ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اسطوره‌شناسی

عناصر مقدس در اساطیر ایران باستان

در ابتدای آشنایی با اساطیر ایرانی با آفرینش هستی از دید ایرانیان باستان آشنا شدیم. دانستیم که برای نبرد با اهریمن، اهورامزدا به آفرینش ارتشی از ایزدان پرداخت که امشاسپندان از مهم‌ترین آنان بودند اما ...

پردیس احمدی
نوشته شده توسط پردیس احمدی | ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | ۲۲:۰۰

در ابتدای آشنایی با اساطیر ایرانی با آفرینش هستی از دید ایرانیان باستان آشنا شدیم. دانستیم که برای نبرد با اهریمن، اهورامزدا به آفرینش ارتشی از ایزدان پرداخت که امشاسپندان از مهم‌ترین آنان بودند اما ایزدان دیگری نیز وجود داشتند که به شکل عناصر طبیعی و مفاهیمی انتزاعی مورد ستایش ایرانیان واقع می‌شدند که مهم‌ترین آنان عبارتند از:

باران زندگی‌بخش - ایزد تیشتَر (تیشتریه)

تیشتر نیروی زندگی‌بخش و نیکوکار باران است که در نبرد پایانی سه هزار ساله چهارم آفرینش در مقابل دیو اَپَوشه (اَپوش - دیو خشک‌سالی) مبارزه می‌کند. طبق اساطیر ایرانی، تیشتر سه دوره زندگی دارد؛ او در دوره اول زندگی خوش (تیرماه) به شکل پسری پانزده ساله است (پانزده‌سالگی سن آرمانی در تفکر ایرانیان باستان)، در دوره دوم به‌سان گاو نر و در دوره سوم به شکل اسبی نمایان می‌شود.

نماد ستاره‌ تابان و شکوهمند، نخستین ستاره و سرچشمه باران و باروری

ایزد تیشتر در آغاز آفرینش باران را می‌آفریند و هر قطره باران به اندازه تشتی می‌شود که تا ارتفاع قد یک انسان عمق می‌یابد. این باران تمام جانوران موذی را به سوراخ‌ها برده و به این ترتیب مینوی آب پاک خلق می‌گردد و دریای کیهانی را ایجاد می‌کند.

ایزد باران؛ تیشتَر

در آخرین دوران آفرینش، تیشتر به شکل اسب زیبا و سفیدی بو گوش‌های زرین درآمده و بر دریای کیهانی فرو می‌رود تا با دیو خشک‌سالی (اَپوش) روبه‌رو گردد که در اعماق دریا به شکل اسبی سیاه و خوفناک با گوش و دم سیاه در آمده است. نبرد میان آنها به مدت سه شبانه‌روز به طول می‌انجامد اما اَپوش موفق می‌شود تیشتر را مغلوب کند و به این ترتیب سالیان خشک‌سالی رخ می‌دهند.

تیشتر پس از شکست به اهورامزدا گلایه می‌کند که علت ناتوانیش دربرابر دیو این است که مردم برای او نیایش و قربانی شایسته‌ای در نظر نمی‌گیرند و اینجا اهورامزدا خود دست به‌کار شده و برای تیشتر قربانی می‌کند و به یک‌باره نیروی ده اسب، ده شتر، ده گاو نر، ده کوه و ده رود بر او دمیده می‌گردد.

تیشتر بار دیگر اپوش را به نبرد فراخوانده و این‌بار موفق می‌شود پیروز از میدان خارج گردد و به این ترتیب دوران خشک‌سالی به پایان رسیده و با بارش باران آب بر مزارع و چراگاه‌ها می‌رسد. بر اساس همین داستان است که نیایش‌های مختص تیشتر در بندهشن و یشت وجود دارد که او را سرچشمه دائمی آب روان، بخشنده فرزندان نیک، درهم شکننده جادوگران و سرور تمامی ستارگان معرفی می‌کنند که بر گردش طبیعت نظارت دارد.

نبرد ایزد تیشتر و دیو اپوش

داستان نبرد تیشتر و اپوش اشاره به اعتقاد عمیق ایرانیان باستان بر این دارد که اگر قربانی‌ها و نیایش‌های خدایان به درستی صورت گیرد آن ایزد قدرتمند شده و بر دیوها پیروز می‌گردد. از این روی سالانه قربانیان و مناسک عظیمی برای ستایش تیشتر صورت می‌گرفت تا باران زندگی‌بخش به باریدن ادامه داده و دیو خشک‌سالی هر ساله مغلوب گردد.


