۱۰ کمیک دوران برنزی دیسی که نیاز به یک اقتباس سینمایی دارند
انتشارات دیسی تاریخچهای دارد که از اوایل دوران طلایی کمیکها آغاز شده است. این کمپانی در طول این زمان برخی از ناشران رقیب را نیز به خود ملحق کرد تا تبدیل به یکی از گستردهترین ...
انتشارات دیسی تاریخچهای دارد که از اوایل دوران طلایی کمیکها آغاز شده است. این کمپانی در طول این زمان برخی از ناشران رقیب را نیز به خود ملحق کرد تا تبدیل به یکی از گستردهترین انتشارات کمیک بوکی شود. اما عموماً کمیکهای مربوط به دوران برنزی دیسی برای ساخت یک اقتباس مورد توجه قرار نمیگیرند.
دوران برنزی کمیکها چیزی حدوداً بین سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵ میلادی در نظر گرفته میشود. در این دوره بود که انتشارات دیسی به لطف فیلمهای سوپرمن به اوج رسید و به خاطر DC Implosion به زیر کشیده شد.
اما در این دوره برنزی کمیکها، برخی آثار چاپ و منتشر شدند که محتوایی عالی برای اقتباس به صورت فیلم و سریال ارائه کردهاند. در این مطلب به سراغ ۱۰ مورد از این کمیکها میرویم.
- 1 ۱۰. شماره ۲۳۰ کمیک Superboy and the Legion of Super-Heroes
- 2 ۹. سری کمیک Prez
- 3 ۸. شماره ۴۱۸ کمیک Adventure Comics
- 4 ۷. شماره ۲۹۰ کمیک Legion Of Super-Heroes
- 5 ۶. سری کمیک Camelot 3000
- 6 ۵. شماره ۲ کمیک OMAC
- 7 ۴. شماره ۱ کمیک Mister Miracle
- 8 ۳. شماره ۴۳۱ کمیک Adventure Comics
- 9 ۲. شماره ۴۵۲ کمیک Adventure Comics
- 10 ۱. سری کمیک Green Lantern/Green Arrow
- 10.1 به مطالعه ادامه دهید
۱۰. شماره ۲۳۰ کمیک Superboy and the Legion of Super-Heroes
لیجن آو سوپر هیروز (Legion of Super-Heroes) گروهی از قرن ۳۰ام هستند که ژانر ابرقهرمانی را با علمی تخیلی ترکیب کردهاند. در طی ماجراهایشان، آنها هر از چند گاهی درگیر دنیای جادو نیز میشوند. یکی از قدرتمندترین دشمنان آنها جادوگری به نام موردرو (Mordru) نام دارد. شماره ۲۳۰ کمیک Superboy and the Legion of Super-Heroes که توسط پاول لویتز (Paul Levitz) و جیم شرمن (Jim Sherman) خلق شده، نشان داد که موردرو به غیر از لیجن آو سوپر هیروز با شخصیتهای دیگری نیز دشمنی دارد.
یک موجود فضایی به نام سدن (Sden) روی سیارهای که تحت تأثیر لرزشها قرار گرفته حضور پیدا میکند. یک گروه کوچک از شخصیتها قصد دارند کریستالی را به دست آورند که به ادعای سدن دلیل این هرج و مرج است. لیجن آو سوپر هیروز متوجه حیله سدن میشوند و نقشههای او برای شکست موردرو را متوقف میکنند. این داستان کوتاه ۱۱ صفحهایست که میتواند در یک اقتباس بزرگتر از لیجن آو سوپر هیروز مورد استفاده قرار بگیرد تا دنیا و هدف لیجن را به تصویر بکشد.
۹. سری کمیک Prez
در حالی که انتشارات دیسی در سال ۲۰۱۶ کمیک Prez را بازنشر کرد اما شخصیت پرز ریکارد (Prez Rickard) هنوز نه به شکل یک سریال، نه فیلم و یا انیمیشن اقتباس نشده است. با توجه به جدیدترین نسخه این سری، میتوان دید که یک اقتباس از سری کمیک Prez بتواند یک پارودی از سیاستهای مدرن باشد. این سری حتی میتواند پوچترین بخشهای سیاست را مورد استفاده قرار دهد و در سطوح مضحکی آنها را به تصویر بکشد.
Multiversity Guidebook خلق شده توسط گرنت موریسون، سری کمیک Prez را در زمین ۴۷ و در کنار قهرمانانی مثل سانشاین سوپرمن (Sunshine Superman)، مجیک لنترن (Magic Lantern) و برادر پاور د گریک (Brother Power the Geek) قرار داد. دنیای پارودیک و استثنایی این شخصیت جوان ارزش کند و کاو را دارد.
