
مکان دژ تنهایی سوپرمن کجاست؟
زمانی که مرد پولادین نیاز به خلوت دارد به کجا میرود؟

با این که مرد پولادین خانواده، دوستان و شهر خود را بسیار دوست میدارد ولی همچون هر کس دیگری نیاز به جایی دارد تا در آن خلوت و استراحت کند. در هر حال وظیفه روزمره او نجات دنیا از خطرات بسیار تهدیدآمیز است. این مکان آرامش برای سوپرمن دژ تنهایی نام دارد؛ جایی که کال-ال میتواند به گذشته خود نگاهی بیندازد، به دستاوردهایش ببالد و یادآوری کند که چرا در این مسیر گام برداشته است.
مرد پولادین از سال ۱۹۴۲ به چنین خلوتگاهی دسترسی داشته است اما مفهوم دژ تنهایی چیزی نسبتاً تازهتر محسوب میشود. در این نوشتار به این میپردازیم که سر و کله دژ تنهایی سوپرمن از کجا پیدا شد و در کجای جهان دیسی قرار دارد.
ارگ پنهان
نخستین بار در سال ۱۹۴۲ و شماره ۱۷ کمیک Superman از «سیتادل مخفی» سوپرمن پرده برداشته شد که شامل یک سالن پر از غنائم و مجموعهای گسترده از ابزار ژیمناستیک ویژه مرد پولادین بود تا او را آماده نبرد نگه دارند. اولین نگارش از پناهگاه سوپرمن نزدیکتر به خانه و درون کوهی در دامنههای خود متروپلیس قرار داشت.

شاید اکنون از خود بپرسید که ابتدا دژ تنهایی واپسین پسر کریپتون به وجود آمد یا بتکیو خفاش گاتهام؟ جالب است بدانید شماره ۱۷ کمیک Superman و شماره ۱۲ کمیک Batman (که شامل نخستین ایده مخفیگاه زیرزمینی بتمن میشد) تقریباً همزمان منتشر شدند. البته فقط یک سال به درازا کشید تا پناهگاه شوالیه شنلپوش با اسم «بتکیو» شناخته شود در حالی که هنوز عنوانی همیشگی برای خلوتگاه مرد پولادین انتخاب نشده بود.
در همین حال هم باید اشاره کرد که داک سویج (Doc Savage) که پرتاگونیست یک سری از داستانهای مجلههای زرد بود و در آفرینش هر دوی این قهرمانان نقش داشت، پناهگاهی با همان اسم «دژ تنهایی» را از سال ۱۹۳۲ در روایتهایش جای داده بود.
دژ سوپرمن
قلعه مرد پولادین در سال ۱۹۵۸ و شماره ۲۴۱ کمیک Action Comics دگرگونیهای بزرگی به خود دید. در این شماره برای اولین بار به شکل رسمی از عبارت «دژ تنهایی» (Fortress of Solitude) استفاده شد و در همین حال هم عنوان «دژ سوپرمن» (Fort Superman) در کنارش به کار رفت. هنوز هم این پناهگاه داخل یک کوه ساخته شده بود ولی اکنون به شمالگان منتقل شد. سالن غنائم و ابرباشگاه هنوز هم وجود دارند اما مرد پولادین حالا اتاقهایی ویژه برای دوستان نزدیک و دیگر موارد داشت که میتوان از اتاقهایی مخصوص لوئیس لین، جیمی اولسن و بتمن نام برد.

همچنین این نگارش دژ سوپرمن شامل یک دفتر خاطرات روزانه از جنس پولاد که واپسین پسر کریپتون با هیت ویژن خود در آن مینوشت، یک باغ وحش پر از جانوران بیگانه، یک اتاق هنر، یک آزمایشگاه برای علوم کریپتونی، یک زرادخانه از ابرجنگافزارهای مصادرهشده و یک اتاق شطرج غولآسا میشد. برای امنیت این مکان هم یک کلید بسیار بزرگ طلایی در نظر گرفته شده بود که تنها کسی با زور ابرانسانی میتوانست از آن برای باز کردن در دژ استفاده کند. این کلید برای سالهای آتی یکی از ویژگیهای همیشگی خلوتگاه سوپرمن باقی ماند.
برای نزدیک به ۲۵ سال، هر بار که مرد پولادین سری به قلعه خود میزد، خصوصیات بیشتری به آن افزوده میشد. این ویژگیهای اضافهشده همچون یک کلکسیون از نمونههای کریپتونی، پروژکتور فانتوم زون، شهر درون شیشه کاندور، تندیس پدر و مادر کریپتونی کال-ال و تعدادی ربات شبیه به هم که کلارک میتوانست از آنها در شرایط اورژانسی بهره ببرد بودند.
کلکسیون غنائم سوپرمن (به مانند مجموعه بتمن) حتی یک تی-رکس، یک پنی غولآسا و حتی لاشه تایتانیک را درون خود جای داده بود. بیشترین کاوش از این دژ کوهستانی قطبی در شماره ۲۶ کمیک DC Special Series سال ۱۹۸۱ انجام شد ولی تا این زمان سایه یک ورژن کاملاً متفاوت از آن روی سرش سنگینی میکرد.
سوپرمن: فیلم
امروز اگر به دژ تنهایی بیندیشیم، یک کوه را در این معادله نخواهیم داشت. به جایش تصویر یک سازه فراکتالِ کریستالی در شمالگان پدید میآید که از یک سنگ خورشید پدیدار شد که همراه کال-ال نوزاد به زمین آمد. حتی بیشتر از این، تبدیل به یک دانشگاه شخصی با موضوع فرهنگ کریپتونی میشود تا به کال-ال هر آن چه که پیش از تبدیل شدن به سوپرمن نیاز دارد را یاد دهد.

