ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

مقالات

در دنیای الدن رینگ چه اتفاقاتی می‌افتد؟ (رسیدن به جایگاه الدن لرد)

دیگر به انتهای بازی الدن رینگ رسیده‌ایم و تصمیم بزرگی پیش‌روی ماست. بعد از ده‌ها یا شاید صدها ساعت گشت و گذار و ماجراجویی در سرزمین مابین بالاخره به پایان مسیر خود دست یافتیم. حالا ...

پردیس احمدی
نوشته شده توسط پردیس احمدی | ۱ شهریور ۱۴۰۱ | ۲۳:۲۵

دیگر به انتهای بازی الدن رینگ رسیده‌ایم و تصمیم بزرگی پیش‌روی ماست. بعد از ده‌ها یا شاید صدها ساعت گشت و گذار و ماجراجویی در سرزمین مابین بالاخره به پایان مسیر خود دست یافتیم. حالا با ورود به اردتری (Erdtree) شما قادر به حضور در برابر مریکا (Marika) هستید تا به عنوان همسر بعدی او و الدن لرد، بر سرزمین مابین حکومت کنید و سرنوشت خود را به عنوان یک تارنیشد با کمک راهنمایی معجزات (Guidance of Grace) به دست بگیرید.

در این قسمت نیز شما برای تعمیر حلقه قدرت با چالش‌هایی مواجه خواهد شد و تصمیماتی پیش روی شما قرار خواهد گرفت که سرنوشت سرزمین مابین را به طور کلی تغییر می‌دهند.

این مقاله شامل اسپویلر از داستان و پایان بازی است.


حضور در برابر مریکا

راه رسیدن به درون اردتری و تعمیر حلقه قدرت (Elden Ring) باز شده است و با ورود به آن شما مریکا را خواهید دید که به طاق طلسم (Rune Arc) به صلیب کشیده شده و قفسه سینه او با نوعی طلسم، سوراخ و از هم پاشیده شده است.

به محض ورود شما جادویی که مریکا را به صلیب کشیده بود از بین رفته و او بر زمین می‌افتد. مریکا به نوعی تنها یک غالب انسانی برای الدن رینگ، درست مانند حلقه قدرت شکسته و خرد شده است و این نشان می‌دهد که مریکا بابت خرد کردن حلقه قدرت بهای سنگینی پرداخته است. با این حال مریکا در برابر چشمان شما تغییر کرده و موهای طلایی او به رنگ قرمز آتشین تبدیل می‌شوند و او در برابر شما، نه به عنوان ملکه سرزمین مابین، بلکه به عنوان شوالیه و قهرمان قانون طلایی یعنی راداگان (Radagon) می‌ایستد.

شما مریکا را مصلوب و زخمی می‌یابید و همان‌طور که در طول بازی اشاره شده بود او به نوعی خود را فدای قانون طلایی کرده است، اما او در برابر چشمان شما به راداگان تبدیل می‌شود

تبدیل شدن مریکا به راداگان اتفاق عجیبی است که اگر خط داستانی برادر کورین (Brother Corhyn)، تارنیشد نابینایی که با او در مقر میزگرد (Roundtable Hold) مواجه می‌شود و ماسک-طلایی (Goldmask) را ادامه دهید، تا حدودی از این اتفاق مطلع می‌شدید. میریل (Miriel)، کشیش کلیسای سوگندها نیز اشاره مختصری در حرفایش به این نکته می‌کند و درباره مجسمه‌سازی صحبت می‌کند که مجسمه راداگان را در پایتخت ساخته و هنگام ساخت آن در کمد راداگان اسکلت‌هایی پیدا کرده است و راز راداگان را به نوعی در مجسمه‌ای که ساخت، مخفی نگه داشته است. این مجسمه در لیندل (Leyndell) قرار دارد و اگر در برابر آن از ورد جادویی قانون طلایی (Golden Orden Incantation) که گیدین افنیر (Gideon Ofnir) به شما آموزش داده است استفاده کنید، راز راداگان را برملا کرده و خواهید دید که مریکا و راداگان در حقیقت یک نفر هستند.