۸. شماره ۴۱۸ کمیک Adventure Comics
یکی از بهترین بخشهای دوران برنزی کمیکها، فراوانی داستانهای کوتاه در سری کمیکهای آنتالوژی مختلف است. این باعث شد تا هنرمندان بزرگی بدون نیاز به عناوین همیشگی و اختصاصی بر روی برخی شخصیتها کار کنند. یکی از بهترین سری کمیکهای آنتالوژی Adventure Comics نام داشت.
شماره ۴۱۸ کمیک Adventure Comics بخش اول یکی از ماجراهای بلک کناری (Black Canary) را شامل میشد که توسط دنی اونیل (Denny O'Neil) و الکس تاث (Alex Toth) به وجود آمده بود. به دلیل مشکلات مالی، بلک کناری شغلی به عنوان مربی جودو برای گروهی را قبول میکند که مشخص میشود مجرم هستند. قسمت اول داستان با یک کلیفهنگر به پایان میرسد ولی در قسمت دوم معلوم میشود که این مجرمان قصد دارند کتوومن را آزاد کنند.
۷. شماره ۲۹۰ کمیک Legion Of Super-Heroes
تقریباً تمام طرفداران لیجن آو سوپر هیروز در مورد داستانی Great Darkness Saga میدانند. این داستانی بود که دارکساید (Darkseid) را پس از سری New Gods به عنوان یک تهدید بزرگ بازگرداند. با این که اقتباسهای حال حاضر از دیسی از دارکساید به عنوان یک ویلن بهره بردهاند اما میتوان گفت که اولین بازگشت او بهترین بازگشتش محسوب میشود.
از طریق حملات زیردستان دارکساید، مخاطب دیدی از قرن ۳۰ام و نحوه فعالیت لیجن به دست میآورد. یک اقتباس از داستان Great Darkness Saga لازم است تا به همین شکل باشد. به جای این که دارکساید را در جا وارد ماجرا کنند، این ساخته باید زمینهچینی کرده و با راز درون داستانی در مورد ارباب این زیردستان، مخاطب را آماده ورود دارکساید کند.
۶. سری کمیک Camelot 3000
هر از چند گاهی، این ایده به سر کسی در هالیوود میرسد تا یک فیلم از شاه آرتور بسازد. در سالهای اخیر، تقریباً تمام این ساختهها شکست خوردهاند. شاید وقتش رسیده باشد تا از سری کمیک Camelot 3000 خلق شده توسط مایک دبلیو. بار (Mike W. Barr) و برایان بولند (Brian Bolland) برای روایتی متفاوت از شوالیههای میز گرد استفاده شود.
این داستان، شوالیههای آرتوری را در سال ۳۰۰۰ قرار میدهد؛ جایی که زمین توسط فضاییهایی به رهبری مورگان لو فی (Morgan le Fay) مورد حمله قرار گرفته است. هر کدام از شوالیهها دردسرهای مخصوص به خود را دارند. مخصوصاً سر تریستان (Tristan) که تبدیل به یک زن شده است. سری کمیک Camelot 3000 فرصتی عالی برای کند و کاو در مورد هویت جنسی و همچنین سکانسهای اکشن شگفت انگیز را فراهم میکند.
۵. شماره ۲ کمیک OMAC
فعالیتهای جک کربی (Jack Kirby) در دوران برنزی کمیکها تقریباً بیانتها هستند اما اکثر آنها دست کم گرفته میشوند. جک کربی زیر سایه New Gods، چندین دنیای دیگر را نیز خلق کرد که شامل دنیای آینده نزدیک OMAC یا One-Man Army Corps نیز میشود. کنترل شرکتی جامعه باعث شده تا سلامت بشر به خطر بیفتد. این خطر وقتی به تصویر کشیده میشود که در دومین شماره این سری، اومک (OMAC) باید به شهری که به مستر بیگ (Mr. Big) شرور اجاره داده شده، نفوذ کند.
مثل سری کمیک Prez، این سری نیز میتواند یک پارودی باشد اما بهترین روش اقتباس این اثر کلاسیک جک کربی مثل روش کار خود او است؛ بدون شوخی و خنده. تهدید علیه اومک واقعی بود. با بیشوخی نگه داشتن هر گونه اقتباس، تناسبهایی که جک کربی در سال ۱۹۷۴ وضع کرده میتواند به همان میزان قابل لمس باشند.
