ گاتهام میشود، شخصیت گمبول (Gambol) به مخالفت با او پرداخته و میخواهد تا سریعاً از جلسه بیرون انداخته شود. یکی از افراد زیر دست او میخواهد تا گفتههای رئیسش را اجرا کند اما جوکر یک مداد را به صورت ایستاده روی میز میگذارد و با گرفتن گردن قربانی خود، صورت و در واقع چشمش را به مداد ایستاده میکوبد.
نحوه استفاده و اجرای این قتل در فیلم باعث وحشتناک بودنش شده است. طوری که جوکر بدون تلاش و خیلی روان آن را انجام میدهد به مخاطب نشان میدهد مطمئناً این اولین باری نیست که این دلقک چنین کاری را انجام میدهد. شاید حتی باعث شود به این فکر بیافتید که چه کسانی قربانی چنین حقه شعبدهبازی شدند، مخصوصاً آنهایی که به این نرمی، روانی و تمیزی... به قتل نرسیدند.
این سکانس به خوبی هم از نظر داستانی و هم از نظر سینماتوگرافی به تماشاگران منتقل میشود و نشان از جنبه دراماتیک و در عین حال مختل و پریشان جوکر دارد.
۴. کندن صورت یک نفر برای استفاده به عنوان ماسک
سریال انیمیشنی Harley Quinn دیسی حول محور هارلی کوئین بعد از جدا شدنش از جوکر و سعی در به هم زدن اسمی برای خودش میچرخد. هارلی سعی میکند تا به لیجن آو دوم (Legion of Doom) بپیوندد و برای همین گروهی با شخصیتهای پویزون آیوی (Poison Ivy)، کینگ شارک (King Shark)، دکتر سایکو (Doctor Psycho) و کلیفیس (Clayface) تشکیل میدهد.
اولین اپیزود این سریال وقایعی که موجب به هم خوردن رابطه جوکر و هارلی کوئین میشود را روایت میکند که به طرز وحشتناکی شروع شده و به مردم یادآوری میکند این سریال انیمیشنی برای بچهها مناسب نیست. در حالی که هارلی سعی دارد تا یک قایق و تمام ثروت درون آن را بدزدد، جوکر با برداشتن ماسک از صورتش خودش را به همه نشان میدهد.
شاید فکر کنید که خیلی بد نیست، اما ماسکی که جوکر از صورتش برمی دارد شروع به خونریزی میکند. دلقک گاتهام به جای این که صرفاً لباس کاپیتان کشتی را بپوشد، صورت مرد بیچاره را کاملاً کنده و پوشیده! با این که این قتل نشان داده نمیشود اما تماشای کنده شدن صورت یک نفر به خودی خود وحشتناک است، چه برسد به این که از زیرش جوکر بیرون بیاید!
۳. حالا چه کسی احمق است؟
وقتی در کمیک Infinite Crisis نبرد برای نجات زمین به پایان میرسد و متروپلیس شروع به بازسازی میشود، مرگ دردناکی انتظار الکساندر لوتر جونیور (Alexander Luthor Jr) را در کوچهای تاریک میکشد. آن هم در حالی که نقشه بزرگش شکست خورده و اصلاً حوصله و اعصاب درست و حسابی ندارد.
اول جوکر به سراغ او میآید و با اسپری کردن اسید به صورتش و استفاده از شوک الکتریکی جاسازی شده در دستش، نصف صورتش را میسوزاند. سپس در حالی که از درد روی زمین دراز کشیده، پدر الکساندر از سایهها بیرون میآید و توضیح میدهد به تلافی دستکم گرفته شدنش توسط پسرش، جوکر را استخدام کرده تا او را پیدا کرده و به قتل برساند.
البته جوکر هم از این کاری که پیدا کرده خوشحال است، چرا که خود او هم از نقشه بزرگ الکساندر لوتر جونیور برای ترکیب زمینهای دو و سه بیرون مانده بود. بعد از صحبتی کوتاه، جوکر تفنگش را به سمت صورت در حال ذوب قربانیاش میگیرد و شلیک میکند.
بزرگترین ویلن بتمن همراه با بزرگترین ویلن سوپرمن از صحنه قتل دور میشوند آن هم در حالی که لکس لوتر سینیور به جنازه پسرش طعنه میزند که: «حالا چه کسی احمق است؟»
۲. خورده شدن به دست کرکسها
خوردن مردم یک کشور وحشتناک بود اما هنوز درمورد بدترین عمل امپراطور جوکر نگفتهایم. با خلق دنیایی با تصورات خودش، جوکر به فکر وقت کشی هم میافتد. طبیعی است که ببینیم اعضای جاستیس لیگ تبدیل به اسباببازیهای او شده باشند. او برای این که مطمئن شود اسباببازیهایش هیچوقت از چنگش فرار نمیکنند، زمان را با هدف زندانی کردن قربانیهایش در چرخه بیپایان شکنجه و مرگ تغییر داده بود.