برادر کورین و ماسک-طلایی در خط داستانی خود به شما از یکی بودن مریکا و راداگان می‌گویند

نمی‌توان به طور قطع حدس زد که راداگان و مریکا از ابتدا یک نفر بوده‌اند یا نه، به ویژه که اجداد راداگان به جاینت‌ها می‌رسد و در ابتدا همسر رنالا بوده است. ممکن است راداگان و مریکا در ابتدا دو نفر بوده‌ باشند اما در نهایت تصمیم می‌گیرند که با هم ادغام شوند. همان‌طور که در مقالات قبلی بررسی کردیم، مریکا به نوعی ایمان خود را به اراده ماورایی (Greater Will) و قانون طلایی (Golden Order) رفته‌رفته از دست می‌دهد ولی راداگان به شدت به ایمان خود پایبند می‌ماند تا جایی که مریکا به او لقب "سگ باوفای قانون طلایی" می‌دهد. بنابراین اراده ماورایی و دو انگشت احتمالاً این دو را با استفاده از نوعی جادو ادغام می‌کنند تا کنترلشان را بر روی فرستاده‌ی خود در سرزمین مابین حفظ کنند، چرا که از کم‌رنگ شدن ایمان مریکا نگران شده بودند.

راداگان به قانون طلایی وفادار باقی می‌ماند

همین‌طور ممکن است مریکا و راداگان در ابتدا یک نفر بوده باشند و به نوعی دو شخصیت جداگانه داشتند و این شخص به قدری برای رسیدن به هدف اراده ماورایی مصمم بود که حتا حاضر شد برای تصاحب لیورنیا با رنالا (Rennala) و خاندان اشرافی کارین (Carian) وصلت کند. به نظر می‌رسد گاهی مریکا و گاهی راداگان کنترل بدن این شخص را در دست می‌گرفتند و با وجود اینکه عده‌ای از مردم (مثل مجسمه‌ساز پایتخت) از راز آنها باخبر شده بودند، اما این راز به هیچ‌وجه برای کسانی که با این دو ارتباط نزدیک داشتند برملا نشد. ایراد این تئوری اینجاست که همانطور که در مقالات قبلی بررسی کردیم اجداد راداگان جاینت‌ها هستند و به نوعی ممکن نیست که او با مریکا که یک نومن (Numen) است یکی باشند.

این مجسمه حقیقت را درباره راداگان و مریکا بیان می‌کند. در واقع اگر از این راز در ملاءعام پرده برداشته می‌شد بسیاری از مردم ایمان خود را به قانون طلایی از دست می‌دادند.

تئوری دیگر می‌تواند این باشد که راداگان تنها یک روی دیگر از مریکاست و او در حقیقت برای رسیدن به برخی اهدافش خود را به شکل راداگان درآورده است. راداگان به عنوان قهرمان قانون طلایی شناخته شده است و می‌دانیم که مریکا برای بیشتر نبردهای حیاتی از گادفری (Godfrey) و مالیکث (Maliketh) استفاده می‌کرد و شاید او از اینکه یک مهره‌ی غیرفعال در نبردها باشد خسته شده و تصمیم گرفته با استفاده از قدرت زیادی که به واسطه اراده ماورایی در دست داشت، خود را به راداگان تبدیل کرده و شخصاً در بسیاری از نبردها حضور یابد.

در این حالت مریکا به مرور زمان به قدری در زندگی دوگانه خود غرق شده که شاید دیگر قادر نیست بین هویت اصلی و بدلی خود تشخیص دهد. شاید او زمانی که در هویت راداگان عاشق رنالا شد، در زندگی آرامی که در لیورنیا (Liurnia) و همراه او داشت غرق شده و از اینکه فرزندانی به دنیا بیاورد که نگران فرستادن آنها به فاضلاب نباشد (فرزندان طالع) خوشحال و راضی بوده است. شاید این زندگی مریکا می‌توانست حقیقت داشته باشد اگر به جایگاه خداگونه دست نمی‌یافت.

مریکا و راداگان در برابر قانون طلایی در دو قطب مخالف هم قرار داشتند

در نهایت در تمام این تئوری‌ها چیزی که مشخص است این است که راداگان توسط اداره ماورایی یا نیروی خارجی دیگری وادار به برگشتن به لیندل (Lyndell) شده است. مریکا از این وضعیت سود خواهد برد چرا که با ادغام با راداگان در نهایت هم ملکه و هم الدن لرد خواهد شد و تمام حکومت و قدرت سراسر سرزمین مابین را در دست خود می‌گیرد، اما این مسئولیت، همان‌طور که در توضیحات مهره‌های جادویی مریکا و راداگان مشخص شده است می‌تواند نوعی نفرین از طرف خدایان قلمداد شود.

مشخص است که ملینیا (Malenia) و میکیلا (Miquella) فرزندان یک خدا و تنها یک نفر هستند و شاید به همین دلیل است که هر یک نوعی نفرین و بیماری را با خود از بدو تولد به همراه دارند و از آنجایی که می‌دانیم یکی از این فرزند قرار بود جایگزین مریکا شده و به جایگاه خداگونه برسند، شاید دلیل مریکا برای نابود کردن حلقه قدرت نیز همین موضوع بوده است.