باد؛ نیرویی با دو چهره - ایزد وَیو (وای)

باد که از طریق ابر باران‌زا زندگی می‌آفریند و از طریق طوفان مرگ را به ارمغان می‌آورد با نام وَیو یا وای، یکی از اسرارآمیزترین خدایان هندو-ایرانی محسوب می‌شود. در اساطیر هندی او را زاده‌ی نفس غول‌ جهانی می‌دانند (غولی که مانند ایمیر در اساطیر نورس هستی از بدنش تشکیل شده است) و ارابه‌ای تیزرو که هزاران اسب آن را می‌کشند سوار است. اوست که نورهای گلگون (رعدوبرق) را ایجاد می‌کند و سپیده‌دم را بیدار می‌کند.

ایزد وای با اهریمن مبارزه می‌کند

در اساطیر ایران ایزد وَیو دو چهره دارد، یکی چهره‌ای که اهورامزدا برایش قربانی می‌کند و دیگری چهره‌ای که اهریمن برای او قربانی پیشکش می‌کند. اهورامزدا با قربانی کردن برای ویو از او خواهان نابودی و راندن اهریمن می‌شود. ویو در نهایت میان نیروهای نیکی و بدی، به ایزدان پیوسته و بر امیال ویران‌گرانه اهریمن پیروز می‌گردد.

دلیرترین، سخت‌ترین و ستبرترین ایزد اساطیری ایران

ایزد ویو جنگجویی سهمناک است که جامه‌ نبرد بر تن و نیزه و جنگ‌افزارهای زرین بر دست دارد و با سرعتی باورنکردنی دشمنان خود را تعقیب می‌کند تا روزی موفقق به نابودی اهریمن شود و از آفرینش اهورامزدا در برابر صدمات اهریمن حفاظت می‌کند.

جایگاه ایزد ویو فضای خلاء در میان جایگاه روشن و نورانی اهورامزدا و جایگاه تاریک و خوفناک اهریمن واقع شده است. ویو در فضای خلا میان نیروی نیک و نیروی بد حضور دارد و نامش "وای" به معنای بی‌طرفیست و از این روی می‌باشد که هم وای نیک داریم و هم وای شوم.

ایزد وای؛ ایزدی با دو چهره نیک و بد

بر طبق برخی روایات ایزد ویو یک نفر با دو چهره و بر طبق برخی روایات متاخر، او یک ایزد نیک، آورنده باران زندگی‌بخش و یک دیو شوم و بی‌رحم، آورنده مرگ است که هیچ‌کس قادر به رهایی از او نخواهد بود.

جالب است بدانید اصطلاحاتی که "وای" در آنها به کار می‌رود مانند "وای بر تو" اشاره مستقیم به این ایزد قدرتمند است.


آب‌های بی‌آلایش - ایزدبانو آناهیتا (ناهید)

در بیشتر اساطیر دنیا، سرچشمه زندگی و باروری صورتی مادینه (مونث) دارد. در ایران باستان نیز ایزدبانو آناهیتا (ناهید- به معنای آب‌های نیرومند بی‌آلایش) سرچشمه تمام آب‌های روی زمین است. ایزدبانو آناهیتا سوار بر گردونه‌ای با چهار است است که این اسب‌ها ابر، باران، برف و تگرگ نام دارند.

نیرومند، بلندبالا و زیبا، پاک و آزاده با تاجی هشت‌پره و صد ستاره و جامه و گردنبندی زرین

آناهیتا منشاء باروری، پاک زدودن بدی از نطفه موجودات و پاک‌سازی شیر مادران است که در جایگاه آسمانی خود، سرچشمه زندگانی بر روی زمین می‌باشد. این ایزدبانو در نقاط مختلف کره خاکی و در تمدن‌های مختلفی مانند یونان، بابل، دمشق، شوش، اناطولی مقدس شمرده شده و برای او معابد مختلفی در جهان دیده می‌شود.

ایزدبانو آناهیتا

گفته می‌شود آناهیتا توسط زرتشت و اهورامزدا ستایش شده و اوست که فَره زرتشت را در اختیار دارد تا از آن محافظت کند. بنابر معابد باقی مانده از آناهیتا در ارمنستان، این ایزدبانو دختر اهورامزدا و مادر تمام دانش‌هاست و بنابر اسطوره‌های ایران باستان آب که دومین مخلوق اهورامزداست متعلق به این بانوی زیبا و پرقدرت می‌باشد و ستایش و قربانی کردن برای او تضمینی برای زندگی به دور از هرگونه ناپاکی جسم و روح خواهد بود.

