راهنمای جامع سینمای وحشت شرقی + معرفی بهترین فیلمهای ترسناک آسیایی
نمیتوان منکر فرهنگ عامه خاص و جذاب آسیای شرق و تاثیر گستردهاش بر جهان امروزی شد و سینمایشان را نیز نادیده گرفت؛ آنها در همه سبکها کولاک کردند و فیلم ترسناک آسیایی برای خودش یک ...
نمیتوان منکر فرهنگ عامه خاص و جذاب آسیای شرق و تاثیر گستردهاش بر جهان امروزی شد و سینمایشان را نیز نادیده گرفت؛ آنها در همه سبکها کولاک کردند و فیلم ترسناک آسیایی برای خودش یک نوع زیرژانر سبک وحشت است! از دنیای بزرگ انیمهها بگیرید تا سلبریتیهایشان، جذابیت خاص و عجیبی که کشورهای این منطقه برای دنیا دارند، باور نکردنی است. از سالهای گذشته تا به کنون، سینمای آسیای شرق توانسته سال به سال، جای خاصی در دل فیلم بازها باز کند. از درامهای نفسگیر بگیرید تا فیلمهای هیجان انگیزشان، هر کدامشان به گونهای هستند که در نوع خود بینظیرند. اما بحث ما در مورد سینمای وحشت عجیب، بحث برانگیز و خشن آنها است. اگر میخواهید فیلم ترسناک آسیایی ببینید و ایدهای ندارید که چگونه شروع کنید، به هیچ عنوان این مقاله را از دست ندهید و با ویجیاتو همراه باشید!
همچنین شما میتوانید مقاله بعدی از تحریریه ویجیاتو که درباره فیلم ترسناک ممنوعه نیز است را بخوانید.
- ۸ انیمه ترسناک برای طرفداران ژانر وحشت
- ۱۰ فیلم ترسناک اقتباس شده از کمیک بوکها
- ۱۰ بازی ترسناک برتر که همین حالا میتوانید تجربه کنید
- مدرسه فیلمسازی: تفاوت فیلم ترسناک با فیلم تریلر چیست؟
- 1 مولفهها - چه چیزهایی فیلم ترسناک آسیایی را خاص کرده است؟
- 2 جامپ اسکیرهای کافی و غافلگیرکننده
- 3 خشونت بدنی (بادی هارر)
- 4 وحشت-روانشناختی، زیرژانری محبوب
- 5 قصههای جذاب
- 6 کارگردانان مهم این سینما چه کسانی هستند؟
- 7 تاکاشی میکه
- 8 هیدئو ناکاتا
- 9 تاکاشی شیمیزو
- 10 شیون سونو
- 11 کیوشی کوروساوا
- 12 شینیا تسوکاموتو
- 13 بانجون پیسانتاناکون
- 14 کیم جی-وون
- 15 اگر به فیلمهای ترسناک ماورا الطبیعه علاقه دارید
- 16 Ringu - 1998
- 17 Ju On - 2002
- 18 Pulse - 2001
- 19 Shutter - 2004
- 20 The Wailing - 2016
- 21 House - 1977
- 22 اگر به ترسناک-روانشناختی علاقه مندید
- 23 A Tale of Two Sisters - 2003
- 24 Perfect Blue - 1997
- 25 Cure - 1997
- 26 اگر به فیلمهای کایجو (هیولایی) علاقه مندید
- 27 Godzilla - 1954
- 28 The Host - 2006
- 29 اگر به زامبی علاقه مندید
- 30 Train to Busan - 2016
- 31 اگر به خون آشام علاقه مندید
- 32 Thirst - 2009
- 33 اگر به فیلمهای خشن و نامتعارف علاقه مندید
- 34 Audition - 1999
- 35 Ichi: The Killer - 2001
- 36 Suicide Club - 2001
- 37 Cold Fish - 2010
- 38 I Saw the Devil - 2010
- 39 Tetsuo: The Iron Man - 1989
- 40 اگر به فیلمهای Found Footage (تصاویر پیدا شده) علاقه مندید
- 41 Gonjiam Haunted Asylum - 2018
- 42 One Cut of Dead - 2017
- 43 Noroi - 2005
- 44 اگر به فیلمهای کلاسیک علاقه مندید
- 45 Onibaba - 1964
- 46 Kuroneko - 1968
- 47 Kwaidan - 1964
- 48 A Page of Madness - 1926
- 49 جمع بندی راهنمای فیلم ترسناک آسیایی
- 49.1 بیشتر در دنیای فیلم های ترسناک کند و کاو کنید
مولفهها - چه چیزهایی فیلم ترسناک آسیایی را خاص کرده است؟
هر چیزی برای اینکه خاص بشود و بتواند جایی در دل مخاطبش برای خود باز کند، نیازمند یک سری مولفه و امضای خاص است. سینمای وحشت آسیای شرق، کلی از این ویژگیهای خاص را دارد که سبب شده حسادت بقیه فیلمسازان را برانگیزد و سعی کنند از آنها در فیلمهای خودشان بهره ببرند. به طور دیگری بخواهم بگویم، یک سری چیزها هستند که فقط در فیلمهای ترسناک این منطقه یافت میشوند. اما آنها چه چیزهایی هستند؟
جامپ اسکیرهای کافی و غافلگیرکننده
اکثر فیلمهای ترسناک هالیوودی به این معروف هستند که چیزی جز جامپ اسکیرهای متوالی و خسته کننده نیستند. معمولاً پیچشهای داستانی و روایت ضعیفی را در اکثریت فیلمهای ترسناک هالیوودی شاهدیم که نتیجه آن، ضعیف شدن ژانر ترسناک شده است. چیزی که در بیشتر فیلمهای ترسناک آسیای شرق شاهدیم، روایت جذاب و پیچشهای منطقی و غافلگیر کننده است. از فیلم The Wailing بگیرید که چنان مخاطب را در مدت 150 دقیقه هیجان زده بر روی صندلیاش نگه میدارد تا فیلم نمادین The Grudge که برای هر جامپ اسکیرش، یک داستان خاص و مجزا تعریف میکند. در سالهای اخیر دیدهایم که سینمای وحشت یا صرفاً به جامپ اسکیرها و خشونت فیزیکی متکی کرده است و کمتر فیلمی آمده که نظر مخاطبان را جلب کند. البته این نکته را به یاد داشته باشید که آسیای شرق هم پر از این نوع فیلمها است. اما نکته متمایز کنندهشان این است که یک تعادلی بین این جامپ اسکیرها و غافلگیریها وجود دارد.
بیایید برای درک بهتر این موضوع، دو فیلم Gonjiam و Grave Encounters را مقایسه کنیم. این دو فیلم از جهات بسیار زیادی مشابه یکدیگرند و طرفدارانی دارند. اما فیلم Gonjiam در رده فیلمهای پرفروش کرهای قرار گرفته و بازخورد بسیار مثبتتری را از طرف تماشاچیان و منتقدان گرفته است. در این فیلم، هر جامپ اسکیر در لحظه مناسبش رخ میدهد و فیلم سعی میکند در طول مدت زمانی که دارد، پیش زمینهای درمورد اتفاقات ترسناک به مخاطب بدهد. Gonjiam حتی پر از جزئیاتی است که با بازبینیهای بعدی متوجه آن خواهید شد. اما در فیلم Grave Encounters، همه چیز درهم برهم و با سرعت بدی پیش میرود که دقایق آخر را میتوانید رد کنید! تمرکز Grave Encounters بر جامپ اسکیرها و یک سری خشونت فیزیکی بود که نتیجه این شد تنها یک سکانس فیلم معروف بشود. اما در Gonjiam، هر چیزی در سر جای خودش قرار دارد و میشود برای چندبار دیگر آن را دید.
حتی در بازسازیهایی که از این فیلمها میشود، بسیار کم پیش میآید که شاهد یک فیلم خوب باشیم. تنها مثال موفق، بازسازی فیلم Ring گور وربینسکی است. در بقیه بازسازیها، کارگردانان تمرکز خود را بر روی ترساندن صرف گذاشتهاند و بعد دو سه جامپ اسکیر اول، دیگر فیلم ترسناک نیست و به یک تجربه ملال آور و خسته کننده تبدیل میشود. مثال دیگر، فیلم A Tale of Two Sisters است که هر لحظهاش، ترسناک است و جامپ اسکیرها دقیقاً لحظهای اتفاق میافتند که مخاطب گاردش را پایین آورده است. تماشاچیان آسیای شرق، سختگیرند و این سخت گیری تاثیر به سزایی روی بهتر بودن کیفیت و کمیت این جامپ اسکیرها شده است.
خشونت بدنی (بادی هارر)
نشان دادن قلع و قمع شدن آدمها در فیلمهای ترسناک، چیز جدیدی نیست. بریده شدن اجزای بدن، شکنجههای مختلف و خون و خون ریزی، در سالهای اخیر یک جز جدایی ناپذیر از فیلمهای ترسناک شده است. فارغ از اینکه بیشتر فیلمهای اسلشر، به عنوان دسته ضعیفتر فیلمهای ترسناک محسوب میشوند، خشونت مسخره و خسته کنندهای هم دارند! قتلهایی که منطق مشخصی ندارند پشت سر هم رخ میدهند و از یک جایی به بعد، تنها به یک نمایش خونین احمقانه تبدیل میشود. خب، همچین فیلمهایی را در سینمای وحشت آسیای شرق میتوان یافت! اما این خشونت بدنی، شدیدتر و وحشتناکتر است.
وقتی پای خشونت بدنی به وسط میآید، سریعاً فیلم Audition در جلوی چشممان ظاهر میشود. تمامی معروفیت فیلم، به خاطر سکانس پایانی وحشتناکش است. تا سکانس پایانی فیلم، خبری از جامپ اسکیر یا قطع عضو نیست. اما Audition آنقدر خوب برای این شکنجه سادیسمی نهایی برنامه ریزی کرده است که احمقانه یا خسته کننده نمیشود. از طرفی دیگر، میکه آنقدر با ظرافت شکنجه شدن شخصیت اصلی را نشانمان میدهد که میخواهیم فیلم را متوقف کنیم و دیگر ادامهاش ندهیم. تصور کنید، شما لحظه به لحظه بریده شدن پای یک نفر را با یک سیم میبینید. بدنتان مورمور میشود و حتی شاید غش کنید!
از سمتی دیگر ما فیلم I Saw The Devil را داریم که با چنان ظرافتی خشونت سادیسمی خودش را به نمایش گذاشته است که در بعضی سکانسها، ما را یاد کلیپهای دارک وبی میاندازد! خشونت در سینمای وحشت آسیای شرق، اغراق آمیز است و با جزئیات زیادی به تصویر کشیده میشود. گاهی آنقدر این خشونت بیش از حد است که منجر به خلق آثاری همچون Guinea Pig میشود. فیلمی که جز خشنترین و منزجرکنندهترین فیلمهای ترسناک محسوب میشود. لازم به ذکر است که این شکنجههای فیلم به گونهای بودند که الهام بخش قتلهای وحشتناک تسوتمو میازاکی، قاتل سریالی معروف ژاپنی شدند. قطعاً فیلمهای بادی هارر محور هالیوودی نمیتوانند با سینمای آسیای شرق رقابت کنند و تنها، سینمای وحشت اروپا شانس پیروزی در برابر آن را دارد!
