چرا بتمن در حال تخریب دیسی است؟
بتمن که در سال ۱۹۳۹ توسط باب کین و بیل فینگر خلق شده، یکی از قدیمیترین و موفقترین شخصیتهای دنیای کمیک بوکها به حساب میآید. محبوبیت او به قدری زیادی است که در کنار سوپرمن ...
بتمن که در سال ۱۹۳۹ توسط باب کین و بیل فینگر خلق شده، یکی از قدیمیترین و موفقترین شخصیتهای دنیای کمیک بوکها به حساب میآید. محبوبیت او به قدری زیادی است که در کنار سوپرمن و اسپایدرمن جزو شناخته شدهترین شخصیتهای صنعت کمیک بوک محسوب میشود. با این حال چنین محبوبیت میتواند عامل منفی و از دلایل تخریب دیسی توسط بتمن هم باشد.
در سالهای اخیر، دیسی شدیداً به بتمن برای خلق آثار خود اتکا کرده است. شوالیه تاریکی حضوری همیشگی در تمام دنیای دیسی دارد. خود او یا یکی از اعضای خانواده خفاشیاش در اکثر ساختههای دیسی دیده میشوند.
درست است که خانواده خفاشی بتمن در بین طرفداران دیسی محبوب است اما شهرت و محبوبیت آنها میتواند باعث شود شخصیتهای دیگر فرصت دیده شدن را نداشته باشند.
دو دیدگاه برای بتمن وجود دارد: اول این که بتمن به دید محبوبترین شخصیت موجود دیده میشود که هیچ اشتباهی نمیکند و به تنهایی میتواند کل دنیای دیسی را بر روی دوش خود حمل کند و دید دیگر که بتمن را شخصیتی با قدرت بیش از حد و غیرجذاب میبیند که صرفاً حضور او نشان از حل شدن یک مشکل میدهد.
شوالیه تاریکی بیش از آن که فکرش را کنید جای بحث دارد و به عقیده خیلیها تخریب دیسی توسط بتمن یکی از مهمترین جنبههای منفی او است.
در این مطلب ۱۰ دلیل میآوریم که نشان از تخریب دیسی توسط بتمن (چه در دنیای کمیک بوکها و چه در اقتباسهای آن ها) میدهد. با ما در ویجیاتو همراه باشید.
- 1 ۱۰. بتمن همیشه آماده است
- 2 ۹. با این که بتمن تنها کار میکند... اما در کلی تیم عضو است
- 3 ۸. اشباع شدن داستانها از وجود شخصیتهای مربوط به بتمن
- 4 ۷. سایدکیکهای بیش از حد
- 5 ۶. بدون عواقب بودن داستانهای بتمن
- 6 ۵. کلی بتمن
- 7 ۴. دنیاهای موازی تاریک
- 8 ۳. بتمن روی دیگر شخصیتهای دیسی سایه میافکند
- 9 ۲. همان ویلنها و همان نبردهای همیشگی
- 10 ۱. دیگر مدیومهای دیسی حول محور بتمن میچرخند
- 11 به مطالعه ادامه دهید:
۱۰. بتمن همیشه آماده است
بتمن برای هر مشکلی یک جواب و یک وسیله برای شکست هر کدام از دشمنان (و حتی دوستان) خود در اختیار دارد. شاید اگر داستان طوری پیش برود که فکر کنیم بتمن لیاقت چنین برتری را دارد چندان اذیت نکند.
با این حال در سالهای اخیر بتمن به این شهره شده که او در دنیای کمیکها برای هر چیزی آماده است. در حدی که داستانها میتوانند با چنین ویژگیای خیلی تکراری و حوصلهسربر شوند. داستان Justice League: Tower of Babel یکی از مهمترین منابع شکل گیری ایده آمادگی همیشگی بتمن است.
