نگاهی به قسمت بیست و دوم سریال خاتون – رولت روسی
اگرچه به نظر میرسید که سریال تینا پاکروان در قسمت بیست و یکم به معنای واقعی کلمه به خط پایان رسیده اما قسمت بیست و دوم سریال خاتون دوباره هیجان را به این درام تاریخی ...
اگرچه به نظر میرسید که سریال تینا پاکروان در قسمت بیست و یکم به معنای واقعی کلمه به خط پایان رسیده اما قسمت بیست و دوم سریال خاتون دوباره هیجان را به این درام تاریخی بازمیگرداند. آیا سریال خاتون میتواند در نهایت به یک پایان قابل قبول دست پیدا کند؟ با ویجیاتو برای بررسی اجمالی جدیدترین قسمت سریال جذاب نماوا همراه باشید.
سریال جیران را با ویجیاتو دنبال کنید:
- نگاهی به قسمت اول سریال جیران – روایت اشتباه تاریخ
- نگاهی به قسمت دوم سریال جیران – اقتباسی آزاد از تاریخ
- نگاهی به قسمت سوم سریال جیران – متعهد به درام
- نگاهی به قسمت چهارم سریال جیران – ترکیسازی تاریخ ایران
- نگاهی به قسمت پنجم سریال جیران – تجملگرایی سینمایی
- نگاهی به قسمت ششم سریال جیران – عشق نجاتدهنده
- نگاهی به قسمت هفتم سریال جیران – رعیتی که ستاره شد
مرداد ماه سال گذشته بود که سریال خاتون به عنوان جدیدترین سریال سرویس استریم نماوا در دسترس کاربران این سرویس استریم قرار گرفت. خاتون در نخستین گامهایش تلاش میکرد تا ثابت کند که عنوانی خوشساخت و آرام است که عجلهای برای پردازش شخصیتها و واکاوی داستانش ندارد. اگرچه فضاسازی این سریال به شکل واضحی بالاتر از بسیاری از عناوین مشابه سرویسهای استریم ایرانی قرار میگرفت اما ایرادهای اساسی سریال خاتون در نهایت باعث میشد تا جذابیتهای آن کمفروغتر از انتظارات باشند.
سریالهای شبکه نمایش خانگی در مقایسه با سریالهایی که توسط صدا و سیما ساخته میشوند، محدودیتهای کمتری را تحمل میکنند. متاسفانه اما این آزادیعمل بیشتر هم باعث نشده تا مخاطب ایرانی که در سالهای اخیر فرصت تماشای عناوین جذابتری را داشته باشد با انبوهی از عناوین ارزشمند مواجه شود. از آنجایی که سرمایهگذاری در سریالهای شبکه نمایش خانگی توسط نهادهایی مانند صدا و سیما [که به منابع بیپایانی از ثروتهای دلاری متصل هستند] انجام نمیشود، سرمایهگذاران شبکه نمایش خانگی برای جذب مخاطب تنها روی فیلمنامههای عامهپسند سرمایهگذاری میکنند.
نتیجه این سرمایهگذاریها امروز قابل بررسی است؛ سریالهایی در ظاهر عاشقانه با فیلمنامههایی سرشار از باگهای بزرگ و کوچک که تنها به دلیل استفاده از بازیگرهای شناختهشده و محبوب مورد توجه قرار میگیرند. بیشتر سریالهای شبکه نمایش خانگی در ایران عناوینی هستند که در بهترین حالت باید ویدیوهای جذاب و طولانی اینستاگرامی نامیده شوند. آثاری که تنها برای قشر نوجوان و جوان جامعه [که به شکل عامهپسندانهای از تماشای عناوین دیدنی فراری هستند] جذاب به نظر میرسد و روایتهای عاشقانهشان هم چنگی به دل نمیزند.
از سوی دیگر تعداد سریالهایی که داستان آنها در زمان حال روایت میشود به حدی بیشمار است که یک سریال تاریخی به تنهایی میتواند متمایز باشد. سریال خاتون از همه برتریهای یک سریال تاریخی در شبکه نمایش خانگی یاری میگرفت و به همین دلیل میتوانست عنوان تماشایی و جذابی باشد. با این حال ایرادهای دلسردکنندهای داشت که در نهایت جذابیتهای این سریال را ویران کرد.