وحشت-روانشناختی، زیرژانری محبوب
سلیقه مردم آسیای شرق، به گونهای است که میخواهند پشت هر چیزی یک منطقی وجود داشته باشد. اگر قرار است ما از یک روح بترسیم، باید آن روح را کامل بشناسیم و تنها از یک چیز ماوراطبیعه که شروع به خرابکاری میکند نترسیم. همین موضوع، سبب شده یک وحشت زیرپوستی در تک تک فیلمهای ترسناک پیدا کنیم که کاری با ما میکند تا سالهای سال، آنها را فراموش نکنیم. در فیلم Thirst، ما یک سفر عجیب غریب با یک کشیش خون آشام را تجربه میکنیم که در دوراهی گناه کردن برای زنده ماندن و قبول کردن سرنوشت و مرگش همراه میکند. ما خون آشامی را میبینیم که برای خون نوشیدن برنامه میچیند و با کلی افکار عجیب غریب، دست و پنجه نرم میکند و این سبب میشود که بار وحشت فیلم بیشتر شود.
وحشت روانشناختی این کار را میکند که عمیقترین افکارمان را همانند یک روانشناس بیرون میکشد و ترسناکترین شکل ممکن را به آن میدهد. هنگامی که با آن رو به رو میشویم، از ترس به خود میلرزیم و جیغ میکشیم. مثال دیگر، انیمه بینظیر Perfect Blue است که شاهکاری در این زیرژانر محسوب میشود. آنقدر بار روانی فیلم سنگین است که در همان مدت زمان کوتاه خود، میتواند ضربه شدیدی به مخاطبش وارد کند. در این فیلم جامپ اسکیر، خشونت فیزیکی و دیگر المانهای ژانر وحشت به خوبی دیده میشود. به هر کدام از این عناصر، کمی چاشنی روانشناسی اضافه شده است که سبب شده این فیلم به شدت ترسناک شود.
از طرفی دیگر، چرا وقتی داریم با ترسهایمان رو به رو میشویم، جوابشان را هم نگیریم؟ در فیلم Perfect Blue بیشتر هدف خلق سوالات است تا مخاطب مجبور شود بارها و بارها فیلم را بررسی کند و سپس جوابش را به دست بیاورد. از طرفی، ما فیلم Cure را داریم که هر بار سوالی برایمان ایجاد میکند، سپس جوابی را در اختیارمان میدهد که باعث شود آن وحشت را بیشتر و بهتر درک کنیم. هر بار، از زاویهای جدید ما وارد این دیوانگی روانشناختی میشویم و هر بار، چنان ترس جدیدی را تجربه میکنیم که کمتر با آن روبهرو شدهایم. همین نوع وحشت، به اصلیترین مولفه سینمای وحشت آسیای شرق تبدیل شده است.
قصههای جذاب
در این شکی نیست که ما آسیای شرق را به شاعرانگی و داستان گویی جذابشان میدانیم. چیزی که به طور واضح در فیلم هیجان انگیز Burning شاهد آن بودیم. بحثهایی بر سر ژانرهای این فیلم است که آیا واقعا ترسناک است یا خیر. در کل، چنان این اثر یک موضوع دلهره آور و ترسناک را شاعرانه کرده است که سبب میشود به یکی از نابترین تجربههای سینمایی بینندهاش تبدیل شود. از سوی دیگر، ما فیلم Train to Bussan را داریم که با موضوع زامبیها، قصهای تلخ از روی تاریک آدمها و تلاششان برای زنده ماندن را به تصویر میکشد.
- ۱۰ مورد از بدترین کلیشهها در فیلمهای ترسناک
- ۵ فیلم ترسناک زمستانی – وحشتی برای فصل سرما
- بهترین فیلمهای ترسناک با مضمون تهاجم به خانه
سینمای قصه گو، پر از داستانهای سانتی مانتال و ضعیف است. گفتن قصهای که ما را تا پایانش نگه دارد، این روزها به کاری سخت تبدیل شده است؛ چه برسد که بخواهد در ژانر ترسناک باشد. با این وجود، آثاری همچون The Wailing، I Saw The Devil و... به فیلمهایی تبدیل شدند که با داستانهایی جدید و محشر، علاوه بر وحشتی تکرارنشدنی، داستانی پرمغز و جذاب را هم روایت میکنند. داستانهایی که به موقع اوج میگیرند، شخصیتهای محشری دارند و در نهایت، به بهترین شکل ممکن تمام میشوند.
جمع بندی: سینمای وحشت آسیای شرق، مولفههایی را دارد که در سینمای وحشت کنونی وجود دارد و کمتر فیلمی را شاهد هستیم که چیزی جدید به این ژانر اضافه کرده باشد. اما کارگردانان این سینما، توانستهاند این موارد را ارتقا دهند و دلهره، ترس و اضطراب فیلمهایشان را چند برابر کنند. گاهی اوقات آنقدر استرس در بعضی از فیلمها بالا است که سخت میشود نتیجه گرفت که این یک فیلم ترسناک است یا هیجان انگیز! در کل، سینمای وحشت آسیای شرق، خشن است، روحهای ترسناک و افسردهای را دارد و هیجان به شدت بالایی در آن یافت میشود.
کارگردانان مهم این سینما چه کسانی هستند؟
کم نیستند افرادی که در مقام کارگردان، آثاری را خلق کردند که نه تنها به بهترین فیلمهای سینمای خودشان تبدیل شده، بلکه از آنها به عنوان بهترین آثار سینمای وحشت تاریخ نیز نام میبرند. کارگردانانی که با مغزهای مریضشان، چنان فیلمهایی خلق کردند که تا ابد ازشان بابت چنین شاهکارهایی، تقدیر خواهیم کرد. حال بیایید و باهم چندتا از این کارگردانان مهم را بشناسیم. این نکته را در نظر داشته باشید که کارگردانانی ملاک هستند: 1- سه فیلم مهم یا بیشتر در این ژانر داشته باشند 2- جز کارگردانان موفق و تاثیرگذار به شمار بروند.
تاکاشی میکه
فیلمهای مهم: Audition , Ichi The Killer و 13Assassins
تاکاشی میکه از آن دسته کارگردانهایی هست که به دلیل خشونت بیش از حد فیلمهایش، معروف شده است. او در 24 آگوست سال 1960 در شهر یائو، واقع در استان اوکاسا متولد شد. حرفه پدرش جوشکاری و مادرش، خیاطی بود. او بسیار کم در کلاسهایش حاضر میشد اما در نهایت، توانست از دانشکده فیلمسازی یوکوهاما فارغ التحصیل بشود. در ابتدا، فیلمهایش رنگ پرده سینما را نمیدید و برای نمایش خانگی و تلویزیون فیلم میساخت. در سال 1995، او با فیلم Shinjuku Triad Society به عرصه سینما وارد شد. او در این فیلم نشان داد که کارگردان پتانسیل داری است و در آینده، میتواند به لطف استایل خاص فیلمسازیاش، فیلمهای بزرگتر و بهتری را بسازد.
در سال 2000، به لطف فیلم Audition توانست به شهرتی جهانی دست پیدا کند و سپس در سال 2001 با ساخت فیلم Ichi The Killer، نام خودش را به عنوان یکی از خاصترین کارگردانان جهان ماندگار کرد. خشونت در فیلمهای او، مولفه اصلیاش است. آنقدر درجه این خون و خون ریزیهای سادیستیک بالا است که میکه در یکی از مصاحبههایش میگوید: گاهی اوقات به بهانه فستیوالها و جشنوارهها فیلمهایم را میبینم و از شدت خشونتی که به کار بردم، تعجب میکنم! میکه اشاره میکند که در کودکی، میل به زدن دیگر کودکان داشته اما از نظر او، این کار بسیار بد است و از انجام دادنش اجتناب میکرد. او معتقد است این خشونت سرکوب شده در تمام زندگیاش با او بوده و در فیلمهایش، این خشونت خودش را نشان داده است.
میکه برای اینکه این خشونت را تا حد زیادی قابل تحمل کند، آن را با ژانرهای دیگر مخلوط کرده است. کمدی، جنایی و عاشقانه، ژانرهایی هستند که در فیلمهای سراسر خشونت و خون میکه دیده میشوند. برای اینکه او ما را وارد دنیای خونینش کند، زمان مناسبی از فیلمش را به مقدمه چینی میگذارند تا ما علاوه بر لذت بردن از این فورانهای پی در پی خون، از یک داستان جذاب هم بهره ببریم. شخصیتهای میکه، عجیب غریب و در عین حال، واقعی هستند. او اعتقاد دارد که انسانها، ترسناکترین چیزهایی هستند که در فیلمهای ترسناک یافت میشوند. میکه در فیلمهایش، به درون عمیقترین افکار و درگیریهای انسان سرک میکشد و در نهایت، چنان آثاری را خلق میکند که برای همیشه در ذهن مخاطبش ماندگار بشود.
در فیلمهای میکه، به خوبی میتوانید چند ژانری بودن را مشاهده کنید. او استاد آن است فیلمش را از یک درام عاشقانه به یک فیلم ترسناک اسلشر تغییر بدهد. یا شاهد یک کمدی خانوادگی باشیم که پر از موزیک و شادی است و در کنارش، یک اثر مورمورکننده وحشتناک باشد! جالب است بدانید که تمام فیلمهای او، خشن نیستند بلکه میکه آثار کودکانه و شادی را نیز خلق کرده است. کوئنتین تارانتینو نیز در فیلم Sukiyaki Western Django حضور دارد. تاکاشی میکه، یکی از بهترین و تکرار نشدنیترین کارگردانان جهان است و به هیچ عنوان فیلمهای عجیب و خشنش را از دست ندهید!
هیدئو ناکاتا
فیلمهای مهم: Ringu, Dark Water و The Complex
هیدئو ناکاتا، متولد 19 جولای 1961 در استان اوکایاما است. او به لطف سری فیلمهای Ringu و Dark Water، توانست به شهرتی جهانی دست پیدا کند. این فیلمها به چنان موفقیتی دست یافتند که از آنها بازسازیهای زیادی صورت گرفت و سری فیلمهای Ringu، به یکی از محبوبترین فرنچایزهای ترسناک تبدیل شد. او در ابتدا در رشته مهندسی تحصیل میکرد و سپس، تحصیلش را در رشته خبرنگاری ادامه داد. ناکاتا خودش را یک فیلمباز میداند که علاقه داشت روزی فیلمهای خودش را بسازد. پس از هفت سال فعالیت در مقام دستیار کارگردان، او اولین فیلم خودش یعنی Ghost Actress (نام دیگر: Dont look Up) را ساخت.