وقتی سوپرمن گیر میافتد، بالاخره میفهمیم که چرا شوالیه تاریکی هیچوقت در طول دوران امپراطوری جوکر دیده نشده. بتمن به یک دیوار میخکوب شده، دهانش دوخته شده و هر روز تحت شکنجه قرار میگرفته است.
دلقک پادشاه برای دشمن مورد علاقهاش یک چرخه روزانه وحشتناک را در نظر گرفته بود. سوپرمن نیز در کنار او قرار داده شد و بدون این که کاری کند فقط میتوانست شاهد تکهتکه شدن بروس به دست کرکسها باشد.
این صحنه خشن و خونین از چشم سوپرمن روایت میشود که مجبور به تماشای مرگ وحشتناک دوستش است. او که متوجه میشود بروس قرار است هر روز مرگ را تجربه کند، تصمیم میگیرد تا با نقشهای به حکومت جوکر پایان دهد.
۱. جیسن تاد
وحشتناکترین قتل جوکر در دوران حضورش مربوط به داستان A Death in the Family است. در این داستان شاهد لحظات ترسناک زیادی هستیم اما مرگ جیسن تاد بالاتر از همهشان قرار میگیرد. لحظهای که طرفداران را به وحشت انداخت و به احتمال زیاد هیچوقت قرار نیست فراموش شود.
مرگ جیسن تاد خیلی سوپرایز گونه نبود چرا که سرنوشت این سایدکیک بتمن در یک نظرسنجی تلفنی از خود طرفداران حاصل شده بود. با این حال خیلیها انتظار چنین مرگ وحشتناکی را نداشتند.
تاد که به یک تله هدایت شده بود، متوجه شد در برابر جوکری قرار گرفته که قرار است دیوانهوارترین کار زندگیاش را انجام دهد. وقتی زیردستان جوکر توانستند تاد را زمینگیر کنند، جوکر تفنگش را برای به دست گرفتن یک دیلم کنار میگذارد و سراغ جیسن میرود.
تاد به طرز معجزه آسایی از زیر ضربات دیلم بیرحمانه جوکر زنده بیرون آمد اما جوکر که همیشه فکرش در کامل اجرا شدن نقشههایش است، بعد از ترک محل یک بمب ساعتی را در آن جا میگذارند تا مطمئن شوند کار به طور کامل انجام میشود.
نظر شما چیست؟ کدام یک از قتلهای جوکر را وحشتناکتر از بقیه قتلها میبینید؟ اگر قرار بود شما لیستی از وحشتناکترین قتلهای جوکر تهیه کنید کدام قتلها را در آن جا می دادید؟ دیدگاههایتان را با ما در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مقاله واقعا جالبی بود ولی چیزی که نظرمو جلب کرد
این بود ک حرفی از قتل جیسون تاد به میون نیومد!...
عالی عاشق این مقاله هام دمتون گرم
یادتون باشه دیگه هم به جوکر نگید زشت باطنش از باطن و ظاهر تک تک آدمای روی زمین قشنگ تر بود
کلمه جالبیه مگه نه..... «بود!»
نمیتونم درک کنم جذابیت کمیک بوک ها کجاشه
یه کمیک بخون میفهمی
اومممم معلومه درک نمیکنی چون نمیتونی جوکر رو درک کنی هیچ کس نتونسته
زیاد از جوکر کمیک ها خوشم نمیاد برا نوجوان ها خوبه تنها جوکری عاشقش هستم جوکر هیث لجر هست برترین جوکر تمام تاریخ
حق با توعه
بعد خوندن این مطلب میفهمید که تاد فیلیپس جوکر نساخت
فقط از اسم جوکر برای فروش بیشتر استفاده کرد
در مسخره بودن آرمان گرایی بتمن همین بس که ترجیح میده هیولایی مثل جوکر رو هزاران بار دستگیر کنه تا این که یک بار بکشه.
دوست عزیز بتمن که شخصیت واقعی نیست! فکر میکنی اگر بتمن جوکر را بکشه دیسی از کجا میخواد جیب ملت را خالی کنه؟؟؟؟
با تشکر اگه میشه یه مقاله از ابرقهرمان و زدقهرمانایی که جوکرو میکشند بزارید
کاش یه مرد پیدابشه اینو بکشه
که البته در این صورت کل پرونده بتمن بسته میشه
اون وقت دیسی از کجا پول در بیاره؟
از جوکر کمتر از این هم انتظار نمیره
طبیعیه چون درکش نمیکنید
این چیه گرفتی دستت همش میگی درک نمیکنی
جوکر تاد فیلیپس رو من درک کردم خیلیا درک کردن. اون تویی که درک نمیکنی حالا چه احساسی داری وقتی یکی اینو بهت بگه