نقش برجسته ایزدبانو آناهیتا در طاق‌بستان

پیروزی؛ نیروی پیشتاز - ایزد بهرام

در حالی‌که ایزدان ویو و تیشتر با پدیده‌های باد و باران مربوط هستند و ایزدبانو آناهیتا نیز با آب‌های سرچشمه‌بخش زندگانی؛ بهرام موجودی انتزاعی و تجسمی از ایده نیروی پیشتاز و غیرقابل مقاومت پیروزی است.

از نظر نیرو، نیرومند‌ترین، اط نظر پیروزی، پیروزمندترین و از لحالظ فره، فره‌مندترین

بهرام ده تجسم دارد؛ که هر یک نماد نیروی پویا و سهمگین اوست. در میان تجسم‌های ایرانیان باستان از نیروی پیروزی؛ بهرام به شکل 1. بادی تند، 2. گاو نر زردگوش و زرین شاخ، 3. اسبی سفید با ساز و برگ زرین، 4. شتر بارکش تیزدندان که سُم‌کوبان به پیش می‌آید، 5. گرازی تیز دندان، خشمگین و زورمند که با یک حرکت دشمنانش را نابود می‌کند، 6. جوانی پانزده ساله، 7. پرنده‌ای تیزپرواز (احتمالاً کلاغ)، 8. قوچی وحشی، 9. بز نر جنگی و 10. مردی با شمشیری زرین تیغه توصیف شده است.

ایزد بهرام؛ نیروزی پیشتاز پیروزی

بر طبق باور ایرانیان باستان وجود هر موجودی چه ایزد چه انسان از دو عنصر روح (مینو) و جسم (ماده) تشکیل شده است و از این روی است که ایزدانی هم‌چون تیشتر یا بهرام دارای صورت‌های مختلفی هستند (تیشتر سه صورت و بهارم ده صورت) چرا که آنان برخلاف انسان‌ها قادر هستند صور مادی مختلفی برای خود برگزینند.

بهرام بر اساس اساطیر ایران باستان، بر شرارت آدمیان و دیوان غالب می‌گردد و بدکاران را تنبیه می‌نماید. اگر نیایش و مناسک قربانی کردن برای بهرام به درستی صورت گیرد او ضامن پیروزی در زندگی و نبرد انسان‌هاست. نیایش بهرام باعث می‌شود نه سپاه دشمن به کشور وارد شود و نه بلایا و مریضی‌ها.

سنگ‌نگاره ایزد بهرام به شکل گرازی تیزدندان

دو تصور از بهرام، یکی کلاغی سیاه و بزرگ و دیگری گرازی خشمگین، تجسم‌های عمومی‌تر از بهرام محسوب می‌شوند؛ در مورد کلاغ سیاه با وجود اینکه ایرانیان باستان همواره به این پرنده با دیدی آمیخته با ترس و خرافات می‌نگرستید اما می‌پنداشتند که پر این پرنده می‌تواند انسان را از بلایا حفظ کرده و برای او نیک‌بختی به همراه آورد. در مورد گراز خشمگین نیز در سروده‌های اساطیری ایرانی آمده است که بهرام به شکل گرازی با پنجه‌ها و دندان‌های تیز، با دم، فک، یال و پاهایی آهنین ایزد مهر را همراهی می‌کند.

در دم همه‌چیز را پاره‌پاره می‌کند و استخوان، مو، مغز و خون پیمان‌شکنان را بر روی زمین در هم می‌آمیزد.

یشت 10

بهرام نماد نیروی مهارناپذیر و غیرقابل مقاومت پیروزی است و همتای او در تمدن‌های مختلف شامل تیِر (Tyr) در اساطیر نورس، آرس (Ares) در اساطیر یونان، مانتو (Montu) در اساطیر مصر، گوآن یو (Guan Yu) در اساطیر چین و سکاندا (Skanda) در اساطیر هندی می‌باشد. بهرام در میان سربازان محبوب‌ترین ایزد محسوب می‌شود و شاید به همین دلیل است که آوازه این ایزد قدرتمند تا سرزمین‌های دوردست توسط سربازان ارتش ایران رسیده است.