بعد از شکست سنگین فیلم Ghost Actress، او اصلاحات زیادی را در فیلمسازیاش به کار برد که در نهایت، منجر به خلق فیلم مشهور او، یعنی The Ringu شد. ناکاتا میگوید در ابتدا علاقهای نداشته که تمام و کمال در ژانر ترسناک فیلم بسازد. با این وجود، بیشتر فیلمهای او در ژانر ترسناک قرار میگیرند. تم فیلمهای ترسناک او، معمولاً درمورد مسائل ماورا الطبیعه است. روحها، انتقام، روابط خانوادگی و ترس از بقا، موضوعات اصلی فیلمهای او هستند. ناکاتا میداند که چگونه داستانی را روایت کند تا مخاطبش را جذب خودش کند و بیشتر به خلق لحظات مور مور کننده میپردازد تا جامپ اسکیرها و خشونتهای بدنی.
ناکاتا با یک سری تغییرات کوچک و جزئی در هر فیلمش، توانست اثرات زیاد و گستردهای بر روی کلیشههای فیلمهای ترسناک بگذارد. با اینکه مدت زمان زیادی است نتوانسته فیلم خوبی را خلق کند، اما به لطف ارائه Ringu و Dark Water، سینمای وحشت همیشه از او متشکر خواهد بود. فیلمهای ناکاتا، برای کسانی که به ارواح و داستانهای پشتشان علاقه دارند، میتواند گزینه خوبی باشند.
تاکاشی شیمیزو
فیلمهای مهم: سری فیلمهای Ju-on (Grudge)
تاکاشی شیمیزو، متولد 27 جولای 1972 در شهر مائه باشی استان گونما است. شیمیزو، علاقه خاصی به استیون اسپیلبرگ دارد ولی با این وجود، بیشتر عمرش را پای گسترش دادن سری Ju-On گذرانده است. این فیلمها آنقدر نظر مخاطبان سراسر جهان را جلب کرد که چندین بازسازی و تقلید از روی آنها صورت گرفت. شیمیزو که خودش بر روی بازسازیهای کینه نظارت داشت، معتقد است که ترساندن مخاطبان ژاپنی، سختتر از مخاطبان آمریکایی است. همین دلیلی شده است که در فیلمهایش یک وسواس خاص بر روی ارائه وحشت حس شود. مانور دادن بر روی خرافات، نحوه نشان دادن ارواح و قتلهای منزجر کننده، از مولفههای سینمایی او میباشند.
متاسفانه شیمیزو در سالهای اخیر، نتوانسته اثری در حد و اندازه Ju-On خلق کند. با این وجود، باز هم تمام سعیش را کرده تا بتواند اثری جدید و نو را به مخاطبش ارائه دهد. علاقه او به مبحث "نفرت" و "انتقام" در داستانهایی که میگوید کاملاً مشهود است. در کنار همه این موارد، او بر روی کارگردانی تسلط خاصی دارد و میداند که چگونه از تمامی عواملی که در دست دارد، برای ترساندن مخاطبش استفاده کند. فیلمهای شیمیزو برای افرادی که به مسائل ماوراءالطبیعه و قاتلان عجیب علاقه مند هستند، میتوانند گزینه خوبی باشند.
شیون سونو
فیلمهای مهم: Suicide Club, Cold Fish و Prisoners of the Ghostland
شیون سونو، یکی از آن کارگردانان مهم و بحث برانگیز لیست ما است! او در 18 دسامبر 1961، در شهر تویوکاوا ایالت آیچی متولد شد. در سن 17 سالگی، او از خانه فرار میکند و به یک فرقه میپیوندد؛ فرقهای که الهام بخش او برای ساخت Love Exposure شد. او توانست یک بورسیه تحصیلی را دریافت کند و در آمریکا درس بخواند. با این وجود در 15 ماهی که آنجا بود، بیشتر وقت خود را پای فیلمهای درجه دو ( B-Movies) گذارند. قبل از اینکه او به کارگردانی روی بیاورد، شاعر بود. او حرفه کارگردانی خودش را با ساخت فیلمهای کوتاه در قالب سوپر 8 شروع کرد. او با فیلم A Man's Flower Road وارد عرصه سینما شد اما تا قبل از فیلم Suicide Club، نتوانست فیلم موفقی بسازد. اما بر اساس آثار قبلیاش، یک نکته درخشان یافت میشد: یک کارگردان نامتعارف دیگر متولد شده است.
سونو تمام حرفه کارگردانیاش را وقف فیلمهای ترسناک نکرده، بلکه چند اثر درام و جنایی خوب نیز در کارنامهاش میتوانید پیدا کنید. او به ساخت فیلمهای مریض و درامای عاشقانه علاقه دارد و سعی کرده فیلمهایی که میسازد، بر محوریت این دو مورد باشند. بیشتر شخصیت اصلی فیلمهای او نوجوانان هستند و بیشتر از دوربین دستی در فیلمهایش استفاده میکند. درام و وحشت در فیلمهای سونو، تعادل خاصی دارند و همانقدر که ما شاهد یک اثر ترسناک هستیم، یک درام قوی و خوب هم میبینیم. همین موضوع به یکی از دلایلی تبدیل شده که فیلمهای او در سالهای اخیر تبدیل به کالت شوند و طرفداران خاص خودشان را پیدا کنند.
میتوان گفت که سونو و میکه، دو تا از کارگردانانی هستند که در سینمای ژاپن، فیلمهای نامتعارف و مریضی را ارائه کردند و به جای اینکه منفور بشوند، کلی طرفدار هم پیدا کنند. سونو هر شخصیتی را که در فیلمهایش معرفی میکند، زمان خاصی را نیز بهشان اختصاص میدهند تا مخاطب بیشتر درموردشان بداند. همچنین ارجاعات فراوانی به مذهب و فلسفه در فیلمهایش دیده میشود و تمامی این موارد، سبب شد که او به یکی از بهترین کارگردانان سالهای اخیر تبدیل شود. شاعرانگی خاص سونو، شاید به مذاق بعضی از سینما دوستان خوش نیاید اما فیلمهایش تجربههای خاص و نابی هستند که نباید از دستشان بدهید!
کیوشی کوروساوا
فیلمهای مهم: Cure, Pulse و Creepy
اول از هرچیزی، این کارگردان دوست داشتنی هیچ ارتباطی با آکیرا کوروساوای افسانهای ندارد! او در 19 جولای 1955 در شهر کوبه ایالت هیوگوی ژاپن چشم به جهان گشود. هنگامی که در دبیرستان بود، شروع به ساختن فیلم درمورد زندگی خودش کرد. در دانشگاه ریکیوی توکیو، او زیر نظر منتقد مشهور شیگیکو هاسومی تحصیل میکرد و همین، سبب شد که جدیتر وارد عرصه فیلمسازی شود. در دهه هشتاد، او کار خودش را به عنوان کارگردان تبلیغاتی و سینمای نمایش خانگی شروع کرد. فیلمهای او غالباً در زیرژانر یاکوزا بود. بعدها او به لطف فیلمهای The Excitement of the Do-Re-Mi-Fa Girl و The Guard from Underground به محبوبیت رسید.
در نهایت، در سال 1997 به لطف شاهکار بینظیرش، Cure، توانست نام خودش را به عنوان یکی از بهترین کارگردانان عرصه سینمای ژاپن و جهان ثبت کند. او به این روند موفقیت ادامه داد و در سال 1999، به لطف فیلمنامه Charisma توانست نامزدی در جشنواره ساندنس را نیز تجربه کند. کوروسوا خودش را یک کارگردان مختص به ژانر وحشت نمیداند و علاوه بر فیلمهای ترسناک موفقش، چندین درام درجه یک نیز ساخته است. او نوع فیلمسازی خود را وامدار کارگردانانی از جمله استنلی کوبریک، آندری تارکوفسکی و ماریو باوا (یکی از مهمترین هنرمندان دوره طلایی سینمای وحشت ایتالیا) میداند.
فضای فیلمهای او یک حالت کابوس-رویا گونه دارند و معمولاً پلانهای طولانی استفاده میکند. کوروسوا به مفاهیم روانشناسی از جمله تنهایی، نفرت و خودشناسی به فیلمهایش میپردازد و با داستانهایی پیچیده به روایت آنها میپردازد. در قابهای سینمایی او، شخصیتها در هیاهوی زندگی شهری تنها و گم به نظر میرسند. به عقیده او، چیزی که سبب شده سینمای وحشت شرق از غرب موفقتر باشد، این است که در فیلمهای غربی یک سکانس مبارزه با آن موجود پلید و اهریمنی وجود دارد. اما در سینمای شرق، خبری از مبارزه نیست. همین موضوع سبب میشود که مرگ بیشتر حس شود و مخاطب را بیشتر بترساند. اکر علاقه به یک سینمای شاعرانه و افسرده دارید، هم فیلمهای ترسناک هم فیلمهای درام کوروسوا گزینه مناسبی برای بررسی هستند.
شینیا تسوکاموتو
فیلمهای مهم: سه گانه Tetsuo
حال بیایید یه نگاه کوتاه به کارگردانی عجیب و تاثیر گذار بیاندازیم. کارگردانی که در فیلم Silence اسکورسیزی به عنوان بازیگر ظاهر شده است و در بازی Metal Gear 4، به عنوان صداپیشه هم حضور داشته است. شینیا تسوکاموتو در 1 ژانویه 1960 در توکیو به دنیا آمد. او فیلمسازی را در 14 سالگی، با دوربین هشت میلیمتری که پدرش به او هدیه داد شروع کرد. او شیوه فیلمسازیاش را وامدار افرادی همچون دیوید کراننبرگ، دیوید لینچ و آکیرا کوروسوا میداند. او چندین فیلم ده دقیقه الی دو ساعته ساخت تا اینکه در اولین سال تحصیلش در دانشکده فیلمسازی، علاقهاش را به کارگردانی از دست داد. او تا مدتی با یک گروه تئاتر کارش را ادامه داد که بعدها به لطف کی فوجیوارا و تومورو تاگوچی، فیلم Tetsuo: The Iron Man را ساخت.
به لطف این فیلم، تسوکاموتو به عنوان یکی از مهمترین کارگردانان جنبش سایبرپانک ژاپنی شناخته شد. او توانست کاری کند که بعد از دیدن این فیلم، تماشاچی بداند که سینما چقدر میتواند بیحد و مرز باشد. همچنین این فیلم بعد از اکران طرفداران خاص خودش را پیدا کرد و تبدیل به یک فیلم کالت شد. او در فیلمهایش به عنوان یک آنتاگونیست ظاهر میشود و علاقه خاصی به نشان دادن یک خشونت فیزیکی دیوانهوار دارد. از رنگهای آبی و نارنجی در فیلمهایش استفاده میکند و شخصیتهای او، حالت انسانی خود را از دست داده و به یک حالت نامتعارف دیگر تبدیل میشوند. دنیای فیلمهای او به شدت دیوانه وار است و شاید دل بسیاری از افراد را بزند.
- ۱۰ فیلم ترسناک با مضمون تعقیب و گُریز
- بهترین فیلمهای ترسناک بازسازی شده در قرن ۲۱
- با تماشای این ۹ فیلم نظرتان درباره ژانر ترسناک عوض میشود
دارن آرنوفسکی، تاکاشی میکه و یان کونن، از کارگردانانی هستند که از سینمای تسوکاموتو الهام گرفتهاند. از تدوین گرفته تا فیلمبرداری، همه چیز در سینمای او به گونهای است که مخاطبش را به مرز جنون برساند. هنگامی که تسوکاموتو در حال ساخت Tetsuo بود، واژه سایبرپانک در ژاپن شناخته شده نبود. علاقه او به نشان دادن طرف تاریک تکنولوژی و تاثیراتش بر روی زندگی روزمره، سبب شد علاوه بر به وجود آوردن یک جنبش جدید در سینمای ژاپن، کاری کند که بسیاری از افراد جهان را مجذوب سینمای نامتعارف خودش کند و به یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان جهان تبدیل شود.