۴. شماره ۱ کمیک Mister Miracle
در مقطعی قرار بود فیلمی از خدایان نوین (New Gods) توسط دیسی ساخته شود اما قبل از این که مراحل پیش تولید فیلمنامه نوشته شده توسط ایوا دوورنی (Ava DuVernay) و تام کینگ (Tom King) آغاز شود، این پروژه کنسل شد. اگر قرار باشد ساخت چنین فیلمی دوباره مد نظر باشد، احتمالاً تصمیم با اقتباس خدایان نوین در اوج خود با حضور شخصیتهایی مثل دارکساید، اوریون (Orion) و هایفادر (Highfather) است. اما بهتر است هر اقتباسی از مقیاس کوچکتری شروع کند و چه چیزی بهتر از مستر میراکل (Mister Miracle).
تمرکز روی یک شخصیت به مخاطبان حال و هوای آشناتری را میدهد تا ناگهان به دنیاهای فضایی آپوکالیپس (Apokolips) و نیو جنسیس (New Genesis) پرتاب نشوند. سری اختصاصی اسکات فری (Scott Free) با یاد گرفتن این شخصیت از مستر میراکل اولیه در مورد این که چگونه یک استاد هنر فرار باشد آغاز شد. طبیعی است که اگر داستان خدایان نوین روی زمین آغاز شود، یک محیط آشناتر نسبت به دنیاهای فضایی ارائه میکند.
۳. شماره ۴۳۱ کمیک Adventure Comics
اسپکتر (Spectre) همیشه قهرمانی قدرتمند در دنیای دیسی محسوب میشود. برخی از جنبههای جادویی دنیای دیسی نیز وجود دارند که در داستانهای این شخصیت دیده میشوند. کسانی که میخواهند یک اقتباس ترسناکتر از محصولات دیسی داشته باشند بهتر است به سراغ سری Adventure Comics برای داستانهای اسپکتر بروند.
از همان ابتدای داستان با حضور اسپکتر، مخاطبان شاهد نحوه برقراری عدالت بیرحمانه او هستند. مایکل فلیشر (Michael Fleisher) و راسل کارلی (Russell Carley) داستانی را روایت میکنند که در آن اسپکتر به دنبال قاتلان میگردد و چیزی که از آنها باقی میماند پوست و گوشت ذوب شده و اسکلت برهنه آنهاست. چنین داستانیهای سری Adventure Comics میتواند حال و هوا را برای داستانهای آینده اسپکتر مشخص کنند.
۲. شماره ۴۵۲ کمیک Adventure Comics
وقتی صحبت از داستانهای غنی دوران برنزی میشود، به قتل رسیدن پسر آکوامن (Aquaman) و مرا (Mera) توسط بلک مانتا (Black Manta) عموماً به ذهن نمیآید. این اتفاقِ شدیداً تاریک آخرین رویدادی بود که پیش از یک سری اختصاصی جدید از آکوامن رقم خورد. برخی از عواقب مربوط به وقتی که بلک مانتا پسر آکوامن را کشت برای یک دهه باقی ماندند.
تصور این که آکوامنِ جیسن موموآ به دنبال انتقام از بلک مانتا باشد میتواند مخاطبان را به هیجان بیندازد. این که ببینیم آکوامن بخواهد زندگی مانتا را ببخشد سخت است. اختلافی که بین آکوامن و مرا پیش میآید نیز احتمالاً منجر به یک درگیری خشن شود تا نشان دهد ملکه آکوامن واقعاً چقدر مرگبار است.
۱. سری کمیک Green Lantern/Green Arrow
در حالی که سریال Arrow همکاریهایی عالی را برای الیور کوئین (Oliver Queen) فراهم کرد اما هیچوقت نتوانست مشهورترین آنها را به تصویر بکشد. دنی اونیل و نیل آدامز (Neal Adams) داستانی را خلق کردند که در آن اولیور به هال جوردن (Hal Jordan) نشان داد که چقدر از آدمهای عادی فاصله گرفته است. چشمان هال باز و متوجه شد که توسط نگهبانان هستی (Guardians of the Universe) تنبیه شده است.
گرین ارو (Green Arrow) حتی نگهبانان را نیز به فاصله گرفتن متهم کرد. به دنباله این اتفاقات یکی از بهترین داستانهای دوران برنزی رقم خورد. گرین ارو و گرین لنترن (Green Lantern) به مشکلات اجتماعی اشاره کردند و به اثبات رساندند که ابرقهرمانان کمیک بوکی میتوانند کارهایی جز روند عادی این دست شخصیتها را به انجام برسانند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.