نقش برجسته ایزد بهرام

گرمای نیم‌روزی - ایزد رَپیث‌وین

رپیث‌وین (Rapithwin) سروَر گرمای نیم‌روز و ماه‌های تابستان، قرینه و همتای لازم برای سودبخشی باران‌های تیشتر است. خورشید زمانی که پیش از هجوم اهریمن بر زمین در جایگاه خود بی‌حرکت مستقر بود در پایگاه رپیث‌وین قرار دارد.

بر اساس اساطیر باستانی، در زمانی از روز که متعلق به رپیث‌وین است (نیم‌روز) اهورامزدا برای او قربانی کرده و جهان آفرینش از آن پدید می‌آید و در پایان جهان نیز در زمان رپیث‌وین رستاخیز به وقوع خواهد پیوست.

رپیث‌وین در تمام سال فعال است؛ در زمستان که دیو زمستان به جهان هجوم می‌برد، رپیث‌وین در زیر زمین پناه گرفته و آب‌های زیرزمینی را گرم نگه می‌دارد تا گیاهان و درختان به زندگی خود ادامه دهند و در زمان بهار او بر زمین بازگشته و خبر از پیروزی نهایی نیروهای نیکی می‌دهد.

سرور جهان آرمانی، زمان اولیه و زمان بازسازی جهان هستی

جشن رپیث‌وین بخش از مراسم جشن نوروز است؛ هم روزی نو در سال واقعی و روزی نو در زمان آرمانی آینده. بازگشت رپیث‌وین بر زمین، زمان شادی، امید و پیروزی نهایی آفرینش نیک است.


آتش سوزان - ایزد آتَر (آذَر)

بر اساس اساطیر ایرانی، آتش واسطه میان انسان‌ها و خدایان است و ماهیتی هم زمینی و هم ایزدی دارد و در شعله‌های آتش است که دو جهان مادی و مینویی به یکدیگر پیوند می‌خورند. ایزد آتش قربانی را از مردم دریافت کرده و آن را به ایزدان تقدیم می‌کند. اوست که در سراسر عالم پراکنده شده؛ به شکل خورشید سوزان در آسمان برین و برق (رعدوبرق) در ابر طوفان‌زا و بر روی زمین به دست مردمان متولد می‌شود.

راه خدایان که از آن می‌توان به قله‌های آسمان برین دست یافت

ستایش ایزد آتش به دوره‌های باستانی پیش از زرتشت بازمی‌گردد اما در مناسک زرتشتی به گونه‌ای بدان توجه شده است که یکی از شناخته‌شده‌ترین جنبه‌های زرتشتی ستایش و توجه بر این محسوب می‌گردد و در مناسک زرتشتی ایزد آتش به شکل مستقیم مورد خطاب واقع شده و قربانیانی نثار او می‌گردند. در هر حال آتش پسر اهورامزدا، نشان مرئی حضور او و نمادی از نظم راستین پروردگار است.

ایزد آذر، پسر اورمزد

طبق اساطیر ایرانیان باستان ایزد آتش با غولی به نام اَژی‌دهاک بر سر فره ایزدی ستیز می‌کند. اَژی (اژدها) سه پوزه و بدآیین است که تجسم هوس ویرانگر انسان می‌باشد و برای چنگ آوردن فره ایزدی می‌تازد تا آن را خاموش و نابود کند. آتش نیز برای بدست آوردن آن تاخته و اژی را پشت سر می‌گذارد اما پیش از آنکه بدان دست یابد اژی ناسزاگویان تهدید می‌کند که اگر آتش بر فره ایزدی دست درازی کند بر او خواهد تاخت و دیگر هرگز اجازه نمی‌دهد بر روی زمین بدرخشد. به همین ترتیب آتش دچار تردید شده و عقب می‌ماند.

این بار نوبت آتش است که اژی‌دهاک را تهدید کند:

ای اژدهای سه پوزه! بازگرد! اگر آن فره دست‌نیافتنی را به چنگ آوری، بر پشت تو زبانه کشم و در دهان تو شعله افکنم که دیگر هرگز نتوانی بر روی زمین آفریده اَهوره گام برداری.

پشت 19، بند 59

و به این ترتیب اژی نیز پا پس کشید و فره ایزدی دست نیافتنی باقی ماند. این داستان باری دیگر بر فضای کلی اساطیر تمدن ایران باستان، نبرد ابدی میان خیر و شر تاکید می‌کند.