بانجون پیسانتاناکون
فیلمهای مهم: Shutter, Alone و Medium
قرار نیست که تمامی کارگردانان موفق، نامتعارف باشند و در فیلمهایشان، ایدههای دیوانهواری را اجرا کنند. گاهی چیزی که یک کارگردان را معروف میکند، استفاده متفاوت و درست او از کلیشهها است. بانجون پیسانتاناکون تایلندی از این دسته کارگردانهاست. او در 11 سپتامبر سال 1979 به دنیا آمد. او در دانشگاه چولالونگکورن بانگوک ادامه تحصیل داد و در سال 2000 به لطف فیلم کوتاهش، Plea Kao، موفقیتهایی کسب کرد که سبب شد کارگردانی را جدیتر ادامه دهد. او با همکاری پارکوم وونگپوم، فیلمهای Shutter و Alone را ساخت. در هر دو فیلم، او به مضمون انتقام میپردازد و با عناصر ماورالطبیعه مخلوطش میکند.
داستان گویی پیسانتاناکون چیز جدیدی نیست، اما آنقدر خوب روایت میکند که تا پایان فیلم از جایتان تکان نمیخورید! تقریباً همهمان میدانیم که Shutter، از آن دسته فیلمهایی است که در بیشتر لیست فیلمهای ترسناک پیدا میشوند. پیسانتاناکون نیز یکی از کارگردانان موفق در گیشه هم محسوب میشود. فیلم کمدی ترسناک او به نام Pee Mak، پرفروشترین فیلم تایلند محسوب میشود. همچنین او در آخرین فیلمش با همکاری نا هونگ جین، ماکیومنتری The Medium توانست در کره جنوبی هم مورد استقبال قرار بگیرد. اگر دنبال فیلمهایی هستید که از چندان پیچیده و سنگین نباشند و در کنارش، متفاوت و سرگرم کننده هم باشند، حتماً به سینمای این کارگردان تایلندی سری بزنید.
کیم جی-وون
فیلمهای مهم: A Tale of Two Sisters, I Saw the Devil و Three
بعضی از کارگردانان هستند که به هر ژانری سری میزنند و آن را چندین پله ارتقا میدهند؛ حتی اگر آن را مشابه فیلمی دیگر بدانند. کیم جی-وون در 6 جولای 1964 در سئول کره جنوبی متولد شد. او کار خودش را در تئاتر شروع کرد، اما به خوبی از خودش نشان میداد که چقدر بر کنترل صحنه و رعایت جزئیات وارد است. همین سبب شد که شانس خودش را در سینما با فیلم ترسناک The Quiet Family آغاز کرد. این فیلم چندان موفق نبود اما بعدها، با فیلم سومش یعنی A Tale of Two Sisters توانست به یکی از مهمترین و موفقترین کارگردانان سینمای کره جنوبی تبدیل شود. این فیلم، اولین فیلم وحشت کرهای است که در آمریکا اکران شده و همچنین، تبدیل به پرفروشترین آنها شد.
جی-وون یک چیز را بهتر از هرچیزی میداند و آن، روایت کردن است. هر جزئیاتی را که اشاره میکند، در جایی مهم بودن خودش را نشان میدهد و مخاطبش را غافلگیر میکند. او خودش را محدود به ژانر ترسناک نکرده و در کمدی، هیجان انگیز و درام هم شانس خودش را امتحان کرده است. او بعدها با فیلم I Saw the Devil، بیشتر از هر زمانی نام خودش را سر زبانها انداخت. او با کارگردانی و روایتی محشر، توانست فیلمی خشنتر و بحث برانگیزتر از Oldboy بسازد و به همزاد این فیلم تبدیل شود. خوشبختانه جی-وون کارنامه گستردهای دارد و حتی اگر علاقهای به ژانر ترسناک ندارید، سینمای خشن و جذابش را به هیچ عنوان از دست ندهید.
حال که به مهمترین و نامدارترین کارگردانان سینمای وحشت آسیای شرق پرداختیم، وقت آن است که بخش اصلی برویم. اگر قرار است که وارد این دنیای ناب بشویم، چه فیلمهایی را ببینیم؟ یا اگر فلان زیرژانر سینمای وحشت را میپسندید، چه فیلمهایی برای شروع خوب هستند؟
اگر به فیلمهای ترسناک ماورا الطبیعه علاقه دارید
ارواح، اجنه، خانهها و اشیای نفرین شده از موضوعاتی هستند که همیشه، مخاطبان فیلمهای ترسناک از داستانهای مربوط به آنها استقبال کردند. در آسیای شرق نیز ما فیلمهایی داریم که نه تنها جز بهترین آثار این زیرژانر هستند، بلکه جز بهترین فیلمهای وحشت جهان هم محسوب میشوند.
Ringu - 1998
کارگردان: هیدئو ناکاتا
نویسنده: هیدئو ناکاتا
بازیگران: ناکانو ماتسوشیما، میکی ناکاتانی، هیرویوکی سانادا و هیتومی ساتو
ناکاتا بعد از اینکه اولین فیلمش را ساخت، فهمید یک مشکل بزرگ دارد: ترساندن مخاطب. او برای حل این مشکل، یک حرکت ساده را انجام داد. تصمیم گرفت هنگامی که روح را به مخاطبش نشان میدهد، با موهایی بلند صورتش را بپوشاند. نتیجه این کار، به وجود آمدن ساداکو، یکی از ترسناکترین روحهای تاریخ سینما و در نتیجه، خلق یکی از فیلمهای نمادین و برتر سینمای وحشت جهان شد. داستان فیلم از این قرار است که یک نوار ویدئویی نفرین شده وجود دارد که هرکس آن را ببیند، یک هفته وقت دارد راز از بین بردن آن نفرین را بیابد وگرنه کشته میشود.
فیلم یک داستان غم انگیز و ترسناک را برایمان تعریف میکند. داستان ترس مردم از ناشناختهها و رفتار احمقانهشان. Ringu درباره نفرت و انتقام است. ناکاتا به خوبی این مفهوم را در زیرلایههای فیلم خود گذاشته و وقتی که مخاطب به آن فکر میکند و کشفش میکند، ترسش از فیلم چندبرابر میشود. علاوه بر آن، Ringu به لطف دست گذاشتن بر روی یکی از وسائل روزمره انسان یعنی تلویزیون و نوارهای ویدئوی، کاری میکند که بخواهید تلویزیون خود را بشکنید و دورش بیاندازید! فیلمی که هم مفهوم دارد و هم میترساند.
Ju On - 2002
کارگردان: تاکاشی شیمیزو
نویسنده: تاکاشی شیمیزو
بازیگران: تاکاکو فوجی، تاکاشی ماتسویاما، یویا اوزکی و یوئی ایچیکاوا
یک کلیشه در فیلمهای ترسناک وجود دارد. اینکه ما یک مبارزه بین شخصیت اصلی و اهریمن داستان را مشاهده میکنیم. در Ju On همچین خبری نیست. هنگامی که روح و نشانههایش نمایان میشود، تنها یک اتفاق قرار است بیافتد: مرگ. فیلم، روایتگر یک نفرت و کینه است. کینهای که ناشی از مرگ یک زن و بچه توسط مرد روانی خانواده است و هرکس وارد آن خانه شود، کشته میشود. فیلم چیزی بیشتر از این یک خط نیست. اما شیمیزو چنان هر پرده را با هوشمندی روایت میکند که مخاطب به بدبینترین حالت خود برسد.
از تدوین صدا بگیرید تا گریم، شیمیزو از هرکدامشان به گونهای استفاده کرده تا ارواح فیلمش را به وحشتناکترین شکل خودشان برساند. بیشتر از کایاکو، این پسربچه آبی رنگ یعنی توشیو به عنوان وحشتناکترین روح فیلم و یکی از ارواح سینمای وحشت شناخته میشود. چیزی که فیلم را ترسناکتر میکند، این است که موضوع مرگ را به شدت برجسته کرده است و همانند Ringu، نشان میدهد که انسان چقدر در برابر یک نفرت و خشم، بیدفاع و ضعیف است. چقدر این میل به انتقام، سوزاننده و رعب آور است.
Pulse - 2001
کارگردان: کیوشی کوروسوا
نویسنده: کیوشی کوروسوا
بازیگران: کومیکو آسو، کوجی یاکوشو، شینجی تاکدا، شو آیکاوا
ترس رو به رو شدن با یک پدیده جدید، جزئی جدایی ناپذیر از زندگی انسانها شده است. همچین چیزی هم درمورد اینترنت حکم میکند. عامل وحشت اصلی در فیلم Pulse، همین اینترنت است. در ادامه آن، با ارواح رو به رو میشویم و وحشتی عجیب و ناشناخته را به دنبالش تجربه میکنیم. قضیه از این قرار است که دو گروه متفاوت با یک اتفاق عجیب رو به رو میشوند. آنها در میابند که ارواحی، سعی دارند با استفاده از اینترنت به دنیای واقعی برگردند.
کوروسوا در Pulse، با استفاده از تدوینی مریض، به شیوهای کابوس وار ما را به دنیای غمگینش وارد میکند. همانطور که از این کارگردان انتظار میرود، او کاری میکند که ما به درمورد مفاهیم داستان فکر کنیم و وقتی آنها را کشف میکنیم، یک وحشت جدید را تجربه کنیم. قاب بندیهای فیلم، به خوبی تنهایی انسانها را در این دنیای شلوغ نشان میدهند. Pulse یک ریتم کند و تا حد زیادی شاعرانه دارد. فیلمی که نشان میدهد تنهایی، مرگ و ارواح چقدر میتوانند ترسناک باشند و به خوبی آن را پدیده شگفت انگیز آن روزها، یعنی اینترنت پیوند میزند.
Shutter - 2004
کارگردانان: پارکپوم وونگپوم و بانجونگ پیسانتاناکون
نویسندگان: پارکپوم وونگپوم، بانجونگ پیسانتاناکون و سوپون سوکداپیست
بازیگران: ناتاورانوچ تونگمی و آناندا اورینگهام
گاهی اوقات قرار نیست یک فیلم ترسناک ببینیم که تجربه جدیدی را برایمان رقم بزنند. کاری که این فیلمها میکنند، از یک سری کلیشههای تکراری استفاده میکنند. اما چیزی که سبب ماندگاریشان میشود، این است که به بهترین نحوه ممکن از آن کلیشهها بهره میبرند و به هدف اصلیشان، یعنی ترساندن مخاطب میرسند. کاری که خالقان Shutter به خوبی از پس آن بر آمدند. فیلمی که آنقدر موفق بود که یک بازسازی هالیوودی هم از روی آن صورت گرفت. داستان فیلم درمورد زوجی است که در برگشتن از یک مهمانی، با کسی تصادف کرده و از محل حادثه فرار میکنند. بعد از مدتی، آنها متوجه یک سری اتفاقات عجیب میشوند و سایههایی در عکسهایی که میگیرند پدیدار میشوند.
