نگاهی به سریال همسایه – نژادپرستی پنهان
سریال همسایه به عنوان جدیدترین سریال تلویزیونی شبکه سه به شدت تلاش میکند تا انتقادی سازنده از رفتارهای جامعه ایران نسبت به مردم افغانستان داشته باشد. اما نهتنها نمیتواند با این رویکرد انتقادی به اصلاح ...
سریال همسایه به عنوان جدیدترین سریال تلویزیونی شبکه سه به شدت تلاش میکند تا انتقادی سازنده از رفتارهای جامعه ایران نسبت به مردم افغانستان داشته باشد. اما نهتنها نمیتواند با این رویکرد انتقادی به اصلاح رویکرد نژادپرستگونه جامعه ایران نسبت به مردم افغانستان بپردازد بلکه باعث شکلگیری سوءتفاهمهایی میشود که میتواند مردم ایران و افغانستان را ناراحت کند. برای واکاوی یکی از سردرگمترین سریالهای سیمای ملی همراه ویجیاتو باشید.
موسسه افکارسنجی دانشجویان ایران، ایسپا، اواخر شهریور ۱۴۰۰ نتایج یک نظرسنجی جذاب را منتشر کرد. عوامل این نظرسنجی برای بخشهای گوناگون جامعه ایران یک پرسش جذاب را مطرح کرده بودند؛ اخبار را از چه طریقی دنبال میکنید؟ نتایج این نظرسنجی سرشار از دادههای جذاب و خیرهکننده بود. اگرچه ۴۲.۱ درصد از افراد حاضر در نظرسنجی مدعی شده بودند که اخبار را از شبکههای صدا و سیما دنبال میکنند اما ۴۱.۴ درصد شرکتکنندگان هم اعلام کرده بودند که جدیدترین اخبار را از شبکههای اجتماعی به دست میآورند.
براساس نتایج این نظرسنجی ۵.۱ درصد مردم از طریق شبکههای ماهوارهای و ۲ درصد هم از طریق دوستان و آشنایان جدیدترین اخبار را بررسی میکنند. نکته جالب آن که تنها ۰.۲ درصد افراد حاضر در این نظرسنجی اعلام کردهاند که اخبار را از طریق روزنامهها و مطبوعات دنبال میکنند. ۶.۹ درصد روشهای دیگری را برای بررسی اخبار انتخاب کردهاند و البته که ۲.۳ درصد هم پاسخی به این سوال ندادهاند.
حرف و حدیثهای بسیاری پیرامون نتایج این نظرسنجی وجود دارد. گروهی تصور میکنند که بیشتر از ۵.۱ درصد مردم، شبکههای ماهوارهای را به عنوان منابع خبری خود انتخاب میکنند و گروهی هم باور دارند که کمتر از ۴۲.۱ درصد از جامعه به تماشای اخبار از تلویزیون میپردازند. با این حال نکته مهمی در این نظرسنجی وجود دارد که موافقان و مخالفان این نظرسنجی در پذیرش آن تردیدی ندارند؛ اینترنت و شبکههای اجتماعی در حال ربودن مخاطبان سیمای ملی هستند.
محبوبیت روزافزون شبکههای اجتماعی و سرویسهای اینترنتی در همه جا دنیا با ضربههایی سهمگین به شبکههای تلویزیونی همراه بوده است. اما در ایران قدرت ویرانی این ضربهها بیشتر از سایر کشورهای جهان به نظر میرسد. اگر شبکههای تلویزیونی خصوصی در بسیاری از کشورهای جهان میتوانند به فعالیت بپردازند در ایران به دلیل محدودیتهای گوناگون چنین فرصتی وجود ندارد. بنابراین رقابت شبکههای اجتماعی و سرویسهای اینترنتی با شبکههای تلویزیونی ایرانی اندکی متفاوت به نظر میرسد.
سریال خاتون را با ویجیاتو دنبال کنید:
- نگاهی به قسمت اول سریال خاتون – فاشیسم سینمایی
- نگاهی به قسمت دوم سریال خاتون – باران خونین داس و چکش
- نگاهی به قسمت سوم سریال خاتون – شیوع ویروس سرخ
- نگاهی به قسمت چهارم سریال خاتون – عاقبت خوردن نان خلق
- نگاهی به قسمت پنجم سریال خاتون – بگذارید این وطن دوباره وطن شود
- نگاهی به قسمت ششم سریال خاتون – همسری که همراه نیست
- نگاهی به قسمت هفتم سریال خاتون – تصویر دقیق زن گیلانی
- نگاهی به قسمت هشتم سریال خاتون – روایت خستهکننده
امروزه بیشتر از ۱۷۰۰ شبکه تلویزیونی در ایالات متحده آمریکا وجود دارد. تعداد انگشتشماری از آنها وابسته به دولت هستند و سایرین نهتنهابه صورت کاملا خصوصی اداره میشوند بلکه ممکن است به صورت رایگان هم در دسترس نباشند. این شبکهها در حوزههای گوناگونی فعالیت میکنند و مخاطبان خاص خود را دارند. با این حال بیشتر آنها به هلدینگهای رسانهای بزرگ وابسته هستند. اما به هر حال شبکههای تلویزیونی کاملا مستقلی هم وجود دارند که برای ادامه فعالیتشان حتی به کمکهای مردمی هم وابسته هستند.
در ایران اما شبکههای تلویزیونی وابسته به ساختار دولت هستند. بیشتر از ۷۰ شبکه تلویزیونی در ایران وجود دارد که ۲۱ شبکه به تولید محتوا برای فارسیزبانان سراسر کشور مشغول هستند. هر کدام از استانهای ایران به تنهایی یک شبکه استانی دارند که بیشتر محتوایشان به صورت بومی تولید میشود و در کنار آنها سه شبکه تلویزیونی ویژه هم برای شهرهای آبادان، مهاباد و کیش وجود دارد. نیازی به یادآوری نیست که شبکههای جام جم هم فعالیت میکنند و تعدادی شبکه خبری برای کشورهای خارجیزبان هم وجود دارد.
از آنجایی که رقابتی میان این شبکههای تلویزیونی وجود ندارد و بودجه همه آنها از یک مبدا تامین میشود، بنابراین دلیلی برای جذاببودن محتوای این شبکهها دیده نمیشود. وقتی یک کارمند شبکه سه صدا و سیما میداند که تحت هیچ شرایطی شغل و درآمدش را از دست نمیدهد و هیچ رقیبی هم ندارد که جایگاه شبکه تلویزیونیای که او در آن کار میکند را به چالش بکشد، پس چرا باید نگران کیفیت محتوای ارائهشده به مخاطبین باشد؟
اما این رخوت و فضای انحصاری نهتنها باعث شده تا شبکههای صدا و سیما همه رقابتها را حتی به ضعیفترین رقبا واگذار کنند بلکه به دلیل فاصله عمیقی که با مخاطبین پیدا کردهاند در درک و ارائه محتوای جذاب هم ضعیف ظاهر شوند. یکی از نمونههای بارز این شکست بزرگ را باید سریال همسایه دانست که با وجود انتقاد از نژادپرستی نمیتواند در سطح و اندازه یک عنوان نژادپرستستیز ظاهر شود.
هنرمندان بیتاثیر
سریال همسایه هم مانند بسیاری از عناوین سالهای اخیر صدا و سیما از بازیگران شناختهشدهای یاری میگیرد و البته که به معرفی بازیگران نوظهور هم میپردازد. پیام دهکردی، شقایق فراهانی، مائده طهماسبی، اسماعیل خلج، مهران رجبی و جواد مولانیا از جمله بازیگران شناختهشده سریال همسایه هستند. در کنار این نامهای آشنا نوبت به معرفی سه بازیگر جدید هم میرسد. امیراحمد قزوینی، آزاده سیفی و محیا دهقانی سه بازیگری هستند که در سریال همسایه به تماشاگر معرفی میشوند. البته در این میان باید به کارنامه کاری غنیتر محیا دهقانی اشاره کرد.
