ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تم‌های استیون کینگ - Banner
کتاب و ادبیات

برجسته‌ترین تم‌هایی که می‌توان در آثار استیون کینگ یافت

با سر زدن به آثار و نوشته‌های استیون کینگ می‌توان تم‌هایی را یافت که دیدگاه ویژه‌ای از شرایط انسانی را به نمایش می‌گذارند. داستان‌گویی کینگ به کند و کاو ترس در چندین گونه می‌پردازد؛ از ...

محمدرضا صفری
نوشته شده توسط محمدرضا صفری | ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ | ۱۹:۰۰

با سر زدن به آثار و نوشته‌های استیون کینگ می‌توان تم‌هایی را یافت که دیدگاه ویژه‌ای از شرایط انسانی را به نمایش می‌گذارند. داستان‌گویی کینگ به کند و کاو ترس در چندین گونه می‌پردازد؛ از ترس از ناشناخته‌ها و مرگ گرفته تا تاریکی و از دست دادن کنترل. همه‌ی این‌ها بخشی از ترس‌های فراگیری هستند که درون خوانندگان طنین‌انداز می‌شوند.

استیون کینگ در روایت‌های خود به بررسی این می‌پردازد که وحشت چگونه پدیدار می‌شود و هر کس در پایان به چه گونه‌ای از این ترس‌ها گذر می‌کند. در کنار ترس تم دلاوری و شجاعت به کار می‌رود و از طریق شخصیت‌هایی به نمایش درمی‌آید که در برابر این موقعیت‌های وحشتناک قرار می‌گیرند.

این دست کاراکترها از پایداری و عزم راسخ بهره می‌برند تا تبدیل به افرادی الهام‌بخش شوند که از پس چالش‌های دلهره‌آور برمی‌آیند. کند و کاو کینگ در این تم‌ها باعث می‌شود تا داستان‌های او تنها محدود به ترس نباشند؛ بلکه به شکل آینه‌ای از وحشت‌های خودمان عمل کنند و جرئت دهند تا در برابرشان بایستیم.

در این نوشتار به سراغ تم‌های برجسته‌ی آثار و نوشته‌های استیون کینگ می‌رویم تا نگاهی به درون‌مایه‌ی مخلوقاتش بیندازیم و بفهمیم داستان‌گویی او چگونه تأثیری پایدار بر خوانندگان می‌گذارد.


ترس و وحشت

ترس در همه‌ی گونه‌های خود بنیاد نوشته‌های استیون کینگ است. روایت او خوانندگان را به ژرفای وحشت فرو می‌برد و به کند و کاو ترس‌های کهن درون ما می‌پردازد که بیش‌تر ناخردمندانه هستند. یکی از بزرگ‌ترین مهارت‌های کینگ در این است که می‌تواند به گستره‌ی پهناوری از ترس‌ها ورود کند: از ترس از ناشناخته‌ها و مرگ گرفته تا ترس از فراطبیعی و ترس از دست دادن کنترل.

در «درخشش»، اوورلوک هتل تبدیل به شریانی برای ترس شخصیت‌ها می‌شود و از نقاط ضعف آن‌ها تغذیه می‌کند. ترس از انزوا و تبِ کلبه در «بدبختی» یک ترس لمس‌پذیر است که در آن نویسنده‌ای گرفتار هوادارش می‌شود.

«آن» تجلی ترس کودکی و هیولاهایی‌ست که در گذشته و حال هر شخص در سایه‌ها حضور دارند. «کوجو» روی ترس از دست دادن کنترل متمرکز است و یک حیوان‌خانگی را نشان می‌دهد که تبدیل به موجودی مرگبار می‌شود. در «غبرستان حیوانات خانگی» نیز ترس از فناپذیری و دیدگاه ناخوشایند نسبت به پس از مرگ سایه می‌اندازد.

استیون کینگ تنها ترس را ارائه نمی‌کند؛ بلکه به تشریح و تقویتش سرگرم می‌شود تا خود وحشت تبدیل به یک کاراکتر شود. این کند و کاو ژرف روان‌شناسانه‌ی او از ترس است که باعث طنین‌اندازی عمیق آثارش درون خوانندگان می‌شود.

ترس در جهان کینگ یک وجودیت است، یک نیرو که به اندازه‌ی هر آنتاگونیستِ قابل لمسی واقعی‌ست. همین احساس کهن است که خوانندگان را مسحور می‌کند و مایه‌ی بروز احساسات ناخوشایند در هنگام خواندن آثارش می‌شود.