خاتون در برابر شهرزاد
تاریخ معاصر ایران به حدی پیچیده و شلوغ است که روایت داستانهای آن میتواند تا سالها ادامه داشته باشد. سرزمین ما به دلیل اهمیت ژئوپولتیکیاش همواره یکی از مهمترین کشورهای منطقه بوده و اگرچه بارها مورد سواستفاده عوامل خارجی و داخلی قرار گرفته اما همچنان پابرجا مانده است. سریال خاتون وارد عمل شد تا روایتی حماسی و خیرهکننده از سالهای دهه ۱۳۲۰ ارائه دهد؛ روزهایی که ایران در ابتدای جنگ جهانی دوم به صحنه درگیری اتحاد جماهیر شوروی، آلمان نازی و بریتانیا تبدیل شده بود.
موفقیت سریال خاتون تا حدودی قابل پیشبینی به نظر میرسید. پس از موفقیت سریال شهرزاد که در سه فصل و ۵۹ اپیزود ساخته شد، سریال خاتون به دومین روایت زنانهای تبدیل شد که در دل تاریخ روایت میشد و از طریق شبکه نمایش خانگی [که حالا در تصاحب سرویسهای استریم قرار دارد] در دسترس تماشاگران قرار میگرفت. واقعیت ماجرا آن است که چنین سوژههایی جذاب به نظر میرسند. کارگردان میتواند با سفر در زمان از آزادیهای بیشتری که در شبکه نمایش خانگی دارد، یاری بگیرد تا عنوان متفاوتتری خلق کند.
در ابتدا به نظر میرسید سریال تینا پاکروان شباهتهای بسیاری با سریال شهرزاد دارد. تماشاگری که در قسمتهای نخست سریال خاتون با روایتی عاشقانه مواجه شده بود که در بستر درام تاریخی روایت میشد در ادامه با یک روایت حماسی مواجه میشد که به معنای واقعی کلمه تکاندهنده به نظر میرسید.
سریال خاتون خودش را به عنوان یک درام تاریخی عرضه کرد. درامهای تاریخی از دشوارترین عناوین سینمایی و تلویزیونی هستند و کارگردانی آنها امری پیچیده به نظر میرسد. بنابراین برخلاف سریال شهرزاد که از بستر تاریخی برای روایت درام عاشقانهاش یاری میگرفت، سریال خاتون به خوبی ثابت میکرد که قرار نیست در کنار سریال حسن فتحی قرار بگیرد. به نظر میرسد جدیدترین سریال نماوا بیشتر علاقهمند است تا روایتهای تاریخی را به تماشاگر نشان دهد و شاید به همین دلیل است که روایت عاشقانهاش را در حاشیه داستان دنبال میکند.
بنابراین سریال خاتون را میتوان در کنار سریال در چشم باد قرار داد. با این حال سریال تینا پاکروان هرگز قابل مقایسه با سریال ارزشمند مسعود جعفری جوزانی نبود. نخستین تجربه سریالسازی تینا پاکروان به مراتب ضعیفتر از سریال در چشم باد به نظر میرسید؛ نه به آن دلیل که جعفری جوزانی سریال بهیادماندنیاش را با بودجهای عظیمتر در پنج سال ساخت و پاکروان با بودجهای محدود کار را در دو سال به پایان رسانده است. سریال خاتون به وضوح در سطح پایینتری از سریال در چشم باد قرار میگرفت چون کارگردانی جدیدترین سریال نماوا اساسا چنگی به دل نمیزد.