با این وجود، چنین سازهای خاستگاه کمیکی ندارد. مرد پولادین هرگز در دوران کودکی به قلعه خلوت نرفت. تصور امروزی دژ تنهایی در واقع توسط فیلم Superman: The Movie سال ۱۹۷۸ آفریده شد که در آن زمان هدیه وداع جور-ال به فرزندش بود که شامل یک کپی از آگاهی خودش میشد تا به راهنمایی کال-ال بپردازد. هر چند که این نگارش شناختهشدهترین نسخه از قلعه واپسین پسر کریپتون تا حال به شمار میآید ولی نزدیک به ۳۰ سال طول کشید تا در جهان کمیکها مورد استفاده قرار گیرد. دلیلش این بود که به خاطر یک بازنویسی از زندگی کال-ال، دژ تنهایی به طور کامل از کمیکها حذف شد.
بازروایی دژ
اینجاست که باید گفت Crisis on Infinite Earths رخ داد تا روایتهای سوپرمن در جهان پس از بحران به طور کامل بازنویسی شوند. جان بیرن کم و بیش هر آن چه که از مرد پولادین شناخته میشد را در سری The Man of Steel آشناییزدایی و بازسازی کرد. یکی از آن چیزها قلعه کوهستانی بود. با این حال، بیرن این اسم را زنده نگه داشت و از هویت کلارک کنت به عنوان «دژ تنهایی» ذهنی سوپرمن بهره برد. این هویت یک زندگی به حساب میآمد که کال-ال با هدف لذت بردن از زیستن به شکل یک انسان به سراغش میرفت تا انرژی بگیرد و دوباره به وظایف و هویت سوپرمن بازگردد.
این وضعیت از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹ ادامه داشت تا این که همانند بسیاری از المانهایی که جان بیرن از مرد پولادین حذف کرده بود، توسط دیگر نویسندگان سوپرمن کمکم بازگردد. در شماره ۲ کمیک Action Comics Annual یک دژ تنهایی تازه به شکل یک ماشین غولآسای کریپتونی باستانی از فضا پدیدار گشت که برای ترافورم زمین برنامهریزی شده بود. کال-ال موفق میشود به موقع این کارکرد دستگاه را از کار بیندازد و زمین را نجات دهد ولی خود سازه را با هدف چیزی شبیه به پیش از بحران نگه داشت. این جا همچنین اولین باری بود که سوپرمن با کلکس (Kelex) برخورد کرد؛ یک ربات کاربردی که در بیشتر نگارشهایش تا به امروز وظیفه رسیدگی به قلعه را بر دوش دارد.
یک تفاوت بزرگ دیگر که باید درباره این نسخه از دژ به آن اشاره کرد این است که بر خلاف قلعه دوران نقرهای و فیلم، این قلعه باستانی کریپتونی در جنوبگان قرار گرفت. پس اگر به داستانیهای بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۵ از سوپرمن برخورد کردید، باید به یاد داشته باشید که به قطب دیگر زمین نگاه میکنید.

قلعه جنوبگان مرد پولادین در کمیک Superman: For Tomorrow برایان آتزارلو از بین رفت تا کال-ال برای مدت کوتاهی پناهگاه جدیدی را داخل یک معبد کهن پرویی به پا کند. خیلی طول نکشید که Infinite Crisis سال ۲۰۰۶ تواناییهای سوپرمن را برای یک سال از او بگیرد تا برای دورهای دور از دژ بماند تا این که نوبت به آرک Superman: Up, Up and Away! ریچارد دانر برسد. در این ماجرا بود که قلعه کریستانی سرانجام به پیوستگی کمیکها معرفی شد و دستکم در کمیکها به طور همیشگی در قطب شمال قرار گرفت.
البته به لطف رویداد DC One Million میدانیم که شمالگان جایگاه همیشگی دژ تنهایی واپسین پسر کریپتون نیست. روایتهای فراوانی از آینده سوپرمن از سال ۱۹۹۸ نشان دادهاند که دورهها به پایان میرسند و پیوندهایی که او را به زندگی روی زمین وابسته نگه میدارند بر اثر زمان از بین میروند. سرنوشت سوپرمن این است که روزی خانهاش را به کانون خورشید ببرد و تنها هنگامی بیرون آید که هستی بیش از هر زمان دیگری به او نیاز داشته باشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.