در این داستان میبینیم که اعضای جاستیس لیگ باید با نقشههای روز مبادای بتمن تقابل کنند. آمادگی بیش از حد بتمن از این جا سرچشمه میگیرد. با این داستان بخشی از پارانویا بتمن را میبینیم که با نقشههایش باعث میشود گرین لنترن با پیامهایی در حالت ناخودآگاه کور شود، پلاستیک من (Plastic Man) منجمد شده و حتی آکوامن از طریق گاز ترس با هیدروفوبیا دست و پنجه نرم کند. بقیه اعضای جاستیس لیگ هم اصلاً حال و روز بهتری نسبت به اینها ندارند.
در حالی که این داستان دیسی حالا یک اثر کلاسیک به حساب میآید (انتشار از ماه جولای تا اکتبر سال ۲۰۰۰) اما میراث بیش از اندازه آماده بودن بتمن را بر جای گذاشته که او را تبدیل به نیرویی برتر میکند.
بتمن همیشه آماده در تقریباً تمام آثار دیسی حضور دارد و هر باری که بتمن را در یکی از داستانها میبینیم به احتمال خیلی زیاد او عامل حل شدن مشکل و شکست آدم بده است.
حالا این مسئولیت داستان نویسان است تا برای جلوگیری از تخریب دیسی توسط بتمن کاملاً بیخیال آمادگی کامل او شوند یا حداقل آن را به شکلی جذابتر به تصویر بکشند.
۹. با این که بتمن تنها کار میکند... اما در کلی تیم عضو است
بتمن شخصیتی است که بیشتر به عنوان یک کاراگاه تنها شناخته میشود که میتواند به تنهایی از شهر محل زندگیاش، گاتهام، محافظت کند. در همین حال او رئیس خانواده بزرگ خفاشی و یکی از اعضای پایهگذار جاستیس لیگ نیز به حساب میآید. حالا کدام یک درست است؟
در طول سالها، بتمن گاهی اعضای خانواده خفاشی را به دلیل محفاظت از آنها در برابر ویلنهایش از خود دور و در جاستیس لیگ نیز از همان روزهای اول شروع به برنامه ریزی برای تقابل احتمالی در برابر همراهان خودش کرده است. شاید چنین خطوط داستانیای جذاب باشند چرا که یک درگیری بین بتمن و متحدان خودش خلق میکنند.
با این حال چنین درگیریای فقط هر چند سال یک بار اتفاق میافتد تا کمی اوضاع را برای بتمن دگرگون کرده و داستانهایش را از حالت حوصلهسربر خارج کند. متأسفانه در اکثر داستانهای بتمن، همه چیز در نهایت به حالت عادی خود بازمیگردد تا این که یک خطر جدید پیدا شده و شوالیه تاریکی را مجبور میکند تا یک بار دیگر از دوستان و متحدانش دور شود.
۸. اشباع شدن داستانها از وجود شخصیتهای مربوط به بتمن
بتمن از آن دسته شخصیتهای همهکاره است که میتواند در چندین داستان مختلف به طور همزمان حضور داشته باشد. محبوبیت بتمن به این معنی است که اگر او در چندین کمیک باشد، همه آنها میفروشند. با این حال چنین چیزی باعث شده تا دیسی از داستانهای مربوط به بتمن یا حتی یکی از شخصیتهای مربوط به او اشباع شود. در حدی که در داستانهای بیربط نیز باید انتظار بتمن را برای افزایش فروش دید.
مثلاً فوریه ۲۰۲۰ را در نظر بگیرید. دیسی ۸۵ کمیک را در عرض ۴ هفته منتشر کرد که بخشی از آنها آثار جدید و بخشی دیگر نیز چاپ مجدد کارهای قدیمیتر بودند. بتمن در ۱۶ کمیک از این ۸۵ کمیک حضور داشت. یعنی ۱۸.۸ درصد از کمیکهای آن ماه با حضور بتمن منتشر شدند.
با این حال اوضاع بدتر از این حرفها است. در همان ماه، اعضای خانواده خفاشی در ۱۰ کمیک و ویلنهای بتمن نیز در ۱۰ کمیک دیگر استفاده شدند. یعنی تمام کمیکهایی که شامل شخصیتهای مربوط به بتمن در آن ماه بودند به ۳۶ (۴۲.۴ درصد) میرسند؛ تقریباً نیمی از آثار!