از رقابت مارول در برابر دیسی بخوانید:
- چرا مارول همیشه فیلمهای کوچکتر را بعد از فیلمهای Avengers اکران میکند؟
- آیا هواداران قدرت بیشتری از عوامل یک فیلم سینمایی برای تصمیم گیری دارند؟
- چرا مخاطبان با فیلمهای DCEU زک اسنایدر ارتباط برقرار نکردند؟
- درسهایی در حوزه کسب و کار که از فیلمسازی مارول آموختیم
- چرا بتمن DCEU نباید نقشی مشابه آیرون من داشته باشد؟
- دی سی علیه مارول در دوران پساکرونا
اگرچه تینا پاکروان سابقه همکاری با کارگردانهای شناختهشده سینمای ایران یعنی بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی را داشته اما به نظر میرسد آموزههای این دو کارگردان صاحبسبک به او کمک زیادی نکرده است. با این حال فیلمبرداری سریال خاتون کیفیت قابل قبولی دارد و فضاسازیها هم به خوبی انجام میشد. اما عملکرد نهچندان قابل قبول کارگردانی، همه آنچه از این سریال انتظار میرفت را یک سطح پایینتر قرار میدهد.
شاید یکی از دلایل اصلی پایینتر قرارگرفتن سطح کارگردانی سریال خاتون در مقایسه با فیلمبرداری، فضاسازی و فیلمنامه آن را باید در مشترکبودن نویسنده و کارگردان سریال جستجو کرد. اگر تفاوتی میان دیدگاه کارگردان و نویسنده سریال وجود داشت احتمالا کیفیت بصری سریال افزایش قابل توجهی پیدا میکرد.
مشکلات نیمفصل دوم
با این حال همه مشکلات از نیمفصل دوم سریال خاتون ایجاد شد. نیمفصل نخست سریال خاتون همه انتظاراتی که از یک درام تاریخی میرفت را برآورده کرد و با روایتی تکاندهنده، احساسی و جذاب موفق شد تا احساسات ملیگرایانه و وطنپرستانه تماشاگر ناامید ایرانی را قلقک دهد. نخستین تجربه سریالسازی تینا پاکروان در ایستگاههای ابتدایی پیشرفت قابل توجهی داشت و به یک عنوان ارزشمند و تماشایی تبدیل شد.
اما چه چیزی باعث ارزشمندشدن یک درام تاریخی میشود؟ احتمالا تبدیلشدن آن به یک عنوان بهیادماندنی که مرز میان داستانسرایی و تاریخپردازی را به خوبی رعایت میکند. نیمفصل اول سریال خاتون حرکت مرزی میان داستان و تاریخ که در یک درام تاریخی اهمیت دارد را به خوبی به پایان مدیریت میکرد. از آنجایی که تمرکز داستان در نیمفصل نخست سریال روی روایت اشغال ایران در جریان جنگ جهانی دوم قرار داشت به نظر میرسید که سریال در ادامه راه ماموریت دشواری دارد و در نهایت هم این ماموریت دشوار به چالشی ویرانکننده برای سریال تبدیل شد.
نیمفصل نخست سریال خاتون در حقیقت مجموعهای از اپیزودهای کاملا روایتکننده بود. بنابراین نتیجه کار اپیزودهایی شگفتانگیز، تکاندهنده و سرشار از تعلیق بودند که اشک را از چشمهای مخاطب سرازیر میکردند. اما روایتکنندهبودن این اپیزودها باعث شد تا سریال فرصت کافی برای پردازش شخصیتهای جدید را نداشته باشد. عدم پردازش شخصیتهای جدیدی که در نیمفصل نخست به سریال اضافه شدند در نهایت در نیمفصل دوم ضربههایی دردناک به بدنه فیلمنامه وارد کرد.
در ابتدا به نظر میرسید که سریال خاتون همه تمرکزش را روی روایت تاریخ در دل خردهداستانهای انسانی قرار داده و به همین دلیل شخصیتپردازی نهچندان قابل قبول شخصیتها میتوانست آزاردهنده نباشد. اما سریال تینا پاکروان در نیمفصل دوم به خوبی ثابت کرد که ماجرا کاملا برعکس بوده است؛ سریال خاتون میخواست خردهداستانهای انسانی را در میان روایتهایی از دل تاریخ قرار دهد و چندان به تاریخ اعتنا نمیکرد.