پایداری و رستگاری

یکی از تم‌های همیشگی در ادبیات استیون کینگ ظرفیت انسانی برای پایداری و احتمال رستگاری حتی در برابر تاریکی و پیکاری همه‌جانبه است. شخصیت‌های این نویسنده بیش‌تر با ضربه‌های گذشته، شیاطین شخصی یا شرایط مهیب درگیر هستند تا نشان داده شود چگونه‌ی روحیه‌ی انسانی می‌تواند از خود مقاومت نشان دهد و از این چالش‌ها سربلند بیرون آید.

در «رستگاری در شاوشنک»، اندی دوفرین که به اشتباه به زندان افتاده است یک نمایش از پایداریِ رسوخ‌ناپذیر را ارائه می‌کند که در پایان منجر به فرار و رستگاری می‌شود. به همین شکل در «آن»، باشگاه بازندگان نمونه‌ای از مقاومت را نشان می‌دهند؛ هم در برابر وحشت‌های دوران جوانی‌شان و هم در برابر یک شیطان که به طور مداوم سر و کله‌اش پیدا می‌شود. پل اجکام در «مسیر سبز» تجلی تلاش برای رستگاری از طریق دل‌سوزی و تلاش برای اجرای عدالت است.

کاراکترهای کینگ، هر چند دارای نقص و زخم‌خورده، در برابر تاریکی درونشان می‌ایستند و به دنبال رستگاری به خاطر اعمال یا اشتباهات گذشته‌شان هستند. جک تورنس در «درخشش» با شیاطین خودش دست و پنجه نرم می‌کند و حتی زمانی که اوورلوک هتل بدترین انگیزه‌هایش را تقویت می‌کند به دنبال پیروز شدن بر آن‌هاست. این تم بیش‌تر با نبرد بین نیکی و پلیدی در هم می‌آمیزد تا نشان دهد رستگاری سویه‌ای بنیادین از پیروزی بر نیروهای شرور است.

روایت‌ها در نوشته‌های استیون کینگ روی قدرت پایداری تأکید می‌کنند و نمایش می‌دهند که کاراکترها با وجود کاستی‌ها و تاریخچه‌ی تسخیرشده‌شان، برای ایستادگی مقابل ترس‌هایشان، رویارویی با شیاطین خود و تلاش برای رستگاری نیرو می‌یابند تا خوانندگان امید و الهام برای رو به رو شدن با چالش‌های خودشان را به دست آورند.

مطلب پیشنهادی
هیولا‌های ذهنت واقعی هستند!
نقد فیلم Imaginary (خیالی) – تخیلاتِ تو، زنده هستند!

نیکی در برابر پلیدی

یکی از تم‌های فراگیر در آثار استیون کینگ تکاپوی بنیادین بین نیکی و پلیدی‌ست. این نبرد کهن به گونه‌های متفاوتی به نمایش درمی‌آید که در آن‌ها شخصیت‌ها نه تنها مقابل نیروهای شرور بیرونی قرار می‌گیرند بلکه درگیر تاریکی درون خودشان هم می‌شوند. نمایش کینگ از شرارت تنها فیزیکی نیست بلکه گونه‌ای از نیرو‌ست که درون افراد می‌خزد و بنابراین به دنیای راستین وارد می‌شود.

در «ایستادگی»، نبرد بین چندین بازمانده‌ی درستکار با رهبری مادر ابیگل برابر رندال فلگ پلید و پیروانش روی همین تکاپو متمرکز است. به شکل همسان، موجودی که در «آن» همچون یک شیطان باستانی که از ترس کودکان در قالب پنی‌وایز دلقک تغذیه می‌کند بر اساس همین تم ایجاد شده است.

در بیش‌تر موارد، خط بین نیکی و پلیدی به تاری می‌گراید تا بر پیچیدگی و ابهامِ اخلاقیِ نهادِ انسانی تأکید شود. شخصیت‌هایی همچون آنی ویلکس در «بدبختی» یا کرت بارلو در «سیلمز لات» این ویژگی را از خود نشان می‌دهند و به شکل نوسانی بین حس پیچ‌خورده‌ی درستکاری و شیطنت بدون فیلتر جا به جا می‌شوند.

با کند و کاو در این تم، استیون کینگ خوانندگان را فرا می‌خواند تا در مقابل تاریکی درونشان بایستند و درگیر مرزهای تار بین درست و اشتباه شوند. از طریق آرک‌های شخصیتی پرمحتوا و درگیری‌های اوج‌گیرنده، این نویسنده تقلای همیشگی که هر کسی با آن برخورد می‌کند را نشان می‌دهد تا اهمیت پایداری در برابر پلیدی و پذیرفتن خوبی درون ما نمایان شود.