با حضور بتمن و دیگر شخصیتهای مربوط به او در حدود نصف آثار ماهیانه دیسی، چندان جای تعجیب ندارد که طرفداران از وجود او خسته شدهاند. اشباع آثار مربوط به بتمن حتی برای مخاطبان نه چندان پیگیر نیز به چشم دیده میشود.
۷. سایدکیکهای بیش از حد
اولین سایدکیک بتمن در کمیکها، دیک گریسون در نقش رابین بود که در سال ۱۹۴۰ معرفی شد. اما بتمن فقط به همین سایدکیک قناعت نکرد و در طول ۸۲ سال بعدی حضورش، تعداد زیادی از آنها را در کنار خود داشت. به عقیده بسیاری خیلی بیش از حد.
حتماً همه طرفداران با رابینها و بتگرلها آشنا هستند اما این شخصیتها فقط بخشی از افرادی به حساب میآیند که به شوالیه تاریکی در مسیرش کمک میکنند. کتوومن، هانترس (Huntress)، عزرائیل (Azreal) و دو بتوینگ (Batwing) که یکی از آنها از کمیک Batman Incorporated سربرآورده.
کمیک Batman Incorporated حتی تعداد زیادی از شخصیتهای الهام گرفته از بتمن را به دنیای دیسی معرفی کرد که همه آنها توسط خود بتمن پشتیبانی میشدند.
از جدیدترین سایدکیکهای شوالیه تاریکی نیز میتوان به بلوبرد (Bluebird)، دوک توماس (Duke Thomas) و تالون (Talon) اشاره کرد که با وجود نویسندگان با استعدادی مثل اسکات اسنایدر و جیمز تینیون، هیچ کدام از این شخصیتها نتوانستند آن طور که باید و شاید مورد توجه خوانندگان قرار بگیرند.
بسیاری از سایدکیکهای بتمن در طول زمان به دلیل این که مخاطبان به آنها جذاب نشدند و نتوانستد به خوبی به فروش بروند، فراموش شدند. اکثر طرفداران دیسی یکی از رابینها یا بتگرلها را به عنوان سایدکیک بتمن قبول دارند که همین باعث میشود شخصیتهای جدیدتر نتوانند زیر سایه خانواده خفاشی به خوبی توسعه یابند.
شخصیتهای جدیدی مثل بلوبرد فرصت درخشش بهتری در همکاری با قهرمانان دیگر خواهند داشت چرا که فضای بیشتری برای پرداخت به آنها وجود دارد، آن هم بدون این که زیر فشار برای تبدیل شدن به یکی از اعضای خانواده خفاشی قرار بگیرند.
۶. بدون عواقب بودن داستانهای بتمن
بدون عواقب یا نتیجهگیری نهایی بودن داستانهای کمیکی مورد چندان غیررایجی نیست اما بتمن یکی از آن شخصیتهایی است که همیشه عواقب داستانهایش را دور میزند.
بین کمر بتمن را شکاند؟ مشکلی نیست، خیلی زود ترمیم میشود. تازه او حتی میتواند بدون مشکل به سیاره آپوکالیپس (Apokolips) برود تا یک قطعه از کریستال آشوب (Chaos Crystal) را پیدا کرده و به وسیله آن دیمین (Damian) را به زندگی بازگرداند. طولانیترین تأثیر داستانهای بتمن، مرگ جیسن تاد (Jason Todd)، نیز با تبدیل شدن او به رد هود (Red Hood) بیرنگ شد.
بدون عواقب بودن داستانها باعث میشود توسعه یک بحران برای بتمن سخت باشد؛ چرا که هر اتفاقی برای شوالیه تاریکی (یا یکی از اعضای خانوادهاش) بیفتد، دوباره به حالت اولیه بازمیگردد. بنابراین، برای خوانندگان سخت است که به سراغ داستانهای قدیمیتر بروند و از تقابل و اتفاقات افتاده بین ویلن و قهرمان داستان لذت ببرند، چون میدانند قرار نیست تأثیرات داستان دائمی باشد. به نظر عواقب در نظر گرفته شده برای بتمن فقط در داستانهای السوردز (Elseworlds) پایدار میمانند چرا که آنها خارج از دنیای اصلی دیسی هستند.