سریالهای تلویزیونی به دو گروه کاملا متفاوت تقسیم میشوند؛ یا از همان ابتدا برای سرگرمکردن تماشاگر یک برنامه طولانیمدت تبیین میکنند یا از همان ابتدا خستهکننده و پرکشش ظاهر میشوند و در میان همین صحنههای تکراری با یک برگ برنده هیجانانگیز از راه میرسند. سریال خاتون در گروه اول قرار میگیرد. نخستین تجربه اپیزودیک تینا پاکروان از نخستین ثانیه اولین اپیزود تلاش کرد تا با یک شخصیتپردازی ارزشمند به یک داستان جذاب هویت ببخشید.
اما آغاز طوفانی سریال خاتون با نقشآفرینی نگار جواهریان، اشکان خطیبی، شبنم مقدمی، بابک حمیدیان و دهها بازیگر ریز و درشت دیگر که اکثرا نامهایی شناختهشده و دوستداشتنی بودند با مجموعهای از اپیزودهای خستهکننده و بیهدف خیلی سریع فروکش کرد. بنابراین وقتی نیمفصل نخست سریال تاریخی جذاب نماوا به پایان رسید، نقدهای بسیاری به آن وارد بود و سریال در نیمفصل دوم هم نتوانست ورق را برگرداند.
تماشاگران ریزبین سریال خاتون از نخستین سکانسهای این سریال حدس میزدند که با عنوانی شکیل و پرهزینه طرف هستند. دکورهای گران، بازیگران شناختهشده، گریمهای سنگین و لباسهای سرشار از جزییات به خوبی نشان میدادند که سریال خاتون میتواند به یکی از بهترین سریالهای شبکه نمایش خانگی در ایران تبدیل شود. نکته بسیار مهمی که درباره این سریال وجود داشت و به شدت خارقالعاده به نظر میرسید، تعداد بیشمار بازیگران شناختهشده سریال بود.
از نگار جواهریان و اشکان خطیبی تا بابک حمیدیان و سروش صحت و شبنم مقدمی؛ هر اپیزود سریال خاتون میزبان بازیگران جدیدی میشد که بسیاری از آنها نامهای شناختهشدهای بودند. اما نیمفصل دوم سریال خاتون باز هم از شخصیتهای جدید رونمایی کرد. تعداد بازیگران شناختهشده و جدیدالورود سریال خاتون آنقدر زیاد شد که تماشاگر را گیج میکرد بانیپال شومون، بابک کریمی، پانتهآ پناهیها و محمدرضا شریفینیا تنها تعدادی از بازیگرانی هستند که در نیمفصل دوم سریال دیده شدند.
واقعیت ماجرا آن است که تینا پاکروان در نیمفصل دوم سریال خاتون قمار بزرگی میکند. او رضا فخار [با هنرنمایی میرسعید مولویان] را آهسته آهسته به تماشاگر معرفی میکند و در قسمت دهم سریال او را در جایگاه مهمترین شخصیت فیلمنامه در این مقطع از داستان قرار میدهد. ورود شخصیتهای فرعی به بخش اصلی فیلمنامه، اتفاق عجیبی در سریالهای تلویزیونی نیست. اما مشکل اساسی روایت و معرفی شخصیت رضا فخار آن است که ارتباط چندانی با خاتون ندارد.
به عبارت دیگر، تینا پاکروان در دل داستان اصلی سریالش یک داستان مجزا خلق میکند که روایت همزمان آنها میتواند برای تماشاگر گیجکننده و بیدلیل باشد. دقیقا به همین دلیل بود که سریال خاتون در نیمفصل دوم در مسیر افت قرار گرفت و مانند اپیزودهای ابتدایی چنگی به دل نزد. نقشآفرینی میرسعید مولویان در نقش رضا فخار تا حدودی تحسینبرانگیز به نظر میرسید. او موفق شده بود به خوبی در قد و قامت یک شوفر لوتی و موجه قرار بگیرد و هنرنمایی در نقش یک رابینهود ایرانی را به سرانجام قابل قبولی برساند. اما پرداختن بیش از حد به شخصیت رضا فخار تا حدودی غیرضروری به نظر میرسید.
