مدرسم فیلمسازی: چرا فیلم The Batman متفاوت است؟
این روزها فیلمهای ابرقهرمانی بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه استودیوهای سینمایی قرار گرفتهاند؛ از دنیای سینمایی مارول تا عناوین سینمای مستقل. حالا همه درباره ابرقهرمانهای شناختهشده و گمنام صحبت میکنند که روی پرده ...
این روزها فیلمهای ابرقهرمانی بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه استودیوهای سینمایی قرار گرفتهاند؛ از دنیای سینمایی مارول تا عناوین سینمای مستقل. حالا همه درباره ابرقهرمانهای شناختهشده و گمنام صحبت میکنند که روی پرده نقرهای به معنای واقعی کلمه میدرخشند. با این حال فیلم The Batman که مدتی پیش اکران شد لقب یکی از متفاوتترین و خوشساختترین فیلمهای ابرقهرمانی تاریخ سینما را به خود اختصاص داده است.
فیلم The Batman به صورت کلی عنوانی تماشایی و منحصر به فرد بود که به شدت مورد توجه هواداران هنر هفتم و علاقهمندان به سینمای ابرقهرمانی قرار گرفت. اما توجه بیشتر به این فیلم به خوبی نشان میدهد که صحنهسازی و فیلمبرداری متمایز آن باعث شده که ساختهای خیرهکننده باشد. به عبارت دیگر، فیلمبرداری جدیدترین اقتباس سینمایی از داستانهای شوالیه تاریکی به موفقیت بیشتر آن کمک شایانی کرده است.
واقعیت ماجرا آن است که فیلم The Batman پس از سهگانه اسپایدرمن سم ریمی به نخستین فیلمی تبدیل شده که در بحث فیلمبرداری یک سبک و روش منحصر به فرد دارد و واقعا تماشایی لقب میگیرد. در مجموعه مقالات مدرسه فیلمسازی با ویجیاتو همراه باشید تا درسهای فیلمسازی که از فیلم The Batman آموختیم را مرور کنید.
هر آنچه درباره کمیک بوکهای دیسی نیاز دارید:
- بدترین پدرهای کمیکهای دیسی
- بهترین لباسهای شخصیتهای دیسی
- ۱۰ انیمه که بر اساس کمیکهای DC ساخته شدهاند
- ۹ مورد از بهترین داستانهای کمیکهای بتمن در دوران مدرن
- کدام یک از اعضای جاستیس لیگ میتواند یک تایتان را شکست دهد؟
بیشتر فیلمهای ابرقهرمانی به معنای واقعی کلمه گران هستند. به عبارت دیگر، تولید و آمادهسازی این فیلمها به بودجه بسیار هنگفتی نیاز دارد که استودیوهای هالیوودی را برای تامین آن تحت فشار قرار میدهد. به همین دلیل بیشتر استودیوهایی که روی فیلمهای ابرقهرمانی سرمایهگذاری میکنند، انتظار دارند که بتوانند فروش قابل قبولی از این فیلمها کسب کنند. در چنین شرایطی، نزدیکشدن به سلیقه تماشاگران سینما و هواداران کمیک بوکها اهمیت پیدا میکند.
دنیای سینمایی مارول که با نظارت مستقیم استودیوی فیلمسازی دیزنی شکل گرفته یکی از نمونههای موفق در دنیای سینمای ابرقهرمانی است که هواداران بسیاری دارد. فیلمهای مارول [و دیزنی] بیشتر مخاطبان را خشنود میکنند و رضایت اکثریت را به همراه دارند. با این حال فیلمهای دنیای سینمایی مارول از یک ساختار واحد بهره میبرند. این ساختار واحد به معنای واقعی کلمه به استاندارد جهان سینمایی مارول تبدیل شده و به همین دلیل فاصلهگرفتن از آن ممکن نیست.
شاید به همین دلیل باشد که حتی وقتی سینماگرانی چون تایکا وایتیتی و کلویی ژائو هم برای همکاری به دنیای سینمایی مارول اضافه میشوند، میپذیرند که باید در محدوده استانداردهای دیزنی کار کنند. به همین دلیل آنها نمیتوانند به استقلال هنری دست پیدا کنند و سبک خاص سینماییشان را به نمایش بگذارند. برای مثال، اگرچه جیمز گان موفق شده دو تا از متفاوتترین فیلمهای دنیای سینمایی مارول را خلق کند اما در نهایت این فیلمها دقیقا آن عناوینی نیستند که ایدهآل جیمز گان باشند.