به تازگی نیز آلفرد در شماره ۷۷ کمیک Batman (انتشار در ماه آگوست سال ۲۰۱۹) کشته شده و این شاید نزدیکترین فاصله ما با یکی از اتفاقات تأثیرگذار کمیکهای بتمن باشد. حالا باید نتیجه این داستان هم تغییر میکند یا مثل همه داستانهای دیگر، عواقب آن فراموش شده و آلفرد دوباره زنده میشود.
جیمز تینیون در حال حاضر به عواقب مرگ آلفرد در کمیکهایش اشاره میکند. جالب خواهد بود اگر ببینیم بروس چگونه با دانستن این که فعالیتهایش باعث مرگ آلفرد شده به راه خود ادامه میدهد. با این حال، با نگاهی به سابقه کمیکها، جای شک دارد که پنیورث زنده نشود.
۵. کلی بتمن
داستانهای السوردز مثل Kingdom Come و A New Frontier جزو آن دسته از کمیکهای دیسی هستند که توسط منتقدان و مخاطبان تحسین شدهاند. چنین فضایی به نویسندگان و مصوران فرصتی برای کاوش دیگر ابعاد شخصیتها یا به تصویر کشیدن آنها به شکلی که در دنیای اصلی ممکن نیست را ایجاد میکنند.
با توجه به محبوبیت بتمن، او در داستانهای زیادی از السوردز حضور دارد. این حضوری به حدی رسیده که از آنها میتواند ۳ آمنیباس را پر کرد و باز هم جا کم آورند.
از عناوین کلاسیکی مثل Gotham by Gaslight و Batman & Dracula تا داستانهای مدرنی مانند White Knight و Last Knight on Earth، داستانهای تحسین شده زیادی از بتمن وجود دارند. هیچ کس نمیتواند انکار کند که این داستانها هم از نظر محتوا و هم از نظر فروش به خوبی عمل کردهاند.
مشکلی که در این جا وجود دارد، مثل اکثر آثار منتشر شده از دیسی، این است که بتمن در اکثر داستانهای السوردز حضور دارد و فضای کمی برای شخصیتهای دیگر، مخصوصاً به جز ترینیتی اصلی دیسی و اعضای مهم جاستیس لیگ، باقی میماند.
منطقی است که بیشتر به شوالیه تاریکی برای روایت داستانها چشم داشت؛ در هر حال حضور او میزان فروش و سود را بالاتر میبرد. با این حال بدون فراهم کردن چنین فرصت، دیگر شخصیتها نمیتوانند درخشیده و نظر مخاطبان را به خود جلب کنند.
با داستانهایی مثل Nightwing: The New Order و Tales from the Dark Multiverse، شاید فرصت بیشتری برای دیگر شخصیتها در کمیکهای السوردز وجود داشته باشد. با این حال، از آن جایی که بتمن همیشه در کمیکهای السوردز نقش پررنگی داشته، این احتمال نیز کم است.
۴. دنیاهای موازی تاریک
همان طور که گفته شد، دنیاهای موازی دیسی پر از بتمنها در شکلها و سایزهای گوناگون است و اگر همین تعداد نیز کافی نبود، دنیاهای موازی تاریک (Dark Multiverse) نیز وجود دارد که با یک خدای تاریک به شکل بتمن به علاوه جاستیس لیگی به شکل بتمن، قصد دارد زمین نخست (Prime-Earth) را به چنگ آورد. سایه بتمن روی دیسی هیچ وقت به این اندازه سنگین نبوده است.