ریشه مشکلات نیمفصل دوم سریال خاتون را باید در فیلمنامه سریال جستجو کرد. دقیقا از آخرین اپیزود نیمفصل اول بود که خاتون بختیاری [با هنرنمایی نگار جواهریان] از گیلان به تهران بازگشت و همین مسئله باعث مشکلات بسیاری در دل فیلمنامه شد. به نظر میرسید که فیلمنامه سریال هیچ برنامه مشخصی برای ماجراجوییهای خاتون در تهران ندارد و این اتفاق تنها به این دلیل رخ داده که تنوعی در داستان ایجاد شود؛ فرضیهای که در قسمتهای اخیر سریال انحصاری نماوا کاملا ثابت شد.
به نظر میرسد که تینا پاکروان [به عنوان نویسنده فیلمنامه سریال خاتون] اساسا ایدهای برای مدیریت فیلمنامه سریالش نداشته و از یک نقطهای به بعد تنها برای ادامهدادن داستان مجبور شده تا همه شخصیتها را به جان یکدیگر بیاندازد. یاریگرفتن بیش از حد از شخصیتهای فرعی و اصلی برای ادامهدادن داستان سریال خاتون هم پدیدهای نیست که تنها در قسمت شانزدهم دیده شود. ورود بسیاری از شخصیتهای فرعی به سریال هم اساسا به همین دلیل رخ داد تا سریال بتواند نفسی تازه کند و به مسیر ناامیدکنندهاش ادامه دهد.
به نظر میرسید که تینا پاکروان تلاش میکند تا ضعف نیمفصل دوم سریال خاتون در داستانسرایی را با معرفی شخصیتهای جدید جبران کند. اما تعداد این شخصیتها به حدی زیاد شد که سریال نمیدانست به هر کدام از آنها باید چه مقدار از فضای داستان را تقدیم کند. دیالوگها در سریال خاتون کیفیت لازم را ندارند و تعیینکننده نیستند. شاید به همین دلیل باشد که بخش قابل توجهی از داستان سریال خاتون در کنشها و واکنشها پیشروی میکند. چراکه کارگردان در نگارش دیالوگهای موفق، ناتوان ظاهر شده است.
بیشتر بخوانید:
- فینال لیگ قهرمانان آسیا با گزارش عادل
- رسوایی ترجمه در برنامه محمدحسین میثاقی – سوگلیهای بیسواد
- درباره میثاقی و فوتبال برتر: مردم حتی نیمنگاهی هم به من و تو نمیاندازند
- هتتریک در برابر فوتبال برتر: برنده رقابت مزدک میرزایی و محمدحسین میثاقی کیست؟
وقتی شخصیتهای سریال خاتون صحبت میکنند، اساسا دیالوگهای تاثیرگذاری را به زبان نمیآورند و البته نیازی به یادآوری نیست که فیلمنامه هم در پردازش این شخصیتها ناموفق ظاهر شده است. به عبارت دیگر، نیمفصل دوم سریال خاتون حکم نابودی این سریال را امضا کرد.
بینندهای که ناامید شد
عملکرد سینوسی فیلمنامه سریال خاتون بر هیچکدام از بینندگان این سریال پوشیده نیست. این عملکرد سینوسی به ویژه در نیمفصل دوم فصل اول بیشتر از قبل به چشم آمد. نیمفصل دوم فصل اول سریال خاتون در مقایسه با نیمفصل اول به شدت هیجانانگیزتر است. اما نویسنده و کارگردان این مجموعه در پخشکردن این هیجان ناامیدکننده ظاهر شده و به همین دلیل برخی از اپیزودهای سریال جذابتر به نظر میرسند و برخی هم کاملا ناامیدکننده هستند.
مشکل اساسی اما پخشکردن غیرمنطقی این هیجان در اپیزودهای گوناگون نیست. سریال حتی در پردازش هیجان هم موفق ظاهر نمیشود. برای مثال، قسمت سیزدهم با وجود داستان فوقالعاده مهمی که داشت به بدترین شکل ممکن رو به جلو حرکت میکرد. قسمت چهاردهم سریال اما رویکردی منطقی را دنبال میکند و عجلهای برای روایت داستان ندارد. با این حال بیننده هنوز هم ممکن است که دچار سرگیجه در مواجه با شخصیتهای متعدد سریال شود و هنوز هم دیالوگها اندکی ناامیدکننده به نظر میرسند.