اَژی دهاک دشمن دیرین ایزد آتر

گیاه مقدس - ایزد هوم

هوم یکی از مفاهیمی است که منشا هندو ایرانی داشته و برای بیگانگان قابل درک نیست چرا که هوم هم گیاه است و هم ایزدی پاک. مراسم فشردن این گیاه با پدیده‌های آسمانی هم‌چون تایش خورشید یا بارش باران ارتباط دارد. هوم هم خود قربانی می‌شود و هم برایش قربانی نثار می‌کنند.

با مرگ او شر شکسته می‌گردد

طبق مناسک ایرانی با کوبیدن این گیاه و ترکیب عصاره آن با شیر و نوشیدنش قوایی نصیب جنگجویان می‌گردد که هیچ‌کس قادر به مقاومت در برابر آنان نخواهد بود. این گیاه شفابخش و نیروبخش است و هم ایزدان و هم انسان‌ها از خواص آن بهره بسیار می‌برند. در داستان‌های پهلوانان و پادشاهان ایرانی گفتیم که چهار مرد در داستان‌های ایران باستان موفق به فشردن این گیاه شدند و صاحب پسرانی عالی‌قدر شدند: ویونگهان پدر جمشید، آبتین پدر فریدون، ثریته (سریت) پدر گرشاسپ و پوروشسب پدر سوشیانت.

هوم، گیاهی که ایزد است

ایزد هوم جنگجویی تجسم می‌شود که مردم او را فرا می‌خوانند تا گرز خود را علیه اژدها، تبه‌کاران، ستم‌گران و زنان بدکاره بگرداند. ایزد هوم پسر اهورامزداست و برای خدایان دیگر قربانی نثار می‌کند. گفته می‌شود که در هنگام قربانی حیوانات برای ایزدان، موبدان باید بخشی از مراسم قربانی برای ایزد هوم برگزار کنند تا به این ترتیب پس از قربانی شدن، روح حیوان توسط ایزد محافظت شود و اگر سهم هوم از این مراسم رعایت نشود در روز داوری آن حیوان از قربانی‌کننده شکایت خواهد کرد.

آیین فشردن هوم

در پایان دنیا و بازسازی جهان این هوم سفید است که مردم را بی‌مرگ (نامیرا) می‌سازد، ولی تا پیش از آن با شر نبرد می‌کند، خود قربانی می‌شود و قربانی می‌پذیرد.


نور تابنده، عهد و پیمان - ایزد مهر (میترا)

نخستین ایزد مینوی که پیش از دمیدن خورشید جاودانه‌ی تیز اسب، بر فراز کوه البرز برآید.

مهریشت

مهر (میثره، میترا) یکی از بزرگ‌ترین ایزدان تاریخ فرهنگ بشر محسوب می‌شود که در جای‌جای کره خاکی و بیش از هزاران سال پیش (پیش از زرتشت و ادیان دیگر) پرستیده می‌شد. در اساطیر هندی میتره (به معنای دوستی و پیمان) به همراه ایزدی دیگر به نام وَرُونه (سخن راستین) به یاری خوانده می‌شوند که سوار بر ارابه‌های زرین و درخشان خود ظاهر می‌شوند.

ایزد نور و داوری راستین؛ مهر

میتره و ورونه فرمان‌روایان کیهان هستند که نظم را هم در میان خدایان و هم در میان مخلوقات برقرار می‌کنند. از قدرت این دو ایزد است که دروغ از میان رفته و مردم با یکدیگر دوستی و پیوستگی می‌یابند و براساس اعتقادات ایرانیان ستایش مهر منجر به تابش خورشید پاک می‌گردد.

نه شب وجود دارد و نه تاریکی، نه باد سرد و نه باد گرم، نه بیماری مرگ‌آور و نه پلیدی که خدایان شریر آن‌ها را آفریده‌اند.

یشت 10، بند 49

در اساطیر ایران ایزد مهر در کاخی زرین، آفریده اهورامزدا زندگی می‌کند و ارابه‌ی او را چهار اسب سفید نامیرا می‌کشند که نعل‌هایی زرین و سیمین دارند. مهر را نخستین ایزد آفریده پروردگار می‌دانند که در کاخ خود بر عمل‌کرد تمام خدایان و مردم نظارت دارد و بر روح مخرب (اهریمن) و دیوهای دروغ، خشم و کاهلی تاخته و آنها را شکست می‌دهد.