دیسی بازمیگردد
استودیوی فیلمسازی برادران وارنر هم در ابتدا تلاش کرد تا ایدهای مشابه را برای فیلمهای اقتباسشده از کمیک بوکهای دیسی ارائه دهد. آنها با دنیای گسترشیافته دیسی وارد عمل شدند اما به لطف اشتباهات متعددی که داشتند خیلی زود پذیرفتند که احتمالا شانس زیادی برای موفقیت ندارند. تلاشهای وارنر و دیسی برای شکلدادن به یک دنیای سینمایی واحد به بنبست خورد. به همین دلیل آنها پذیرفتند که به کارگردانهای شناختهشده اعتماد کنند.
بنابراین هر کارگردان شناختهشدهای که در سینمای ابرقهرمانی و اکشن صاحبسبک بود، ایدههای خودش را به وارنر و دیسی ارائه کرد. همین اتفاق مسیر فیلمهای دیسی را تغییر داد اما بزرگترین برنده این مسیر تازه مدتی پیش از راه رسید؛ فیلم The Batman به کارگردانی مت ریوز که احتمالا میتواند لقب بهترین فیلم ابرقهرمانی تاریخ سینما را به خود اختصاص دهد.
عامل تمایز
ریوز و فریزر در فیلم The Batman دنیایی را خلق کردهاند که تماشاگر در تاریکی و سیاهی آن غوطهور میشود. فضای این فیلم به حدی مدرن و جذاب است که بیشتر فیلمهای ابرقهرمانی همعصر خود را کنار میزند و آنها را عناوینی بیمزه و بدون جذابیت نشان میدهد. نورپردازی، درجهبندی رنگها و رویکرد جدید فیلم The Batman در سینمای دیجیتال [با استفاده از قالب ۳۵ میلیمتری] به این فیلم کمک میکند تا حرفهای بسیاری برای مطرحکردن داشته باشد.
شاید جالب باشد بدانید که فیلم The Batman با کمک لنزهای آنامورفیک ضبط شده است. پس از فیلمبرداری به لطف این لنزهای جذاب و بررسی دوباره صحنههای ضبطشده، بهترین خروجی ممکن از فیلم The Batman به دست آمده و روی پردههای نقرهای به نمایش درآمده است. اما این فیلمبرداری فوقالعاده چگونه شکل گرفته است؟
گریگ فریزر، فیلمبردار فیلم The Batman میگوید:
بروس وین در سایه زندگی میکند. او مردی نیست که در طول روز به مراکز خرید مراجعه کند و در کنار عموم مردم حضور داشته باشد. من فکر میکنم که فیلم The Batman یک فیلم نوآر باشد و طبیعتا بخش قابل توجهی از داستان آن در طول شب روایت میشود. من نگران بودم که تماشای این فیلم برای تماشاگران دشوار و خستهکننده باشد. من مدتی طولانی تحقیق کردم و به این باور رسیدم که تصاویری وجود دارند که با وجود تاریکیای که میزبانی میکنند، میتوانند روشن به نظر برسند. ما به این باور رسیدیم که به منابعی از نور نیاز داریم که در نقاط مشخصی قرار بگیرند و روشنایی خود را از نقطههایی مشخصشده به صحنه ارائه کنند. همین نکته به ما کمک کرد تا بتوانیم بهترین نورپردازی ممکن را داشته باشیم.
فریزر و همکارانش مجموعهای از اقدامات را انجام میدادند تا فیلم The Batman را به ریشههای شوالیه تاریکی نزدیکتر کنند. برای مثال بیشتر صحنهها را با پخشکردن آب خیس میکردند. همین مسئله باعث میشد که بیشتر لوکیشنهای فیلم جدید بتمن در شرایطی به نظر برسند که گویی اخیرا باران باریده است.
فریزر درباره دلیل این کار میگوید:
وقتی که زمین و پدیدههای روی آن همیشه خیس باشند، این حس در ناخودآگاه مخاطب قرار میگیرد که با شهری همیشه بارانی مواجه است. به عبارت دیگر، او باور میکند که شهر هرگز خشک نمیشود. به همین دلیل تماشاگر میپذیرد که فضایی که بروس وین درون آن گرفتار شده احتمالا مکانی بسیار دشوار برای داشتن یک زندگی بدون دردسر است.
