نگاهی به قسمت پنجم سریال قورباغه – هیجانانگیزِ بلاتکلیف
قسمت پنجم سریال قورباغه بدون مطرحکردن هیچ پاسخی برای پرسشهایی که در چهار اپیزود ابتدایی مطرح کرده، تصمیم میگیرد سیل جدیدی از حدس و گمانهای تردیدآمیز را به سمت تماشاگرش شلیک کند. اگرچه نتیجهکار هیجانانگیز ...
قسمت پنجم سریال قورباغه بدون مطرحکردن هیچ پاسخی برای پرسشهایی که در چهار اپیزود ابتدایی مطرح کرده، تصمیم میگیرد سیل جدیدی از حدس و گمانهای تردیدآمیز را به سمت تماشاگرش شلیک کند. اگرچه نتیجهکار هیجانانگیز و خیرهکننده به نظر میرسد اما در نهایت کلاف پیچیدهای که سریال ایجاد کرده را بازنشدنیتر از قبل میکند. با ویجیاتو برای نقد قسمت پنجم سریال قورباغه همراه باشید.
واکاوی رشد صنعت سینما در عربستان سعودی: فرصتهای میلیارد دلاری
هومن سیدی کارگردانی بوده که هر آنچه امروز بهعنوان دستاورد هنریاش ثبت کرده بیشتر از آنکه ناشی از کوشش و تلاش خودش باشد از خلاقیت، تفاوت و تمایز آثارش نسبت به سایر همکاران ریز و درشتش نشات گرفته است. اما سریال قورباغه به نقطه اوج کارنامه کاری او تبدیل شده و به نظر میرسد سیدی تلاش میکند تا همه آنچه در طول این چند سال آموخته را به بهترین شکل ممکن جمعآوری کند.
او زودتر از همه رقبایش فهمیده که سالنهای سینما تا سطح مشخصی از جذابیت و جنون را در اختیار مخاطبانشان قرار میدهند و برای دستیابی به سطح بالاتری از تعلیق و هیجان باید به صفحات تلویزیون پناه برد. اگرچه مقایسه سریال قورباغه با سریالهایی که مارول برای دیزنی پلاس میسازد بیش از حد خندهدار به نظر میرسد اما حقیقت آن است که هر دو طرف متوجه شدهاند آبی که در سالنهای سینما گرم میشود، غیرممکن است که از دمای مشخصی بالاتر برود.
هومن سیدی میداند جنس محتوایی که سرویسهای استریم ارائه میدهند احتمالا متفاوتترین و انقلابیترین محتوایی است که هنر هفتم میتواند در دهه سوم قرن بیست و یکم ارائه دهد. با این حال تلاش سیدی نتیجه کاملا مطلوبی به همراه نداشته و سریالی که تا پایان قسمت چهارم شبیه به آشی سرشار از ادویههای گوناگون بود با انتشار قسمت پنجم به ملغمهای از جزییات بیپایان بروزرسانی پیدا کرد.
غیرخطیِ مستقیم
قورباغه کلیدیترین ویژگی یک سریال تلویزیونی را فراموش کرده؛ آنها نمیدانند که جهان داستانی یک سریال غیرآنتولوژی نباید از محدوده مشخصی که خودش در فیلمنامهاش تعیین میکند، فاصله بگیرد. اگر شخصیتهای سریال قورباغه در همه اپیزودها یکسان نبودند، این سریال بیشتر از آن که شبیه یک درام مرموز باشد به عنوانی آنتولوژی تبدیل میشد که داستان هر اپیزودش را در یک ژانر جداگانه روایت میکند.
سریال قورباغه در اپیزود اول درامی ماجراجویانه بود که به شکل واضحی از فیلم La Haine الگو میگرفت. اپیزود دوم در بهترین حالت تراژدیای گانگستری به نظر میرسید که شخصیتهای نوظهورش را به شکل عمیقی پردازش میکرد. اپیزود سوم به درامی اجتماعی تبدیل شد که با هنرنمایی هادی تسلیمی در نقش فرهاد (برادر فرید) به عمق تراژدیک ماجرا سقوط کرد. اپیزود چهارم با فضایی کالت، متفاوت و نزدیک به آثار وس اندرسون به شیوه روایی پردازش داستان پناه برد و اپیزود پنجم با تمرکز شدید روی تبدیلشدن به یک علمی تخیلی روانشناختی داستان سریال را وارد سطح جدیدی کرد.
هر کدام از اپیزودهای سریال قورباغه بهتنهایی ارزشمند، متفاوت و خیرهکننده هستند. نیازی به یادآوری نیست که آنچه هومن سیدی ساخته نهتنها میلیونها کیلومتر بالاتر از آثار تولیدی صدا و سیما قرار میگیرد بلکه چند سروگردن بلندتر از سایر محصولات شبکه نمایش خانگی هم به نظر میرسد. اما آنچه سیدی فراموش کرده، محتوایی است که سریال به شکل عجیبی از ارائه آن امتناع میکند. سیدی و همکارانش چشمهایشان را به روی نقاط ضعف بیپایان فیلمنامهشان بستهاند و تماشاگر را با فرم ایدهآل و خیرهکنندهای که تدارک دیدهاند، سرگرم میکنند.