انزوا و شرایط انسانی

استیون کینگ در بیش‌تر آثار خود به سراغ تم انزوا و تأثیر آن بر روان انسان می‌رود. تفاوتی ندارد جدایی فیزیکی در یک مکان دور از دسترس باشد یا سوا شدن از نظر احساسی درون جامعه، کاراکترهای کینگ به شکل مداوم خودشان را در شرایط تنهایی می‌یابند.

در «درخشش»، اوورلوک هتل دور از دسترس تبدیل به محل زایش دیوانگی می‌شود و زمانی که شخصیت‌های داستان به دلیل بارش برف از دنیای بیرون سوا می‌افتند حس انزوا شدت می‌یابد. به شکل مشابه نیز مکان منزوی خانه‌ی آنی ویلکس در «بدبختی» مایه‌ی تقویت حس درون تله بودن پروتاگونیست می‌شود.

این تم همچنین حال و هوای انزوای احساسی و روانی را هم در خود جای می‌دهد. کاراکترهایی همانند کری وایت در «کری» یا جک تورنس در «درخشش» از دیدگاه احساسی به خاطر شرایط ویژه و ضربات گذشته‌شان منزوی هستند. تقلای آن‌ها برای پیوند برقرار کردن با دیگران تم فراگیرتر شرایط انسانی را بازتاب می‌کند؛ خواسته‌ی درونی ما برای پیوند و درک.

با قرار دادن کاراکترها در شرایط انزوا، کینگ به درون ژرفای روان انسان فرو می‌رود و جست و جو می‌کند که ذهن چگونه با تنهایی، ترس و ناامیدی برخورد می‌کند. این نویسنده، پایداری و شکنندگی انسانیت را به نمایش می‌گذارد و اکثراً افراد منزوی را در حال پیروزی یا شکست بر چالش‌ها به تصویر می‌کشد تا خوانندگان نمایی از نهاد پیچیده‌ی زنده بودن را تجربه کنند.

مطلب پیشنهادی
بازگشت زنومورف با بیگانه: رومولوس
چرا قسمت جدید فرنچایز بیگانه ارزش انتظار را دارد؟

فراطبیعی یا ناشناخته‌ها

در هسته‌ی داستان‌نویسی استیون کینگ کند و کاوی حول محور فراطبیعی‌ها، وهم‌آورها و غیرقابل‌توضیح‌ها وجود دارد. ناشناخته‌هایی که با ترس و تعلیق در هم می‌آمیزند در بیش‌تر روایت‌های او در مرکز ماجرا قرار می‌گیرند.

در «آن» یک موجود باستانی کیهانی تجلی‌گر ترس می‌شود و ظاهر وحشت‌های قربانیان خود را به خود می‌گیرد. به طرز همسانی در «ایستادگی»، یک ویروس مرگبار مایه‌ی نابودی بشریت می‌شود تا زنجیره‌ای از رویدادهایی رخ دهد که درک شخصیت‌ها از دنیا را به چالش می‌کشند.

شیفتگی کینگ نسبت به فراطبیعی همچنین به شکل مکان‌های جن‌زده، دست‌سازه‌های تسخیرشده، توانایی‌های روانی و رخدادهای غیرقابل توضیح نمود پیدا می‌کند. هتل جن‌زده در «درخشش»، ماشین تسخیرشده در «کریستین» و دنیاهای وهم‌انگیز سری «برج تاریک» نمونه‌هایی عالی از این تم هستند.

استیون کینگ با کند و کاو مداومِ فراطبیعی و ناشناخته‌ها، به کنجکاوی کهنی که انسان‌ها درباره‌ی غیرقابل‌توضیح‌ها دارند سر می‌زند. این نویسنده، کران‌های واقعیت را گسترش می‌دهد و خوانندگان را فرامی‌خواند تا در برابر رازها و غیرعادی‌ها قرار بگیرند. با انجام این کار، کینگ یک حس شگفتی و دلهره را می‌آفریند تا محیط‌های پرجزئیات و در عین حال تسخیرکننده را پدید آورد که به طور فراگیر به عنوان یکی از مشخصه‌های داستان‌گویی‌اش شناخته می‌شوند.

سخن پایانی درباره‌ی تم‌های نوشته‌های استیون کینگ

همان گونه که در این نوشتار خواندید، یکی از دلایل بنیادین موفقیت استیون کینگ در توانایی‌اش برای استفاده از تم‌های بحث‌برانگیز ژانر وحشت به عنوان شریانی برای مطرح کردن شرایط ویژه‌ای‌ست که با انسان بودن همراه‌اند. این نویسنده با انجام این کار فرای یک پوسته‌ی سرگرم‌کننده، سطوح ژرف‌تری در آثار خود می‌آفریند. بدین گونه، پیوند عمیق‌ترین بین کتاب‌هایی که می‌نویسد با مردمی که آن‌ها را می‌خوانند برقرار می‌شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی