ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم علفزار – دادگاهی به نام ایران

فیلم علفزار یک تخلیه انتقاد است، پر از حرف‌هایی است که شاید در یک سفر بین شهری با یک راننده تاکسی درباره آنها صحبت کنید؛ بگویید این آقازاده‌های پدرسوخته در خلوت خودشان هر کاری می‌کنند، ...

آرش پارساپور
نوشته شده توسط آرش پارساپور | ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۰

فیلم علفزار یک تخلیه انتقاد است، پر از حرف‌هایی است که شاید در یک سفر بین شهری با یک راننده تاکسی درباره آنها صحبت کنید؛ بگویید این آقازاده‌های پدرسوخته در خلوت خودشان هر کاری می‌کنند، مشروب می‌خورند و پول پارتی می‌گیرند، بگویید باباهایشان چه کثافت‌کاری‌هاییی نمی‌کنند و بگوییم سیستم قضایی فساد دارد. همه این صحبت‌های انتقادی از وضع حاکمیت می‌تواند در یک صف نانوایی هم شنیده شود و علفزار کاری که کرده جرات این را داشته تا این انتقادات تند و تیز را روی پرده نقره‌ای به تصویر بکشد. همین و بس.

فیلم علفزار از فیلم‌های بسیار جنجالی چهلمین جشنواره فیلم فجر به حساب می‌آید، از سوژه حساس و خط قرمزی‌اش که احتمالا باعث سانسور در اکران عمومی و یا حتی توقیف شود تا بازی پژمان جمشیدی که تحسین عده‌ای را برانگیخته است. در مورد موضوع اول هیچ بحثی نیست و علفزار از آن دسته فیلم‌های حساس است که شجاعت ساخته شدنش جای تبریک دارد اما در مورد پژمان خان جمشیدی باید گفت بازی او بسیار بهتر از دیگر فیلمش در جشنواره یعنی بی‌مادر است اما واقعیت اینجاست که بازی جمشیدی صرفا در نوع خودش جذاب است، یعنی او توانسته از آن بازی بسیار بد دوران پیشینش رهایی پیدا کند و حالا یک بازیگر معمولی شود وگرنه هیچ اکت خارق العاده‌ای از او در طول فیلم دیده نمی‌شود.

فیلم علفزار

علفزار بر اساس پرونده‌های قضایی واقعی است و سه چهار داستان را با یکدیگر مخلوط کرده است، داستان اصلی درباره یک سری آقا زاده است که در یک پول پارتی رفته‌اند و سپس نزاعی بین آنها و پسران صاحب باغ صورت گرفته و کار به جاهای باریک‌تر هم کشیده شده است؛ در کنار آن خرده داستان‌هایی وجود دارد که بود و نبودشان تاثیر خاصی در فیلم ندارد و قرار گرفتن‌شان صرفا برای عوض کردن حال و هوای فیلم و جان بخشیدن به ریتم آن است.

علفزار فیلم بسیار تلخی است، واقعه‌ای که در حال تعریف است هرچقدر بازتر می‌شود تلخ‌تر و کثیف‌تر می‌شود؛ وجود پرونده‌های ثانویه‌ای مانند آن زوج معتاد که دنبال شناسنامه برای فرزندانشان هستند مانند نباتی کوچک در بین این حجم از تلخی است. وجود این داستانک‌ها همانطور که گفت شاید به جریان اصلی فیلم کمکی نکند اما به نظر می‌رسد بودنشان ضروری است چرا که بدون حضور آنها، ریتم فیلم بسیار سخت و کند می‌شد.

تقریبا تمام فیلم علفزار در یک دادسرا می‌گذرد، فضایی که نمی‌دانم تا امروز گذرتان به آن خورده و یا نه اما دو ساعت ماندن در راهروهای آن، صبر ایوب می‌خواهد. این فضاها پر از پتانسیل برای داستان نویسی و فیلمنامه نویسی هستند و تا امروز تنها موضوعاتی مانند قصاص مورد توجه فیلمسازان ایرانی قرار گرفته است. کاظم دانشی (کارگردان فیلم) اما با درایت بیشتری به سراغ این پرونده‌های قضایی رفته و دست روی مواردی گذاشته که کمتر درباره آن شنیده شده است.

فیلم به عنوان یک فیلم دادگاهی، تعلیق و هیجان خوبی در ابتدای راه خود دارد، ماجرا وقتی پیچیده‌تر می‌شود تماشاگر به وجد می‌آید اما سندروم «هرچه پیش برود، بدتر می‌شود» در اینجا هم گریبانگیر علفزار شده و با گذشت فیلم، ارزش آن رو به کاهش می‌رود. فیلم در یک ربع پایانی دیگر عملا وارد یک سرازیری می‌شود و پایان بندی فیلم هم بسیار سرسری است و یکی از بدترین پایان بندی‌های عناوین سینمایی در جشنواره امسال به حساب می‌آید.