دنیاهای موازی تاریک ضمیمه جدیدی در چشمانداز دیسی است ولی به جز بتمنی که میخندد (Batman Who Laughs) و مجموعه The New Age of DC Heroes، دنیاهای موازی تاریک چندان نتوانسته پتانسیل کامل خود را نشان دهد. هر چند این دنیاهای موازی هنوز هم در کمیکها استفاده میشود و بحران بزرگی را خلق کرده است.
سری کوتاه ۵ شمارهای Tales from the Dark Multiverse به آینده دنیاهای موازی تاریک اشاره کرد که رویدادهای کلاسیک دیسی به طرز وحشتناکی پیش میروند. مثلاً یک نسخه تغییر یافته از Flash of Two World را تصور کنید که در آن بری آلن و جی گریک یک دیگر تکهتکه میکنند یا یک زمین که بعد از جنگ با آتلانتیسیها، در آب غرق شده است.
حالا هم که سری Death Metal در حال انتشار است، دنیاهای موازی تاریک میتوانند در موج دومشان تغییرات بزرگی را در چشمانداز دیسی اجرا کنند.
۳. بتمن روی دیگر شخصیتهای دیسی سایه میافکند
با وجود محبوبیت شدید بتمن، او سایه سنگینی را روی دنیای دیسی میاندازد. با وجود کمیکها و داستانهای زیاد از بتمن که شوالیه تاریکی را محور خود قرار میدهند، خیلی سخت است که دیگر شخصیتها نقش اصلی را بر عهده بگیرند.
خارج از اعضای اصلی (و حتی غیر اصلی) جاستیس لیگ، داستانهای مربوط به اکثر شخصیتهای دیگر دیسی فقط به سریهای کوتاه، محدود هستند یا حتی کمیکهای Ongoingشان کنسل میشود. در حالی که از شخصیتی مثل بتمن، بدون توجه به کیفیت داستانش، تا بیش از ۵۰ شماره در هر سری نیز جاپ میشود. داستانهای تیمی و همراه کردن شخصیتهای کمتر شناخته شده با بتمن بهترین راه برای دیده شدن آنها است.
کاملاً خود دیسی را نمیتوان به عنوان مقصر انتشار کمیکهای کوتاهتر و یا سری محدود از شخصیتهای کمتر شناخته شده دانست چون که فروش داستانهای امثال بلو بیتل (Blue Beetle) و پلاستیک من (Plastic Man) در مقابل دیگر کمیکها خیلی کمتر خواهد بود.
با این حال کمیکهای جدیدی مثل Wonder Twins و Dial H for Hero نشان از تغییراتی در این زمینه میدهند؛ چرا که این داستانها روی شخصیتهایی جدا از خانواده خفاشی بتمن و حتی جاستیس لیگ تمرکز کردهاند. محبوبیت همین آثار کمتر شناخته شده به قدری بود که تعداد بیشتری از آنها نیز چاپ و منتشر شد.
سری دیگری با نام DCeased نیز حضور جاستیس لیگ را کمتر کرده و از تمام شخصیتهای دیسی استفاده میکند تا شخصیتهای ناشناستر به چشم بیایند و بین مخاطبان محبوب شوند. دیسی نمیتواند برای همیشه به بتمن تکیه کند.
۲. همان ویلنها و همان نبردهای همیشگی
بتمن یکی از شناخته شدهترین دسته ویلنها را در دنیای کمیکها دارد. اکثر ویلنهای مهم شوالیه تاریکی از طریق آثار کلاسیکی مثل Saga of Ra's al Ghul یا The Killing Joke مشهور شدهاند و داستانهایی مثل Hush نیز یک ویلن را بعد از ویلن دیگر در برابر شوالیه شنلپوش گاتهام قرار میدهند.
همیشه یک داستان از شوالیه تاریکی در حال خلق است که در آن لیست بلند بالایی از ویلنها در برابر بتمن قرار میگیرند. مشکلی با این داستانها وجود ندارد چرا که کاملاً نظر مخاطبان را به خود جلب میکنند اما خیلی از آنها یا فراموش شدنی یا بیش از حد تکراری هستند. بین همیشه میخواهد بتمن را خُرد و به گاتهام حکومت کند، پنگوئن هم همیشه به دنبال ثروتمندتر و قدرتمندتر شدن است.