عوامل فیلم The Batman برای گسترش این احساس به ثانیه به ثانیه فیلم باید رنگی را پیدا میکردند که نهتنها این حس را به مخاطب تزریق کند بلکه با زیباییشناسی نوآر هم همسو باشد. گریگ فریزر، فیلمبردار فیلم تحسینشده مت ریوز، تایید میکند که این رنگ را پیدا کرده است. او توضیح میدهد که دوست دارد بخش قابل توجهی از صحنهها را خاکی و کثیف نشان دهد. به همین دلیل یکایک صحنههای فیلم The Batman باورپذیر و قابل قبول هستند.
فاسد و آلوده
اتمسفری که فیلم جدید مت ریوز دارد، خاص و باورکردنی است. این اتمسفر به فیلم یک رویکرد ملموس و جذاب میبخشد. به همین دلیل، تماشاگر هم شهر را به همان شکلی میبیند که بروس وین تماشا میکند. فیلمهای اندکی وجود دارند که تا این حد تلاش میکنند تا مخاطب را به خود نزدیک کنند. اما فیلم The Batman در رسیدن به این هدف، موفق و فروتن ظاهر میشود. مخاطب به خوبی بروس وین متوجه میشود که در یک شهر آلوده و فاسد گرفتار شده و به همین دلیل تلاشهای جانکاه بتمن برای مقابله با مشکلات را بهتر درک میکند.
همانطور که فضای آلوده و فاسد شهر تمرکز بتمن را میرباید، مخاطب هم از تعامل با این فضا گیج میشود. همکاری فریزر و ریوز عامل اصلی موفقیت فیلم The Batman است. آنها به شکلی تحسینبرانگیز و عمیق به سلیقه و نیازهای مخاطب خود اهمیت میدهند و به همین دلیل موفق میشوند. برای آنها واقعا اهمیت دارد که چه نگاهی به سینمای ابرقهرمانی دارد. به همین دلیل تلاش میکنند تا محصولی متفاوت ارائه دهند و البته که به موفقیت دست پیدا میکنند.
به عبارت دیگر، فیلم The Batman یک تجربه سینمایی تکراری و سطحی نیست. این فیلم در گروه فیلمهای یکبارمصرفی که ارزش تماشای دوباره را ندارند، قرار نمیگیرد. این فیلم یک عنوان بهیادماندنی است که تماشاگر را دلسرد نمیکند و تا مدتها در ذهن او باقی میماند.
در مدرسه فیلمسازی ویجیاتو حضور پیدا کنید:
- درسهای فیلمسازی که از فیلم جاستیس لیگ زک اسنایدر کات آموختیم
- درسهای فیلمسازی که از دنیای سینمایی The Conjuring آموختیم
- درسهای فیلمسازی که از فرانچایز Mission: Impossible آموختیم
- فیلمنامهنویسی را از استیون اسپیلبرگ و جرج لوکاس بیاموزید
- درسهای فیلمسازی که از مارتین اسکورسیزی آموختیم
- مدرسه فیلمسازی: چگونه فیلمنامهنویسی را آغاز کنیم؟
- درسهای فیلمسازی که از تایکا وایتیتی آموختیم
- ویژگیهای کلیدی فیلمهای استیون اسپیلبرگ
- چگونه فیلمنامه یک فیلم زامبی را بنویسیم؟
- تفاوت فیلم ترسناک با فیلم تریلر چیست؟
- بهترین سایتهای دانلود فیلمنامه
- روانشناسی رنگها در سینما
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فیلم خوبی بود رابرت پتینسون هم بتمن خوبی رو نشون داد ولی اصلا اونجور ک میگن و میخوان ب زور با شاهکاری مث دارک نایت مقایسش کنن خوب نبود
.
.
ممکنه اسپویل باشه
.
.
.