به جز شخصیتهای اصلی سریال خاتون [که به اندازه کافی فرصت برای مواجهشدن با تماشاگر داشتهاند] سایر شخصیتهای سریال انحصاری نماوا برای تماشاگر بیگانه به نظر میرسند و بازگشت ناگهانی آنها به داستان اندکی گیجکننده به نظر میرسد. از سوی دیگر، سریال زمان لازم را به شخصیتها نمیدهد تا آنچه به آنها گذشته را توضیح دهند.
به نظر میرسد بازگشت این شخصیتها به سریال تنها یک دلیل داشته است؛ فیلمنامه سریال به بنبست خورده و به همین دلیل شخصیتهای قدیمی بازگشتهاند تا مسیری جدید برای شخصیتهای اصلی نیمفصل دوم خلق کنند. یکی از شخصیتهای مهم نیمفصل دوم سریال خاتون که به شکل ناامیدکنندهای گنگ و ناشناخته به نظر میرسد، آقای بختیاری [با هنرنمایی بیژن امکانیان] است. اگرچه آقای بختیاری دیالوگهای متعددی دارد اما کوچکترین فضایی برای شخصیتپردازی او در نظر گرفته نشده است.
وقتی همه تمرکز فیلمنامه یک سریال روی پیشبردن داستان باشد، طبیعی به نظر میرسد که پردازش شخصیتها به حاشیه میرود. اما از آنجایی که سریال خاتون حتی در پیشروی داستان هم جذاب ظاهر نشده، بنابراین نمیتوان انتظار داشت که تلاش سریال برای پیشبردن فیلمنامه هم موفقیت بزرگی محسوب شود. مشکل اصلی فیلمنامه سریال خاتون دقیقا در پایان نیمفصل اول آغاز شد؛ جایی که خاتون [با هنرنمایی نگار جواهریان] از شهر رشت و همسر زورگویش فرار کرد و برای پیداکردن پدرش به تهران آمد.
به نظر میرسد که تغییردادن جغرافیا و شخصیتهای اصلی یک لقمه بزرگ برای تینا پاکروان بوده است. چراکه سریال دقیقا از زمانی که دچار یک تغییر انقلابی شد به وضوح در مسیر سقوط قرار گرفت و آهسته آهسته به یک عنوان معمولی و قابل پیشبینی تبدیل شد.
در حالی که نخستین اپیزودهای سریال خاتون به شکل تحسینبرانگیزی تماشایی، خیرهکننده و تحسینبرانگیز بود، نیمفصل دوم سریال خاتون مانند تعدادی از اپیزودهای قبلی سریال از یک حس و حال ناامیدکننده سخن میگوید؛ عوامل سریال آمادگی لازم برای خلق آن را نداشتهاند. برای مثال، قسمت هجدهم سریال خاتون به شکل واضحی به تماشاگر ثابت میکند که نویسنده فیلمنامه سریال نهتنها هیچ تصوری از آینده شخصیتها و داستانهایشان ندارد بلکه به حدی در پردازش داستان عجله دارد که تماشاگر را در یک هزارتوی بیپایان رها میکند.
در مدرسه فیلمسازی ویجیاتو حضور پیدا کنید:
- درسهای فیلمسازی که از فیلم جاستیس لیگ زک اسنایدر کات آموختیم
- درسهای فیلمسازی که از دنیای سینمایی The Conjuring آموختیم
- درسهای فیلمسازی که از فرانچایز Mission: Impossible آموختیم
- فیلمنامهنویسی را از استیون اسپیلبرگ و جرج لوکاس بیاموزید
- درسهای فیلمسازی که از تایکا وایتیتی آموختیم
- ویژگیهای کلیدی فیلمهای استیون اسپیلبرگ
- چگونه فیلمنامه یک فیلم زامبی را بنویسیم؟
- تفاوت فیلم ترسناک با فیلم تریلر چیست؟
- بهترین سایتهای دانلود فیلمنامه
- روانشناسی رنگها در سینما
تعداد شخصیتهای اصلی و فرعی در جدیدترین قسمتهای سریال خاتون به حدی زیاد شد که فیلمنامه در بخشیدن جایگاه به آنها گیج میشود. بنابراین روایت سریال هم درگیر حضور شخصیتهای بیپایان شد و به همین دلیل تاثیرگذاری و هیجانانگیزی خود را از دست داد.