ملینیا و میکیلا به نوعی رقیبان مریکا برای رسیدن به جایگاه خداگونه بودند و به سرنوشت او دچار می‌شدند

در هر صورت واضح است که مریکا و راداگان در برابر قانون طلایی در دو قطب مخالف هم قرار داشتند، مریکا حلقه قدرت را با استفاده از چکش مخصوصش خرد کرده ولی راداگان با تلاش فراوان سعی داشته با استفاده از همان چکش حلقه را تعمیر کند. هم‌چنین ممکن است دلیل مسدود بودن ورودی اردتری زمانی که موفق به شکست مارگوت (Margott) شدیم نیز راداگان بوده باشد تا مانع ورود کسی به اردتری و ایجاد مزاحمت در فرآیند تعمیر حلقه شود.

در اینجا می‌توانیم به نتایجی جالبی برسیم، با اینکه راداگان خود را صاحب همیشگی جایگاه الدن لرد می‌دانست، مریکا با نابود کردن حلقه قدرت منجر به شروع جنگ‌های از هم گسیختگی (the Shattering) شد و سپس با گروهی را برای ربودن طلسم مرگ از مالیکث فرستاد (که این موضوع با توضیحات داستان مالیکث نیز هم‌خوانی دارد چرا که در آن اشاره می‌شود مریکا به او خیانت کرده است) و با تصاحب آن هیوگ (Hewg) را وادار کرد تا سلاحی بسازد که قادر به کشتن یک خدا باشد، و در نهایت با فراخواندن تارنیشدها به سرزمین مابین و ساختن مقر میزگرد سعی در حمایت و مراقبت از آنها را داشته تا قدرتمند شوند و بتوانند در برابر راداگان بایستند و هم‌چنین می‌دانیم که او مادر حقیقی ملینا (Melina) است و از دخترش خواسته آتش تباهی را بدست آورده و توسط آن اردتری را بسوزاند.

راداگان به سختی تلاش می‌کند تا حلقه قدرت را تعمیر کند

به این ترتیب اکنون شما در برابر راداگان، سگ باوفای قانون طلایی قرار می‌گیرید که حاضر است به هر نحوی مانع رسیدن شما به جایگاه الدن لرد بشود. او برای شکست شما از جادوهای قدرتمندی بر اساس ایمان بر قانون طلایی استفاده می‌کند که نشان از عمق ایمان او به اراده ماورایی و نحوه تبدیل شدن او به قهرمان قانون طلایی است.

درنهایت با موفق شدن شما در شکست دادن راداگان، آخرین نیرویی که مانع رسیدن شما به جایگاه الدن لرد است برمی‌خیزد. این نیرو چیزی نیست جز فرم جسمانی از حلقه قدرت، موجودی به نام هیولای باستانی.


به قتل رساندن یک خدا، هیولای باستانی (Elden Beast)

حلقه قدرت در جسم هیولایی باستانی زنده است

حلقه قدرت در جسم هیولای باستانی زنده است و اراده ماورایی او را به عنوان یک ستاره به سرزمین مابین فرستاده است. با شکست راداگان، حلقه قدرت کنترل را در دست گرفته، به موجودی عظیم‌الجثه تبدیل می‌شود و از بدن راداگان شمشیری می‌سازد تا به عنوان سلاح علیه شما استفاده کند. این موجود به نوعی ترکیبی از انرژی طلایی که با ستارگان ادغام شده است می‌باشد و از جادوهای طلایی پرقدرتی بر علیه شما استفاده می‌کند.

اگر موفق به شکست دادن این هیولا شوید، در بقایای او (Elden Remembrance) اشاره شده است که این هیولا در حقیقت به عنوان یک قالب زنده برای اراده ماورایی مورد استفاده قرار گرفته است. اراده ماورایی ستاره‌ای طلایی بر سرزمین مابین فرستاده که هیولایی بر روی آن حضور داشته است و با رسیدن به سرزمین مابین به حلقه‌ی قدرت تبدیل شده است. پس هیولای باستانی همان حلقه‌ی قدرت است که تحت کنترل کامل اراده ماورایی قرار دارد، درست مشابه اَِستل (Astel) که در سرزمین‌های زیرزمینی با او مبارزه کردیم، هیولای باستانی نیز توسط یک موجود بیگانه به سرزمین مابین فرستاده شده تا قدرت و اراده‌ی او را بر سرزمین مابین برقرار کند.