خلق ویلنهای جدید برای بتمن مورد نادری است و حتی دائمی شدن حضور این ویلنهای جدید مورد نادرتری به حساب میآید. محفل جغدها (Court of the Owls) از جدیدترین ویلنهایی به حساب میآیند که توانستهاند تأثیر دائمی و مهمی روی داستانهای بتمن بگذارند اما البته همین «جدید» بودن نیز به حدود ۹ سال پیش بازمیگردد. دیگر ویلنهای جدید شوالیه تاریکی، بدون در نظر گرفتن بتمنی که میخندد (چرا که بیشتر ویلن جاستیس لیگ است تا خود بتمن)، میآیند و بدون تأثیر گذاری خاصی میروند.
دیسی به نوعی میترسد تا شوالیه شنلپوش گاتهام را در برابر ویلنهای جدید بگذارد چون میداند اگر بتمن در برابر شخصیتهای مشهوری مثل جوکر، بین یا حتی ریدلر و پنگوئن قرار بگیرد، فروش بهتری نسبت به یک آنتاگونیست ناشناخته یا کمتر شناخته شده خواهد داشت. همین باعث شده تغییرات زیادی را در ویلنها و نبردهای بتمن نبینیم و حس راکد بودن نسبت به آنها داشته باشیم.
۱. دیگر مدیومهای دیسی حول محور بتمن میچرخند
کمپانی برادران وارنر، بتمن را بالاتر از تمام شخصیتهای دیگر میبیند چرا که او سودآورترینشان نیز است. هیچ کسی نمیتواند بگوید بتمن نقش کمرنگی در دیگر مدیومهای دیسی دارد. به طور مثال حتی در DCEU دیدیم با این که سوپرمن پایهگذار این دنیا بوده اما در ادامه روی بتمن بیشتر از سوپرمن تأکید کرده و حتی آخرین پسر کریپتون را برای محور قرار دادن شوالیه تاریکی میکشد.
به نظر کمپانی برادران وارنر باور دارد بتمن تنها شخصیتی است که مخاطبان میخواهند به تماشایش بنشینند، حتی اگر تمام این مخاطبان فریاد بزنند و از دیگر شخصیتهای دیسی نیز فیلم بیشتر میخواهند.
شوالیه شنلپوش گاتهام همیشه جزو مخصوصترین شخصیتهای دیسی بوده و جایگاه ویژهای دارد که حتی در دنیای انیمیشنهای دیسی نیز چنین چیزی را میتوانیم ببینیم. یک محدودیت برای استفاده از شخصیتهای مربوط به داستانهای بتمن برای سازندگان وجود دارد که باعث میشود در مجموعههای انیمیشنی دیگر دیسی مثل Justice League از اعضای خانواده خفاشی یا ویلنهای مربوط به آنها به راحتی استفاده نشود.
با این حال چنین محدودیتی باعث شد که خالقان خلاقیت بیشتری در استفاده از شخصیتهای ناشناس مثل بلک کناری (Black Canary) و کوسشن (Question) به کار ببرند و بعضی از بهترین قسمتهای سریال انیمیشنی Justice League را به وجود آورند.
ممنوعیت استفاده از شخصیتهای مربوط به بتمن حتی در دنیای سریالهای CW دیسی نیز دیده میشود. بعضی وقتها میبینیم که Arrow عملاً دارد یکی از داستانهای کمیکهای بتمن را با شخصیتهای خودش روایت میکند. در بخشهایی از این دنیای سریالی، ویلنهایی از بتمن مثل ددشات (Deadshot)، رأس الغول (Ra's Al Ghul) و جوخه انتخار (Suicide Squad) حضور پیدا میکنند اما به دستور وارنر و با هدف استفاده برای خود بتمن در دیگر مدیومها، به سرعت حذف میشوند.