انقد دارک بود فضا ک انگار ریورز میخواست ب زور این دارک بودن رو بکنه تو چش تماشاچی
هوا فقط یا ابریه یا بارون میاد
زن گربه ای ب قدری نچسب بود ک من خودم ب شخصه ب زور تحملش کردم تا اخر فیلم
ویلن بتمن هر کاری خواست کرد هرکیو خواست کشت شهرو برد زیر آب بتمن هیچکاری نتونست بکنه آخرش هم خودش رفت تو کافه تسلیم شد وگرنه بتمن خیلی ضعیف بود تو این فیلم
یا مثلا اکشن ترین قسمت هم نابود کردن اون اتوبان بود ک کلا برا هیچی بود
ایرادات زیاد دیگه ای هم داشت ک بدون طرفداری اصلا قابل مقایسه با هیچکدوم از بتمنای بیل و نولان نیست
فقط در همون حد ی فیلم نسبتا خوب از بتمن بود
دوست عزیز یکم طولانیه ولی لطفا بخون (=
اولا مقایسه ی این دوتا فیلم اشتباهه چون بتمن نولان بر خلاف این بتمن بر اساس کمیک نبوده و بتمن نولان ب مراتب فلسفی و تجاری تر از بتمن جدیده
دوما شما گفتی فضا زیادی دارک بوده
اگ شما کمیک های بتمن مطالعه کرده باشی گاتهام اغراق شده ب تصویر کشیده شده این فیلم هم بر اساس کمیکه پس بر اساس حرف شما این فیلم از عهده چند بعدی نشون دادن گاتهام ب خوبی بر اومده (بر خلاف بتمن نولان)
ابری بودن هوا و بارون دلیل داشته یکی بخاطر سبک فیلمسازی نوار هستش (استفاده از منبع مصنوعی نور و شب بودن) و بارون هم افسردگی و تنهایی شخصیت بتمن رو نشون میدادم باز هم نشون میده ک انتخاب سبک فیلمسازی نوار واسه بتمن چقد هوشمندانه بوده
سوما شما اشاره کردی ب کت وومن ک خیلی نچسب بوده ک من خیلی مخالفم چون بر خلاف کت وومن فوق العاده بد نولان فم فتال (زن اغواگر) بتمن جدید بسیار خوب و متفاوت خلق شده چون فقط ی دزد و معشوقه ی بتمن نیست بلکه دنبال نجات یه نفر دیگه هم هس
تو صحنه ی موتور سواری کت وومن چن بار سعی میکنه از بتمن جلو بزنه (تاکید بر مستقل بودن و بی نیازی از مردان در شهر فاسد گاتهام)
در مورد ویلن هم باید بگم ک اگ در مورد فیلمهای نوار مطالعه داشته باشی اصولا فیلمایی با درون مایه ی تلخ و بدبینانه هستن پس ضعیف بودن بتمن به علت واقع گرایی فیلم و نا پخته بودن بتمن هستش چون تازه دوسال هستش ک کارشو شروع کرده
اینا رو نوشتم واسه اینکه وقتی کسی در مورد سینما اطلاع نداره نیاد نظر بده
فیلم بتمن جزئیات زیاد داره و در مقابل تمام فیلمای قهرمانی تاریخ یه سرو گردن بالاتره (بیشتر از اینام میشه نوشت)
واقعا فیلم خوبی بود!
یک نکته مثبت سرعت حرکت بتمن بود بتمن های دیگه مبارکشون قوی بود ولی انگار ذره پوشیدن یکم کندن و به سرعت بتمن کامیک نمیرسن این بتمن هم ذره تانک داشت هم خیلی سریع بود مخصوصا فایت آخر واقعا دوست دارم پیشرفت و پخته شدن این بتمن ببینم
یکی از نچسب ترین فیلمایی بود که دیدم جذاب نبود تیم بازیگری اصلا مناسب نبود فیلمنامه جذابیتی نداشت با منتقد مخالفم این فیلم یه فیلم یکبار مصرفه چون هیچ چیز مثبت و قابل توجه هیچ نکته شگفت انگیزی که ذهن رو احاطه کنه نداشت این فیلم تلاش زیادی میکنه که خودشو متفاوت نشون بده ولی نه متفاوت خوب یه متفاوت نامتوازن و نامتناسب
من یکی از دوستام واقعا نوبه به تمام معنا داخل فیلم دیدن هست حالا من خودم هم زیاد چیز خاصی از فیلم نمیفهمم ولی واقعا بسیار خوب بود فیلم لذت بردم دوستم میگفت چرت ترین فیلم بتمنی بود که دیدم سر همین بحثمون شد و تا جاهای باریک پیش رفت
ویلن فیلم بسیار خوب بود
بتمن هم که دیگه مشخص بود هنوز اوایل حضورش هست که بسیار خوب کار شده بود
موسیقی فیلم هم واقعا بسیار عالی کار شده بود لذت بردم
دوست من یک نظر چرت و پرتی داد گفت که فیلم خیلی تاریک بود و میگفت که همین برای ضعیف بودن فیلم کافیه ?
دیگه منم با این دوستم سر این بحث ادامه ندادم
فاز اونایی که گفتن این فیلم خیلی ضعیف هست رو نفهمیدم . چیز کلیشه ای نداشت . یه ویلن غیرکلیشه ای وارد کرد که خیلی ترسناک بود . موسیقی زیبا بود . با اینکه ۳ ساعت بود سرگرم کننده و درگیر کننده بود .