شاید مریکا به دنبال رهایی یافتن از سلطه و اختیار اراده ماورایی خواهان به قتل رساندن هیولای باستانی بوده است

با شکست دادن هیولای باستانی شما پیامی با عنوان "خدا به قتل رسید" (God slain) دریافت می‌کنید و شاید این همان خدایی باشد که مریکا، برای ساخت سلاحی که بتواند او را بکشد از هیوگ کمک خواسته بود. شاید مریکا به دنبال رهایی یافتن از سلطه و اختیار اراده ماورایی بود و دقیقاً به همین دلیل است که هدفش به قتل رساندن یک خدا،‌ یعنی همان هیولای باستانی است.

بازی الدن رینگ شش پایان تایید شده دارد

پس با این توضیحات شما دقیقاً همان‌طور که مریکا می‌خواست، عمل کرده‌اید و با شکست هیولای باستانی یک خدا را به قتل رسانیده‌اید. در اینجاست که شما باید تصمیم بگیرید حلقه قدرت را تعمیر کرده و عصر جدیدی به نام عصر شکاف (Age of Fracture) را آغاز کنید و بر اساس روندی پیش بروید که اراده ماورایی با دادن راهنمایی معجزات قصد داشت شما به آن دست یابید.

با کمک به شعله‌ی جنون که خود نیز یک موجود بیگانه است، شما به وحشتناک‌ترین پایان بازی دست خواهید یافت

بازی الدن رینگ ۵ پایان دیگر نیز دارد و هر یک به نوعی به شما اجازه می‌دهند حلقه قدرت را بر اساس طلسم‌هایی (Runes) که در آن به کار می‌برید تعمیر کرده و عصرهای متفاوتی را آغاز کنید:

با به پایان رساندن خط داستانی فیا (Fia) شما قادر به آغاز عصر طلوع‌زاده (Age of the Duskborn) خواهید بود که در آن دیگر موجوداتی که در مرگ زندگی می‌کنند شکار نخواهند شد. با همکاری با ماسک-طلایی و برادر کورین، عصر نظم (Age of Order) را آغاز خواهید کرد که به نوعی ایرادات و شرارتهای قانون طلایی را برطرف می‌کنند. با همکاری با پِهِن‌خوار نفرت‌انگیز (Loathsome Dungeater) می‌توانید به او کمک کنید تمام سرزمین مابین را نفرین کند و به نوعی انتقام فرزندان طالع را بگیرد. وحشتناک‌ترین پایان بازی نیز متعلق به زمانی است که شما به موجود بیگانه (Outer God) دیگری به نام شعله‌ی جنون (Frenzied Flame) کمک کنید تا کنترل سرزمین مابین را به دست گیرد و اراده ماورایی را از سرزمین مابین بیرون کند.

در پایان‌بندی عصر ستارگان، شما به عنوان همسر رانی به او برای حکومت بر سرزمین مابین کمک میکند و آن را به سمت آینده‌ای مجهول خواهید برد

در نهایت هم پایانی وجود دارد که در آن شما نقش مهم‌تری ایفا خواهید کرد و با کمک به رانی (Ranni) او را به جایگاه خداگونه می‌رسانید و عصر ستارگان (Age of Stars) را آغاز می‌کنید. رسیدن به این پایان نیاز به کامل کردن خط داستانی رانی دارد ولی به نحوی بهترین پایان بازی به حساب می‌آید چرا که دیگر هیچ موجود بیگانه‌ای بر سرزمین مابین تسلط نخواهد داشت و انسان‌ها آزاد خواهند بود تا سرنوشت خود را رقم بزنند.

اخیراٌ پایان جدیدی به نام عصر محض (Age of Absolute) کشف شده که در آن شما قادر به یکی کردن انگشتان با هم خواهید شد

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • artimess
    artimess | ۹ شهریور ۱۴۰۲

    نمیشه پرینت گرفت از مقالاتتون ؟؟

  • 3D Club
    3D Club | ۲ شهریور ۱۴۰۱

    خدا قوت مقالات داستان الدن رینگ به شدت عالی بودن ای کاش این سری رو با بازی دیگری ادامه بدید

  • Ali-Khaligh
    Ali-Khaligh | ۲ شهریور ۱۴۰۱

    یکی از بهترین مقاله هایی بود که همیشه منتظرش می موندم تا سه شنبه بشه برم بخونمش
    واقعا خداقوت ((:
    پ.ن : الان پس از داستان الدن رینگ داستان های دیگه ای از بازی های سولزلایک ادامه میدید یا نه؟

  • hurting-other-pepole
    hurting-other-pepole | ۲ شهریور ۱۴۰۱

    یکی بهترین سری مقاله هایی که خوندم همزمان با یکی از بهترین بازی هایی که کردم به پایان رسید . از خانم احمدی برای توضیح لر بازی به این اندازه کامل باید تقدیر بشه .

مطالب پیشنهادی