ممنوعیت استفاده از شخصیتهای مربوط بتمن در مدیومهای دیگر دیسی، هم میتواند باعث خلاقیت شود و هم محدودیتهای ایجاد کند. بعضی وقتها خالقان ترجیح میدهند به شخصیتهای مربوط به بتمن بیش از اندازه تکیه کنند و همین میشود که دیگر شخصیتهای کمتر شناخته شده عقب رانده شوند.
آن شخصیتهای عقب رانده شده لیاقت یک فرصت را دارند تا خودشان را نشان دهند اما به نظر شوالیه تاریکی فعلاً قصد ندارد کنار برود.
حالا از شما میپرسیم: آیا فکر میکنید حضور شوالیه تاریکی در آثار مربوط به دیسی بیش از اندازه شده؟ آیا فکر میکنید تخریب دیسی توسط بتمن حقیقت دارد؟ دیدگاههایتان را با ما در مورد تخریب دیسی توسط بتمن در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.
به مطالعه ادامه دهید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مسیله این نیست که بتمن ضرر داشته باشه مسیله اینه که دیسی بجز بتمن کسی رو نداره
این که دیسی به جز بتمن هیچ شخصیت مثبت درست حسابی ( من تو کلی دیسی فقط بتمن کنستانتین و دث استرایک رو قبول دارم) ربطی به بتمن نداره
این مقاله نشون میده که همه ی DC رو دوش بتمنه.
البته من همه ی قهرمانای Dc رو دوست دارم ولی بتمن توی اولویته.
مرسی از این مقاله.
خیلی خوبه که شوالیه ی تاریکی اینقد طرفدار داره. ???????
چی میگی سوپرمن پرطرفدارترین قهمرانه در سال 2020 بعد مرد عنکبوتی بعد بتمن
به نظرم این که بگیم داره تخریب میکنه زیاده رویه.
مورد6 بزرگرترین ایراد دنیای کامیک بوکه و فقط مختص بتمن نیست. به همین دلیله که خیلی ها این کتاب ها رو بی ارزش میدونن.درباره ویلن ها هم به هر حال فکر می کنم اشتباه میکنین.چرا که نولان نشون داد تا زمانی که داستان خوبی داشته باشی هیچ جای نگرانی ای نیست.بعدم،بتمن تا دلتون بخواد ویلن تاپ داره:جوکر،پنگوئن،دث استروک،راس،بین،ریدلر،محفل و...اگه میبینیم مثلا در فیلمی عین جاستیس لیگ حضورش انتقادا رو بلند میکنه به خاطر اینه که اونجا واقعا حضورش اضافی بود . چیزی برای عرض نداشت.درضمن،
خیلی ممنون بابت مقاله.
همینه که هست
یعنی چی چونکه طرفدار زیاد داره بده ؟
مقاله ای که نوشتی از جهاتی درسته ولی خب مارول هم روی اونجرز و اسپایدی تکیه کرده
به نظر من بتمن حقش هست که انقدر توی کمیک ها دیده شه چون لیاقتش رو داره و این که مردم کمیک های سندمن ، فلش ، واندروومن
واچمن، سوامپ ثینگ ، و ... رو نمیخونن و شناختی از بقیه شخصیت ها ندارن و کلید کردن رو بتمن دیسی هم مجبور هست روی بتمن مانور بده هرچند که این نکاتی که نوشتی به نظر من و خیلی ها نقاط قوت هستند و نه نابود کننده ی دیسی
اما حجم زیادی از محبوبیتی هم که دی سی داره به خاطر همین بتمنه
عیب از بتمن نیست عیب از طرف نویسنده های دی سی که نمیدونن چطور از این شخصیت محبوب به جا و منطقی استفاده کنند
هر جور فکر می کنم یه مقاله چرت بود بتمن شخصیت تو دار و داستانای قشنگی داره و خیلی بهتر از بقیه هیرو هاست که قدرت های ماورایی و تکراری دارن برا مثال سوپرمن که اصلا روش فکر نشده هر کی ساختتش هر چی هیرو بود ریخته رو مخلوط کن هم زده حاصلش شده سوپرمن که تو داستاناش اصلا ویلن های خوبی نداره و فقط بلده مشت بزنه? بتمن ارزششو داره و تمام
خیلی ببخشید ها اطلاعاتتون در مورد سوپرمن بسیار بسیار کم هست.