فیلم علفزار

گروه بازیگری فیلم به خوبی کار خودشان را انجام می‌دهند اما همانطور که گفته شد پژمان جمشیدی بازهم نمی‌تواند بدرخشد. او نقشی که در دینامیت داشته را تکرار کرده اما بدون لودگی و حالا بازپرسی است که درگیر یک پرونده «بمب» شده است. نه اینکه جمشیدی کارش را بد انجام دهد اما کار به یاد ماندنی نیز از خودش بر جای نمی‌گذارد. سارا بهرامی جزو بازیگران خوب فیلم به شمار می‌رود که فشار وارده به کاراکتر خود را به خوبی در چشمانش و حرکاتش نشان می‌دهد و آتیلا پسیانی نیز که حضور چندان پررنگی ندارد می‌درخشد؛ کافی است نگاه کنید به آخرین دیالوگ رد و بدل شده بین او همسرش در فیلم که چقدر زیبا ترس و عشق را با هم در می‌آمیزد. در بین ستارگان مطرح و ناشناخته فیلم که تقریبا همگی بی‌نقص هستند، یک ترلان پروانه هم حضور دارد که دلش می‌خواهد بازی متفاوتی ارائه کند و تقریبا از پس این ماموریت برمی‌آید.

تا حرف از بازیگران است باید به پدیده فیلم یعنی صدف اسپهبدی اشاره کنم که از فضای تئاتر وارد سینما شده و پیش‌تر در آثاری کوتاه نیز ایفاگری نقش کرده بود و حالا توانسته در این فیلم با گریم سنگینی که دارد در لحظات کوتاهی که حضور دارد بدرخشد. اسپهبدی آینده درخشانی برای خودش رقم زده و علفزار سکوی پرتابی برای اوست و احتمالا در آینده بیشتر از او خواهمی شنید.

فیلم علفزار یک فیلم سیاسی نیست اما شاید بیشتر از خیلی فیلم‌های سیاسی حرف‌های آنسوی خط قرمزی می‌زند. دیالوگ نویسی در فیلم بسیار عالی انجام شده و در سکانس‌هایی که باید حرف محکمی زده شود، بدون ترس بیان می‌شود و در سکانس‌هایی که قرار است ریتم کمی عوض شود، هوشمندانه نوشته شده است. علفزار حواسش هست که بیننده را گاهی هم بخنداند تا آن را همراه فیلم کند، بزنگاه‌ها را بلد است و بینندگانش را مثل موم در دستانش دارد و آنها را حفظ می‌کند؛ این نکته مهمی بوده که فیلم توانسته رعایت کند.

بهرام رادان به عنوان تهیه کننده از همان آواز قویی که در دوران جوانی‌اش بازی کرد تا امروز سعی کرده همیشه در صف انتقاد به وضعیت جامعه باشد و در علفزار این انتقادها را فریاد می‌کند. فریادهایی که فیلم می‌زند اما نکته‌ جدیدی برای کسی ندارد و صرفا از اینکه در سینما شنیده می‌شود، حس و حال خوبی به تماشاگر انتقال می‌کند. این دق دلی‌هایی که توسط فیلم‌هایی چون علفزار باز و ادا می‌شوند، نمایش بدیهیاتی است که همه جامعه از آن آگاهی دارند و فریاد زدن خالی است.

علفزار کوبنده شروع می‌شود و این کوبندگی را ادامه می‌دهد تا جایی که دیگر پا پس می‌کشد. فیلم شجاعانه پیش می‌رود و حرف‌هایش را صریح می‌زند اما در نهایت در خروجی کار دستهایش را به نشانه تسلیم بالا می‌آورد و کار را نصفه نیمه رها می‌کند. فیلم در نهایت به خاطر تمام ریسک‌هایی که به خرج داده شدیدا برایم قابل احترام است اما نمی‌توان برچسب شاهکار سینمایی و به یاد ماندنی روی آن چسباند.

فیلم علفزار

پی‌نوشت: زمانی احمد محققی داستان‌های جذابی از دل پرونده‌های پلیسی بیرون می‌کشید و آثاری می‌نوشت که برخی از آنها پتانسیل تبدیل شدن به تریلرهای هیجان انگیزی زیادی دارند، پرونده‌های قضایی منشا خوبی برای روایت این قصه‌ها هستند و علفزار تلنگری می‌زند تا به این پرونده‌ها بیشتر رسیدگی شود؛ امید که این داستان‌های واقعی از زیر پوست شهر بیشتر به آثار سینمایی تبدیل شوند.

چهلمین جشنواره فیلم فجر:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (3 مورد)
  • Zaynab
    Zaynab | ۲۳ خرداد ۱۴۰۲

    درود
    خدا قوت و سپاس بابت نقد خوبتون
    فقط یه جا به‌جای "ستاره پسیانی" نوشتید "آتیلا پسیانی". لطفاً درستش کنید. با تشکر.

  • asal
    asal | ۲۲ بهمن ۱۴۰۰

    به به پژمان جمشیدی :)

  • Ilia2008
    Ilia2008 | ۲۲ بهمن ۱۴۰۰

    مسئولین : این چه فیلمیه داره بیخودی سیاه نمایی می کنه

مطالب پیشنهادی