نقش برجسته ایزد مهر (دست چپ) در طاق‌بستان

از جمله وظایف مهر قضاوت در روز پایان جهان است و از آنجا که او نماد راستی محسوب می‌شود، روان موجودات را پس از مرگ داوری می‌کند و گرز خود را هر روز سه مرتبه بر بالای دوزخ می‌گرداند تا دیوهای بیش از اندازه لازم گناه‌کاران را مجازات نکنند.

او دارنده دشت‌های فراخ، هزار گوش و ده هزار چشم دارد. همراه خورشید از مشرق به مغرب می‌رود و بر پیمان‌ها نظارت می‌کند و همیشه بیدار است. بازوانی دارد بلند و توانا که به همه سوی جهان کشیده می‌شوند و بر فراز البرز در کاخی زرین با هزار ستون و هزار در مستقر می‌گردد. اسب‌های نامیرای گردونه مهر ساخته امشاسپند سپندمینو هستند و ارابه زرین او را با سرعت می‌کشند در حالی‌که ایزد بهارم به شکل گرازی او را همراهی می‌کند. بر پل چینود نیز به همراه ایزد سروش بر روان مردگان داوری می‌کند.

همراهی مهر با خورشید به مرور زمان باعث شد که این دو را یکی بدانند و مهر را خورشید معنا کنند.

ایزد مهر تا سرزمین روم باستان، که دشمنان اصلی ایرانیان محسوب می‌شدند نیز می‌رسد و آنها (سرزمینی تماماً متریالیست - Materialist) این ایزد بزرگ را به شکل میتراس (Mithras) می‌پرستیدند و نقش‌برجسته‌های فراوانی از او باقی مانده است که در یک دست خنجر و در دستی دیگر مشعلی آتشین دارد. این مشعل آتش نماد نوری است که به واسطه‌ی مهر به جهان هستی می‌رسد و خنجر نیز ابزاری است که ایزد میتراس برای بریدن سر گاو نر استفاده می‌کند که این عمل به نحوی استعاره از آفرینش تعبیر می‌شود چرا که خون و نطفه گاو سرچشمه حیات محسوب می‌گردد. (لازم به ذکر است که براساس اساطیر ایرانی، اهورامزدا تنها پروردگار، و آفریننده مهر، و ایزد مهر آفریننده جهان کیهانی است).

امروزه در دین زرتشت، ایزد مهر یکی از بزرگ‌ترین ایزدان است که مراسم نیایش او شامل تقدیم نثارهایی کوچک به درگاه این ایزد بزرگ از جنس نور، که نگهبان راستی و نظم و از بین برنده دروغ، پلیدی و ناراستی است، می‌شود، هرچند که تاریخ پرستش این ایزد به هزاران سال پیش از پیدایش زرتشت باز می‌گردد. جشن بزرگ مهرگان که در روز شانزدهم مهرماه برگزار می‌شود و مراسمی عظیم به همراه شادی و پای‌کوبی و روشن‌ کردن آتش‌هایی بزرگ (نماد نور) است نیز برای بزرگداشت و ستایش این ایزد باستانی، یعنی مهر، داور سرزمین ایران به مدت پنج روز متوالی صورت می‌گیرد.

نقش برجسته ایزد میتراس در حال قربانی‌ کردن گاو نر

بر اساس نقش‌برجسته‌های باقی مانده در کونییک (Koajic) یوگسلاوی، برای ورود بر ضیافت همگانی مهرپرستان، پرستش‌کنندگان ماسک‌های مخصوصی بر صورت می‌زنند که به هفت دسته تقسیم می‌شود و هر یک از این مرتبه‌ها از پایین‌ترین تا بالاترین مرتبه به ترتیب به کیش مهر مشرف می‌شدند:

رتبه اول نماد کلاغ با ماسک منقار کلاغ وارد می‌شدند.

رتبه اول: کلاغ

رتبه دوم نماد عروس، با نیم‌تنه زرد و نوارهای سرخ "به ازدواج کیش مهر درمی‌آمدند"

رتبه دوم: عروس

رتبه سوم سربازان بودند که برهنه و چشم بسته تاجی را بر نوک شمشیر به ایزد مهر تقدیم می‌کنند (نماد اینکه تاج مهر بر سر آنان است و به هیچ تاج دیگری نیاز ندارند).