بدون تمرین
هنرنمایی بازیگران شناختهشده سریال خاتون در بیشتر قسمتهای نیمفصل دوم این سریال کمتر از هر زمان دیگری چشمنواز به نظر میرسد. دلیل آن هم تا حدودی واضح است. بازیگران توانمند سریال خاتون یعنی نگار جواهریان، اشکان خطیبی، بابک حمیدیان و مهران مدیری احتمالا با کمترین تمرین و آمادگی لازم در برابر دوربین قرار گرفتهاند. دلیل این عجله مشخص نیست؛ شاید سریال از روند تولید خود عقب مانده یا شاید هم مسیری که سریال خاتون دنبال کرده با آن مسیری که تینا پاکروان در تصوراتش به آن میاندیشید، تفاوت پیدا کرده است.
سریال خاتون برای آن گروه از علاقهمندان به سینما در ایران که دوست دارند به شکل حرفهای فیلمنامهنویسی را دنبال کنند، مجموعهای از بزرگترین درسها را تدارک دیده است. به عبارت دیگر، نخستین تجربه سریالی تینا پاکروان سرشار از نکات ریز و درشتی است که به علاقهمندان به فیلمنامهنویسی یادآوری میکند تا فیلمنامهشان را دقیقا به چه شکلی ننویسند!
مسیری که سریال تینا پاکروان دنبال میکند، ناشی از هیجانی است که سرانجام خوبی پیدا نمیکند. فیلمنامه سریال خاتون به بهترین شکل ممکن عاقبت نداشتن تمرکز کافی برای نوشتن یک فیلمنامه بینقص را نشان میدهد و البته که از اهمیت بهپایانرساندن یک کار خوب هم سخن میگوید.
واقعیت آن است که نگارش فیلمنامه یک سریال با فیلمنامه یک فیلم سینمایی به معنای واقعی کلمه تفاوتهای عمدهای دارد. پرداختن به روایتها در یک فیلم سینمایی باید فشردهتر شود و به همین دلیل گروهی از فیلمنامهنویسان باور دارند که نگارش یک فیلمنامه فیلم سینمایی به مراتب آسانتر از نوشتن فیلمنامه یک سریال تلویزیونی است. چراکه پرداخت شخصیتها و روایت داستانها در یک سریال تلویزیونی به مراتب دشوارتر به نظر میرسد.
تینا پاکروان با سریال خاتون به خوبی ثابت میکند که توانایی نگارش فیلمنامه یک سریال تلویزیونی را ندارد. او در شرایطی که آغاز سریال خاتون را به بهترین شکل ممکن رقم زده بود حالا در وضعیتی قرار گرفته که به شکل واضحی مشخص است که هیچ ایدهای برای ادامهدادن سریالش ندارد. قسمت بیستم سریال خاتون بیشتر از هر زمان دیگری ثابت میکند که سریال تینا پاکروان به بنبست خورده و تلاشهای سریال برای ایجاد هیجان هم بیفایده به نظر میرسد.
به همین دلیل عملکرد سریال خاتون به شدت سینوسی شده است. اگرچه تعدادی از اپیزودها به معنای واقعی کلمه هیجانانگیز، جذاب و پیشرو هستند اما بیشتر اپیزودها دردی را دوا نمیکنند و کاملا بیهدف به نظر میرسند. روایت غیرقابل فهم احتمالا بزرگترین مشکلی است که سریال خاتون با آن مواجه شده و بیشتر مشکلات سریال هم از این نقطه نشات میگیرد. فیلمنامه سریال به شکلی نوشته شده که بخش زیادی از دیالوگها واقعا قابل درک نیستند و همین مسئله پیچیدگی سریال را بیشتر میکند.
رولت روسی
قسمت بیست و دوم سریال خاتون به شکل هیجانانگیزی تلاش میکند تا سریال تینا پاکروان را نجات دهد. در شرایطی که بیست و یکمین قسمت سریال خاتون با یک روایت غیرمنطقی به شکل غیرمستقیم به تماشاگر توهین کرد، قسمت بیست و دوم سریال خاتون تلاش میکند تا هیجان لازم را برای بیننده تدارک ببیند. اگرچه عنان داستان از دستان تینا پاکروان خارج شده اما جدیدترین قسمت سریال خاتون همچنان میتواند بیننده را میخکوب کند.