هرکی ساختتش چند تا هیرو رو مخلوط کرده شده سوپرمن؟اویلن سوپر هیروی دنیای مدرن سوپر من هست و بقیه قهرمانها قسمتی از اون رو الهام گرفتن این مورد اول.
دشمنان بیخود سوپرمن.عزیز من یسری ویولن های سوپرمن جز برترین ویولن های دنیای کمیک هستن.لکس لوتر پشمکه؟زاد چی ؟پارازایت.؟لوبو؟
مرد حسابی فقط بلده مشت بزنه ؟یه صفحه کمیک نخوندی که خیلی از مشکلاتی که سوپرمن باهاش درگیر میشه مسایل ذهنی و سیاسی و غیره هست همین لکس لوتر قدرت بدنی ای داره که بخواد یقه سوپرمن رو بگیره ؟برو داستان هاش روب خون چجوری پدر سوپر من رو در میاره؟
خیلی اطلاعاتتون نقل سوپرمن پایینه .
سوپرمن یکی از کهن ترین شخصیت های داستانی و قدیمی ترین هیروی کمیکی هست.یسری از داستان های کمیک سوپرمن اصلا جاودانه هست.
داستان الکی ساختن؟یکی از زیبا ترین الهامات از زندگی حضرت موسی رو همین سوپرمن داشته.دیگه چه توقعی داری شما.داستان هاش الکی هست؟
حرفات درست ولی فن بویی تهش
تبریک میگم دیجیاتو! کصشرترین مقاله دربارهی بتمن نوشتین
اسم سایتم بلد نیستی ?
دقیقا!
شرمنده، با مارول فنایی ک دیسی هیت میدن بحث کردن الکیه. نمونش هم سایت spidey.ir
داش من کاری ب رویاهات ندارم، اینی ک تو درک از شخصیتای اعضای bat family نداری مشکله خودته.
ما هنوز تو سینما کاملترین بتمن ندیدیم و بعد از ده سال قراره ی مجموعه از فیلم و سریال اختصاصیش بیاد(ریبوت شدن فیلما و سریالای ابرقهرمانی چیز عجیب و جدیدی نیست)
درمورد گیم هم چرا بازیسازهای شخصیتای مارول ب ساخت بازی اسپایدرمن علاقه بیشتری دارن؟ اون از اکتیویژن الانم اینسامینیاک.
وارنر هم فهمیده بتمن پتانسیل بازیسازی زیادی داره و وارنر مونترال هم قراره یونیورس گیم دیسی گسترش بده
و درمورد کامیک های بتمن هم ک جز پرفروشترین و محبوبترین کامیکای دیسیه برای چی باید دست از برگ برندش بکشه؟ این هم ب ضرر ناشره و هم هوادار. البته نباید انکار کرد ک بعضی از داستانای بتمن صرفا برای فروش ساخته شده و موفق نبودن، ولی نباید از پای بتمن دربیاد، کم کاری از نویسنده های دیگ بوده ک ایده ای برای داستان سرایی از شخصیتای دیگ نداشتن
خلاصه بگم ن از اینور بوم باید افتاد ن از اونور
به نظرم باید با ریوز یه دنیای واحد تشکیل داده بشه.و همین طور بهترین داستان های بتمن رو روایت کنن.این که هر ده سال یکی عین نولان بیاد و دو سه فیلم بده و بره خوب نیست.
اسپم:دوستان لطفا یکم مودب باشین دعوا که ندارین.
این نظر چجوری منتشر شده ؟ :)) من چند جا فحش دادم به بعضیا منتشر نشد
اینکه عقل ناقصت این و درک نمیکنه مشکل خودته.
مقاله خیلی خوبی بود.
مرسی از آقای صفری.