رتبه سوم: سرباز

رتبه چهارم اولین مرتبه از مراتب اعلی (اشرافی) محسوب می‌شود که درجه شیر نام دارد و اعضای آن با ماسک حیوانات بر صورت و لباسی قرمز رنگ، عده‌دار مراقبت از شعله مقدس آتشدان می‌شوند.

رتبه چهارم: شیر

رتبه پنجم پارسی است که افراد آن با عسل تطهیر شده و با در دست داشتن خوشه غله و داس وظیفه نگهبانی از میوه (محصولات کشاورزی) را به عهده می‌گرفتند.

رتبه پنجم: پارسی

رتبه ششم پیک خورشید تاجی (که نماد خورشید است) به همراه مشعل و تازیانه به دست داشتند که در این ضیافت به جایگاه سُل (خورشید) مشرف می‌شدند.

رتبه ششم: پیک خورشید

رتبه هفتم پدر است که نماینده زمینی مهر می‌باشد. صاحب این مرتبه در ضیافت همگانی در جایگاه خدا قرار می‌گیرد و نظم و تعلیم پرستش‌کنندگان به عهده اوست. حلقه و عصا نماد نقش تعلیمی و کلاه پارسی نماد ارتباط مستقیم او با پروردگار است. داس (نماد عدالت) نیز در نقش‌های باقی مانده از طبقه‌بندی افراد در ضیافت مهر دیده می‌شود.

بالاترین رتبه: پدر

حال که با این ایزدان آشنا شدیم، و دانستیم که ایزد باستانی مهر وظیفه داوری روح مردگان پیش از مرگشان را به عهده دارد و هوم اوراح موجودات قربانی را به ایزدان می‌سپارد منتظر مقاله آتی درباره تصور ایرانیان باستان درباره زندگی پس از مرگ باشید.

مطلب پیشنهادی
همسان... ولی نه یکسان!
سری به برجسته‌ترین دنیاهای موازی مارول بزنید
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (11 مورد)
  • Toni Cipriani 2005
    Toni Cipriani 2005 | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

    خسته نباشید خانم احمدی

    این مقاله‌ی شما هم همانند دیگر مقالات‌تون بسیار خواندنی و زیبا بود.

    • پردیس احمدی
      پردیس احمدی | ۱ خرداد ۱۴۰۲

      خوشحالم که دوست داشتید

  • amirhosin214
    amirhosin214 | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

    من همین امروز میخواستم بگم چرا درمورد نبرد ایزد تیشتر و اپوش نمیگین که دیدم الان بهش اشاره کردین

  • Death Lake
    Death Lake | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

    ممنون خانم احمدی مقاله عالی ای بود 🙏

    یه نکته مشترک در بین تمام اساطیر ها ( نه فقط اساطیر ایرانی ) اینه که باید برای اینکه از مردم محافظت کنن، یه حیوان براشون قربانی بشه 🥲

    • پردیس احمدی
      پردیس احمدی | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

      بغض واقعن :(

  • parsa122323
    parsa122323 | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

    ،، خیلی هم عالی ،،
    ،، یکه ، یک ،‌،

    فقط من نفهمیدم اون ( یشت ) چیه ؟

    • پردیس احمدی
      پردیس احمدی | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

      یشت‌ها مجموعه سروده‌های نیایشی زرتشتان هستش که توی نیایش این ایزدان به ویژگی‌های اونا هم اشاره کردن

  • Artinzrx69
    Artinzrx69 | ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

    واقعا مطلب جذاب و مفیدی بود
    قشنگ با این همه اسطوره و پهلوان و...پتانسیل ی سریال خفن یا ی بازی مثل گاد آف وار رو داره ولی متأسفانه نه بازی ساز های داخلی توجهی به این موضوع دارن نه فیلم سازا بیشتر توجه تو فیلم سازی و بازی سازی داخلی به سمت موضوع های اسلامی هستش.
    با تشکر از خانم احمدی بابت فرهنگ سازی و صحبت راجب اساطیر و ... ایران🔥

    • Wind
      Wind | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

      توجه که دارن، نمیتونن بسازن با این اوضاع

      • Death Lake
        Death Lake | ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲

        ساختن که میتونن ، موضوع اصلی اینه که این اساطیر برای فیلم ساز ها ارزشی نداره، همه اش دنبال موضوعات کلیشه ای برای فیلم سازی هستن 😞

  • hello commander 2
    hello commander 2 | ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

    اوی

مطالب پیشنهادی