دلیل میخکوبشدن تماشاگر در برابر قسمت بیست و دوم سریال خاتون ارتباطی با تواناییهای فیلمنامه سریال تینا پاکروان ندارد. جدیدترین قسمت درام تاریخی نماوا عملا برای نجات پیداکردن از مردابی که درون آن گرفتار شده به یک ریسک بزرگ چنگ میزند؛ بازیکردن با جان شخصیتهای اصلی و مهمی که اسکلت روایت سریال را خلق کردهاند. به عبارت دیگر، قسمت بیست و دوم سریال خاتون مانند یک رولت روسی عمل میکند؛ اگر قمار سنگین سریال تینا پاکروان روی شخصیتهای اصلیاش به نتیجه نرسد احتمالا پایان سریال خاتون همه بینندگان آن را ناامید میکند.
سریال خاتون را با ویجیاتو دنبال کنید:
- نگاهی به قسمت اول سریال خاتون – فاشیسم سینمایی
- نگاهی به قسمت دوم سریال خاتون – باران خونین داس و چکش
- نگاهی به قسمت سوم سریال خاتون – شیوع ویروس سرخ
- نگاهی به قسمت چهارم سریال خاتون – عاقبت خوردن نان خلق
- نگاهی به قسمت پنجم سریال خاتون – بگذارید این وطن دوباره وطن شود
- نگاهی به قسمت ششم سریال خاتون – همسری که همراه نیست
- نگاهی به قسمت هفتم سریال خاتون – تصویر دقیق زن گیلانی
- نگاهی به قسمت هشتم سریال خاتون – روایت خستهکننده
- نگاهی به قسمت نهم سریال خاتون – گفتار مدرن یک پوستین کهنه
- نگاهی به قسمت دهم سریال خاتون – سرگیجهای از شخصیتها
- نگاهی به قسمت یازدهم سریال خاتون – عاشقانه در عاشقانه
- نگاهی به قسمت دوازدهم سریال خاتون – پوستین جذاب یک باطن مستهلک
- نگاهی به قسمت سیزدهم سریال خاتون – عشق مسموم
- نگاهی به قسمت چهاردهم سریال خاتون – مسیر گمراهکننده
- نگاهی به قسمت پانزدهم سریال خاتون – آغاز پایان
- نگاهی به قسمت شانزدهم سریال خاتون – فاجعه مطلق
- نگاهی به قسمت هفدهم سریال خاتون – قابل پیشبینی
- نگاهی به قسمت هجدهم سریال خاتون – بدون تمرین
- نگاهی به قسمت نوزدهم سریال خاتون – آبگوشت هیجان
- نگاهی به قسمت بیستم سریال خاتون – روایت غیرقابل فهم
- نگاهی به قسمت بیست و یکم سریال خاتون – لطیفه دراماتیک
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خیلی وضعیت این سریال ناپایداره. توی یه قسمت یا خیلی خوبه یا خیلی آشغال. هالییود باید فیلم سازی رو از ما یاد بگیره!? چرا اینجوری شده این سریال؟ نکنه واقعا نویسنده اصلی دو تا در میون قسمت ها رو نوشته ما بقیش رو دادن یه نویسنده دیگه نوشته؟
چند قسمت است ؟
24 قسمت کلشه یعنی دو هفته دیگه تموم میشه
نه عزیز ۲۳ خود نماوا پست کرد
خدایی این دو قسمت اخر بهتر شده
این قسمت واقعا هیجانی بود?
عسل فن بوی خاتونه?
فن بوی نه ولی کلا از همون اول زیر مقاله های خاتون کامنت میذاشت?
نه من کلا سریال نمایش خانگی دوست دارم هر مقاله ای از این سریالا بری توش هستم? بعضی مقاله های خاتون نوشتم بده اما اینو دوس داشتم جیرانم خوبه، اما عاشق شهرزادم همچنان??
ندیدم????