او سابقه حضور در فیلم شیار ۱۴۳ [با کارگردانی نرگس آبیار]، سریال پایتخت ۴ [با کارگردانی سیروس مقدم] و فیلم ماجرای نیمروز [با کارگردانی محمدحسین مهدویان] را در کارنامهاش دارد. اما آزاده سیفی و امیراحمد قزوینی امیدوار هستند که با هنرنمایی در سریال همسایه بتوانند پیشرفت قابل توجهی در کارنامه هنری خود به دست آورند. اتفاقی که با توجه به سرنوشت بسیاری از ستارههای نوظهور سالهای نهچندان دور تلویزیون [مانند شاهرخ استخری، سیاوس خیرابی، سحر قریشی، نیما شاهرخشاهی، شهرام حقیقتدوست، پویا امینی، ارسلان قاسمی و ترلان پروانه] اندکی غیرممکن به نظر میرسد.
با این حال نهتنها بازیگران اصلی سریال [که نامهای نوظهور هستند] با هنرنمایی خیرهکننده به چشم مخاطب نمینشینند بلکه بازیگران شناختهشده سریال هم به لطف نقشآفرینیهای تکراری، کلیشهای و خستهکننده به تکرار مکررات میپردازند. سریال همسایه از مجموعهای از بازیگران ناتوان و هنرمندان بیتاثیر یاری میگیرد تا داستانی را توصیف کند که اندکی حساسبرانگیز به نظر میرسد.
براساس یک ساختار کلیشهای
محمدحسین غضنفری وظیفه کارگردانی سریال همسایه را برعهده داشته است. فعالان حوزه سینما غضنفری را با تدوین و صداگذاری به یاد میآورند. بنابراین طبیعی به نظر میرسد که سریال همسایه به نخستین تجربه کارگردانی او تبدیل شود. کارگردانی غضنفری در سریال همسایه دندانگیر نیست و نهتنها دستاوردی برای او به همراه ندارد بلکه جذابیتی هم برای مخاطب در نظر نگرفته است.
واقعیت آن است که ساختار سریال او اندکی کلیشهای به نظر میرسد. محمدحسین غضنفری به لطف همکاریهای متعدد با صدا و سیما به خوبی با مدیومها و استانداردهای سیمای ملی آشنا است و به همین دلیل در نخستین تجربه سریالیاش با تکرار همه آنچه پیشتر [در مقام تدوینگر و صداگذار] آموخته به کارگردانی یک سریال کلیشهای پرداخته که تکراری به نظر میرسد.
سریالهای سیمای ملی مانند اعدادی متفاوت هستند که در یک فرمول ثابت قرار میگیرند. به همین دلیل تماشاگر پای ثابت سریالهای صدا و سیما پس از مدتی احساس میکند که حتی جدیدترین شخصیتها را هم پیشتر ملاقات کرده و موسیقی متن همه سریالهای تلویزیون را پیش از این هم شنیده است. بنابراین سریال همسایه به یک سریال کلیشهای تبدیل میشود که نمیتواند جذابیتهای مدرنی برای تماشاگرش به همراه داشته باشد.
نژادپرستی پنهان
واقعیت ماجرا آن است که متولیان و سیاستگذاران صدا و سیما ارتباط چندانی با دل جامعه ندارند. اوج همدردی سیمای ملی با مشکلات امروز مردم به تهیه گزارشهای تکراری پیرامون گرانی افسارگسیخته و کلاهبرداریهای بیپایان محدود شده و به همین دلیل شاید طبیعی باشد که تلاشهای تلویزیون برای ساخت سریالی که میخواهد پدیده ناپسند نژادپرستی گروهی از ایرانیان نسبت به مردم افغانستان را مورد انتقاد قرار دهد، باورکردنی نباشد.
سریال همسایه میخواهد تصویری انتقادی از نژادپرستی ارائه دهد اما کارگردان سریال این توانایی را ندارد. فیلمنامه هم از پتانسیل واقعی شخصیتها [که حتی به خوبی پردازش نمیشوند] استفاده نمیکند و به همین دلیل همه داستان سریال همسایه تنها به یک سوءتفاهم بزرگ منجر میشود. داستان سریال به حدی کلیشهای است که ایرانیها را به عنوان نژاد برتر به تماشاگر نشان میدهد و افغانها را به مثابه نژاد مورد ستم واقعشده به تصویر میکشد.