Shutter در بین منتقدان اثر محبوبی نیست، اما به شدت مورد پسند تماشاچیان بود. فیلم جامپ اسکیرهای به موقع و ترسناکی دارد و علاوه بر آن، پیچشهای داستانی جذابی دارد. فیلم سعی میکند به مخاطبش بگوید راهی برای فرار از گذشته و عواقب کارها نیست، اما خام بودن وونگپوم و پیسانتاناکون در عرصه کارگردانی، سبب شده این پیام به خوبی منتقل نشود. اما در کل، Shutter یک اثر سبک، سرگرم کننده و جذاب است. اثری که کلیشهها را میشناسد و به خوبی آنها را کنترل میکند.
The Wailing - 2016
کارگردان: نا هونگ-جین
نویسنده: نا هونگ جین
بازیگران: کواک دو-وان، هوانگ جون-مین، چون وو-هی و جون کیمورا
گاهی اوقات آثاری در سینما هستند که نظرمان را به طور کل درمورد عوض میکنند. علاوه بر آنکه انتظارمان را از فیلمها و ژانرها بالا میبرند، دیدمان را نسبت به خیلی از مسائل روزمره عوض میکنند. حال چه برسد که این یک فیلم ترسناک باشد! هونگ-جین در سال 2016، فیلمی غریب و متفاوت را ساخت که همه را غافلگیر کرد. اثری پر از نماد، پیام و نکات مخفی که در 156 دقیقهاش، هیجان و رعب آور بودنش را از دست نمیدهد. داستان فیلم جنی The Wailing درمورد یک سری قتلهای عجیب در یک روستا است که با ورود یک پیرمرد ژاپنی همزمانی پیدا کرده است. پلیسهای این روستا، سعی دارند راز پشت این قتلها را کشف کنند.
همانطور که از آثار قبلی هونگ-جین مشخص بود، او میداند که چگونه مخاطبش را هیجان زده کند و در کنارش، کاری کند که در فیلم هم تفکر کند. او با استفاده از باورهای مذهبی و خرافات، مراسمات جن گیری و زامبی (!)، اثری ساخته که اگر به آن بگوییم شاهکار، دروغ نگفتهایم. داستان فیلم لحظهای کسلتان نمیکند و با پایان بندی خشن و غم انگیزش، کاری میکند که تا مدتها وحشت ولتان نکند. The Wailing فیلمی است که دیدنش را به هیچ عنوان نباید از دست بدهید.
House - 1977
کارگردان: ناباهیکو اوبایاشی
نویسنده: چیهو کاتسورا
بازیگران: کیمیکو ایکگامی، یوکو مینامیدا، توموکازو میورا و فومی دان
دختری به نام Gorgeous "زیبا"، سعی دارد ارتباطی با مادرش پیدا کند. به همین منظور، به شهر رفته و در خانه قدیمی عمهاش میماند. او شش تا از دوستانش، یعنی Prof، Melody، Mac، Fantasy و Kung fu را دعوت میکند. بدیهی است که حال، قرار است شاهد اتفاقات عجیبی در خانه باستانی و جن زده این عمه باشیم! فیلمی که پر از تصاویر عجیب و سورئالی است که همزمان شما را میخنداند و میترساند.
اوبایاشی، فیلمی کم هزینه و تجربی را ساخته و بابت همین موضوعات، جلوههای ویژه این فیلم جز بدترین جلوههای ویژه تاریخ سینما محسوب میشوند. اما داستان آنقدر عجیب و بکر است که نقطه ضعفش را تبدیل به یک نقطه قوت میکند. فیلمی جذاب و درگیرکننده با موضوع خانه جن زده، همچنان برخلاف کلیشههای زیرژانر خودش است و مانندش وجود ندارد. هم اکنون، این فیلم به عنوان یک فیلم کالت شناخته میشود.
اگر به ترسناک-روانشناختی علاقه مندید
اینکه بیاییم و افکار و تصورات عمیق خود را بر روی پرده سینما ببینیم، خودش به شدت ترسناک است؛ چه برسد به آنکه در ژانر وحشت باشد! در این بخش برای علاقه مندان به این زیرژانر محبوب، فیلمهایی معرفی شده که نباید دیدنشان را به تعویق انداخت.
A Tale of Two Sisters - 2003
کارگردان: کیم جی-وون
نویسنده: کیم جی-وون
بازیگران: لیم سو-جونگ، مون گیون-یانگ، یوم جونگ-آه و کیم کپ-سو
بعضی از حوادث هستند که انسان چنان خود را در آنها مبحوس میکند که دیگر، نمیتواند راه فرارش را از آن پیدا کند. دنیایی که در ذهن خود میسازد و چنان غرقش میشود که دیگر نمیداند چه چیزی واقعی و چه چیزی وهم است. موضوعی غم انگیز که جی-وون، آن را برای فیلمش انتخاب کرد. را با المانهای ترسناک روانشناختی ترکیب کرد و در نهایت، یکی از بهترین آثار سینمای وحشت را پدید آورد. داستان درمورد دو خواهر است که به خانه قدیمیشان برمیگردند و با نامادری آزاردهنده خود رو به رو میشوند. در این بین، یک سری اتفاقات عجیب در این خانه رخ میدهند.
جامپ اسکیرهایی که برای فیلم طراحی شدهاند، چیزی فراتر از یک ترساندن لحظهای هستند و جزئیاتی مهم محسوب میشوند. A Tale of Two Sisters چندین پیچش داستانی دارد و هرگاه که فکر میکنید داستان را پیش بینی کردهاید، یک لحظه عجیب و غیرعادی را مشاهده میکنید که به خوبی رو دست میخورید! خشونت فیلم لحظه به لحظه دردناکتر و آزاردهندهتر میشود. در نهایت، فیلم یک پایان غمانگیز و کلیدی تحویلمان میدهد که با آن برداشت خود را از اتفاقات فیلم بیان کنیم. هرچند، جی-وون فیلمی ساخته که بشود تفسیرهای متفاوتی از آن ارائه داد و این خود یک نکته مثبت به شمار میرود.
Perfect Blue - 1997
کارگردان: ساتوشی کن
نویسنده: ساتوشی کن
صداپیشگان: جونکو ایوائو، ریکا ماتسوموتو، ماساکی اوکورا و امی شینوهارا
نه تنها در بحث بهترین آثار سینمای وحشت شرق آسیا، بلکه در مقیاس جهانی، نام نبردن از Perfect Blue کار ناپسندی است! ساتوشی کن در قالب یک انیمه، از این امتیاز استفاده کرده و بدون توجه به هیچگونه حد و مرزی، ما را وارد یک کابوس هشتاد دقیقهای میکند. امکان ندارد کسی را پیدا کنید که از وحشتناک بودن این انیمه تعریف نکند؛ موضوعی که به خاطرش، خیلی از مردم جرئت دیدنش را ندارند! داستان درمورد خوانندهی گروه پاپ محبوبی است که از دنیای موسیقی خداحافظی میکند تا در دنیای سینما، به یک ستاره تبدیل شود.
اینکه در Perfect Blue، چه چیزی واقعیت است و نیست، یک کار سخت محسوب میشود. این مرز جوری شکسته شده که هم مخاطبش را پس نزند و هم درگیر کننده باشد. دیوانگی اثر از آن چیزی که فکر میکنید بیشتر است و آنقدر این روایت پیچ و تاب دارد که تا مدتها کابوسش را خواهید دید! کن با این اثر دیوانهوارش، درمورد شهرت و تلاشهایی که انسانها برای رسیدن به آن میکنند، داستانش را تعریف میکند. برای اینکه تمامی قطعات فیلم را پیدا کنید و به هم متصلشان کنید، باید چندین و چند بار این کابوس انیمهای را ببینید. اثری که دیدنش، کار راحتی نیست اما مطمئن باشید که از آن لذت خواهید برد!
Cure - 1997
کارگردان: کیوشی کوروسوا
نویسنده: کیوشی کوروسوا
بازیگران: ماساتو هاگیوارا، کوجی یاکوشو، آنا ناکاگاوا و تسویوشی اوجیکی
فیلمهای ترسناکی وجود دارند که بدون هیچگونه جامپ اسکیری، سکانسهای سلاخی شدن آدمها و موجودات ترسناک، ترسی را بهمان منتقل میکنند که تا مدتها فراموشش نکنیم. کوروسوا کاری کرده است که کمتر کارگردانی از پس آن بر میآید. فیلمی در ژانر ترسناک ساخته است که هرچه از زمانش میگذرد و هرچه بیشتر درمورد مفاهیمش تفکر میکنید، بیشتر و بیشتر از آن میترسید. داستان درمورد یک سری قتلها است که یک علامت X بر روی مقتولها، وجه شباهتشان است. اما قاتل یک شخص نیست و به هم دیگر هیچ ارتباطی هم ندارند. کارآگاهی سعی دارد که راز این قتلهای عجیب را برملا کند.
کوروسوا دست روی یکی از مسائل بنیادی و فلسفی زندگی گذاشته است: ما دقیقاً چه کسی هستیم؟ رنگ و لعابی کارآگاهی به آن میبخشد تا مخاطب بیش از پیش، درگیر فیلم شود. شاتهای فیلم گاهی اوقات شبیه یک کابوس در یک روز سرد زمستانی هستند و به لطف آن، Cure به یکی از تجربههای تکرار نشدنیتان در ژانر ترسناک تبدیل میشود. این فیلم تا حدی شاعرانه است و همانطور که در قبل ذکر شده، کاملاً مشخص است که کارگردان اثر تا چه حد تحت تاثیر سینمای تارکوفسکی بوده است. شاید تمامی مخاطبان سینما از Cure لذت نبرند، اما وقتی که به زیرمتن فیلم دست پیدا میکنید، متوجه میشوید که چه شاهکاری را تماشا کردهاید!
- ده کاراکتر انیمهای که میتوانند گودزیلا را شکست دهند
- گودزیلا چگونه به وجود آمد؟ خاستگاههای متفاوت هیولا از آغاز تاکنون
- ۵ هیولا که باید در سریال جدید گودزیلا حضور داشته باشند
- گودزیلا: 10 فیلم لغو شده که شاید تبدیل به آثار محشری میشدند
- نگاهی به ۱۰ هیولا از قدرتمندترین دشمنان گودزیلا
اگر به فیلمهای کایجو (هیولایی) علاقه مندید
هیولاهای ترسناک و رعب آور، از زمان افسانههای باستانی تا زمان سینماییهای بلاک باستری، یکی از موضوعاتی بودند که علاقه مندان به ژانر ترسناک به آن ارادت خاصی دارند. در آسیای شرق، بیشتر این فیلمها درون خود مضامینی سیاسی انتقادی دارند.