آرام اما بیهدف
چیرگی غیرقابل انکار فرم بر محتوای سریال در قسمت پنجم به اوج خود میرسد. قسمت پنجم سریال قورباغه با معرفی حداقلی شخصیت فرانک [باهنرنمایی سحر دولتشاهی] تلاش میکند داستان سریال را وارد سطح جدیدی کند اما هیچ پیشزمینهای از تغییرات پیشرو نمیدهد. همه آنچه در ثانیههای پایانی اپیزود پنجم روایت میشود، میتوانست از ابتدای اپیزود آهسته آهسته شکل بگیرد اما طبق معمول هومن سیدی تصمیم میگیرد بخش عظیمی از وقتی که سریال به او بخشیده را با بازیهای گاها خستهکنندهاش با دوربین و بازیگران هدر دهد.
نقد سریال قورباغه را در ویجیاتو بخوانید:
- نگاهی به قسمت اول سریال قورباغه
- نگاهی به قسمت دوم سریال قورباغه
- نگاهی به قسمت سوم سریال قورباغه
- نگاهی به قسمت چهارم سریال قورباغه
- نگاهی به قسمت پنجم سریال قورباغه
- نگاهی به قسمت ششم سریال قورباغه
- نگاهی به قسمت هفتم سریال قورباغه
قسمت پنجم سریال قورباغه میخواهد تصویری از نیمه دوم سریال بسازد اما عجلهای برای شکلگیری آن ندارد. به همین دلیل در شرایطی که داستان فیلمنامه در مسیر اصلیاش حرکت میکند، هیچ فرصتی برای به بیراههزدن را از دست نمیدهد. اصل داستانی که سیدی و دوستانش در این پنج اپیزود روایت کردهاند، میتوانست در دو اپیزود شکل بگیرد اما دلیلی برای اینکار وجود دارد.
برخلاف فیلمهای سیدی که تماشاگر آنها در نهایت همه ارکان فیلمنامه را در خدمت تقویت خط اصلی داستانی تماشا میکرد، در سریال قورباغه خبری از تمرکز ویژه فیلمهای او نیست. قسمت پنجم سریال قورباغه تلاش میکند استراتژی نیمه دوم سریال را نمایان کند اما آشکارشدن آن را به قسمت ششم موکول میکند. این همان تعلیق و استرسی است که هومن سیدی از بازیکردن با آن در سریال لذت میبرد.
قسمت پنجم سریال قورباغه نشان میدهد که شخصیتهای جدید و کلیدیتری به داستان وارد میشوند و البته که سریال عجلهای برای روایت داستان اصلیاش ندارد. تا زمانی که هومن سیدی تصمیم نگیرد بهجای بازی با نور و دیالوگ بازیگرانش به روایت بیبدیل داستانی که در ذهنش شکل داده بپردازد، قورباغه نمیتواند به نقطه اوج نزدیک شود؛ شاید این اتفاق تا آخرین ثانیه آخرین اپیزود هم رخ ندهد.
از مجموعه سریالهای فراموششده بخوانید:
- فیلسوف کمدین نیویورکی در سریال Louie
- شیوع ویروسی در سال ۲۰۲۰ در سریال The Last Man on Earth
- جیمز باند بیتربیت در سریال Archer
- وقتی والتر وایت در سریال Ozark حسابدار میشود
- کمدیتر از زندگی کارمندی با سریال The Office
- سریال Freaks and Geeks و روزهایی که ستارههای هالیوود نوجوان بودند
- سریال Sons of Anarchy و داستان رفتن و نرسیدن پیوسته
- سریال The X-Files و مخوفترین پروندههای ماورایی
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
از تیزرا مشخصه که سریال هنوز دوبار دیگه حداقل به گذشته میره اینطور بخواد پیش بره داستان شکل نمیگیره.
به نظرم یکی از منصفانه ترین و استانداردترین نقدهایی بود که در مورد این سریال در سایت ها و در قسمت های مختلف سریال خوندم. توازن بین نکات مثبت و منفی و رعایت انصاف کاملا مشهود بود. فقط دوست داشتم با بیان مصداق هایی متن رو برای خوانندگان عادی هم جذابتر کنید، هم به نوعی نکاتی رو یاد بگیرند. ممنون
همچین کلاف کلاف میکنید انگار سریال hbo یه که دارید نقد میکنید
بابا سریال ایرانیه. شل کنید لذتشو ببرید
دقیقا
موافق این نگاه نیستم.در اینکه سریال بی نقص و شاهکاری نیست شکی ندارم ولی از خیلی سریالای خارجی سطح بالاتری داره و جذاب تره...
حالا اینکه چون ایرانیه، نخوایم دقیق نگاه کنیم مسخرس
جالبه برام که دوستانی مثل ایشون رو میبینم که گاردشون در برابر کار ایرانی اینقدر بسته است، بعد اونقدر براشون مهمه داستان که حتما باید پاسخ بقیه رو در مقالات و نقدها و کامنت ها بدن...
ادمایی مثل تو باعث میشن هنرهای فوقالعاده زیبای ایرانی دیده نشن. چه فرقی میکنه؟چه ایرانی چه خارجی باید نقد بشن.