این تصویر کلیشهای یادآور عناوینی در سینمای هالیوود است که آگاهانه به اختلافات درون جامعه آمریکا دامن میزنند. از سیمای ملی که همواره از سیاستهای آمریکایی انتقاد میکند و وضعیت ایالات متحده را ناگوار توصیف میکند، انتظار نمیرود که اینگونه از روی الگوهای ویرانکننده آمریکاییها بازنویسی کند.
جدیدترین سریالهای تلویزیون را با ویجیاتو مرور کنید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سلام- واقعا نمی فهمم چرا کارگردان قصد دارد بجای واژه افغانی از افغانستانی استفاده کند؟ یعنی واؤه افغانی به شخصیت یک نفر اهل کشور افغانستان، توهین میکند؟ اگر اینطور است: به یک نفر اهل کشور انگلستان هم نباید بگوییم انگلیسی یا به مجارستانی نباید بگویم مجار به هندوستانی نگوییم هندی، یا به بلغارستانی نگوییم بلغار، به صربستانی نگوییم، صرب، به ارمنستانی نگوییم ارمنی، به ترکمنستانی نگوییم ترکمن، به مغولستانی نگوییم مغول، به ازبکستانی نگوییم ازبک، به گرجستانی نگوییم گرجی، به تاجیکستانی نگوییم تاجیک، به هموطنان خونگرممان در بلوچستان نگوییم بلوچ؛ به اهل استان کردستان نگوییم کرد، بنظر میرسد تهیه کنندگان این سریال هنوز نمی دانند که واژه ستان در انتهای نام بسیاری از کشورها به مفهوم مکان یا سرزمین است. افغانستان یعنی سرزمینی که در آن مردم افغان زندگی می کنند!
فک کنم نژادپرستیش خیلی پنهان بوده که نویسنده هم نفهمیده کجاس فقط میدونه مدل آمریکا?
خب برادر منتقد گرامی خود شما بجز حرف های کلیشه ای،که همهچیزش کلیشه ای چه کار مفیدی در این نقد انجام دادی؟
تو بحث شرکت کن
بچه ها این سریال به قول اون کفاش اصفهانیه خیلی ... و ...ه
ولی ویجیاتو یه نقد درباره کاربرات بنویس
ما که همیشه پیشت بودیم
مرسی که انقد روشن کردید مارو کلا یک جمله راجع به نژادپرستی خود سریال گفتید و اونم اینه که شبیه مدل آمریکا?
انصافا جای یه سریال ناب خیلی وقته تو صداسیما خالیه.... هعی... ?
سریالای صدا و سیما نقش تفنگ آبپاش دولت رو داره
با بخشیش موافق بودم. در صداوسیما رقابتی وجود نداره(و اگر هم باشه چندان جدی و حرکت دهنده نیست) و کارگردانان هم ترجیح میدن در همون فرمول های کلیشه ای خانوادگی و عاشقانه تمرکز کنن. بنده خودم دستی در فیلمنامه نویسی دارم و بنظرم خیلی از این میشه بهتر از پلتفرم صداوسیما استفاده بشه. اما در بخش نژادپرستی فقط این قسمت رو دیدم که مرد متاهلی به کارمند افغانش نظر داره و تازگیا کم کم داشت به زور هم برای بله گرفتن متوسل می شد!
تو رو خدا همینطور ادامه بده سومین کامنت حقی که دیدم ازت
این حقیر طرفدار حقیقته. حقیقت باشه چرا مخالفت کنیم؟
یواش یواش داره کامنت هات بهتر میشه امیدوارم همینجوری بمونه
داداش خوشم میاد ازت
دارم حال میکنم که یه کاربر درست حسابی دیگه داریم??
میتونم اسمت رو بدونم؟
کلا صدا سیما از یک میلیون سریالش یکیش خوب در میاد کلا خیلی وقتع صدا سیما سریال خوب نمیده?
یک قسمت این سریال رو به ناچار چون بین کشتی شروع شد تماشا کردم
این فیلم حتی ارزش یک بار نگاه کردن هم نداره!
توی اون ۱۵.۲۰ دقیقه ای که پخش شد فقط سه چیز بود
۱.صحبت کاراکتر های فرعی که چیز خاصی نمیگفتن و صرفا داشتن وقت کشی میکردن
۲.۱۰ دقیقه راه رفتن یکی از کاراکتر های اصلی که انگار نه انگار ترسیده و خیلی شنگول و بی روح راه میرفت
یه آهنگ خیلی ضایع هم پخش میشد که («مثلا») ترسناک بشه
ولی بیشتر خنده دار بود تا ترسناک?