Godzilla - 1954
کارگردان: ایشیرو هوندا
نویسندگان: ایشیرو هوندا و تاکئو موراتا
بازیگران: آکیرا تاکارادا، آکیهیکو هیراتا، تاکاشی شیمورا و موموکو کوچی
بعد از بمباران هستهای، ژاپن با خسارتی تاریخی رو به رو شد. تقریباً همه چیز نابوده شده به نظر میرسید. بعد از جنگ جهانی دوم، همه دست به دست هم دادند تا با استفاده از این موضوعات، ضدجنگ بودن را ترویج کنند. هوندا و موراتا، بر اساس داستانی از شیگرو کایاما، توانستند یکی از فیلمهای تاریخی سینمای جهان را خلق کنند. هیولایی به نام گودزیلا، که بر اثر بمبهای هستهای پدید آمده و حال، ما هستیم و وحشت مردم از این کایجوی رعب آور.
گودزیلا هنوز که هنوز است، در کنار کینگ کونگ، یکی از محبوبترین هیولاهای سینما است و همچنان از روی آن فیلم ساخته میشود. هیولاها میتوانند نماد موضوعات مهمی در دنیای هنر باشند. گودزیلا نماد اثرات خانمان سوز بمباران هستهای و جنگ است. فارغ از سیاه سفید بودن و جلوههای ویژه تاریخ گذشته، دیدن این فیلم مهم است. چه یکی از علاقه مندان به سینمای وحشت باشید چه صرفاً یک فیلم باز، باید با این هیولای شگفت انگیز و ترسناک رو به رو شوید!
The Host - 2006
کارگردان: بونگ جون-هو
نویسندگان: بونگ جون-هو و بک چول-هیون
بازیگران: سونگ کانگ-هو، پیونگ هی-بونگ، پارک هائه-ایل و گو آ-سانگ
بعضی از هیولاها هستند که وقتی آنها را میبینیم، موهایمان سیخ میشوند و نفسمان بند میآید. هیولای The Host آنقدر عجیب، غیرعادی و ترسناک طراحی شده که از هر لحظه در تصویر خودش را نشان میدهد، همانند مردم عادی میخواهیم جیغ بزنیم و فرار کنیم! اما همانطور که از جون-هو انتظار میرود، او تنها به یک ترس-بقای معمولی اکتفا نکرده است. در پی خالی کردن یک سری مواد سمی به فاضلاب، هیولایی از درون رودخانه خارج میشود. این هیولا، دختر یک خانواده معمولی را میدزدد و حال، تلاش برای نجات دادن این دختر شروع میشود.
نمادها و استعارههای فیلم مشخص هستند. جون-هو میداند که چطور فیلمش را هیجان انگیز کند و در کنارش، به مخاطبش چیزی بیاموزد؛ یا حداقل کاری کند نسبت به اثرش کمی تفکر کند. ضد سرمایهداری بودن او کاملاً واضح است و در کنارش، بیتفاوت بودن مردم نسبت به یک فاجعه را به نمایش میگذارد. رحم و اتفاق خوب در این فیلم، بیمعنا است و ممکن است اشک شما را در بیاورد. در نهایت، اثری ساخته شده که یکی از بهترین کایجوهای سینمای جهان است و که ترس، هیجان و تامل برانگیز بودنش را به هیچ عنوان از دست نمیدهد.
اگر به زامبی علاقه مندید
مردگانی که بدون توجه به هیچ چیزی، به وحشیانهترین شکل ممکن انسانهای سالم را تیکه پاره یا آلوده میکنند. متاسفانه کمتر فیلمی در آسیای شرق با این موضوع ساخته شده که مورد استقبال قرار گرفته باشد.
Train to Busan - 2016
کارگردان: یئون سانگ-هو
نویسندگان: یئون سانگ-هو و پارک جوک-سو
بازیگران: گونگ یو، ما دونگ-سئوک، یون سانگ-هو و کیم سو-آن
کن 2016 میزبان دوتا از بهترین آثار سینمای وحشت کره جنوبی بود. یکی The Wailing و دیگری، Train to Busan. زامبیها چندان در بین مردم آسیای شرقی، محبوبیت ندارند اما Train to Busan نه تنها بهترین فیلم زامبی محور این منطقه است، بلکه یکی از بهترینهای این زیر ژانر در سینمای جهان محسوب میشود. داستان درمورد سرنشینان یک قطار هستند که به سمت بوسان در حال حرکت است. قطاری که به ناگهان، مورد تهاجم زامبیها قرار میگیرد. حال این مردم هستند و کارهایی که برای نجات یافتن انجام میدهند.
زمان زیادی میگذرد که فیلم زامبی محور خوبی ساخته نشده است. هرچه آمده، نصفه نیمه بوده و یا آنقدر ضعیف بوده که بسیاری از وحشت دوستان، این زیرژانر را تاریخ مصرف گذشته میدانند. اما Train to Busan ترسناک، هیجان انگیز و ناراحت کننده است و سانگ-هو با تسلطی کامل، تمامی این موارد را میزان کرده تا مخاطب از این اثر لذت کامل را ببرد. در این فیلم، چیزی به اسم رحم کردن وجود ندارد و تا توانسته، خشن ظاهر شده است. زامبیها بهانهای برای کثیف شدن انسانها هنگام مقابله با یک بحران را به تصویر کشیده و به نظام سرمایه داری هم انتقادی وارد میکند.
اگر به خون آشام علاقه مندید
برام استوکر با خلق یکی از خوفناکترین موجودات ژانر وحشت، کاری کرده است که هر کشور حداقل یک فیلم با این موضوع ساخته باشد. اما در آسیای شرق فیلمهای انگشت شماری هستند که فیلم خون آشامی خوبی را عرضه کرده باشند.
Thirst - 2009
کارگردان: پارک چان-ووک
نویسندگان: پارگ چان-ووک و جئونگ سئو-کیونگ
بازیگران: سونگ کانگ-هو، کیم اوک-بین، شین ها-کیون و کیم هائه-سوک
همانند زیرژانر زامبی، زیرژانر خون آشام چندان در آسیای شرقی موفق نبوده است. بیشتر فیلمها یک اکشن ضعیف و دسته چندم هستند که در نزد مخاطبان و تماشاچیان شکست خوردهاند. اما کارگردان Oldboy، یک اثر دیوانه وار با زیرلایههای روانشناختی، ما را به یک وحشت و هیجان تکرار نشدنی میبرد. ما شاهد داستان یک کشیش هستیم که داوطلب یک آزمایش میشود. در نتیجه این آزمایش، او تبدیل به یک خون آشام میشود. حال او است و میلش به نوشیدن خون و تعادل برقرار کردن برای ادامه دادن زندگیاش به عنوان یک کشیش.
چان-ووک مخاطب را به سادگی درگیر مفهوم فیلم میکند. او به کنایه زندگی انسانها را مسخره میکند و میگوید هنگام وارد شدن به یک بحران، ما به اجبار دست به کثیفترین کارها برای ادامهی بقا میزنیم؛ چه برسد به آنکه یک کشیش باشیم! تدوین صدای فیلم در عجیبترین حالت خود قرار دارد که در بعضی جاها ممکن است حال شما را بهم بزند! فارغ از این موضوع، با یک اثر خون آشامی طرف هستیم که در آن خبری از یک چوب گردو، سحر و جادو و دیگر کلیشههای مربوطه به این زیرژانر نیست. هرچند، همچنان خون آشام داستان ما به نور خورشید حساس است، اما این فیلم در نهایت به یکی از متفاوتترین و ترسناکترین آثار خون آشام محور سینمای جهان تبدیل میشود. اثری مور مور کننده، غمانگیز و هیجانی که نباید دیدنش را از دست بدهید.
اگر به فیلمهای خشن و نامتعارف علاقه مندید
بعضی اوقات باید از این سینمای آرام دل کند و سراغ فیلمهایی رفت که با عجیبترین و دیوانهوارترین ایدههایشان، ما را به مرز جنون برسانند. چیزی که به وفور در سینمای آسیای شرق یافت میشود، این دسته از فیلمها هستند!
Audition - 1999
کارگردان: تاکاشی میکه
نویسنده: دایسوکه تندان
بازیگران: آیهی شینا، ریو ایشیباشی و جون کونیمورا
شاید معروفترین فیلم خشن و نامتعارف سینمای وحشت آسیای شرق، همین اثر تاکاشی میکه باشد. میتوانیم ساعتها بحث کنیم، فیلمهای کمتر دیده شده را بررسی کنیم و خودمان را عذاب بدهیم، اما باز هم به این فیلم میرسیم. میکه با حوصله تمام، داستانی روایت میکند که با پایان بندی ترسناکش، تا یک عمر مو به تنمان سیخ کند! Audition درمورد مردی است که همسرش را از دست میدهد و بعدها تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. با پیشنهاد دوستش، او یک تست بازیگری جعلی راه اندازی میکند؛ بلکه با این روش، نیمه گمشدهاش پیدا شود. یکی از این زنان توجه او را جلب میکند. زنی که دارای گذشتهای تاریک و مرموز است.
سکانس پایانی این فیلم، زبانزد همه است و هرکس این فیلم را دیده، از عذاب آور بودن این سکانس تعریف میکند. اما همانطور که مشخص است، میکه حتماً یک روندی را برای ماندگاری این لحظه دیوانه وار طی کرده است. شخصیت پردازی در سطح بالایی قرار دارد، در زمان مناسب، گرهها به نوبت باز میشوند و گاهی هم مرز بین واقعیت و خیال شکسته میشود. میکه در کنار همه اینها، طعنهای به سطحی و تقلبی بودن روابط انسانی میزند و درمورد آسیبهای روانی با ما صحبت میکند. Audition همانقدر که خشن و غیرعادی است، همانقدر هم قابل درک است و این چیزی است که آن را بیشتر ترسناک میکند.
- 20 فیلم ترسناک که در شب هالووین باید ببینید
- ده فیلم ترسناک ژاپنی که هرگز تماشا نکردهاید
- بهترین فیلمهای ترسناک با محوریت ارواح ژاپنی
- ۴۰ فیلم ترسناک تاریخ سینما که کابوس شبهایتان میشوند
Ichi: The Killer - 2001
کارگردان: تاکاشی میکه
نویسنده: ساکیچی ساتو
بازیگران: تادانابو آسانو، نائو اوموری، شینیا تسوکاموتو و سبو
آیا میتوان مخاطب را به یک سفر خندهدار، پر از تکه تکه شدن و ترسناک برد و در نهایت با یک پایان بندی مغز بترکان او را دیوانه کرد؟ بله، تاکاشی میکه همچین کاری کرده است! فیلم Ichi The Killer دو داستان را روایت میکند که در نهایت با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. کاکیهارا، سرگروه یک یاکوزا که سعی دارد همراه با اعضایش، رئیس خود را پیدا کنند. کاکیهارا مردی مازوخیسم است و از ضربه خوردن و آسیب دیدن لذت میبرد. از طرفی، ایچی قاتلی سادیسمی است که قبل از کشتن قربانیانش، برای آنها گریه میکند و بعد از کشتنشان، از شدت خوشحالی فریاد میکشد.