۳.و در آخر کشتن یکی از کاراکتر ها که خیلی الکی بود و فقط سایه پیدا بود و ما خود کاراکتر ها رو نمی دیدیم
در کل این سریال حتی ارزش یک بار نگاه کردن رو ندارن
البته خیلی ها مجبورن با پدر و مادر ببینن («?»)
در کل توصیه میکنم اگه وقت خیلی زیاد و از شدت بیکاری دارید نابود میشود ببینید اش
این بود نقد من
اگه کم و کاستی بود شما کاملش کنید
جالبه که انقد دیر نقد اینو گذاشتید
در عوض افرا رو اونقد سریع گذاشتید ، واقعیتش من با اون نقدتون راجب افرا خیلی موافق نیستم وبنظرم افرا سریال خوبی بوده برای صدا و سیما ،قسمت دیشبش هم خیلی قشنگ بود ،البته هنوز هم تاکید میکنم برای صدا و سیما
کلیشس همش تمام?
با سلام
متاسفانه نمی دانم چرا ویجیاتو پیام من را در مقاله نگاهی به سریال درکنار پروانه ها را در مورد نقد من(با اینکه در آن مقاله تا حدی از تک بعدی بودن و مخرب بودن کاستید) از مقاله شما حذف کرد ولی در کل آن مقاله تان کمی بهتر از بقیه مقاله هایتان بود.
متاسفانه شما هنوز هم همان روند کلیشه ای خود(گفتن حرف های مثل کلیشه ای بودن،بی کیفیت بودن،نژاد پرستانه بودن و یا توهین آمیز بودن و ... . آه و ناله کردن و یا همان غُر زدن،نقد و یا بررسی مخرب و نه سازنده و...) باعث شده است که نقد ها و یا بررسی ها اجمالی تان هنوز با کامنت فرقی ندارد که همین هنوز مشکل دارد.
من هم اصلا این سریال رو قبول ندارم و تا حدی با حرف هایتان موافقم،ولی همانطور که گفتم،ادبیات نقد و یا بررسی شما تند و غیر حرفه و توهین آمیز است که همین مشکل اساسی شما است.
یک نقد و یا بررسی باید سازنده باشد و نه مخرب و تو سری زن.
امیدوارم مورد توجه تان قرار بگیرد
همه سریالا صدا و سیما فقط نصف متن نقدشون راجب صدا و سیماست متاسفانه
واقعا واس چی سریال های صدا و سیما رو نقد میکنید؟؟!!
انقدر حرف دارم برا صدا و سیما که نمیتونم بگم...
یه سوال همه کشور ها اسم سازمان تولید محتواشون صدا و سیماست???
سریال خوبی نیستش و اینم مثل همه ی سریال های صدا و سیما ۱ از ۱۰ هم زیادشه.
از بازیگری تا موضوع و داستان فیلم و همه اینها بگیر تا کارگرانی سریال، همشون افتضاح هستن
سریال خوبی نیستش و اینم مثل همه ی سریال های صدا و سیما ۱ از ۱۰ هم زیادشه.
از بازیگری تا موضوع و داستان فیلم و همه اینها بگیر تا کارگرانی سریال، همشون افتضاح هستن
سریال خوبی نبود،ولی جناب نویسنده ۵۰ درصد ابتدایی مقاله بیشتر نقد صدا و سیما بود تا این سریال(البته با کمال احترام)
کلا سریال های ایرانی هر مشکلی داشته باشن
بزرگ ترین دلیلی که من نگاه نمیکنم اکثرشونو
بازی بی روحشونه
بعضی سریالا حتی اگه داستانشونم عالی باشه از نظر بازیگرها واقعا بی روحن
نمیدونم چرا وقتی عکس مقاله رو دیدم یه دفعه یاد روح آقای کامرانی افتادم
روح اقای کامرانی دنبالته مراقب خودت باش?????
نشسته ام به روح اقای کامرانی نگاه میکنم دریچه اه میکشد ?
جمله حقی شد?