داستان فیلم، بر اساس مانگایی به همین اسم نوشته هیدئو یاماموتو است و به بهترین نحو ممکن، شکل و شمایل سینمایی به خود گرفته است. بسیاری از مخاطبان ممکن است به خاطر خشونت بیحد و مرز و شکنجههای آزاردهندهاش، Ichi را فیلمی ضعیف و مزخرف بدانند. اما میکه کسی نیست که تنها به خون و خون ریزیهای شدید اکتفا کند. او دوباره به ذات انسان سرکی میکشد و نشان میدهد که هیچ چیزی در دنیا، به اندازه انسانها ترسناک نیست. تقابل انسانی که از آسیب دیدن لذت میبرد با انسانی که از آسیب رساندن لذت میبرد، سبب شده فیلمی ساخته شود تا تصور شما را از سینما تغییر دهد.
Suicide Club - 2001
کارگردان: شیون سونو
نویسنده: شیون سونو
بازیگران: ریو ایشیباشی، ماساتوشی ناگاسه، تامائو ساتو و سایا هاگیوارا
بعضی اوقات فیلمهایی هستند که به هیچ گونهای نمیتوان داستانشان را لوث کرد. فیلمهایی که لحظه به لحظه عجیبتر، غیرعادیتر و سورئالتر میشوند. سونو با Suicide Club همچین کاری کرده است. داستان با یک سکانس به شدت خشن از خودکشی همزمان پنجاه دانشآموز شروع میشود. اولین چیزی را که در این فیلم خواهید دید، تیکه تیکه و پخش شدن خون دختران جوان توسط مترو است. حال، کارآگاهی سعی دارد راز این خودکشی دسته جمعی را بیابد. اما قضیه لحظه به لحظه، پیچیدهتر و عجیبتر میشود.
دست گذاشتن روی موضوع خودکشی، همواره سبب شده آثاری بحث برانگیز به وجود بیایند. حال سونو شانس خودش را با این موضوع امتحان کرده و از قضا، موفق هم عمل کرده است. Suicide Club سبب شد او معروف شود و در قامت یک کارگردان سطح بالا در سینما کار خود را ادامه دهد. اگر نیمه اول فیلم را به یک فیلم کارآگاهی ترسناک تشبیه کنیم، نیمه دوم فیلم چیزی به جز یک فیلم سورئال دیوانهوار خشن آزاردهنده نیست! هیچ چیز فیلم قابل پیش بینی نیست و پر از نماد و انتقادات از وضعیت آن روز جامعه است.
Cold Fish - 2010
کارگردان: شیون سونو
نویسندگان: شیون سونو و یوشیکی تاکاهاشی
بازیگران: دندن، مگومی کاگورازاکا، آسوکا کوروسوا و میتسورو فوکی کوشی
از Breaking Bad گرفته تا Ozark، آثار بسیاری در مدیوم سینما و تلویزیون درمورد مردمی ساده ساخته شدهاند که ناخواسته وارد یک کسب و کار کثیف میشوند. قضیه فیلم Cold Fish هم همین است. اما خونینتر، دیوانهوارتر و ترسناکتر. صاحب ساده یک مغازه ماهی فروشی، در طی جریاناتی با یک تاجر ماهی قدرتمند رو به رو میشود و ناخواسته، وارد کسب و کار دیوانهوار او میشود. حال او است و نحوه کنار آمدنش با این تاجر و زن دیوانهاش.
Cold Fish بیشتر از آنکه یک اثر اسلشر باشد، اسپلتر است و با تکه تکه شدن انسانها، داستان عجیبش را روایت میکند. سونو به خوبی شخصیت اصلیاش را به سمت دیوانگی هدایت میکند و نشان میدهد که منفعل و بیخاصیت بودن، چگونه زندگی یک آدم را به لجن میکشاند. در Cold Fish هیچ اتفاق خوبی نمیافتد و لحظه به لحظه، باید منتظر پیچشی باشید که وضعیت شخصیتها را از اینی که هست، بدتر کند. فیلمی که به شدت نامتعارف است و با پایان عجیبش، شما را حیران و بهت زده رها میکند.
I Saw the Devil - 2010
کارگردان: کیم جی-وون
نویسنده: پارک هون-جونگ
بازیگران: لی بیونگ-سان، چویی مین سیک، اوه سان-ها و این سئو-کیم
وقتی کسی از من میپرسد یک فیلم ترسناک به او معرفی کنم، اولین چیزی که به ذهنم میرسد I Saw the Devil است. این اثر خونین، غمگین و مور مور کننده چنان برایم محبوب است که آن را جز بهترین فیلمهایی که در عمرم دیدهام میدانم. فیلمی که خشونتش در بعضی از سکانسهایش آنقدر ترسناک میشود که حس میکنید در حال دیدن یک کلیپ از دارک وب هستید! داستان درمورد قاتلی است که زن یک مامور پلیس را به قتل میرساند. حال، این مامور در پی گرفتن انتقامش است. انتقامی سخت، خشن و خونین.
تا مدتها این فیلم Oldboy بود که بدون رقیب، به لطف خشونت و هیجان بیپروایش، شماره یک فیلمهای انتقامی بود. اما I Saw the Devil چنان عمیقتر و خشنتر به این موضوع میپردازد که میتوانیم ساعتها درمورد اینکه کدام یک بهتر است بحث کنیم! جی-وون در کارگردانی تمام پتانسیلش را به نمایش گذاشته و علاوه بر یک اسلشر هیجانی محشر، شاتهای زیبا و درجه یکی را هم تحویل مخاطبش میدهد. از موسیقی گرفته تا بازیگری، همه چیز در این فیلم عالی است. پایان فیلم هم مالیخولیایی و غمانگیز است و کاری میکند تا بار دیگر، درمورد مفهوم انتقام گرفتن فکر کنید.
- بهترین فیلمهای ترسناک بازسازی شده در قرن ۲۱
- با مخوفترین کاراکترهای فیلمهای ترسناک تاریخ سینما آشنا شوید
- با تماشای این ۹ فیلم نظرتان درباره ژانر ترسناک عوض میشود
- ۸ انیمه ترسناک برای طرفداران ژانر وحشت
Tetsuo: The Iron Man - 1989
کارگردان: شینیا تسوکاموتو
نویسنده: شینیا تسوکاموتو
بازیگران: شینیا تسوکاموتو، کی فوجیوارا، توموروو تاگوچی و نوبو کانائوکا
هر آنچه در این بخش را گفتهام اگر دیده باشید، ترسناک بودنشان را ضربدر ده کنید، باز هم به اندازه ترسناک بودن این اثر نمیشود! داستان فیلم درمورد مردی است که علاقه شدیدی به فلزها دارد. او بعد از اینکه یک آهن را در پایش میگذارد، با مردی تصادف میکند. بعد از مدتی، آن مرد متوجه تغییرات عجیبی در بدنش میشود و میبیند که هر قسمت از بدنش، دارد به یک ابزار فلزی تبدیل میشود.
فیلم 67 دقیقه بیشتر زمان ندارد (نسخه بدون کات 77 دقیقه)، اما همین مدت زمان کوتاه برای دیوانه کردنتان کافی است! تسوکاموتو نشان میدهد که سینما تا چه حد بدون مرز است و در کنارش، انتقادی خشن نسبت به زندگی ماشینی انسانها میکند. پایان عجیب و دیالوگهای خندهدار آن، به خوبی پیام را به صورت بینندهاش میکوبانند. تدوین، فیلمبرداری، بازیگری و موسیقی متن همه دست به دست هم دادهاند تا کابوسی در قامت سینما بسازند که تا ابد، جرئتش را به خودتان ندهید که سراغ آن روید. خیالتان راحت باشد، حتی اگر از این فیلم متنفر شوید، نمیتوانید منکر وحشتناک بودنش شوید. چیزی که هدف تسوکاموتو است!
اگر به فیلمهای Found Footage (تصاویر پیدا شده) علاقه مندید
به لطف The Blair Witch Project، فیلمهای Found Footage نه تنها به فیلمهای کم هزینه و محبوب تبدیل شدند، بلکه تبدیل به نوعی از فیلمسازی شدند که بسیاری از کارگردانان جوان و تازه کار با این روش اولین آثار خود را میسازند. فیلمهایی که بیشترشان، ترسناک هستند.
Gonjiam Haunted Asylum - 2018
کارگردان: جونگ بوم-شیک
نویسندگان: جونگ بوم-شیک و پارک سانگ مین
بازیگران: وی ها-جون، پارک جی-هون، او آه-یون و مون یه-وون
قرار نیست هر فیلمی ترسناکی، به نوعی باشد که در خلوت خود ببینیم و یا در مفهومش تفکر کنیم. گاهی اوقات لازم است یک فیلم ترسناک بیمغز هم ببینیم تا از آن ترسیدن و وحشت زده شدن لذت ببریم. کاری که Gonjiam به خوبی از پس آن برآمده است و توانست تبدیل به یکی از فیلمهای محبوب در کره جنوبی شود. داستان فیلم، درمورد یک گروه مستند ساز هستند که به مکانهای ممنوعه سر میزنند. حال در برنامه جدیدشان، سعی دارند به طور زنده از ترسناکترین مکان کره جنوبی، گشت و گذارشان را نشان دهند. اما همه چیز، ترسناکتر از آنچه است که پیش بینی میکردند.
Gonjiam به طور ساده، همزاد Grave Encounters است. اما این فیلم، با استفاده از المانهای به کار رفته در Blair Witch Project و REC، هیجانی یک بار مصرف اما درجه یک تقدیممان میکند! وحشت فیلم، تنها به درون تیمارستان مذکور نشده و فضا سازی فیلم به گونهای است که هر لحظه امکانش هست یکی از آن ارواح سرگردان، در صفحه ظاهر شوند و تا سر حد مرگ ما را بترسانند! اگر هوس دیدن یک فیلم ترسناک با دوستانتان را کردهاید، این اثر خوب در زیرژانر تصاویر پیدا شده را از دست ندهید.
One Cut of Dead - 2017
کارگردان: شینیچیرو یوئدا
نویسنده: شینیچیرو یوئدا
بازیگران: تاکایوکی هاماتسو، یوزوکی آکیاما، هارومی شوهاما و کازواکی ناگایا
اگر علاقه مند به دیدن زامبی هستید، دلتان برای Shaun of the Dead تنگ شده و با فیلمهای تصاویر پیدا شده حال میکنید، یک پیشنهاد محشر بهتان شده است. یوئدا با هزینهای کم، فیلمی ساخته که از هر لحاظ یک اثر درجه یک محسوب میشود. داستان درمورد یک گروه فیلمسازی است که در یک انبار متروکه به جا مانده از جنگ جهانی دوم فیلمی درمورد زامبیها میسازند. اما مثل همیشه، هیچ چیز قرار نیست آروم و درست پیش برود.
اگر Train to Busan وجه تاریک فیلمهای زامبی باشد، One Cut of Dead وجه روشن و بامزه آن است! علاوه بر اینکه زامبیهای فیلم خشن و خستگی ناپذیرند، فیلمبرداری به صورت تک پلان (پشت سر هم) صورت گرفته و هیجان فیلم را بالا برده است. در کنارش، یک فیلمنامه پر پیچ و تاب هم وجود دارد که در لحظات مناسب، غافلگیرمان میکند. شخصیتها هر کدام نوع خاصی هستند و شیمی بینشان، سبب شده تنش فیلم را بالا ببرد. One Cut of Dead نشان میدهد که دیوانگی یک کارگردان، چه بلایی سر دیگر عوامل فیلم میآورد.
Noroi - 2005
کارگردان: کوجی شیرائیشی
نویسنده: کوجی شیرائیشی
بازیگران: جین موراکی، ریو کانو و تومونو کوگا
همیشه استقبال از خرافات و افسانههای مربوط به نفرینها، زیاد بوده است. شیرائیشی در قالب یک ماکیومنتری، داستان مستند سازی را تعریف میکند که از راز بسیاری از نفرینها و افسانهها سر در آورده است. اما این بار، بعد از ساختن یک مستند درمورد نفرینی خاص، خانهاش در آتش میسوزد و میمیرد. در مستند او، چند داستان از اشخاصی که تنها توسط این نفرین به یکدیگر متصل میشوند را مشاهده میکنیم که در نهایت، با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند.
بابت یک چیز خیالتان را راحت کنم: هیچ چیزی در این فیلم قابل پیش بینی نیست. شیرائیشی به خوبی گره میسازد و به خوبی بازشان میکند. فیلم به خوبی قالب ماکیومنتری به خود گرفته و حس و حالی واقعی به آن بخشیده است. با اینکه فیلم 115 دقیقه است (که برای یک فیلم تصاویر پیدا شده زمان زیادی محسوب میشود)، اما باز هم هیجان انگیز است. در فیلم خبری از جامپ اسکیر یا خشونت بدنی نیست، اما آنقدر تصاویر عجیب غریب و سورئالی را خواهید دید که ممکن است چشمانتان از حدقه بیرون بزند. یک سوم پایانی فیلم یکی از دیوانهوارترین، مشمئزکنندهترین و وحشتناکترین چیزهایی است که در عمرتان خواهید دید.
- معرفی بهترین فیلمهای ترسناک زیر 90 دقیقه
- با 10 مورد از بهترین فیلم های ترسناک وسترن آشنا شوید
- معرفی 10 موسیقی برتر فیلم های ترسناک برای گوش دادن در ایام هالووین
اگر به فیلمهای کلاسیک علاقه مندید
سفر به دوران قدیم سینما و دیدن فیلمهای کهنه و کمتر دیده شده، یکی از آن لذتهای ناب و فراموش نشدنی است. فیلمهایی که داستانهای جدید و تازهای را خلق کردند و سینمای کنون، به شدت مدیون آنها است.
Onibaba - 1964
کارگردان: کانهتو شیندو
نویسنده: کانهتو شیندو
بازیگران: نوبوکو اوتاوا، جیتسوکو یوشیمورا، کی ساتو و جوکیچی اونو
Onibaba، اثری است که مستقیماً از دل فولکلورهای ژاپنی در آمده است. اثری که به عنوان یکی از شاهکارهای کلاسیک سینمای وحشت ژاپن شناخته میشود. معنای لغوی Onibaba، پیرزن ترسناک است. موجودی که با صورتی هیولا مانند ظاهر میشود. در این فیلم، شاهد داستان دو زن هستیم که یک سامورایی را میکشند و وسایل او را برای ادامه زندگی، میفروشند. قضیه از جایی ترسناک میشود که آنها، یک سامورایی دیگر با ماسکی ترسناک را ملاقات میکنند.
همانطور که از خلاصه داستان حدس میزنید، قرار است یک فیلم ترسناک درمورد عواقب گذشته ببینیم. شخصیتها به آرامی وارد جنون میشوند و شیندو بدون هیچگونه عجلهای، با ریتمی کند و آرام سوز، ما را هم وارد این دیوانگی میکند. ماسک معروف فیلم، به خودی خود ترسناک است و میتواند تا مدتها شما را تسخیر کند! کافی است به این فیلم یک شانس بدهید، آنوقت میبینید که چقدر عاشق فضا و داستانش میشوید.
Kuroneko - 1968
کارگردان: کانهتو شیندو
نویسنده: کانهتو شیندو
بازیگران: ناکامورا کینهجون، نوبوکو اوتاوا، کیوایکو تایچی و تایجی تونویاما
روایت کردن اثری در یکی از دوران مهم ژاپن، مخلوط کردن آن با فولکلورها و یک مفهوم جذاب، سبب شده یکی از بهترین آثار سینمای کلاسیک ژاپن به وجود بیاید. داستان درمورد مادر و دختری است که در دوران سنگوکو (جنگ داخلی ژاپن)، توسط سربازان مورد تجاوز قرار گرفته و کشته میشوند. بعدها آن سربازان، تیکه تیکه میشوند و یک قهرمان جوان، مامور میشود تا راز پشت کشته شدن این سربازها را پیدا کند.
Kuroneko به معنای "گربهی سیاه در بیشه بامبو" است. شیندو باری دیگر، داستانی درمورد انتقام و عواقب ساخته است. مشخص است که انتقادی شدید از جنگ میکند و نشان میدهد که این بلای انسانی، چگونه همه چیز را از بین میبرد و کوچک و بزرگ، نمیشناسد. Kuroneko برای کسانی که دنبال یک فیلم غمانگیز و ترسناک هستند، یک گزینه بسیار مناسب است.
Kwaidan - 1964
کارگردان: ماساکی کوبایاشی
نویسنده: یوکو میزوکی
بازیگران: میچیو آراتاما، رنتارو میکونی، کیکو کیشی و تاتسویا ناکادا
قرار است فیلمی را بهتان معرفی کنم که آنقدر تک و خاص است که از زمان ساختش تا به کنون، کمتر چیزی شبیهش ساخته شده است. کوبایاشی ریسکی را پذیرفته و فیلمی پر خرج ساخته که نشان میدهد حق تک تک پولهایی که خرجش شده است را داشته است! Kwaidan به معنای "داستانهای ارواح" است و میزوکی، فیلمنامه را بر اساس داستانهای از لافکادیو هرن نوشته است. اثری که به خوبی در فولکلورهای ژاپنی گشت و گذار میکند. اثری در سبک اکسپرسیونیسم که با رنگهای عجیب و غیرعادیاش، به یکی از بهترین فیلمهای عمرتان تبدیل خواهد شد.
در این فیلم چهار داستان روایت میشود. داستان اول به نام "مو مشکی"، درمورد مردی فقیر است که به خاطر پول، ازدواج میکند. داستان دوم به نام "زن برفی"، روایتگر یک یوکی-اونا (روحی در قامت یک زن که در سرما، ظاهر شده و مردم را به خواب فرو برده و سپس میکشد) میباشد که مردی هیزم شکن را نجات میدهد، اما از او قول میگیرد این قضیه را به عنوان یک راز نگه دارد. داستان سوم به نام "هوییچی بدون گوش"، قصهی نوازندهای نابینا را تعریف میکند که قادر است صدای ارواح را بشنود. در داستان چهارم به نام "در یک فنجان چای"، شاهد داستان یک نویسنده هستیم که تصویر یک سامورایی خندان را در فنجان چاییاش میبیند.
A Page of Madness - 1926
کارگردان: تینوسوکه کینوگاسا
نویسندگان: تینوسوکه کینوگاسا و یاسوناری کاواباتا
بازیگران: ماسائو اینوئه، آیاکو ایجیما، یوشی ناکاگاوا و هیروشی نمتو
کاواباتا، در سال 1968 داستان این فیلم را در قالب کتابش نوشت و توانست بابتش برنده جایزه نوبل ادبیات شود. نکته جالب دیگر، این است که A Page of Madness برای مدت زمان طولانیای، مفقود شده بود! در سال 1971، کینوگازا این فیلم را در انباری خانهاش پیدا کرد. یک گروه هنری پیشرو در ژاپن به نام shinkankakuha، فیلمی ساختهاند که از بسیاری جهات از زمان خودش جلوتر بود. داستان درمورد مردی است که سعی دارد وارد تیمارستانی شود که زنش در آنجا بستری است؛ بلکه بتواند او را از آنجا نجات دهد.
فیلم، صامت است و نکتهای که ممکن است دل تماشاچیان را بزند، سرنخ و رشته صحیحی وجود ندارد که دقیقاً چه اتفاقاتی در حال افتادن هستند. اما از طرفی، فیلم میتواند یک کابوس یک ساعته را برایتان پدید آورد. A Page of Madness جز اولین فیلمهای ترسناک روانشناختی سینما به حساب میآید و بابت همین وجود، آن را پیشگوی نظریههای روان کاوانهی مدرن میدانند. از طرفی، دیدن یکی از نخستین و مهمترین فیلمهای سینما، خودش لذتی جداگانه دارد که باعث میشود دیدن این فیلم، تجربهای جذاب برایتان باشد.
جمع بندی راهنمای فیلم ترسناک آسیایی
سینمای وحشت آسیای شرق، پر از خشونت، افسانههای محلی و ارواح ترسناک است. حال بگوییم خوشبختانه یا متاسفانه (!)، به خاطر یک سری ارزشهای اخلاقی و هنجارها، سبب شده شاهد آثاری باشیم که هیچ حد و مرزی قائل نیستند و ما را دعوت به تجربه کردن دیوانهوار ترین و بهترین فیلمها میکنند. آشنایی و شناخت درست از قالب و فرم سینما، شاعرانگی ذاتی و اغراق آمیز بودن، سبب شده سینمایی در ژانر وحشت پدید بیاید که طرفداران خاص خودش را دارد و بحث برانگیز باشد.
حال به نظر شما، این سینما دیگر چه چیزهایی این سینما را خاص کردهاند؟ کدام کارگردانها در پیشرو بودن ژانر وحشت نقش داشتند؟ چه فیلمهای دیگری هستند که گزینهی مناسبی برای ورود به این جنون و وحشت میباشند؟ نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید!
از طرفی نیز توصیه میشود که اگر طرفدار فیلمهای ژانر وحشت هستید، مقاله جامع ویجیاتو را درباره فیلم ترسناک هیجانی مطالعه کنید.
بیشتر در دنیای فیلم های ترسناک کند و کاو کنید
- ۱۰ فیلم ترسناک با محوریت ارواح ژاپنی
- ۱۰ فیلم برتر ژانر وحشت در سینمای آسیا
- ۲۰ فیلم ترسناک که در شب هالووین باید ببینید
- ۱۰ شخصیت مخوف فیلمهای ترسناک تاریخ سینما
- ۱۰ فیلم ترسناک برای تماشاگرانی که از تاریکی وحشت دارند
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اهورا جان مقاله عالی بود ، ذخیره اش کردم تا بعدا هم دوباره بهش رجوع کنم ، دمت گرم
به نظرم عکس پسربچه تو فیلم کینه گذاشتید به اندازه کل سینمای هالیوود ترسناکه چه برسه به فیلمش. خیلی سخته این فیلم و تنها شب ببینی حتی تو تکرارش بهد از چند سال.
خیلی مقاله جامع و پرو پیمونی بود دمتون گرم
من که Perfect Blue رو خیلی بهتون پیشنهاد میدم و خلاصه میشه گفت فیلم های شرقی یک لول از بقیه فیلم ترسناک ها ترسناک تره
چه مقاله ی پُر و پیمونی
دستتون درد نکنه جناب نصر الهی عزیز
پن: آثار شایسته زیادی معرفی کردید. اکثرش رو دیده بودم و از برخی از اون ها واقعا خوشم اومد